🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
226 #پرسش_و_پاسخ_از_کتاب_شبهای_پیشاور ✨🍂
#آیا چون #امیرالمومنین علی علیه السلام در دوران #کودکی و قبل از #بلوغ اسلام آورده اند؛ ایمان #ایشان تقلیدی بوده است؟ ◾️✨
#جواب
خیر، ایمان امری نیست که با سنّ سنجیده شود. مثلاً اگر کسی پیر بود، ایمانش بیشتر و اگر کسی جوان بود، ایمانش کمتر باشد. بلکه ایمان با رشد عقلی و باطنی، و وجود پاک سنجیده میشود.
مانند: حضرت عیسی علیه السلام که در گهواره فرمودند: «اِنّی عَبدُ اللهِ آتانیَ الکِتابَ و جَعَلَنی نَبیّاً» [۱] «به درستی که من بنده خاص خدا هستم که به من کتاب آسمانی و شرف نبوّت عطا کرده است. »
و مانند: حضرت یحیی که خداوند در قرآن درباره ایشان میفرماید: «و اتَیناهُ الحُکمَ صَبیّاً» [۱] «و یحیی علیه السلام را در سن کودکی مقام نبوّت بخشیدیم»
این حضرات بهترین نمونه هائی هستند که ما بفهمیم کسی که در سن سیزده سالگی باشد، میتواند به چنین مقامی دست پیدا کند. تصمیم ایشان به قبول ایمان، با دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است. میدانیم که پیامبر صلی الله علیه و آله از کار لغو و بیهوده پاک و به دور هستند که بخواهند بچه نابالغ را دعوت به اسلام نمایند. بلکه علی علیه السلام را قابل و لایق و شایسته و آماده دعوت میدانستند.
ایمان علی علیه السلام ایمان باطنی بود. چون ایشان از زمان قبل از بلوغ ایمان آوردند و بالتبع بعد از بلوغ هم ایمان به اسلام داشتند. ولی بقیه مسلمانان ابتدا مشرک و بت پرست بودند، بعد مسلمان شدند.
ابن عباس میگوید: به خدا سوگند، کسی از بندگان ایمان نیاورد مگر اینکه بر بت پرستش میکرد. غیر از علی بن ابیطالب علیه السلام، که آن حضرت به خدا ایمان آورد و اسلام را قبول کرد، بدون اینکه بت را ستایش کرده باشد. [۲]
علی علیه السلام هرگز بت را پرستش نکرد و شراب نخورد و او، اوّل کسی از مردم بود که اسلام آورد و به مقام رسالت تسلیم شد. [۳]
----------
📚منابع:
[۱]: _ مریم: ۳۰.
[۱]: _ مریم: ۱۲.
[۲]: _ حافظ ابونعیم اصفهانی: ما نزل القرآن فی علی، میر سید علی همدانی: مودة القربی.
[۳]: _ احمد بن حنبل: مسند ۱/ ۳۳۱، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة ۲/ ۳۸۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هشتم
#بخش_صد_و_سی_و_دوم
#مرگ_اندیشی 🌸🍃
اسکندر ذوالقرنین، در مسافرتهای طولانی خود، با یک جمعیت فهمیده برخورد کرد که از پیروان حضرت موسی علیه السلام بودند، زندگی آنان در آسایش توأم با عدالت و در درستکاری بود.
خطاب به آنان گفت:
ای مردم! مرا از جریان زندگی خود آگاه سازید که من سراسر زمین را گشتم، شرق و غربش را، صحرا و دریایش را، جلگه و کوهش را محیط نور و ظلمتش را، مانند شما را ندیدم به من بگویید! چرا قبرهای مردگانتان در حیاط خانههای شماست؟!
برای آن که مرگ را فراموش نکنیم و یاد مرگ از قلبمان خارج نشود.
پرسید:
چرا خانههای شما در ندارد؟
گفتند:
به خاطر این که در میان ما افراد دزد و خائن وجود ندارد و همه
ما درستکار و مورد اطمینان یکدیگریم.
پرسید:
چرا حاکم و فرمانروا ندارید؟
گفتند:
چون به یکدیگر ظلم و ستم نمی کنیم تا برای جلوگیری از ظلم نیازی به حکومت و فرمانروا داشته باشیم...
اسکندر پس از پرسشهای چند گفت:
ای مردم به من بگویید! که آیا پدرانتان همانند شما رفتار میکردند؟
در پاسخ، پدرانشان را چنین تعریف کردند؛
آنان به تهیدستان ترحم داشتند.
با فقرا همکاری مینمودند.
اگر از کسی ستم میدیدند، او را مورد عفو و گذشت قرار میدادند و از خداوند برای وی آمرزش میخواستند.
صله رحم را رعایت میکردند.
امانت را به صاحبانشان بر میگرداندند و خداوند نیز در اثر این رفتار پسندیده کارهای آنها را اصلاح مینمود.
ذوالقرنین به آن مردم علاقمند شد و در آن سرزمین ماند تا سرانجام از دنیا رفت. [۱]
#موعظه ای از #گنه کار! 🌼🍃
مردی محضر حضرت عیسی علیه السلام آمد و عرض کرد:
- مرتکب زنا شده ام، مرا از گناه پاک کن.
عیسی علیه السلام دستور داد که اعلام کنند تا تمام مردم را تطهیر گناهکار حاضر شوند و برای مجازات وی گودالی کندند. وقتی همه جمع شدند و گناهکار در گودال اجرای قانون الهی قرار گرفت. نگاهی به جمعیت انبوه مردم انداخت که همه آماده مجازات او بودند. با صدای بلند گفت:
ای مردم! هر کس خودش آلوده به گناه است و باید کیفر ببیند، حق ندارد در مجازات من شرکت کند.
با شنیدن این جمله همه رفتند. تنها حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام ماندند. در این هنگام یحیی علیه السلام پیش آمد و به آن مرد نزدیک شد و گفت:
- ای گناهکار! مرا موعظه کن!
مرد گفت:
ای یحیی! مواظب باش خودت را در اختیار هوای نفست مگذاری! زیرا سقوط کرده و بدبخت خواهی شد.
یحیی علیه السلام گفت:
موعظه ای دیگر بگو!
مرد گفت:
هرگز خطاکاری را به خاطر لغزشش ملامت مکن! بلکه در فکر نجات او باش!
حضرت یحیی علیه السلام گفت:
باز هم موعظه کن!
مرد گفت:
از به کار بردن غضبت خودداری نما!
در این وقت حضرت یحیی گفت:
- موعظه هایت مرا کفایت میکند. [۱]
#کودکی در دهان #گرگ🌸🍃
در بنی اسرائیل قحطی شدیدی پیش آمد... - آذوقه نایاب شد - زنی لقمه نانی داشت آن را به دهان گذاشت که میل کند، ناگاه گدایی فریاد زد، ای بنده خدا گرسنه ام!
زن با خود گفت:
در چنین موقعیت سزاوار است این لقمه نان را صدقه بدهم و به دنبال آن، لقمه را از دهانش بیرون آورد و آن را به گدا داد.
زن طفل کوچکی داشت، همراه خود به صحرا برد و در محلی گذاشت تا هیزم جمع کند، ناگهان گرگی جهید و کودک را به دهان گرفت و پا به فرار گذاشت.
فریاد مردم بلند شد، مادر طفل سراسیمه به دنبال گرگ دوید ولی هیچ کدام اثر نبخشید. همچنان گرگ طفل را در دهان گرفته، به سرعت میدوید.
خداوند ملکی را فرستاد کودک را از دهان گرگ گرفت و به مادرش تحویل داد.
سپس به زن گفت: آیا راضی شدی لقمه ای به لقمه ای؟ یکی لقمه (نان) دادی، یک لقمه (کودک) گرفتی! [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۱۲، ص ۱۷۹. این داستان به طور خلاصه آورده شد.
[۱]: بحار: ج ۱۴، ص ۱۸۸.
[۱]: بحار: ج ۹۶، ص ۱۲۳
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_نهم
#بخش_صد_و_چهل_و_سوم
#قطرههای اشک امام #حسن علیه السلام ◾️🍃
امام حسن علیه السلام در زمان خویش عابدترین، زاهدترین و برترین مردم به شمار میرفت. وقتی حج به جای میآورد بسیاری از اوقات پای برهنه میرفت. هر وقت به یاد مرگ میافتاد، میگریست و اگر در حضورش از قبر سخن به میان میآمد گریان میشد و چون به یاد قیامت و برانگیخته شدن در محشر میافتاد اشک میریخت و هر وقت به یاد عبور از صراط میافتاد گریه میکرد و هرگاه به یاد حضور مردم برای حساب در پیشگاه خداوند میافتاد ناگهان فریاد میکشید و از شدت بیم و هراس از هوش میرفت و غش میکرد، هرگاه برای نماز آماده میشد اعضایش از خوف خدا میلرزید، هر وقت از بهشت و دوزخ سخن میگفت چون شخص مار گزیده مضطرب میشد آنگاه از خدا خواستار بهشت میشد و از آتش جهنم به او پناه میبرد و چون آیه یا ایها الذین امنوا را تلاوت میکرد، میفرمود:
لبیک! اللهم لبیک!... [۱]
هنگامی که مشغول وضو میشد اعضایش میلرزید و چهره
مبارکش زرد میگشت وقتی که میپرسیدند:
چرا چنین حالی پیدا میکنی؟
می فرمود:
سزاوار است کسی که در مقابل پروردگار عرش میایستد، رنگش زرد و اعضای او دچار رعشه گردد.
هر وقت به در مسجد میرسید روی به آسمان مینمود، عرض میکرد:
بار خدایا! مهمان تو بر در خانه ات ایستاده است، ای خدای بخشنده! شخصی گناهکار پیش تو آمده، ای خدای مهربان! از گناهان من به خاطر بزرگواریت درگذر! [۱]
#کودکی در مکتب #وحی◾️🍂
امام حسن علیه السلام در هفت سالگی در مجلس رسول خدا صلی الله علیه و آله شرکت میکرد، آیات قرآنی را میشنید و حفظ میکرد. وقتی محضر مادرش میآمد آنچه را که حفظ کرده بود بیان مینمود.
امیر المؤمنین علیه السلام به منزل که میآمد، فاطمه علیه السلام آیه تازه ای از قرآن را برای علی علیه السلام میخواند.
امیر المؤمنین میفرمود:
فاطمه جان! این آیه را از کجا یاد گرفته ای تو که در مجلس پیامبر (صلی الله علیه و آله) نبودی؟
می فرمود:
پسرت حسن در مجلس بابایش یاد میگیرد و برایم میگوید:
روزی علی علیه السلام در گوشه منزل پنهان شد امام حسن علیه السلام مانند روزهای گذشته محضر مادرش فاطمه آمد، تا آنچه را که از آیات قرآنی شنیده بیان کند. زبانش به لکنت افتاد، نتوانست سخن بگوید، فاطمه علیه السلام از این پیشامد تعجب کرد!
امام حسن علیه السلام عرض کرد:
مادر جان! تعجب نکن! حتما شخص بزرگواری سخنانم را میشنود، گوش دادن او مرا از سخن گفتن بازداشته است.
ناگاه علی علیه السلام بیرون آمد و فرزند عزیزش حسن را بغل گرفت و بوسید. [۱]
#پاسخ امام #حسن علیه السلام به #معاویه ◾️🍃
روزی معاویه به امام حسن علیه السلام گفت:
من از تو بهتر هستم!
امام علیه السلام در پاسخ گفت:
چگونه از من بهتری، ای پسر هند!؟
معاویه گفت:
برای این که مردم در اطراف من جمع شده اند ولی اطراف تو خالی است.
امام حسن فرمود:
چقدر دور رفتی ای پسر هند جگرخوار! این، بدترین مقامی است که تو داری. زیرا آنان که در اطراف تو گرد آمده اند دو گروهند:
گروهی مطیع و گروهی مجبور.
آنان که مطیع تو هستند، معصیت کارند و اما افرادی که به طور اجبار از تو فرمانبردارند طبق بیان قرآن عذر موجه دارند.
ولی من هرگز نمی گویم از تو بهترم چون اصلا در وجود تو
خیری نیست تا خود را با فردی مثل تو مقایسه نمایم، بلکه میگویم:
خدای مهربان مرا از صفات پست پاک نموده، همان طور که تو را از صفات نیکو و پسندیده محروم ساخته است.
آری شخصیت انسان در پاکی و اخلاق پاک اوست، نه در مزایای مادی.
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۴۳، ص ۳۳۱.
[۱]: بحار: ج ۴۳، ص ۳۳۹.
[۱]: بحار: ج ۴۳، ص ۳۳۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫