🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_پانزدهم
#بخش_دویست_و_سی_و_ششم
#هشدار امام #علی علیه السلام به #کارگزاران دولت 🌸🍃🍃
یکی از اهالی بصره، سرمایه داران آن شهر را به مهمانی دعوت نمود و از عثما بن حنیف نیز که از جانب امیر مؤمنان علی (علیه السلام)؟
استاندار بصره بود دعوت به عمل آورد. عثمان دعوت او را پذیرفت و همراه ثروتمندان در کنار سفره رنگین وی نشست.
امام علی (علیه السلام) در ضمن نامهای عتاب آمیز او را چنین نکوهش میکند:
ای پسر حنیف! به من گزارش دادند که مردی از ثروتمندان بصره، تو را به مهمانی فرا خوانده و تو شتابان به سوی او رفتی، غذاهای رنگارنگ لذیذ برای تو آوردند، و ظرفهای پر از خوردنی، پی در پی جلوی تو نهادند، گمان نمیکردم تو در کنار سفره مردمی بنشینی که نیازمندانشان محروم، و سرمایه دارانشان بر آن دعوت شده اند.
فکر کن در کجا قرار گرفته ای و چه غذایی میخوری؟
پس آنچه را که نمی دانی حلال است یا حرام، دور بیفکن! آن را مخور
و از آن غذاها که یقین داری حلال و پاکیزه است، میل کن. [۱]
بدان! هر کسی امامی دارد که از او پیروی نموده و از نور دانشش روشنی میگیرد.
آگاه باش! رهبر شما از دنیای خود به دو جامه کهنه، و به دو قرص نان اکتفا کرده است. [۲]
بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید ولی «آعینونی بورع و اجتهاد وعفت و سداد» با پارسایی، کوشش فراوان، پاکدامنی و درستکاری، مرا یاری دهید.
به خدا سوگند! من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته، و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نکرده ام، و بر دو لباس فرسوده ام، لباس دیگری نیفزوده ام، و از زمین دنیا حتی یک وجب مالک نشده ام، و دنیای شما در نظر من از دانه تلخ درخت بلوط بی ارزش تر است!.
بلی از آنچه آسمان سایه بر آن انداخته، فدک [۳] در دست ما بود که گروهی (سه خلیفه) به آن بخل ورزیده و گروه دیگر علی (علیه السلام)
و خانواده اش سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، بهترین داور خداست و فدک و غیر فدک را چه خواهم کرد؟ در حالی که فردا جایگاه آدمی قبر است، که در تاریکی آن، هیچ اثری از انسان باقی نمی ماند، گودالی که اگر دستهای گورکن بر وسعت آن بیفزاید، سنگ و کلوخ، آن را پر میکند، و خاکهای انباشته، شکافهای آن را مسدود مینماید.
من نفس خودم را با تقوی پرورش میدهم تا روز قیامت که وحشتناکترین روزهاست در امان بوده، و در لغزشگاه آن ثابت قدم باشد.
من اگر میخواستم، میتوانستم از چکیده عسل و مغز گندم غذا و از پارچه ابریشم برای خود لباس فراهم کنم.
اما هیهات که هوای نفس بر من غلبه کند، و شکم خوارگی مرا وادار کند که به غذاهای لذیذ روی آورم، در حالی که شاید در حجاز یا در یمامه کسی باشد قرص نانی نداشته، و یا هرگز غذای سیر نخورده باشد، یا من سیر بخوابم و در پیرامونم شکمهای گرسنه و جگرهای سوخته باشند. [۱] و یا چنان باشم که شاعر گفته:
و حسبک داء أن تبیت ببطنه *** و حولک أکباد تحن الی القد! [۱]
این درد، تو را بس است که شب با شکم سیر بخوابی و در پیرامونت افرادی در آرزوی سیری به سر برند.
آیا به این قانع شوم که مرا امیر مؤمنان گویند و در گرفتاریهای سخت روزگار با آنان همدرد و در سختیهای زندگی الگو نباشم؟ [۲]
از خدا بترس! ای پسر حنیف! و به قرصهای نان خودت قناعت کن تا از آتش دوزخ رهایی یابی... [۳]
----------
📚منابع:
[۱]: فانظر إلی ما تقضمة من هذا المقضم، فما إشتبه علیک فالفظة، و ما أیقنت بطیب وجوهیه فنل منه.
[۲]: آلا و إن إمامکم قد اکتفا من دنیا بط مریه و من طعمه بقرصیه
[۳]: فدک ملکی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا آن را به فاطمه (علیهما السلام) بخشید بود، در حکومت ابابکر آن را مصادره کرده، غاصبانه از دست حضرت فاطمه (علیهما السلام) گرفتند.
[۱]: و لو شئت لأهدیت الطریق الی مصفی هذ العسل و لباب هذا القز، و لکن هیهات أن یغلبنی هوائ و یقودنی جشعی إلی تخیر الأطعمه، و لعل بالحجاز أو الیمامة من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشبع، أوأن أبیت مبطانا و حولی بطون غرثی و أکباد حری.
[۱]: این شعر منسوب به حاتم طایی است.
[۲]: ِِِاأفنع من نفسی بأن یقال: هذا أمیر المؤمنین، ولا أشارکهم فی مکاره الدهر؟ أو أکون أسوه لهم فی جشوبة العیش؟.
[۳]: ۳ - قاتق الله یابن حنیف و أتکفک أقراصک لیکون من النار خلاصک. ۴- ب: ج ۳۳ ص ۴۷۴ با اندکی تفاوت در ج ۴۰ ص ۳۴۰.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫