عشق بیچون بین که جان
را چون قدح پر میکند
روی ساقی بین که خندان
از بقا مست آمدست
یار ما عشق است و هر
کس در جهان یاری گزید
کز الست این عشق بیما
و شما مست آمدست
مولانای جان🌻
@wittj2
برگی از معرفت🍂
بنده عاشق پروردگار خويش نخواهد شد مگر آنكه خويشتن را آشكارا و پنهان در راه خشنودي وي بذل كند و خداوند از دل وي خواند كه جز او را نخواهد.
تا زماني كه بنده پندارد كه "بدتر" از او بين مخلوق يافت شود متكبر محسوب گردد.
هر گز از متكبر بوي معرفت نيايد .ربّ العزّة را در خواب دیدم و گفتم راه به تو چگونه است ؟ گفت: اترک نفسک و تعال: خویش را بهل و بیا.
یک بار به درگاه او مناجات کردم و گفتم: "کیف الوصول الیک ؟ 《چگونه می توان به تو دست یافت؟》
-ندایی شنیدم که:
ای بایزید ! طلِّق نفسک ثلاثاً ثمَّ قل الله: نخست خود را سه طلاق دِه و آنگه حدیث ما کن.دوازده سال آهنگر نفس خود بودم : در کوره ی ریاضت می نهادم و به آتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمّت می نهادم و پتک ملامت بر او می زدم تا از نفس خویش آیینه ای کردم.
👌«کمال عارف سوختن او باشد در دوستی حق»
بايزيد بسطامی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷چند نکته سلوکی
۱.دلی گه تنگ شد حالت قبض دست میدهد مثل فنر جمع میشود برای پرشِ دیگر...
چون غم نهایت رسد فرج در رسد.
۲.قلب نیمه مومن گاهی تنگ میشه وگاهی فرح ناک ،آن هم از اعمال روزانه ماست عمل ما یقه مارا میگیرد وحالت خفگی دست میدهدو۰۰۰۰۰
عذاب وجدان برای آن ست که گناهی بکنی وبفهمی که گناه کرده ای البته گناهی گه زیاد تکرار نمیشه،اما تنگی وقبض دل برای عملی ست که نمیدانی گناهه ویا گناهی که صبح کردی والان یادت رفته یا گناهی که انقدر تکرار میکنی که برات عادی میشه وبخودت تلقین میکنی گناه نیست(البته این بر داشت من از سیر وسلوک بزرگان است)
۳.این یک تجربه است چه شادی جه غم چون به نقطه اوج رسد منفجر شده وتبدیل به انرژی مخالف میشود.
۴.فقط یک زمان انسان به یاد ریز ودرشت گناهان میفتد وگناهان عادی شده برایش جدی وحساس میباشد میدانید کدام زمان است ؟
جواب بدید کدام زمان است که ریزترین گناه بیادش میفتد؟
م_____رگ👌
۵.بنظر تعادل مطرحه در سبک آفرینش...👌در شادی و غم
از طرفی فقط یک حالت اوج شادی و غم شاید در حالات معنوی و عرفانی مجاز است.احتمالا...چون حقیقی ست.
شادی وسرور مال دنیویست فرح و نشاط برای معنویست.👌
⭐️👌فرح یعنی نوعی بسط درونی که انسان را پرواز میدهد.
اما قبض روحی نوعی دلتنگیست که انسان خیال میکنه مثل یک برکه است وکم کم داره بو میگیره ،باید به رودخانه ای وصل شود تا به دریا بریزد.
🎯۶.دستور العمل سلوکی ویژه
⭐️روزی صد مرتبه سوره قدر بعد از اذان مغرب فقط جمعه ها عصر
و⭐️هزار مرتبه سوره توحید
🌻به نیت قربتا الی الله و هدیه به صاحب الزمان .عج.🌻
پیروز باشید🌹
علمی عرفانی👇
@wittj2
👈 هروقت که دستت از همهجا کوتاه شد و ناامید شدی با همهی وجودت بگو:
وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَاد.
کارم را به خدا می سپارم،خداوند بینا به بندگان است.
@wittj2
بهار فیوضات.mp3
6.26M
⭐️بهار فیوضات
🎷علامه مروجی سبزواری
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷پروژه استارگیت
یک سوال برای تفکر؛
افرادی که با ژست روشنفکرانه، ماوراء_الطبیعه و ادیان را به خاطر اعتقاد به آن خرافه می خوانند، خودشان در خلوت به دنبال چه هستند؟!
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷بخشش در معنویت نوپدید
مفهوم "بخشش" در معنویتهای جدید فراوان تبلیغ میشود. این مفهوم در نوشتههای " #اکهارت_توله" فیلسوف آلمانی برجستگی خاصی دارد. در متون اسلامی، مفهوم بخشش در عرصه حیات جمعی و تعامل با افراد در اجتماع وارد شده و به معنای صرف نظر کردن از حق معنوی و مالی خود و یا سهیم کردن دیگران در امکانات شخصی است. اینگونه بخشش در متون دینی، در صورتی #فضیلت_اخلاقی محسوب میشود که با قصد خیر رساندن به دیگران و کسب رضایت خدا انجام شده باشد.
واژه بخشش در کلام #اکهارت، به معنی چشمپوشی از داشتههای خویش و شریک کردن دیگران در داراییهای خود نبوده بلکه به معنی چشمپوشی از نگرانیها و گذشتن از خود است. به عبارت دیگر، بخشش در نظام اندیشه اکهارت، نه با سرگذشت دیگران پیوند میخورد نه با انگیزه ورود به عالم معنا و کسب فضیلت اخلاقی انجام میشود یعنی نه خدا در آن به چشم میخورد و نه رسالت اجتماعی در آن دیده میشود، نتیجه اینکه بخشش در اندیشه اکهارت واژهای در مقابل کینهتوزی یا خساست نیست بلکه در مقابل ندامت به کار میرود.
بخششی که اکهارت به آن دعوت میکند، در حقیقت دعوت به #سرپوش_گذاشتن بر وجدان اخلاقی است یعنی چراغی به نام عذاب وجدان که ممکن است سوسوی آن در نهایت آدمی را به خالقش پیوند دهد و راه بسته انسان مدرن را به عالم معنا باز کند. این در مکتب اکهارت، ضد ارزش است و مدفون کردن آن، ارزش معرفی میشود! اکهارت از دیگران میخواهد با بخشش، گله و شکایت را کنار بگذارند و انسانهای قانع و سربهراهی باشند و اجازه دهند که تمدن غرب به کار خود ادامه دهد.
به راستی #معنویتی که با انکار مشکلات روانی انسان مدرن آغاز میشود، شناختش از نیازهای روحی آدمی چه میزان درست خواهدبود؟ فهمش از ساحتهای وجودی انسان چقدر قابل اعتماد خواهدبود؟ در نهایت راهکارهایی که برای درمان پیشنهاد میدهد، چه میزان واقعبینانه و کارآمد خواهندبود؟
#آشنایی_با_عرفان_های_نوظهور
علمی عرفانی👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
کسانی که یوگا کار میکنند باید به پیروان خود تاکید کنند که که یوگا ورزش ذهنی و آرامش و تمرکز است نه نوعی عرفان و پرستش خدایان هندو.
وتاکید بر حفظ آیین و مذهب فردی هر فرد که تابع اسلام است ضروریست.
آگاهی رسانی به پیروان شرط اول انجام حرکات یوگاست.
👌⭐️البته در جاییکه تشخیص انحراف برای پیروان داده شود و احتمال فساد باشد
باید آموزشهای یوگا متوقف گردد بنا به احتیاط.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷شیطان پرستی
آشنایی مختصر با #مرلین_منسون کشیش افتخاری کلیسای شیطان!
#آشنایی_با_عرفان_های_نوظهور
@wittj2
هدایت شده از سالکان عشق🇮🇷
🎯قوانین گروه
📗چت ممنوع در حد ضرورت
📗مطالب علمی عرفانی
📗شعر و متون ادبی پندآموز
📗گزیده ی اخبار سیاسی مذهبی روز
📗عرفان ناب اسلامی
سپاس از همکاری و همراهی شما🌻🌻🌻🌻🌻
کی کند عاشق نگاهی در جهان
زانکه عاشق را جهانی دیگر است
در نیابد کس زبان عاشقان
زانکه عاشق را زبانی دیگر است
عطار🌻
گروه معرفتی سالکان عشق شما دعوتید👇
http://eitaa.com/joinchat/170655756C68164d6177
هزار نکتهی باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد، قلندری داند
حافظ🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
هزار نکتهی باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد، قلندری داند حافظ🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2
“قلندر” به فرقه ای ازدرویشان گفته می شد که دردرویشی افراط می ورزیدند. درویشان که معمولاً موی سر وریش خودرابلندنگاه می داشتند، قلندران برخلافِ آنها موی سر وحتّا موی ابرو ومژگان وسبیل وریش را می تراشیدند تا توجّهشان بیشتربه درونشان باشد!
جالب است که مصرع اوّل بیت، ازلحاظِ ظاهری ومعنایی، دقیقاً دررابطه بامصرع دوّم گفته شده است. “نکته ی باریکترازمو” هم به سایرویژگیهایِ قلندری اشاره دارد وهم وبه این نکته که “باریکترازمو” یعنی نکاتی باریک (باریکتر ازضخامتِ مو) نیازدارد فقط تراشیدن مو اثربخش نیست.
@wittj2
🔮🎷قضا شدن نماز
🌻از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند: به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.
مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در وصیت خود به فرزندش می گوید:
👈«اگر آدمی چهل روز به
ریاضت و عبادت بپردازد
ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود،
نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش
خواهد شد. »
👈فرزندم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.»
🎯برای این که جهت اقامه نماز صبح خواب نمانید، «قبل از خوابیدن» آخرین آیه سوره کهف را بخوانید و حین قرائت آیه، ساعتی که قصد دارید بیدارشوید را در ذهن داشته باشید.
⭐️ آیه اخر سوره کهف ⇩
🌻بسم الله الرحمن الرحیم 🌻
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحدا»
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷میخوای نماز بهت بچسبه
اگر دیدید نمازتان به شما لذت نمی دهد، قبل تکبیر و شروع نماز بگویید
👌⭐️«صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین» این نماز دیگر عالی می شود.
آیت الله مجتهدی تهرانی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود
وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم
حافظ🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
از دیدهٔ ما به جز حیا نتوان یافت
زین آینه جز نور صفا نتوان یافت
آلودگی ای که آب عصمت ببرد
در سلسلهٔ نگاه ما نتوان یافت
عرفی شیرازی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
گفت که تو شمع شدی قبله ی این جمع شدی
شمع نیم جمع نیم دود پراکنده شدم
مولانای جان🌻
@wittj2
🔮🎷اندر حکایتی ناب
⭐️دیدار با خدا
روزی روزگاری زنی در کلبه ای کوچک زندگی می کرد. این زن همیشه با خداوند صحبت می کرد و با او به راز و نیاز می پرداخت. روزی خداوند پس از سالها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید. زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست!
چند ساعت بعد در کلبه او به صدا درآمد! زن با شادمانی به استقبال رفت اما به جز گدایی مفلوک که با لباسهای مندرس و پاره اش پشت در ایستاده بود، کسی آنجا نبود! زن نگاهی غضب آلود به مرد گدا انداخت و با عصبانیت در را به روی او بست. دوباره به خانه رفت و دوباره به انتظار نشست!
ساعتی بعد باز هم کسی به دیدار زن آمد. زن با امیدواری بیشتری در را باز کرد. اما این بار هم فقط پسر بچه ای پشت در بود. پسرک لباس کهنه ای به تن داشت، بدن نحیفش از سرما می لرزید و رنگش از گرسنگی و خستگی سفید شده بود. صورتش سیاه و زخمی بود و امیدوارانه به زن نگاه می کرد! زن با دیدن او بیشتر از پیش عصبانی شد و در را محکم به چهار چوبش کوبید. و دوباره منتظر خداوند شد.
خورشید غروب کرده بود که بار دیگر در خانه زن به صدا درآمد. زن پیش رفت و در را باز کرد...
پیرزنی گوژپشت و خمیده که به کمک تکه چوبی روی پاهایش ایستاده بود، پشت در بود. پاهای پیرزن تحمل نگه داشتن بدن نحیفش را نداشت. و دستانش از فرط پیری به لرزش درآمده بود. زن که از این همه انتظار خسته شده بود، این بار نیز در را به روی پیرزن بست!
شب هنگام زن دوباره با خداوند صحبت کرد و از او گلایه کرد که چرا به وعده اش عمل نکرده است!؟
آنگاه خداوند پاسخ گفت:
من سه بار به در خانه تو آمدم، اما تو مرا به خانه ات راه ندادی!
علمی عرفانی👇
@wittj2
گر جمالش ننگرم الحق جلالش دل بَرَد
زانکه نور از پیداییست که دلها بَرَد
اسماء🌻 مرداد۹۷
@wittj2
هدایت شده از سالکان عشق🇮🇷
05_Yeki_Az_Hamin_Rooza_128.mp3
3.55M
⭐️یکی از همین روزا
🎷 ناصر عبداللهی
@wittj2