eitaa logo
شهیدانه🇵🇸🇮🇷✌️
1.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
51 فایل
ارتباط با ادمین کانال @shahidaneh_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت فرمانده یگان امداد شیراز صبح امروز واحدهای گشت انتظامی در حین بازرسی از یک نیسان حامل بار مشکوک، خودروی پژو پارس که اسکورت محموله بوده با سرعت زیاد و عمدی به سرتیپ دوم کوروش بازیار فرمانده یگان‌امداد شیراز برخورد و متواری می‌شود. @westaz_defa
به نظرتون این کیه ؟
شهیدانه🇵🇸🇮🇷✌️
به نظرتون این کیه ؟
به نظرتون این آقای احمدی نژاد هست ؟ یه جوری شده ، فکر کنم بوتاکس یا چیزی کرده 😅
🎁🎉 به از برگزیدگان در ۳ سطح 🔴عالی⬅️ ۱ میلیون تومان🤩🤑 🟠خیلی خوب ⬅️ ۷۰۰ هزارتومان😃✅ 🟢خوب⬅️ ۵۰۰ هزارتومان🥳 جوایز میشود🎉🥳🎁 کافیه آثارتون رو در قالب👇👇👇 ۱. 🎞کلیپ رجزخوانی انقلابی حداکثر به عنوان و مناسبت دهه فجر💪😎🇮🇷 ۲. 📽کلیپ یا نماهنگ با موضوع از تاظهور ۳.📷 عکس از حضور خودت در راهپیمایی ۲۲بهمن و خادمی شما در مراسم شعبان به آیدی زیر در اپلیکیشن شاد 👇👇👇 🇮🇷 https://shad.ir/Ganjineh_defa 🇮🇷 آثار زیبات رو بفرستی و پس از برنده🎁 بشی😀🤩🎉🥳 ❄️ https://shad.ir/Ganjineh_defa ❄️ . . 👈👈تووووووجهههه: اپلیکیشن شاد رو نصب کنید و از طریق لینک بالا عضو کانال گنجینه دفاع شوید.👆👆👆👆👆
بسمـــ ربــــــِّ الشهــــــــدا ...🥀 💠خـــادم شُـــدن، ◽بِـــه پیــراهـن خــادمــی و چَــسبـاندن پِــلاک خــادمـی بَــر روی سیــنه نیـــست! خـــادم الشُـــهدا بــودن یــک تفـکر اســت...♥ جــهت عضویــت در کـانـال👇👇👇 🆔@khademo_shohada_nhv 🆔@khademo_shohada_nhv
لِيَجْزِيَ‌ اللَّهُ‌ الصَّادِقِينَ‌ بِصِدْقِهِمْ‌ ‏صداقت و شهادت اتفاقی هم‌قافیه نشده‌اند! اگر باشیم، حتما شهید می‌شویم..♥️ @westaz_defa
📌یک‌ قدم نزدیک‌تر به ظهور «هم روحتان در انتظار حضرت مهدی(ع) باشد، هم نیروی جسمی‌تان در این راه حرکت بکند. هر قدمی که در راه استواری این انقلاب اسلامی برمی‌دارید، یک قدم به ظهور حضرت مهدی(ع) نزدیک‌تر می‌شوید.» |از بیانات‌ مقام معظم‌رهبری| @westaz_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ آرزوهایم را صف می‌بندم و باز، به تو می‌رسم؛ تویی که هر چه را که بخواهم، باز تو بهتر از آنی! سلام بر تو مولایی که بر هر آرزویی، مقدمی! ✨ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❤️ روز بیست و دوم چلّه زیارت آل یس به نیّت فرج (چهارشنبه) ⏳ ۱۸ روز مانده به نیمه‌ شعبان @westaz_defa
‹🤍› مالڪیت‌آسمان‌را،بہ‌نام‌ڪسانـےنوشتہ‌اند ڪہ‌بہ‌زمین‌دل‌نبستہ‌اند(:! _شهدا 🤍 @westaz_defa
هم اکنون جشن انقلاب ریحانه های ایران زمین در ارومیه @westaz_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺رمان🌺 متن مصاحبه ی یعقوب بانی فطینی سوال:برادرلطفاخودتونومعرفی کنید: جواب:من یعقوب بانی فطینی هستم ،سال دوم دبیرستان،اعزامی از ارومیه سوال:شمانظرتون نسبت به رفتن خودتون به جبهه چیه؟ جواب:رفتن من به جبهه علتش اینست که،جنایاتی که امریکاوعمالش که یکیشم صدام باشه و جنایاتی که در جبهه و درشهرهاانجام می دن،مردم بی گناه رومی کشن،انتقام بی گناهانوبگیرم. سوال:شمانظرتون درباره ی حرفهای بی ثمرصداموآمریکاکه درباره ی حمله ی موشکیشون به شهرهای مناطق ایرانوازبین بردن مردم بی گناه چیه،ونظرتون درباره ی جنگ هم،به پیروزی اسلام تموم میشه یاغیرازاینه؟ جواب:والله جنگ که پیروز بشه ،اسلام پیروز میشه ،خدابه مسلمانان وعده داده که اسلام همیشه پیروزاست،چه شهیدبشن ،چه پیروز بشن،چه بمیرن،چه کشته بشن ،همیشه پیروزن.وتهدیدات صدامم ،همیشه این تهدیداتوانجام داده،واین اولین بارنیست که تهدیدمی کنه. سوال:خوب ،پیام شما درباره ی رفتن جبهه ی جوانان،مخصوصاهم سن وسالهای خودتون،همکلاسی هاتون که به جبهه نرفتن ودرشرایطی که شما شرایط اوناروندارین،چیه؟ جواب:والله اینجامسئله ایمان به انقلابوپیروخط امام مطرح است،واونایی که پیرو خط امامندهمیشه حاضربه ازخودگذشتگی وجانبازی هستن،وپیامی که به ملت ایران دارم،ملت شهیدپرورارومیه وایران دارم،به همکلاسی هاوهم سن های خودمون،اینست که پیروخط امام باشن،پیروولایت فقیه باشن،همیشه نمازبخوانن, باخلوص نیت روزه بگیرن و به خواهرانم می گویم که حجابشون راحفظ کنن چون سیاهی حجاب خواهرانمان ازسرخی خون ماست! @westaz_defa
مصاحبه ی یعقوب قبل از اعزام به جبهه،کیفیت پایین صدابه علت قدیمی بودن مصاحبه س.این مصاحبه در بهمن ماه سال ۱۳۶۲صورت گرفته!👆👆👆
🌺رمان🌺 (یعقوب) رقیه خانم ،تروخدا اینجوری گریه نکن،دلم ریش ریش شد.فوزیه خانم چجوری گریه نکنم،جوان رعنا از دست دادم.توکه دیدی محبت های یعقوبو به منو پدرش.حق دارم بسوزم یانه ؟توبامحبت بودن یعقوب که حرفی نیست ،محبتاشم به توواقاغفار دیدم، حرفِ من اینه زبونم لال،شهید که نشده،خودت گفتی ،گفتن که سری بعد میاد،خب امیدداشته باش . فوزیه خانم گوش کن...صدای یعقوبِ؟آره فوزیه خانم صدایِ یعقوبِ. فوزیه خانم داری گریه می کنی، تو زن عموشی ،از شنیدن صداش شونه هات لرزید،من گریه نکنم؟فوزیه بدونِ اینکه جوابی به رقیه بده فقط گریه کردوگریه کرد. رقیه بس کن،هنوز که جواب قطعی بهمون ندادن.آقاغفار،من جواب قطعیمو گرفتم.یعنی چی جوابِ قطعیمو گرفتم؟؟کی بهت جواب قطعی رو داد؟مگه کسی اومده بود اینجا ؟یاتورفتی کسی رودیدی؟نه، کسی اینجا نیومده بود،منم جایی نرفتم که کسی روببینم که چیزی بهم گفته باشه. خب پس چرا می گی جوابِ قطعی رو گرفتم؟ازکجا جواب قطعی رو گرفتی ؟کسی چیزی بهت گفته؟آره ،خودِ یعقوب بهم جواب قطعی رو داد.رقیه منم قبول دارم برای یه مادر غمِ سنگینیِ، ولییییی!! کارات یه خورده غیر عادیِ ، چرا ضبطو بغل کردی؟؟دیوونه نشدم آقاغفار،هذیونم نمی گم.گوش کن توهم جوابتو بگیر.. لاله ی خونین من ای تازه جوانم شهید تازه جوانم،غرق به خون بی کفنم... هق هق غفار شونه هاشو لرزوند. اینبار باصدای یعقوب ناصرو فریبا هم به جمع پدرومادررپیوستنو برای برادر سفرکرده شون گریه کردن،فهمِ قضیه برای مریمِ۱۰ ساله سنگین بود که پدرومادروبرادروخواهرش دارن برای برادرش که هنوز خبر شهادتش نرسیده گریه می کنن،اما با سوزِ گریه ی اونا به گریه افتاد. آقا غفار امشبو بریم سراغِ یعقوبواز همرزماش بگیریم،باشه؟باشه بریم.بعداز خوردن شام مختصری،غفارورقیه وناصر به خونه ی همرزمانودوستان همرزم یعقوب که از جنوب برگشته بودن رفتن.ببینین جلوی خونه رو چراغونی کردن ،خب حق دارن بچه شون برگشته ،ناصرزنگوبزن... سلام علیکم ،می بخشید بی موقع اومدیم ولی چاره ای نبود باید میومدیم،پسرم خوش اومدی خسته نباشی،تو پسر ما یعقوب بانی فطینی رو ندیدی؟سلامت باشین لطف کردین تشریف آوردین،والله من یعقوبو‌قبل از عملیات دیدم،حین عملیات وبعدش ندیدم،ممنونم پسرم ،خدانگهدارتون،تشریف داشتین .خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتین باید جاهای دیگه ایم بریم .به سلامت، ان شاءالله که بتونین ازش خبر خوبی بگیرین. ان شاءالله. درشون بازِ،آره دیگه خونشون رفت و آمدِ.یاالله،بفرمایید،خوش اومدین.سلام علیکم،سلام علیکم.می بخشین نشناختیمتون .ما خونواده ی یعقوب بانی فطینی هستیم ،کویا پسرتون با پسرِ ما همرزم بودن ،پسرمانیومده،خواستیم بپرسیم یعقوب مارو دیده. پسرم جوابشونوبده.می شناسی آقایعقوبو؟بله می شناسم.خب .آقای فطینی من تک تیرانداز بودم اما یعقوب تیربارچی بود و خط شکن، موقع شروع عملیات ازهم جداشدیم.خب وسط عملیات چی؟متاسفم ،ندیدمش.پاشین بریم. چاییتونونخوردین.ممنونم می خواییم چندجایِ دیگه ام بریم.ان شاءالله که باخبرخوب دلتون شاد بشه.ان شاء الله اینم سومین خونه،بریم تو ،توکل برخدا.پسرم من مادرِیعقوبم می شناسیش،آره مادر می شناسم، در اوج عملیات که دشمن عرصه را واسه رزمندگان ما تنگ کرده بود یعقوبو دیدم که بطرفم اومد و همه نارنجکهای منو گرفت و گفت شما عقب نشینی کنین ما مقاومت میکنیم،دیگه ندیدمش. خونه ی چهارم...پسرم بیا باهاشون حرف بزن.نمی تونم مادر.می بخشید مثل اینکه بی موقع اومدیم. نه بابا این چه حرفیه،الان خدمت می رسن. یه لحظه من برم صداشون بزنم.خواهش می کنم بفرمایید.حاج خانم بگواین پسر بیاد،زشتِ مردم منتظرن.پدرمن نمیام .چرا نمیای؟نمی تونم بیام. چرانمی تونی ؟برم چی بگم؟هرچی که دیدی؟نمیشه،نمی تونم.برم بگم خمپاره ای کنار پسرتون منفجر شد و من دیگه اونو ندیدم. وای بالامممممم. ای وای شنیدن حرفاتو.پدر تو برومن نمی تونم باهاشون رودرو بشم.امان از دست تو. یاالله ،حاج خانم الان میاد خدمتتون.نه دیگه نمی خوادبیا‌د،چیزی رو که باید بشنویم شنیدیم. تواون دودودم شاید اشتباهی دیده،شما برین از همرزمای دیگه شم سوال کنین. @westaz_defa
4_6051056424060978013.mp3
3.72M
من به لبخندی از تو ، خرسندم . . @westaz_defa
یه ژاپن معذرت @westaz_defa