💔شهیدی که شهد شیرین شهادت را ۲۸ صفر نوشید...
شهید عباس معصومی فرزند غلامعباس سال ۱۳۴۱ در روستای چهل خانه شهرستان فریدن و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
از همان کودکی ضریب هوشی بالایی داشت و در نوجوانی همراه پسرعمویش در تظاهرات علیه شاه حضور مستمری داشت. بعد از پیروزی انقلاب عضو سپاه پاسداران شد و برای مبارزه با ضدانقلاب و منافقین به کردستان رفت. با آغاز جنگ تحمیلی در جبهههای حق علیه باطل حضور پیدا کرد و در نهایت در تاریخ ۵۹/۱۰/۵ مصادف با ۲۸ صفر به آرزوی دیرینه خود رسید و شهید شد.
شهید بسیار خوشخلق و بسیار مقید به انجام فرایض دینی بود و هرگاه با این جمله که «می شود به جبهه نروی!» روبرو می شد، جواب میداد:«بخدا سوگند راه امام بهترین راه اسلام و پیامبر میباشد و اگر کسی جزء این بگوید به خدا دروغ گفته است و سوگند که جنگ ایران و عراق، جنگ اسلام با کفر است؛ پس جان من ارزشی در راه به ثمر رسیدن اسلام ندارد.»
#امام_رضا
#کربلا
#اربعین
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️"بسم رب شهدا"
💚یه سلام از راه دور به حضرت ارباب...
🥀به نیابت از شهدا
«احمد پُلارک»
#امام_حسین
#اربعین
#کربلا
🥀 @yaade_shohadaa
14.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🔥دو غم به دلت ماند حضرت مادر
کفن برای #حسین و حرم برای #حسن
علیهمالسلام
#امام_زمان
#غزه
#ماه_صفر
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۱۲ شهریور ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 شهید «محمد منتظرقائم (غلامنژاد)» متولد ۲۵ شهریور سال ۱۳۶۳ در شهرستان نکا بود که ۱۲ شهریور سال ۱۳۹۰ در درگیری با گروهکهای تروریستی در منطقه «جاسوسان» سردشت به شهادت رسید.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار محمد منتظرالقائم «صلوات»
#شهید_امنیت
🥀 @yaade_shohadaa
🖤در ســــوگ نبی، جـــهان سیه میپوشد
🖤در سینه، دل از داغ حــــسن میجوشد
◾️ ســــالروز شــــهادت پــــیامبر گرامی اســــلام حــــضرت مــــحمد(ص) و امــــام حــــسن مجتبی (ع) تــــسلیت باد
#امام_زمان
#غزه
#ماه_صفر
🥀 @yaade_shohadaa
هدایت شده از یادِ شهدا
✨﷽✨
🥀 چله شانزدهم توسل به شهدا
تعجیل در ظهور #امام_زمان
عجل الله تعالی فرجه
و برای نجات از #فتنه ها
💚چله سوره حمد💚
برای بازگشت
آرامش به دلهایمان
حیا به بانوان سرزمینمان
غیرت به مردهای سرزمینمان
برآورده به خیر شدن حاجاتمان
به
«شهدای آزاده» 💔❤️🔥
متوسل میشویم🤲🏻
🎁هر روز هدیه به یک شهید والامقام
✅ تاریخ شروع
🖤چهاردهم شهریور: همزمان با شهادت امام رضا علیهالسلام💔❤️🔥
https://eitaa.com/joinchat/609943782Cb426596ccf
🌾 رمان #بی_تو_هرگز (بدون تو هرگز)
🌾قسمت: ۳۳
🌾 نغمه اسماعیل
این بار که علی رفت جبهه، من نتونستم دنبالش برم …
دلم پیش علی بود اما باید مراقب امانتی های توی راهی علی می شدم …
هر چند با بمباران ها، مگه آب خوش از گلوی احدی پایین می رفت؟ …
اون روز زینب مدرسه بود و مریم طبق معمول از دیوار راست بالا می رفت …
عروسک هاش رو چیده بود توی حال و یه بساط خاله بازی اساسی راه انداخته بود …
توی همین حال و هوا بودم که صدای زنگ در بلند شد و خواهر کوچیک ترم بی خبر اومد خونه مون …
پدرم دیگه اون روزها مثل قبل سختگیری الکی نمی کرد …
دوره ما، حق نداشتیم بدون اینکه یه مرد مواظب مون باشه جایی بریم …
علی، روی اون هم اثر خودش رو گذاشته بود…
بعد از کلی این پا و اون پا کردن …
بالاخره مهر دهنش باز شد و حرف اصلیش رو زد … مثل لبو سرخ شده بود …
– هانیه … چند شب پیش توی مهمونی تون … مادر علی آقا گفت …
این بار که آقا اسماعیل از جبهه برگرده می خواد دامادش کنه …
جمله اش تموم نشده تا تهش رو خوندم … به زحمت خودم رو کنترل کردم …
– به کسی هم گفتی؟ …
یهو از جا پرید …
– نه به خدا … پیش خودمم خیلی بالا و پایین کردم …
دوباره نشست … نفس عمیق و سنگینی کشید …
– تا همین جاش رو هم جون دادم تا گفتم …
ادامه دارد...
✍نویسنده: شهید مدافع حرم طاها ایمانی
⛔️کپی بدون ذکر نام نویسنده حرام است.
🥀 @yaade_shohadaa