به مناسبت آغاز محرّم و روز شعر و ادبیات آیینی و بزرگداشت محتشم کاشانی
زندگی محتشم کاشانی
کمالالدین محتشم کاشانی، شاعر قرن دهم هجری، در کاشان متولد شد. او بازرگانزادهای بود که در آغاز جوانی، کار پدر، یعنی بزّازی و داشتن کارگاه پارچهبافی را دنبال میکرد و سپس، از آن کار دست کشید و شاعری را پیشه ساخت و با شاعران بزرگ زمان خود، مشاعره و مکاتبه داشت.
محتشم در اصل شاعری خود، قصیدهسرایی مدّاح بود؛ اما بعدها شهرت عمدهاش، در ساختن شعر مذهبی اوست؛ خاصه در رثای اهل بیت (ع). وی در سال ۹۹۶ هجری درگذشت و مقبرهاش در کاشان است.
ترکیببند دوازدهبندی او در مرثیهی امام حسین - علیه السلام - و واقعهی کربلا، از منظومههای معروفی است که تا زمان ما، زبانزدِ مرثیهخوانان است.
ابیاتی از آن نقل میشود:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخِ صور، خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرّات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست
این رستخیز عام که نامش، محرّم است
در بارگاه قُدس که جای ملال نیست
سرهای قُدسیان همه بر زانوی غم است
جنّ و مَلَک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پروردهی کنار رسول خدا، حسین...
با تلخیص از تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا، ج پنجم، بخش دوم، ص ۷۹۲ - ۷۹۶.
#حسین(ع)
#محتشم_کاشانی
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴
مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی
حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی
سحر نسیم گذشت از سر مزار شهیدان
هنوز در پی بویی که میرسد به مشامی
یکی #حسین امیرش شد و چه خوب امیری
یکی حسین امامش شد و چه خوب امامی
یکی بدون زره مرگ را گرفت در آغوش
یکی نماز تو را شد سپر بدون کلامی
یکی سیاه ولی روسپید؛ چون تو گرفتی
سر غلام به دامان خود چه حسن ختامی
یکی علی شد و اکبر شد و چه ماه منیری
یکی عمو شد و سقّا شد و چه ماه تمامی
به روی نیزه و در باد، گیسوان پریشان
چنان شدند که باقی نماند کوفه و شامی
دلم به حسرت "یا لیتنا" رسید و نگاهم
به سر در حرم افتاد، اُدخلوا بِسلامی...
#مهدی_جهاندار
صلی الله علیک یا اباعبدالله💚