eitaa logo
تُراب باش
5.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
113 فایل
تُراب باش، فرزندِ أبوتراب باش گروه تحلیل مباحث قرآنی و آخرالزمانی صرفاً جهت اطاعت از امر ولیّ امر ارتباط با ادمین👇 @Abuo_Torab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌤️ : أنصار اللهِ عیسایی 3️⃣ أنصار الله در سوره آل‌عمران (۳) 👆: پلکانِ أنصاراللهی! پله اولِ یاور شدن، ایمان به ولایتِ علیّ ✍️... خداوند دو جا در قرآن بطور مفصل و نظام‌مند راجع به ماجراهای عیسی (ع) و أنصاراللهِ عیسایی صحبت می‌کند؛ ابتدا در سوره آل‌عمران آیاتِ ۴۵ تا ۵۹ و سپس در سوره مائده آیاتِ ۱۰۹ تا ۱۲۰ که این بحث در سوره مائده، کُلّش در قیامت دارد صحبت می‌شود. اگر کسی بگوید قیامت که هنوز واقع نشده؛ می‌گوییم زمان محدودیتی برای ما انسان‌هاست؛ و خدا محدود به زمان و مکان که مخلوقِ خودش هست؛ نیست. ⁉️برای فهمِ ماجرای أنصاراللهِ عیسایی بهتر است در سوره آل‌عمران متمرکز شویم؛ چون بحثِ این سوره خیلی دشوار است و نیاز به استدلالِ زیادی دارد؛ ما کجا مکانیزمِ حاکم بر أنصاراللهِ عیسایی را بررسی کنیم که واضح‌تر باشد؟! کدام آیات از قرآن در این باره راحت و قابلِ قبول است و از ظاهرِ آیات می‌شود مقدار زیادی از مطلب را متوجه شد؟! آیاتِ مربوط به عیسی (ع) در سوره مائده. ماجرا از کجا شروع می‌شود؟! از آیه ۱۰۹ که خدا در قیامت دارد صحبت می‌کند و می‌فرماید: «يَومَ يَجمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ» آن دورانی در قیامت که خدا رسولان را جمع می‌کند تا با آن‌ها صحبت کند؛ یعنی یک مجمعِ عمومی نیست؛ بلکه نشستی برای بزرگانِ عالم است؛ کسانی که وظیفه داشتند مرسوله‌های الهی را ارسال کنند. جمع رسولان است! در ادامه خدا می‌فرماید: «فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبتُم قَالُوا لَا عِلمَ لَنَا إِنَّك أنتَ عَلَّامُ الغُيُوب» می‌گوید: [در قبالِ رسالتتان] چه جوابی داده شدید؟! رسولان می‌گویند: خدایا! تو عالم و اِعمال کننده غیب‌ها هستی؛ ما علمی درباره [غیبِ این ماجرا] نداریم. بعد رو به عیسی می‌کند و می‌فرماید: «إِذ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابنَ مَريَمَ اذكُر نِعمَتِي عَلَيكَ وَ عَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذ أَيَّدتُكَ بِرُوحِ القُدُسِ» خطاب در قیامت است! ای عیسی! به یاد آور [وقتی که در دنیا] من نعمتی به تو دادم! یعنی تو را با تأیید کردم؛ «وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي» آنگاه تو با إذنِ من، از خاک پرنده خلق کردی!! یادت هست؟! جواب عیسی چه باید باشد؟! بله خدا، همه‌ی کارهایی که انجام دادم با تأیید روحُ القُدُس و إذنِ تو بود؛ چیزی از خودم نداشتم!! عیسی دارد با چه کسی صحبت می‌کند؟! کسی که در صحنه حاضر است؛ و در همین آیه می‌گوید: «أَيَّدتُكَ»، «بِإِذْنِي»، «كَفَفْتُ»، من تأییدت کردم؛ من إذن دادم، من تورا کفایت کردم! ‼️خیلی عجیب است خدا دارد حضوراً و مستقیم با عیسی (ع) صحبت می‌کند؟! مگر ممکن است؟! این چه ماجرایی است؟! مگر ممکن است که ذاتِ خدا بدونِ در مجمعِ رسولان بیاید و مستقیم صحبت کند؟! مگر مکان پذیر و زمان پذیر است؟ خیر! پس ماجرا چیست؟ چه کسی دارد از رسولان حساب پس می‌کشد؟ چه کسی دارد ماجرای عیسی در دنیا را به رخِ او می‌کشد؟! پاسخ در چند آیه جلوتر است؛ وقتی خدا نعماتی که به عیسی (ع) و حواریّون داده را ذکر می‌کند؛ بعد درباره یک ماجرایی، عیسی (ع) را به شدت عتاب می‌کند و در آیه ۱۱۶ می‌فرماید: «أَ أَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي و أُمِّيَ إِلٰهَينِ مِن دُونِ اللَّه» عیسی! تو به مردم گفتی که من و مادرم را جای خدای عالم، الهه‌ی خود بدانید؟! «سُبحانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنتُ قُلتُهُ فَقَد عَلِمتَهُ» خدایا! تو منزهی و خدایی تو در عالم جریان دارد؛ اگر من چنین گفته بودم؛ تو حتماً علم داشتی! 🤕 قسمت سختِ بحث اینجاست؛ و اینجا اسرار مکشوف می‌شود؛ بعد عیسی می‌فرماید: «تَعلَمُ مَا فِي نَفسِي وَلا أَعلَمُ مَا فِي نَفسِكَ» تو بر تمامِ [ابعادِ] نفسِ من علم داری؛ و من بر [ابعادِ] نفس تو علم ندارم! وا! مگر خدا نفس دارد؟! چرا عیسی (ع) در قیامت که همه چیز اَظهر است و رؤیت می‌شود؛ می‌فرماید: «مَا فِي نَفسِكَ» یک چیزهایی در نفسِ تو! مگر خدا دارد که حالا یک چیزهایی هم در محدوده باشد؟! اینجا باید از عترت کمک بگیریم؛ نفسُ الله کیست؟ در زيارتِ اميرالمؤمنين داریم: «السَّلامُ عَلَيكَ يَا نَفسَ اللّه» سلام بر تو ای ! همچنین ذیل آیه ۱۱۶ مائده که عیسی می‌فرماید: «وَلا أعلَمُ ما فِي نَفسِكَ»؛ در حدیث آمده منظور از «نَفسُ اللَّه» مولا علیّ (ع) است؛ یعنی عیسی در این صحنه از قیامت، نزد (ع) ایستاده و متوجه ایشان است؛ آنگاه را خطاب قرار می‌دهد و از طریقِ نفسُ الله با الله صحبت می‌کند. [بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۳۱] چراکه امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: آیه ۲۶ غاشیه «إِنَّ عَلَینا حِسابَهُم» حساب خلایق با ماست؛ درباره من نازل شده. [فرات کوفی، ص ۵۵۱] 🔴پس ایمان به بابُ الله، اولین پله در سلوکِ مهدوی است؛ چیزی که عیسی و حواریون واجد بودند. https://eitaa.com/torab_bash
مقطعِ سرکوبیِ اولِ فسادِ اسرائیلیان [۱۳] ‼️نسبتِ توحید با مهدویت ✍️... دوستان! جهان با سرعت دارد بسوی برده می‌شود؛ و ما نیز به سرعت بسوی آینده داریم حرکت می‌کنیم و به آخرالزمان نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم؛ لذا قبل از اینکه سختِ آینده از راه برسد و همه‌جا را فرا بگیرد؛ باید با برنامۀ خدا و با چرایی برنامۀ خدا آشنا شویم؛ و قبل از اینکه با برنامۀ خدا آشنا شویم؛ باید با نظامِ إلهی شویم. وقتی از این منظر سراغِ قرآن می‌آییم؛ ابتدا صرفاً با ماجراهایی مواجه می‌شویم که خیلی دلیلش برایمان واضح نیست؛ مقداری که رشد کنیم و عمیق‌تر شویم؛ رفتارهای خداوندی را هم می‌بینیم؛ و زمانی که خوب عمیق شویم؛ می‌توانیم نظاماتِ توحیدی را هم در قرآن ببینیم. ⁉️از جمله مباحثِ خیلی مهم قرآنی این است که خداوند در عالم، سه ساحت برای توحید قرار داده است: ▫️: توحید در ذات ▫️: توحید در صمدیّت ▫️: توحید در نظام 📌 ما در ساحتِ اول توحید این است که قابلِ وصف و نظام‌پذیر نیست؛ لذا بحثِ نظاماتِ توحیدی تازه از ساحتِ دوم توحید که درباره ابعادِ مختلفِ اهل‌بیت (ع) در عوالم است؛ شروع می‌شود؛ که معمولاً ما این ساحت را با عنوانِ توحید ولایی یا توحید صمدی می‌شناسیم؛ و در توحیدِ صمدی، نظامِ تشخّص اولین امکانی است که وجه أسمائیِ اهل‌بیت (ع) با آن عینیّت و شخصیت پیدا می‌کنند؛ یعنی وقتی می‌خواهند به سمت اعماق بیایند؛ مراحلی را طی می‌کنند؛ مثلاً «أسماء»، «أسماءُ الحُسنیٰ»، «مِنْ آياتِنَا الكُبرى» و یا ضمیرِ «نا» که هرکدام از این فضائل در یک ارتفاعی تبلور دارند؛ اهل‌بیت (ع) کجای این ماجراست و ارتباطِ این پیکرها با هم چگونه است؟ این‌ها تمامش در نظام تشخّص بحث می‌شود و با توجه به این وجوه مختلفِ اهل‌بیت (ع) در عالم، حالا باید خدا یا تو پُر بودن را مطرح کنیم؛ به این صورت که هیچ‌جای عالم خالی از وجوه نورانی و أسمائیِ اهل‌بیت(ع) نیست. ‼️ببینید بحثِ چقدر مهم است! خدا در دومین آیه از سوره اخلاص می‌فرماید: «اللَّهُ الصَّمَد» یعنی خدا تو پُر است؛ ولی مترجمین برای فرار از توضیح، ترجمه می‌کنند: خدا بی‌نیاز است! چرا؟ چون با نظامِ تشخص و نظامِ صمد آشنا نیستند؛ حال آنکه خدا را اصلِ نظامش قرار داده؛ در آیه ۲ اخلاص، منظور از الله، ذات نیست؛ بلکه است و صمد نیز یعنی نظامِ تو پُرِ توحیدی که خدا بواسطه ابعاد آن در عالم حضور دارد! لذا سومین بحثِ مهم توحیدی، است؛ و چهارمین بحث، نظام کسوت است. 🟡همه‌ی ما نیک آگاهیم خدایی که پیکره ندارد، چشم و گوش ندارد و قابل وصف نیست؛ خودش می‌فرماید من همه‌جا حاضرم، می‌بینم و می‌شنوم؛ و در قرآن با واژه‌های متعددی از انواعِ حضوراتش در عالم سخن می‌گوید؛ اما چگونه؟ اینکه خدا جسم ندارد؛ دلیل بر عدمِ حضورش در حجم عالم نیست؛ چون مقوله‌ی خلافت را در عالم قرار داده؛ و به‌واسطه ساخته‌های أسمائیِ و خلفائش، همه‌جای عالم حضور فاعلی دارد. البته مفهومِ را مسامحتاً عرض کردیم؛ وگرنه عنوانِ اصلی توحید در خلافت، همان توحیدِ صمدی است! زیرا مفهوم خلیفه، نسبت به این بحث ضعیف است. 🔴 در قرآن، حاکی از دوئیت است نه توحید؛ مثلاً خدا در آیه ۲۶ صاد می‌فرماید: «يا داوُدُ إنَّا جَعَلناكَ خَليفَةً في الأَرض»؛ در اینجا یک «إنَّا
»
 داریم که یعنی 
؛ و یک
 «
جَعَلناك» داریم که یعنی قرار دادیم را! همین که در بحث خلافت می‌فرماید: «ما» و «تو» یعنی این مفهوم نسبت به حاکی از دوئیت است نه یگانگی؛ پس واژه‌ی برای این مفهومِ عظیمِ توحیدی رسا و کامل نیست؛ اگر بخواهیم بحث توحید نسبت به عالم را در این بخش دنبال کنیم؛ باید توحید در صمدیّت و در دلِ ، نظامِ واسطه‌ها را مطرح کنیم؛ که در این قسمت به حسبِ تفاوت‌های وسائط، باز نیاز به تفکیک داریم؛ چرا؟ چون برخی از واسطه‌ها مجرا نیستند. 🟢طبقاتِ در عالم دسته‌جات مختلفی هستند؛ مثلاً در بحث خلقتِ آدم (ع) در آیات ۲۹تا۳۸ بقره، خدا بواسطه و بعد بواسطه آدم (ع) و بعد بواسطه ملائک صحنه‌ای را برپا می‌کند که در اینجا هؤلاء که اهل‌بیت (ع) است؛ طبقه اولِ واسطه‌ها هستند، خودِ آدم (ع)، طبقه دومِ واسطه‌هاست که توانست از أسماءِ هؤلاء استفاده کند و به ملائک که طبقه سوم واسطه‌ها بودند نیز إنباء نماید اما نظم و نظام و شأن خاصِ خودش را دارد بطوری‌که دیگر وسائط، اگرچه در نظام إلهی کارگزار قرار داده شده‌اند؛ لکن هرگز با اهل‌بیت (ع) در واسطه بودن مقایسه نمی‌شوند؛ و بحث توحیدِ صمدی، چیزی است که مربوط به طبقه اولِ واسطه‌های إلهی است که این بزرگواران هم فعل خدا هستند؛ و این آغازِ بحث ما درباره نسبتِ توحید با مهدویت است. @Torab_bash https://eitaa.com/torab_bash