#بخشش_بدون_درخواست
شاعری برای تعریف از تاجر بخیلی شعر سرود و برایش خواند.
اما هیچ پاداشی نداد.
یک هفته صبر کرد و باز هم خبری نشد. قطعه ای سرود که در آن تقاضای خود را به صراحت گفته بود،؛ اما تاجر توجهی نکرد.
پس از چند روز تاجر را در شعری دیگر نکوهش کرد؛ اما باز هم اعتنایی نکرد.
شاعر رفت و بر درخانه تاجر نشست.
تاجر بیرون آمد و او را دید که با آرامش خاطر نشسته است،
گفت: ای بی حیا! ستایش کردی، تقاضا کردی و سپس نکوهش کردی، هیچ فایده ای نداشت دیگر به چه امیدی در اینجا نشسته ای؟
شاعر گفت: به امید اینکه بمیری و مرثیه ای هم برایت بگویم!
تاجر خندید و پاداشی نیکو به او بخشید.
🔻زمانیکه احساس میکنیم، کسی از ما با کنایه درخواست پول یا وسیله ای میکند، یا احساس میکنیم نیاز به قرض پول یا امانت گرفتن وسیله ای را دارد، اگر قبل از درخواست کردن او، نیاز او را برآورده کنیم، بدانیم انسان کریم و بخشنده هستیم.
♦️لذا حضرت فرمود: اگر بخشش بی درخواست صورت گرفت، سخاوت است.
و اگر بخشش با درخواست کردن صورت گرفت، بخاطر رودرواسی و فرار از سرزنش کردن هست.
#کریم #بخشش #سخاوت #بخل #شاعر #شعر #تاجر
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
✅ شماره113☝️☝️
#پذیرش_و_قبول_حقیقت
#عصبانی_نشدن_بر_حرف_حق
شاعری در نزد پادشاهی بود.
شاه که گاهی شعر میگفت؛ یکی از اشعار خود را با آب و تاب بسیار خواند.
شاه پس از پایان شعر ، از شاعر پرسید: شعر ما چگونه بود؟
شاعر که مردی بسیار رکگو بود در پاسخ گفت: شعر بسیار بدی بود، عالی جناب بهتر است که حاکمی کند و شاعری را به شاعرها بسپارد.
شاه سخت آشفته و متغیر شد و دستور داد شاعر را در طویله زندانی کنند.
مدتی گذشت و شاه قاجار دستور آزادی شاعر را صادرکرد.
شاعر مدتی پس از آزادی، روزی به حضور شاه شرفیاب شده بود. و شاه بار دیگر یکی از اشعار خود را برای شاعر خواند و از شاعر نظر خواست.
این بار شاعر بدون اینکه پاسخی به شاه دهد سر به زیر افکند و راه خروج از اتاق را در پیش گرفت.
شاه از پرسید: کجا میروی ؟ من از تو نظر خواستم؟
شاعر در جواب گفت: قربان به طویله میروم.
🔻انسان اگر سخن حق را قبول نکند؛ آن را انکار میکند، و اگر شخص مقابل مغرور و متکبر و انسان نه چندان خوبی باشد، سعی در تلافی آن کار میکند.
🔻لذا حضرت فرمود: اگر کسی حقیقتی را انجام داد،(اگر به ضرر شما بود) نبايد مانع شما از اقامه حقّ بر او شود .
♦️مثلا شخصی میگفت: که دوست من در یکی از ادارات هست، بخاطر اینکه از شخصی تلافی سخن حقی را که به او زده بود در بیاورد، نوبت رسیدگی پرونده ی او را به تعویق می انداخت.
#حق #حقیقت #تلافی #عصبانیت #پادشاه #شاعر #زندان
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
✅ شماره117☝️☝️