eitaa logo
شهیدانه🇵🇸🇮🇷✌️
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
51 فایل
ارتباط با ادمین کانال @shahidaneh_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت نامه «شهید عسگر بايرام زاده» فرمانده عملیات را با هم می‌خوانیم: بسم ا... الرحمن الرحيم سلام بر شهيدان و سلام به رهبر عزيزانقلاب اسلامى، سلام به رزمندگان اسلام. من شهيد پاسدار انقلاب اسلامى عسگر بايرام زاده كه مدت چهار سال مى باشد كه به خاطر اسلام و قرآن با كفر مبارزه مى كنم و هر وقت كه به عمليات مى روم، ياد امام زمان را مى كنم و ياد آن رهبر كبير را كه امام زمان(عج) با اوست ياد مى كنم و از شهيد شدن نمي هراسم. اكنون شهيد زنده است و شهيد به لقاءا... مي پيوندد. و ای ملت شهيدپرور اسلام، اي رزمندگان، بكوشيد تا قصاص خون شهيدان را از كفر بگيريد و نگذاريد كفر به راحتی دست به جنايت بزند. ما شهيدان هميشه زنده در تاريخ هستيم و ای وارثان شما براي شهيد گريه نكنيد و ما زنده در تاريخ هستيم و بعد از اين خوب از فرزندانم مواظبت كنيد. اى مادرم شما وارث من مي باشيد و فرزندانم را به شما مى‌سپارم و تمام خرج و مخارج من كه برای ملت حلال می‌كنم مثل اينكه خودم زنده‌ام. والسلام. @westaz_defa
36.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻جلسه راه اندازی دفتر و توجیه ماموریت های اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس در شهرستان میاندوآب 🔻مطالبات پیشکسوتان و رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس از اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس 🔻سخنرانی و رهنمودهای فرمانده محترم سپاه میاندواب 🔻معرفی آقای تقی زاده به عنوان نماینده اداره کل در میاندواب @westaz_defa
شهید‌ محسن‌‌حججی‌‌‌گفتہ!♥️🍃 @westaz_defa
📝 محمد رضا که از جبهه که می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز شب میخونه و حال عجیبی داره ! یه جوری شرمنده خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده . یه روز صبح ازش پرسیدم : چرا انقدر  استغفار میکنی؟ از کدام گناه می نالی؟ جواب داد: همین که اینهمه خدا بهمون نعمت داده؛ وما نمیتونیم شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای شرمندگی داره ... 🌷🌷 @westaz_defa
🔻فراخوان جشنواره‌ی شعر دفاع مقدّس و مقاومت تقدیم شما دوستان. 🔻 منتظر آثار شما عزیزان است. در ضمن فقط و فقط تا زمان مقرر شده در پوستر فوق ، آثار قابل پذیرش است. @westaz_defa
شب جمعه است، هوایت نکنم میمیرم 💔
4_5985680021019168014.mp3
1.3M
[ با چشمانِ بسته گوش کن ]
شهیدانه🇵🇸🇮🇷✌️
[ با چشمانِ بسته گوش کن ]
دورت بگردم، من که به جز تو بغلت گریه نکردم… :)
شبِ جمعه ها که میری کربلا دعام کن :) تو نجف گوشه ی ایوونِ طلا دعام کن :) دم سقاخونه یِ امام رضا دعام کن :)
گمنامی اوایل کار بود؛ حدود سال ۱۳۸۶ به سختی مشغول جمع آوری خاطرات شهید هادی بودیم شنیدم که قبل از ما چند نفر دیگر از جمله دو نفر از بچه های مسجد موسی ابن جعفر الالا چند مصاحبه با دوستان شهید گرفته اند. سراغ آنها را گرفتم. بعد از تماس تلفنی قرار ملاقات گذاشتیم. سید علی مصطفوی و دوست صمیمی ،او هادی ذوالفقاری با یک کیف پر از کاغذ آمدند. سید علی را از قبل می شناختم مسئول فرهنگی مسجد بود. او بسیار دلسوزانه فعالیت میکرد اما هادی را برای اولین بار میدیدم آنها چهار مصاحبه انجام داده بودند که متن آن را به من تحویل دادند. بعد هم درباره ی شخصیت شهید ابراهیم هادی صحبت کردیم. در این مدت هادی ذوالفقاری ساکت بود در پایان صحبتهای سید علی رو به من کرد و گفت: شرمنده، ببخشید، می تونم مطلبی رو بگم؟ گفتم: بفرمایید. هادی با همان چهره ی با حیا و دوست داشتنی گفت: قبل از ما و شما چند نفر دیگر به دنبال خاطرات شهید ابراهیم هادی رفتند، اما هیچ کدام به چاپ کتاب ترسید! شاید دلیلش این بوده که می خواستند خودشان را در کنار شهیدمطرح کنند. بعد سکوت کرد. همین طور که با تعجب نگاهش می کردم ادامه داد: ادامه_دارد 👇👇👇 @westaz_defa