🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#عصر_ظهور 🔹🔸🔸
#فصل_هشتم
حوادث #مصر در دوران #ظهور🌸🍃🍃
روایتهای فراوانی پیرامون حوادث مصر در دست ما است. این روایات مژده
پیامبر صلی الله علیه و آله به مسلمانان درباره فتح مصر، غلبه غربیها بر آن کشور در زمان نهضت
فاطمیها و بالاخره حوادث زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله فرجه الشّریف را دربر میگیرد.
اما به نظر میرسد که حوادث زمان ظهور با حوادث مربوط به تشکیل دولت
فاطمیها در مصر آمیخته شده زیرا در هر دو حادثه، ورود سپاه غرب به مصر
پیش بینی شده است.
راه حل این مشکل آن است که ببینیم در متن کدام روایت ماجرایی مطرح شده
که به زمان ظهور متصل است و یا از حادثه ای سخن گفته که مرتبط با حوادث زمان
ظهور حضرت است مانند خروج سفیانی و امثال آن.
با رعایت این نکته، تعدادی از روایات که حوادث مصر را در عصر ظهور ترسیم
کرده اند در دست ما باقی میماند که بدون تردید بیانگر حوادث زمان ظهور حضرت
بوده و یا به احتمال قوی جزء آنها محسوب میگردد.
اکنون به چند دسته از این روایات توجه کنید:
الف: روایات مربوط به کشته شدن فرمانروای مصر بدست مردم آن کشور.
این حادثه بعنوان یکی از نشانههای ظهور آمده است. [۱]
تعبیری که در زمان ما بین مردم رایج شده و گفته میشود از نشانههای ظهور آن
است که: " اهل مصر سادات خود را میکشند و بردگان بر کشور سادات مسلط میشوند " [۲] و آن را
به قتل " انور سادات " انطباق میدهند، تطبیق درستی نیست، چرا که کلمه
" سادات " در این روایات، به معنای رؤسای حکومت است نه اسم شخص خاص.
بعلاوه طبق روایات، پس از قتل فرمانروای مصر که از نشانههای ظهور حضرت
است، یک سپاه یا بیشتر وارد مصر میشود که چنانچه خواهیم گفت، همان سپاه
غرب است.
برخی از روایات، کشته شدن فرمانروای مصر را همزمان با کشته شدن حاکم
شام بدست مردم شام، میدانند: " قبل از وی فرمانروای شام و حاکم مصر کشته میشوند " [۳] .
شاید بین روایت قتل فرمانروای مصر با روایت انقلاب مردی از مصر قبل از
خروج سفیانی، رابطه ای وجود دارد.
در بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۱۰ آمده است:
" پیش از سفیانی، مصری و یمانی قیام میکنند. "
این شخص مصری ممکن است سرکرده فرماندهان و فرمانده سپاهی باشد که
طبق برخی روایات جنبشی در مصر ایجاد نموده و اعلان وضعیت جنگی میکند.
" سرکرده فرماندهان در مصر قیام میکند و سپاهیانش را تجهیز و بسیج مینماید. "
در روایتی دیگر هم گفته شده که وی قبل از ورود نیروهای غربی، مردم را به
سوی آل پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت میکند.
" اهل غرب به سوی مصر هجوم آورند، ورود آنها علامت سفیانی است و قبل از آن شخصی مردم را به
سوی آل پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت نماید. " [۱]
احتمال هم دارد که مرد مصری و سرکرده فرماندهان و مردی که مردم را دعوت
به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مینماید سه نفر باشند نه یک نفر.
به هر حال، مجموع این روایات نشانگر قیام و انقلابی است که زمینه ساز ظهور
حضرت در مصر است و یا حداقل بیانگر وجود جو اسلامی نیرومندی است که
باعث تحول و انقلاب داخلی در مصر شده و با جنگ و صلح جهانی مرتبط است.
از جمله روایات حوادث مصر، غلبه قبطیان بر اطراف مصر است، از امیر
مؤمنان علیه السلام روایت شده که درباره یکی از نشانههای ظهور فرمود:
" تسلط قبطیان بر اطراف مصر " [۲]
ممکن است منظور از روایتی که در نسخه خطی ابن حماد از ابوذر (ره) روایت
شده همین حادثه باشد، آنجا که میگوید: " امنیت از مصر رخت بربندد. خارجه (یعنی راوی)
گوید به ابوذر گفتم: در آن هنگام که امنیت از دست رود، پیشوایی نیست که آن را برگرداند. گفت: خیر، زیرا
نظام آن گسسته شود. " [۳]
بر اساس این روایات، قبطیهای مصر فتنه ای به پا کرده و از حکومت سرپیچی
و بر برخی نواحی مصر سلطه مییابند، و سبب ضعف امنیت و اقتصاد مصر
میگردند..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: ۱. بشارة الإسلام ص ۱۷۵.
[۲]: ۲. بشارة الاسلام ص ۱۷۶.
[۳]: ۳. کتاب بشارة الاسلام ص ۱۸۵ به نقل از کتاب " القول المختصر ".
[۱]: ۱. بحار: ۵۲ / ۲۰۸.
[۲]: ۲. بشارة الاسلام ص ۴۲.
[۳]: ۳. نسخه خطی ابن حماد ص ۷۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#عصر_ظهور 🔹🔸🔸
#فصل_هشتم
حوادث #مصر در دوران #ظهور🌸🍃🍃
طبیعی است که این طغیان و سرکشی بوسیله دشمنان مسلمین از خارج هدایت
میشود، زیرا سابقه ندارد که قبطیان در تاریخ خود بدون کمک قدرت خارجی
دست به تحرک مهمی علیه مسلمانان زده باشند چنان که در جنگهای صلیبی و در
عصر کنونی نیز اوضاع به همین شکل است.
روایات، زمان تحرک قبطیان را معین نکرده اند ولی روایت دیگری به نقل از
حذیفه میگوید:
" مصر، تا خراب شدن بصره از ویرانی در امان است " [۱]
و در همین روایت آمده است: " و خراب شدن مصر از خشکی رود نیل سرچشمه گیرد "
شاید خرابی موعود بصره، بعد از ورود سفیانی به عراق و در سال ظهور
حضرت باشد.
ب: احادیث مربوط به ورود نیروهای مغربی به مصر.
نویسندگان، این نشانه را معمولا از علامتهای ظهور حضرت شمرده اند. منظور
از مغرب، در این روایت و روایات دیگر، کشورهای غرب سرزمینهای اسلامی
است که شامل مغرب، الجزائر، لیبی، تونس و... میگردد. و بسیاری از این
روایات بر ورود نیروهای مغربی به مصر در زمان انقلاب فاطمی ها، منطبق است.
اما در کتاب " غیبت " شیخ طوسی ص ۲۷۸ که از قدیمی ترین و معتبرترین منابع
ما است روایتی آمده که در آن اهل " غرب " گفته شده نه اهل " مغرب " و صاحب
بحار الانوار و بشارة الاسلام نیز روایت را از او نقل نموده اند. اما غیر از این دو نفر،
سایر افراد آن را به اشتباه " مغرب " نقل کرده اند. بنابراین آنچه در این روایات است،
نیروهای غربی ست.
روایت دیگری، زمان ورود غربیها به مصر را اندکی قبل از خروج سفیانی در
دمشق میداند. این نکته، در قسمتی از روایت طولانی عمار یاسر (رحمه الله) بیان شده
است:
" دولت اهل بیت پیامبرتان در آخر الزمان برقرار شود و دارای نشانههایی است... اهل غرب به سوی
مصر حرکت کنند. ورود آنها به مصر علامت سفیانی است. "
با توجه به اینکه سفیانی چند ماه قبل از ظهور خروج میکند، بنابراین، ورود
نیروهای غرب به مصر یا در سال ظهور و یا نزدیک به آن اتفاق میافتد.
اکنون مناسب است به روایتی اشاره کنیم که بیانگر درگیری سفیانی با اهل مصر
است. بر اساس این روایت سفیانی وارد مصر شده و به مدت چهار ماه دست به
جنایت میزند، به احتمال قوی این روایت از احادیث غیر واقعی و مبالغه آمیز در
مورد سفیانی است. زیرا در منابع معتبر اشاره ای به آن نشده اما طبق بعضی روایات،
سفیانی در دمشق، " ابقع " را به قتل میرساند. او، یا اهل مصر است و یا با مصر
ارتباطی دارد. والله العالم.
روایت دیگری میگوید مهدی علیه السلام مصر را منبر (پایگاه تبلیغاتی) خود قرار
میدهد و این مطلب در روایت عبایه اسدی از علی علیه السلام چنین وارد شده است:
" شنیدم امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: در مصر منبری بنا کنم و دمشق را ویران سازم و یهود و نصاری را از
تمام شهرهای عربی اخراج و با این چوب عربها را برانم. راوی گوید: گفتم:....... #ادامه_دارد
----------
[۱]: ۱.📚 بشارة الاسلام ص ۲۸ به نقل از ابن عربی در کتاب محاضرة الابرار.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#عصر_ظهور 🔹🔸🔸
#فصل_هشتم
حوادث #مصر در دوران #ظهور🌸🍃🍃
طبیعی است که این طغیان و سرکشی بوسیله دشمنان مسلمین از خارج هدایت
میشود، زیرا سابقه ندارد که قبطیان در تاریخ خود بدون کمک قدرت خارجی
دست به تحرک مهمی علیه مسلمانان زده باشند چنان که در جنگهای صلیبی و در
عصر کنونی نیز اوضاع به همین شکل است.
روایات، زمان تحرک قبطیان را معین نکرده اند ولی روایت دیگری به نقل از
حذیفه میگوید:
" مصر، تا خراب شدن بصره از ویرانی در امان است " [۱]
و در همین روایت آمده است: " و خراب شدن مصر از خشکی رود نیل سرچشمه گیرد "
شاید خرابی موعود بصره، بعد از ورود سفیانی به عراق و در سال ظهور
حضرت باشد.
ب: احادیث مربوط به ورود نیروهای مغربی به مصر.
نویسندگان، این نشانه را معمولا از علامتهای ظهور حضرت شمرده اند. منظور
از مغرب، در این روایت و روایات دیگر، کشورهای غرب سرزمینهای اسلامی
است که شامل مغرب، الجزائر، لیبی، تونس و... میگردد. و بسیاری از این
روایات بر ورود نیروهای مغربی به مصر در زمان انقلاب فاطمی ها، منطبق است.
اما در کتاب " غیبت " شیخ طوسی ص ۲۷۸ که از قدیمی ترین و معتبرترین منابع
ما است روایتی آمده که در آن اهل " غرب " گفته شده نه اهل " مغرب " و صاحب
بحار الانوار و بشارة الاسلام نیز روایت را از او نقل نموده اند. اما غیر از این دو نفر،
سایر افراد آن را به اشتباه " مغرب " نقل کرده اند. بنابراین آنچه در این روایات است،
نیروهای غربی ست.
روایت دیگری، زمان ورود غربیها به مصر را اندکی قبل از خروج سفیانی در
دمشق میداند. این نکته، در قسمتی از روایت طولانی عمار یاسر (رحمه الله) بیان شده
است:
" دولت اهل بیت پیامبرتان در آخر الزمان برقرار شود و دارای نشانههایی است... اهل غرب به سوی
مصر حرکت کنند. ورود آنها به مصر علامت سفیانی است. "
با توجه به اینکه سفیانی چند ماه قبل از ظهور خروج میکند، بنابراین، ورود
نیروهای غرب به مصر یا در سال ظهور و یا نزدیک به آن اتفاق میافتد.
اکنون مناسب است به روایتی اشاره کنیم که بیانگر درگیری سفیانی با اهل مصر
است. بر اساس این روایت سفیانی وارد مصر شده و به مدت چهار ماه دست به
جنایت میزند، به احتمال قوی این روایت از احادیث غیر واقعی و مبالغه آمیز در
مورد سفیانی است. زیرا در منابع معتبر اشاره ای به آن نشده اما طبق بعضی روایات،
سفیانی در دمشق، " ابقع " را به قتل میرساند. او، یا اهل مصر است و یا با مصر
ارتباطی دارد. والله العالم.
روایت دیگری میگوید مهدی علیه السلام مصر را منبر (پایگاه تبلیغاتی) خود قرار
میدهد و این مطلب در روایت عبایه اسدی از علی علیه السلام چنین وارد شده است:
" شنیدم امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: در مصر منبری بنا کنم و دمشق را ویران سازم و یهود و نصاری را از
تمام شهرهای عربی اخراج و با این چوب عربها را برانم. راوی گوید: گفتم:....... #ادامه_دارد
----------
[۱]: ۱.📚 بشارة الاسلام ص ۲۸ به نقل از ابن عربی در کتاب محاضرة الابرار.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#عصر_ظهور 🔹🔸🔸
#فصل_هشتم
حوادث #مصر در دوران #ظهور🌸🍃🍃
راوی گوید: گفتم: بگونه ای خبر میدهید که گویا
پس از مرگ زنده میشوید؟ فرمود: هیهات! ای عبایه، واقعا به خطا رفتی! مردی از تبار من چنین خواهد
کرد. " [۱]
و نیز از علی علیه السلام در مورد حضرت مهدی علیه السلام و یارانش چنین وارد شده است:
" آنگاه (مهدی و یارانش) به سوی مصر رهسپار شوند. حضرت بر منبر آنجا بالا رود و برای مردم
سخن گوید، زمین در اثر عدالت شاد شود و آسمان باران رحمت خود را فرو فرستد، درختان بارور شوند و
زمین، گیاهان خود را بیرون داده و چهره خویش را با گل و گیاه بر اهل زمین بیاراید، حیوانات وحشی چنان
در امن و امان بسر برند که در مسیر مردم مانند چهار پایان اهلی به چرا پردازند، نور دانش در دلهای
مؤمنان پرتو افکند، بگونه ای که هیچ مؤمنی به برادر دانشمند خود نیاز علمی پیدا نکند، در آن روز، این آیه
تجلی یابد. (خداوند هر کدام آنها را از فضل و کرم خود بی نیاز کند) " [۱]
از این دو روایت چنین استفاده میشود که مصر در حکومت جهانی مهدی،
پایگاه علمی و تبلیغی معروفی خواهد شد بویژه با توجه به این عبارت: " در مصر
منبری بنا خواهم کرد ". و این جمله " آنگاه بسوی مصر روانه شوند و او بر منبر آنجا بالا رود " یعنی
حضرت و یارانش راهی مصر شوند اما نه برای فتح، یا تثبیت حکومت، بلکه به
جهت استقبال مردم مصر از امام و یارانش، از این رو همانگونه که جد بزرگوارش
علی علیه السلام وعده داده، آنجا را به عنوان منبر و سخنگاه خویش انتخاب مینماید، تا
پیام خود را به تمام عالم برساند.
این نکته که مصر کرسی علم و پایگاه پیام رسانی حضرت به جهان باشد،
منافاتی با آنچه در روایت به آن اشاره شد که مسلمانان نیاز علمی به یکدیگر
نخواهند داشت، ندارد چرا که دانش امری نسبی است.
ج: حدیث مربوط به اینکه حضرت در دو هرم از اهرام مصر گنجینهها و ذخائری
از دانش و غیر آن دارد.
این روایت، در منابع معتبر ما، مانند کتاب " کمال الدین " شیخ صدوق (قدس سره) ص
۵۶۴ از قول احمد بن محمد شعرانی، یکی از فرزندان عمار یاسر (رحمه الله)، از محمد بن
قاسم مصری آمده است که پسر احمد بن طولون، هزار کارگر را به مدت یکسال برای
جستجوی در ورودی هرم به کار گماشت. آنان به سنگی مرمر برخوردند. پشت آن
در، ساختمانی قرار داشت اما نتوانستند در ساختمان را بگشایند. تا اینکه کشیشی
مسیحی از حبشه، نوشته سنگ را که از طرف یکی از فراعنه مصر بود، خواند: " من
اهرام و ظرفهای سفالی را ساختم و این دو هرم را بنا نهاده و گنجها و ذخائر خود را
در آن به ودیعت نهادم " ابن طولون گفت: " این چیزی است که هیچ کس جز قائم آل
محمد صلی الله علیه و آله راه و چاره آن را نمیداند " سپس آن تخته سنگ بجای اولش گذارده شد.
در این روایت نقاط ضعفی وجود دارد که شاید برخی راویان به آن افزوده باشند
اما در عین حال، نقاط قوت قابل توجهی نیز به چشم میخورد. والله العالم.
د: حدیث " أخنس مصر "
نویسنده کنز العمال حدیث زیر را به نقل از تاریخ ابن عساکر از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت
کرده که فرمود:
" مردی از قریش بنام اخنس (و بر اساس کتاب فیض القدیر مناوی ج ۴ ص ۱۳۱) مردی از بنی امیه
در مصر قدرت را بدست خواهد گرفت. سپس بر او پیروز شوند و یا قدرت از او گرفته شود او به روم گریزد
و رومیان را به اسکندریه آورد و در آنجا با مسلمانان به نبرد پردازد و این آغاز فجایع و کشتارها است " [۱]
منظور از " آغاز فجایع " شاید فجایع و کشتارهای قبل از ظهور حضرت و مراد از بنی
امیه، خط و مشی آنها باشد. والله العالم
----------
📚منابع:
[۱]: ۱. بحار: ۵۳ / ۶۰.
[۱]: ۱. بشارة الاسلام ص ۷۱.
[۱]: ۱. کتب برهان ص ۲۰۰.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هشتم
#بخش_صد_و_سی
بردگان #پادشاه میشوند! 🍂◾️
روزی حضرت یوسف با گروهی از خدمت گذاران خود از محلی میگذشت. زلیخا ملکه مصر در کنار مزبله نشسته بود. هنگامی که متوجه عبور یوسف شد، گفت: سپاس خدایی را که پادشاهان را در اثر گناه و معصیت برده میکند و بردگان را در پرتوی اطاعت و فرمان برداری پادشاه مینماید.
سپس گفت:
ای یوسف! گرفتار فقر هستم، به من احسان کن.
یوسف گفت:
ناسپاسی آفت هر نعمت است. آنگاه که نافرمانی کردی، خداوند نعمتها را از تو گرفت.
اینک به سوی خدا برگرد و توبه کن! تا آثار گناه از تو برچیده شود.
زیرا قبولی خواستهها بسته به دلهای پاک و کردار پاکیزه است. زلیخا گفت:
من لباس گناه را از تن کنده ام. دیگر عصیان نخواهم کرد، ولی
از خدا شرم دارم که مرا مورد لطف قرار دهد.
زیرا هنوز اشک چشمم به پایان نرسیده و اندامم حق ندامت را به خوبی ادا نکرده است.
یوسف گفت:
بکوش تا راه توبه و پشیمانی باز است پیش از آنکه فرصت از دست برود و مدت پایان پذیرد توبه کن!
زلیخا گفت:
من هم همین عقیده را دارم که بعدا خبرش به تو خواهد رسید، که حقیقتا توبه کرده ام.
یوسف دستور داد یک پیمانه بزرگ به او طلا بدهند.
زلیخا گفت:
غذای یک روز برایم بس است، تا رنج گرفتاری نبینم قدر نعمت را نخواهم فهمید.
یکی از فرزندان یوسف گفت:
پدر جان! این زن کیست؟ جگرم به حالش کباب شد و دلم برایش سوخت.
فرمود:
موجودی است که به دام انتقام افتاده است.
سپس یوسف با زلیخا ازدواج کرد و او را دوشیزه یافت.
پرسید:
چرا چنین؟ تو که سالها همسر داشتی؟
پاسخ داد:
همسرم حرکت مردی و توان هم بستری نداشت. [۱]
گفتگوی #سلیمان و #مورچه 🍃◾️
خداوند سلطنت بی نظیر به سلیمان بخشید، جنیان را تحت فرمان او قرار داد که خدمت گذار او باشند، باد را به فرمان او در آورد، تا تشکیلات عظیم او را هر کجا خواست ببرد، زبان جانوران را به وی آموخت، سخنان آنها را میفهمید و برای مردم بازگو میکرد.
در یکی از مسافرتهای تاریخی، سلیمان که با سپاهیان، از جن و انس و پرندگان با او همراه بودند، گذرشان از هوا به وادی مورچگان افتاد.
یکی از مورچهها که سمت فرماندهی آنها را داشت چون تشکیلات عظیم سلیمان را دید، احساس خطر کرد: فریاد زد گفت:
ای مورچگان داخل لانههای خود بروید! تا سلیمان و لشگرش شما را پایمال نکنند آنان نمی فهمند! [۱]
باد سخن مورچه را به گوش سلیمان رسانید، همچنان که از هوا
می گذشتند، ایستاد و دستور داد مورچه را بیاورید. وقتی مورچه را آوردند. سلیمان گفت:
مگر نمی دانی که من پیامبر خدا هستم، هرگز به کسی ظلم و ستم نمی کنم؟
مورچه گفت:
بلی میدانم.
سلیمان: پس چرا و برای چه مورچهها را از ما ترساندی و فرمان دادی به لانه هایشان داخل شوند.
مورچه: من احساس کردم مورچهها تشکیلات عظیم و سلطنت بی نظیر شما را ببینند و فریفته آرایش و زینتهای دنیا شوند، از خدا فاصله گرفته، به غیر او را پرستش کنند.
مورچه گفت:
ای سلیمان! چرا از میان تمام قدرتها نیروی باد را مسخر تو نمود و چرا تشکیلات عظیم تو بر روی باد حرکت میکند؟
سلیمان گفت:
برای آن است که به تو اعلام کند اگر تمام قدرتهای دنیا مانند باد مسخر تو باشند دوام و بقایی ندارند و همه بر بادند. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۱۲، ص ۲۵۴.
[۱]: توبه: آیه ۱۸.
[۱]: بحار: ج ۱۴، ص ۹۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هشتم
#بخش_صد_و_سی_و_یکم
#داستان سه #همسر🌼🍃
در زمانهای گذشته، در بنی اسرائیل مرد عاقل و ثروتمندی زندگی میکرد. او سه تا پسر داشت یکی از آنها از زن پاکدامن و پرهیزگار به دنیا آمده بود و به خود مرد خیلی شباهت داشت و دوتای دیگر از زن ناصالحه.
هنگامی که مرد خود را در آستانه مرگ دید به فرزندانش گفت:
این همه سرمایه و ثروت که من دارم فقط برای یکی از شماست.
پس از مرگ پدر، پسر بزرگتر ادعا کرد منظور پدر من بودم.
پسر دومی گفت:
نه! منظور پدر من بودم. پسر کوچک تر نیز همین ادعا را کرد.
رای حل اختلاف پیش قاضی رفتند و ماجرا را برای قاضی توضیح دادند.
قاضی گفت:
در مورد قضیه شما من مطلبی ندارم تا بتوانم از عهده قضاوت برآیم و اختلافتان را حل کنم. شما پیش سه برادر که در قبیله
بنی غنام هستند بروید، آنان درباره شما قضاوت کنند.
سه برادر با هم نزد یکی از برادران بنی غنام رفتند. او را پیرمرد ناتوان و سالخورده دیدند و ماجرای خودشان را به او گفتند.
وی در پاسخ گفت:
نزد برادرم که سن و سالش از من بیشتر است بروید و از او بپرسید.
آنها پیش برادر دومی آمدند، مشاهده کردند او مرد میان سالی است و از لحاظ چهره جوانتر از اولی است.
او هم آنان را به برادر سومی که بزرگتر از آنان بود راهنمایی کرد.
هنگامی که پیش ایشان آمدند، دیدند که وی در سیما و صورت از آن دو برادر کوچکتر است. نخست از وضع حال آنان پرسیدند (که چگونه برادر کوچکتر، پیرتر و برادر بزرگتر جوانتر است؟ ) سپس داستان خودشان را مطرح کردند.
او در پاسخ گفت:
این که برادر کوچکم را اول دیدید او زنی تندخو و بداخلاق دارد که پیوسته او را ناراحت میکند و شکنجه میدهد، ولی وی در برابر اذیت و آزارش شکیبایی میکند، از ترس این که مبادا گرفتار بلایی دیگری گردد که نتواند در برابر آن صبر داشته باشد از این رو او در سیما شکسته و پیرتر به نظر میرسد.
اما برادر دومیام همسری دارد که گاهی او را ناراحت و گاهی خوشحال میکند، بدین جهت نسبت به اولی جوانتر مانده است.
اما من همسری دارم که همیشه در اطاعت و فرمانم میباشد، همیشه مرا شاد و خوشحال نگاه میدارد. از آن وقتی که با ایشان ازدواج کردهام تاکنون ناراحتی از جانب او ندیده ام، جوانی من به خاطر او است.
اما داستان پدرتان! شما هم اکنون بروید و قبر او را بشکافید و استخوان هایش را خارج کنید و بسوزانید، سپس بیایید درباره شما قضاوت کنم و حق را از باطل جدا سازم.
فرزندان مرد ثروتمند برگشتند تا گفتههای ایشان را انجام دهند.
هر سه برادر با بیل و کلنگ وارد قبرستان شدند، وقتی که دو برادر تصمیم گرفتند که قبر پدرشان را بشکافند، پسر کوچکتر گفت:
قبر پدر را نشکافید من حاضرم سهم خود را به شما واگذار نمایم. پس از آن برادران نزد قاضی برگشتند و قضیه را به او گفتند.
وی پاسخ داد:
این کار شما در اثبات مطلب کافی است، بروید مال را نزد من بیاورید.
امام محمد باقر علیه السلام میفرماید:
هنگامی که مال را آوردند قاضی به پسر کوچک گفت:
این ثروت مال تو است. زیرا اگر آنان نیز پسران او بودند، مانند تو از شکافتن قبر پدر شرم و حیا میکردند. [۱]
#خشمی بر #گناهکار! 🍃🌸
خداوند به شعیب پیغمبر وحی کرد که صد هزار نفر از پیروانت را مجازات خواهم کرد. چهل هزار از آنان بدکارند و بقیه خوبند!
شعیب پرسید:
خدایا! بدان باید کیفر ببینند، اما خوبان چرا؟ خداوند فرمود:
برای این که خوبان با گناهکاران سازش کردند و با توجه به خشم و غضب من نسبت به گناهکاران، آنان خشمگین نگشتند. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۱۴، ص ۴۹۰، و ج ۱۰۳، ص ۲۳۳، و ج ۱۰۴، ص ۲۹۶.
[۱]: بحار: ج ۲۳، ص ۱۵۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هشتم
#بخش_صد_و_سی_و_دوم
#مرگ_اندیشی 🌸🍃
اسکندر ذوالقرنین، در مسافرتهای طولانی خود، با یک جمعیت فهمیده برخورد کرد که از پیروان حضرت موسی علیه السلام بودند، زندگی آنان در آسایش توأم با عدالت و در درستکاری بود.
خطاب به آنان گفت:
ای مردم! مرا از جریان زندگی خود آگاه سازید که من سراسر زمین را گشتم، شرق و غربش را، صحرا و دریایش را، جلگه و کوهش را محیط نور و ظلمتش را، مانند شما را ندیدم به من بگویید! چرا قبرهای مردگانتان در حیاط خانههای شماست؟!
برای آن که مرگ را فراموش نکنیم و یاد مرگ از قلبمان خارج نشود.
پرسید:
چرا خانههای شما در ندارد؟
گفتند:
به خاطر این که در میان ما افراد دزد و خائن وجود ندارد و همه
ما درستکار و مورد اطمینان یکدیگریم.
پرسید:
چرا حاکم و فرمانروا ندارید؟
گفتند:
چون به یکدیگر ظلم و ستم نمی کنیم تا برای جلوگیری از ظلم نیازی به حکومت و فرمانروا داشته باشیم...
اسکندر پس از پرسشهای چند گفت:
ای مردم به من بگویید! که آیا پدرانتان همانند شما رفتار میکردند؟
در پاسخ، پدرانشان را چنین تعریف کردند؛
آنان به تهیدستان ترحم داشتند.
با فقرا همکاری مینمودند.
اگر از کسی ستم میدیدند، او را مورد عفو و گذشت قرار میدادند و از خداوند برای وی آمرزش میخواستند.
صله رحم را رعایت میکردند.
امانت را به صاحبانشان بر میگرداندند و خداوند نیز در اثر این رفتار پسندیده کارهای آنها را اصلاح مینمود.
ذوالقرنین به آن مردم علاقمند شد و در آن سرزمین ماند تا سرانجام از دنیا رفت. [۱]
#موعظه ای از #گنه کار! 🌼🍃
مردی محضر حضرت عیسی علیه السلام آمد و عرض کرد:
- مرتکب زنا شده ام، مرا از گناه پاک کن.
عیسی علیه السلام دستور داد که اعلام کنند تا تمام مردم را تطهیر گناهکار حاضر شوند و برای مجازات وی گودالی کندند. وقتی همه جمع شدند و گناهکار در گودال اجرای قانون الهی قرار گرفت. نگاهی به جمعیت انبوه مردم انداخت که همه آماده مجازات او بودند. با صدای بلند گفت:
ای مردم! هر کس خودش آلوده به گناه است و باید کیفر ببیند، حق ندارد در مجازات من شرکت کند.
با شنیدن این جمله همه رفتند. تنها حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام ماندند. در این هنگام یحیی علیه السلام پیش آمد و به آن مرد نزدیک شد و گفت:
- ای گناهکار! مرا موعظه کن!
مرد گفت:
ای یحیی! مواظب باش خودت را در اختیار هوای نفست مگذاری! زیرا سقوط کرده و بدبخت خواهی شد.
یحیی علیه السلام گفت:
موعظه ای دیگر بگو!
مرد گفت:
هرگز خطاکاری را به خاطر لغزشش ملامت مکن! بلکه در فکر نجات او باش!
حضرت یحیی علیه السلام گفت:
باز هم موعظه کن!
مرد گفت:
از به کار بردن غضبت خودداری نما!
در این وقت حضرت یحیی گفت:
- موعظه هایت مرا کفایت میکند. [۱]
#کودکی در دهان #گرگ🌸🍃
در بنی اسرائیل قحطی شدیدی پیش آمد... - آذوقه نایاب شد - زنی لقمه نانی داشت آن را به دهان گذاشت که میل کند، ناگاه گدایی فریاد زد، ای بنده خدا گرسنه ام!
زن با خود گفت:
در چنین موقعیت سزاوار است این لقمه نان را صدقه بدهم و به دنبال آن، لقمه را از دهانش بیرون آورد و آن را به گدا داد.
زن طفل کوچکی داشت، همراه خود به صحرا برد و در محلی گذاشت تا هیزم جمع کند، ناگهان گرگی جهید و کودک را به دهان گرفت و پا به فرار گذاشت.
فریاد مردم بلند شد، مادر طفل سراسیمه به دنبال گرگ دوید ولی هیچ کدام اثر نبخشید. همچنان گرگ طفل را در دهان گرفته، به سرعت میدوید.
خداوند ملکی را فرستاد کودک را از دهان گرگ گرفت و به مادرش تحویل داد.
سپس به زن گفت: آیا راضی شدی لقمه ای به لقمه ای؟ یکی لقمه (نان) دادی، یک لقمه (کودک) گرفتی! [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۱۲، ص ۱۷۹. این داستان به طور خلاصه آورده شد.
[۱]: بحار: ج ۱۴، ص ۱۸۸.
[۱]: بحار: ج ۹۶، ص ۱۲۳
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫