eitaa logo
کـافـه‌یــادگــاه‌
77 دنبال‌کننده
742 عکس
430 ویدیو
12 فایل
رساله‌ی‌عشق‌‌ من همانم که خودم از خود من جا مانده و در این مرحله از زندگی تنها مانده https://abzarek.ir/service-p/msg/1793684
مشاهده در ایتا
دانلود
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزارشکر تنش زیرِ آفتاب‌ نرفت به پیکرش پَروبالِ کبوتر افتاده شاعر: سیدپوریا هاشمی شهادت دردانه حضرت امام رضا علیه‌السلام، حضرت امام محمدتقی الجواد علیه‌السلام تسلیت باد.
◾️چگونگی شهادت امام جواد(ع) مأمون در سال ۲۱۸ هجری درگذشت و پس از او برادرش معتصم جای او را گرفت او در سال ۲۲۰ هجری امام را از مدینه به بغداد آورد تا از نزدیک مراقب او باشد و در مجلسی که برای تعیین محل قطع دست دزد تشکیل داده بود امام را نیز شرکت داد و قاضی بغداد و دیگران شرمنده شدند و چند روز بعد از آن ابن ابی دؤاد از حسد و کینه توزی نزد معتصم رفت و گفت: « از باب خیرخواهی به شما تذکر می‌دهم که جریان چند روز قبل به صلاح حکومت شما نبود زیرا در حضور همه دانشمندان و مقامات عالی مملکتی فتوای ابوجعفر (امام جواد) یعنی فتوای کسی را که نیمی از مسلمانان او را خلیفه و شما را غاصب حق او می دانند بر فتوای دیگران ترجیح دادی و این خبر در میان مردم منتشر و خود دلیل قاطعی بر حقانیت او نزد شیعیانش شد.) معتصم که مایه ابراز هرنوع دشمنی با امام را در نهاد خود داشت از سخنان ابن ابی دؤاد بیشتر تحریک شد و امام را در صدد قتل در آورد و سرانجام منظور پلید خود را عملی ساخت و امام را توسط منشی یکی از وزرایش یعنی همسر خود امام مسموم و شهید نمود(۱) امام هنگام شهادت بیش از ۲۵ سال و چند ماه نداشت(۲) 📚منابع: (۱): عیاشی، کتاب التفسیر، تصحیح و تعلیق، حاج سید هاشم رسولی محلاتی، ج۱ ،ص ۳۲۰ (۲)::شیخ مفید، الارشاد، ص۳۲۶
ای ریخته نسیم تو گل های یاد را سرمست کرده نفحه ی یاد تو باد را افراشته ولای تو در هشت سالگی بر بام آسمان علم دین و داد را خورشید، فخر از آن بفروشد که هر سحر بوسیده آستان امام جواد(ع) را خورشیدِ بی غروب امامت که جود او آراسته است کوکبه‌ی بامداد را جود و سخا جواز تداوم از او ستاند تقوا از او گرفت ره امتداد را آن سرخط سخا که به جود و کرم زده بر لوح آسمان رقم اعتماد را بیرنگ کرده بددلی دشمنان او افسانه ی سیاه‌دلی‌های «عاد» را تنگ است دل به یاد امام زمان، مگر بوییم از امام نُهم عطر یاد را وقتی که نیست گل ز که جوییم جز نسیم عطر بهارِ وحدت و باغِ وداد را؟ جز آستان جود و سخایت کجا برم این نامه ی سیاهِ گناه، این سواد را؟ بی یاری شفاعت تو چون کشم به دوش بار ثواب اندک و جرم زیاد را؟ خط امان خویش به ما ده که بشکنیم دیوارِ امتحانِ غلاظ و شداد را ای آنکه هرگز از درِ جودت نرانده ای دلدادگان خسته دلِ نامُراد را بگذار تا به نزد تو سازم شفیع خود جدت امام ساجد زین العباد را تا روز حشر یار غریبی شوی که بست از توشه ی ولای تو زادالمعاد را
کـافـه‌یــادگــاه‌
تغزّل مختوم به نعتِ حضرت امام محمّدبن علیّ الجواد «روحي لَهُ الفِداء» رسید موسِمِ گل ساقیا بکن کرمی ببر زدل به می ،وز غم آنچه هست غمی اسیر همچو دل‌ِ من بُوَد هزار هزار به دام زلف و در هرشکنج پیچ وخمی به روز اگر زرقیبان حذَر کنی جانا بنِه به دیدهٔ امّیدِ من شبی قدمی اگر زدی قلمِ هجر را به طالعِ من رواست باری اگر کج کنی سرِ قلمی به دیر و کعبه وبتخانه وکِنِشت بسی نظاره کردم وجز تو ندیده ام صنمی دمی زمویه نیاسوده ام زدوریِ تو قسم به موی تو ،داری اگر به من قسمی دمِ مسیح ازآن روی روح پرور شد که روح قُدس به مردم دمید از تو دَمی ازآن شدند بُتان با وجود تو معدوم که از کمالِ تو دانند در جهان عدمی مشامِ جانِ جهان، زان مُعطّر است چنین که باد از سرکویت به وی رسانده شَمی هنوز تا رمقی درتن است راقم را بِکَش به خونش اگر داری از صفا رَقَمی وگر نه  شکوه برد از تو پیش آن شاهی که هفت بحر زبحرِ سخایِ اوست نمی سلیل قبلهٔ هفتم ،نهم امامِ انام که هشت خُلد برخُلقِ او کمین ارمی محمّدبن علی حضرتِ جواد که نیست به غیر او به صفِ حشر، خَلق را حَکَمی شهنشهی که جز آبایِ راد و ابنائش به کاینات نباشد زحق ولی نِعَمی ایاسپهر چنانی که در ممالکِ علم به روزگار نیفراشت چون تو کس عَلَمی چرا نگفت جُعِلْتُ فِداک ،مأمونش اگر به غیر تو بودش عزیز ومحترمی به هر جواب که یحیی بن أکثم از تو شنید زهر سؤال خود افزود بر تنش الَمی¹ توئی که بردر ایزد کسی به اخلاصت نسوده جبههٔ طاعت به هیچ صبح دمی چو گاوِ شیرده پیره زال را شاها دوباره زنده نمودی زفرّهٔ هِمَمی به حضرتت گرویدند مردم از هرسو ولی چه سود که آخر شد آن چنان ستمی همیشه تا به بهاران به شاخ گل ،بلبل زنای خویش برآرد نوای زیر وبمی دل حبیبت بادا شکفته همچون گل تن عَدویت لرزان چو شاخ اسپَرَمی ² شعر از راقم مشهدی ____ 1_اشاره ای است به مناظره امام جواد{علیه السّلام} با یحیی بن اکثم قاضی ،که جواب امام موجب حیرت وی ومجلسیان شد. 2_مجموعه جنگ واشعار وتذکره ،عبرنائینی ،نسخهٔ کتابخانهٔ ملّی ایران
وقتی می‌بینید ناراحته؛ مثلِ مولانا دلیلِ ناراحتیش‌و بپرسید که میگه: «رنجِ تن دور از تو! ای تو راحتِ جان‌های ما...» هم داری بهش میگی ناراحت نباش هم میگی تو که همیشه مرهمم بودی، نبیبنم غم و غصه‌هاتو! 💎
@YAD_GAH🎧رادیویادگاهEshgh Danad 2.mp3
زمان: حجم: 9.76M
در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
دلتنگ شده ام . . به من بیاموز که اشک چطور جان می‌دهد؟! به من بیاموز که قلب چگونه می میرد؛ و دلتنگی خود را می‌کُشد؟! - نزار‌قبانی
یه جمله ی پر محتوا : 🌱 امام سلام الله علیه: القَصدُ إلَى اللّه ِتعالي بِالقُلُوبِ، أبلَغُ مِن إِتعابِ الجَوارِحِ بِالأعمال 🍂 به دل آهنگ خدا داشتن، رساننده تر است ،تا(بخواهی با ) خسته كردن جوارح با اعمال(به مقصد برسی) [الدّرة الباهرة : 39.]
+ مرا جوری در آغوش بگیر که گویی فردا میمیرم! _ و فردا چطور؟ + جوری در آغوش بگیر که گویی از مرگ برگشته ام.