eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
763 عکس
170 ویدیو
5 فایل
کهکشان آبیِ مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم پناهنده‌به‌کتاب‌ها | کهکشان‌جو| در غمِ غزه ثبت روزها از نگاه من در‌ مسیر‌ِ هدف نوشته‌های: #حدیث_سادات_مهدوی https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
بر مال و جمال خویش غره مشو کآن را به شبی برند و این را به تبی..
به عنوان کسی که امروز سالروز تولد قمریشه دلم یه عالمه کادو می‌خواد. مثل چند میلیار پول.
اینجاست که میگن، بارونِ نجف
من آدم خیلی خوبی نیستم و ادعایی هم ندارم. ولی در رابطه با عشق به امیرالمومنین خیلی ادعام میشه. خیلی دیوونشم. بگو خب؟ یه روایت پیدا کردم الله الله. شما بچه شیعه باشی، وقتی اسم مولا علی میاد حرارت رو زیر پوستت احساس کنی و بعدش این روایت و بخونی و کیف نکنی؟ مگه میشه؟ مگه داریم؟ نبی مهربونی‌ها می‌فرمان: اگر همه‌ی مردم علی بن ابی طالب را دوست می‌داشتند، خداوند متعال جهنم را خلق نمی‌کرد💙.
مُرتاح
من صاحب این کسب و کار رو می‌شناسم و میدونم چقدر دغدغه فرهنگی و البته درآمد برای دختران و زنان رو دار
‌ همون‌طور که قبلا گفتم مهندس فرهنگی خیلی کارای قشنگی داره، کارای با محتوا با قیمت مناسب. از دفتر بگیر تا کتیبه و کیف و .. یه سر بزنین بهشون پشیمون نمی‌شین. مثلا یه دفتر دارن اسمش هست، حدیثِ دوست انقدر ناز و خاصه که نگم واستون، خودمم یکی ازش دارم.
نوشته بود: "آنچه رویا را به هدف تبدیل می‌کند، نظم و دیسیپلین است".
اگر دیدی همش چشم‌ت به ساعته بدون اون‌روز جای اشتباهی هستی؛ اگر دیدی هرروز چشم‌ت به ساعته بدون کلا جای اشتباهی هستی؛ جای اشتباه، مسیر اشتباه، هدف اشتباه.
قوی‌‌بودن به نترس‌بودن نیست. به این نیست که این‌قدر محکم وایسی که دست و دلت نلرزه. بلکه به اینه که بترسی و بلرزی ولی همچنان به جلو حرکت کنی. آدم نترس آدم مُرده‌ست، چون همچین آدم زنده‌ای وجود نداره؛ مگر این‌که زنده باشه و اون قسمت از مغزش از بین رفته باشه.
4_5807416565880066936.mp3
15.41M
«رسوای زمانه» اصلا و اصلا و اصلا شانس گوش کردن به این قطعه زیبارو از خودتون نگیرید.
4_5787139140512388156.mp3
11.41M
«وطن من» اگر شماهم مثل من از سینه‌چاکان و عاشقان کشورتان هستید احتمالا برای این تصنیف جان می‌دهید.
شاعر می‌فرماد عقربه زلف کجت با قمر قرینه تا قمر در عقربه کار ما چنینه
فرشته سمت راستمون وقتی آخر شب داره گزارش کارش و می‌نویسه یه قسمت وجود داره به اسمِ میزان پوست کلفتی، من مطمئنم اون قسمت و همیشه ۱۰۰درصد کاملش و می‌گیرم.
آبیِ رویایی من. اگه می‌تونستم همه چیز رو به رنگ تو در میووردم. آبی لطیف ترین و عاشق ترین رنگ بشریته.
شعر رو همیشه میخونم اما هیچ وقت به شعر اعتماد ندارم.
رشد زمانى اتفاق ميفته كه زمين خوردى، نه وقتى حس و حالت خوبه! اگه ميخواى پيروز بشى، وقتى زمين خوردى، بلند شو و بايست.
جمالت را نمی‌بینم، هوایت می‌کُشد اما.
چند خطی از محمود درویش می‌خوندم، رسیدم به این جمله: می‌خواستم به تو بگویم که به جز تو از همه ناامید گشته‌ام و می‌ترسم از همه. اما پیش از آنکه به تو بگویم تو نیز ناامیدم کرده‌ای.. و به این فکر می‌کردم که کاش هیچکی این حس و تجربه نکنه. چقدر دردآوره. چقدر انسان رو میشکنه.
امروز مابین کلاس ها، دوباره کتاب نخل و نارنج رو خوندم. مابین این کتاب ها دنبال چی می‌گردم؟ شاید طریق عشق رو. به کتاب ها چنگ می‌زنم تا راه عبد بودن رو پیدا کنم. شیخ مرتضی انصاری چه چیزی حس کرده بود که سالیان سال با توشه‌ای نا چیز سفر می‌کرد و چنان جنون وار علوم رو یاد می‌گرفت؟
امروز وقتی داشتم محاسبات ریاضی انجام می‌دادم چیزی رو متوجه شدم. من معارف رو با ریاضیات درک می‌کنم. شاید کمی عجیب باشه، ولی واقعیته. می‌تونیم خدارو مابین اعداد پیدا کنیم.
یک متنی امروز به چشم خورد جالب بود؛ می‌گفت: "اگر درد می‌کشم یعنی زنده‌ام، اگر زنده‌ام یعنی می‌تونم بجنگم، و اگر می‌تونم بجنگم، پس یعنی می‌تونم موفق بشم."
یک کلیپ دیدم از ابراهیموویچ، ازش پرسیدن به نظرت بهترین مهاجم کیه، اسم دو سه‌نفر رو آورد، مجریِ ازش پرسید پس چرا اسم خودت رو نگفتی؟ این خارج از انتظار من بود! برگشته چی گفته باشه خوبه؟ گفته: "شیرها هیچ‌وقت خودشون رو با آدما مقایسه نمی‌کنن!"، واسه رسیدن به اهداف‌تون دقیقا همین‌طوری قدم بردارید.
4_397591002400949046.mp3
5.06M
«آمدی» وقتی شهریار می‌نویسه و بنان میخونه من دیگه چی بگم اصلا نازنینا؟
مُرتاح
امروز وقتی داشتم محاسبات ریاضی انجام می‌دادم چیزی رو متوجه شدم. من معارف رو با ریاضیات درک می‌کنم. ش
اون زمانی که اعداد مختلط می‌خوندیم به این فکر میکردم که تا به الان بزرگ ترین مجموعه اعدادی که میشناختم R , Q و غیره‌است. اعداد مختلط و که خوندیم گفتم ای بابا تو کجای کاری اصلا. هنوزم که هنوزه مجموعه جدیدی از اعداد رو یاد می‌گیرم. اینکه میگم میشه ازش عرفان رو یاد گرفت دقیقا اینه. ما همیشه فکر می‌کنیم الان دیگه خدارو کامل می‌شناسیم. ولی هرچقدر که جلو تر می‌ریم می‌بینیم چقدر مفهوم خدا زیاده و ما چقدر کم می‌دونیم در موردش.
هدایت شده از مکروبه !
مطمئنم خدایی که برای هدایتِ فرعونی که تهِ تهِ تاریکی‌هاست؛ نور می‌فرسته که برایِ هدایت بدترین بنده‌ش بهترین بنده‌ش حضرت موسی رو می‌فرسته؛ تو رو رها نکرده... پس نا امید نباش؛ إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ🌱 زهرا سادات"
هدایت شده از مُرتاح
عربا یه نوع زینت دارن که به روی بازو بسته میشه، بعضی موقع تو طلا فروشی‌ها می‌بینید. وقتی می‌بندنش گوشت دست فرو میره و دو طرفش بالا میاد. روایت داریم که جوری به دست حضرت زهرا با شلاق ضربه زدند(تادست از در بردارند و در باز بشه) که تا موقع غسل دادنشون جای شلاق فرورفته و کبود باقی موند و دو طرفش بالا اومده بود. انگار که اون زینت رو بسته بودند.
فاطمیه رو جدی بگیریم. رزق هایی که ازش بدست میاد رو جدی تر.
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم
- اگه تلاش کردیم و نرسیدیم چی؟ - بیش‌تر تلاش می‌کنیم تا بالاخره برسیم.
به مناسبت هفته کتاب بچه‌های دانشگاه واسم یه کیک کوچیک خریدن و برام نامه نوشتن و از سعدی خوندن. حالا چرا؟ چون من هر زمان خالی تو دانشگاه داشته باشم یه کتاب در میارم و میخونم. و انقدر محو اون کتاب می‌شم که اصلا دنیای بیرون از اون واسم مهم نیست و نخواهد بود. بچه‌ها اولش براشون خیلی عجیب بود. و حالا بعد از مدت ها بیشتر کسانی که بامن تو دانشگاه ارتباط داشتن تو وقتای خالیشون کتاب در میارن و می‌خونن. خوش حالم که این نکته مثبت رو به وجود اوردم.
حالا چرا سعدی خوندن؟ من یک کتاب برای خوندن توی خونه دارم که معمولا تخصصی تره. و یکی کتاب برای خوندن بیرون از خونه، مثل دانشگاه، محل کار و .. . و کتابی که الان دارم تو خونه می‌خونم گلستان سعدیه. و سعی می‌کنم از حکایت هاش برای بچه‌ها توضیح بدم. اصلا احساس می‌کنم گلستان رو سعدی نوشته برای خودسازی.