🍃حسنی هستم و از حشر چه باكی دارم كه سر و كار غلامان حسن با زهراست🍃 💠 هیئت " راه شهدا " ♦️برگزاری جشن میلاد آقاجانمون امام حسن (ع)💚 در قرارگاه جهادی شهید زینب کَماییِ مجموعه فرهنگی یادگاران امام (ره) با سخنرانی : #استاد_کشاورز🎤 پیرامون بحث " رزق " با مولودی خوانی : #برادر_سِد_احمد_معنوی👏🏻📿 #قرارگاه_جهادی_دخترانه_شهید_زینب_کمایی #مجموعه_فرهنگی_یادگاران_امام_ره #من_عاشق_امام_حسنم #امام_حسنی_ام💚 eitaa.com/yadegaranir

🔰 این سخن حکیمانه و دقیق رهبرانقلاب، در دل خود نکته مهمی نهفته دارد و آن اینکه، مدیر جهادی دارای اعتماد به نفس که نگاهش به درون است می تواند ماهواره به فضا پرتاب کند و مدیر تنبلِ غربزده که همواره نگاهش به خارج از کشور است، از عهده تولیداتی به مراتب ساده تر نیز برنمی آید. سالهاست که کشور ما درگیر یک دوقطبی واقعی مدیریتی است: دو قطبی "مجاهدین" و "قاعدین"؛ و عملکرد این دو گروه هیچگاه برابر نبوده است: 🔸 "لَّا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ..."(نساء: ٩٥) eitaa.com/yadegaranir

‏جناب آقای دکتر #روحانی رئیس جمهور محترم در جهنم خدا جایی داره که فشار عذابش مساوی است با گناه ۸۵ میلیون انسان... eitaa.com/yadegaranir

🌙سخن نگاشت | انس با خدا 🔻 وقتی انسان با خدا در دل انس پیدا کرد، در ظاهر او هم اثر میگذارد 🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇 @Khamenei_ir

#جرعه_ای_از_علی_(ع)💚 🔆خوشا به حال آنکه ....🎧 نهج البلاغه خطبه۱۷۶ 📚 eitaa.com/yadegaranir

📷 من از پراید ۹۰ میلیونی نمیترسم از مردمی میترسم که با ۲ ماه تبلیغات سلبریتی های بی هویت همه چیز یادشون بره و باز یکی مثل روحانی رو انتخاب کنند eitaa.com/yadegaranir

📖 #نکات_کلیدی جزء سیزدهم قرآن 🔆در هنگام گرفتاری و مشکلات از پدرتان بخواهید دعایتان کند #رمضان_ماه_مهمانیِ_خدا💛 #با_قرآن_رفیق_شو eitaa.com/yadegaranir

#داستانک📕 #شیرین_ترین_نماز🍃 - حاﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ می ﻜﺮدند: ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩﻫﺎ، ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢﻫﺎ، ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑُﻬﺘﻤﺎﻥ ﺯﺩ، ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺎ رﯾﺶﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﮐﺮﻧﺶ ﻭﺍﺩﺍﺷﺖ. نوﺷﺖ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ.🙁 بابام ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺗﻮﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ، نمی شود. ﮔﻔتم: ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭ، پدﺭ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﺶ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ. 😢 بابام ﮔﻔﺖ: ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ. بابام ﮔﻔﺖ: ﮔﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻨﺸﯿﻦ. ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪﺍً ﻗﻀﺎ ﻣﯽﮐﻨﯽ. دیدم ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻔتم ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺪﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﮔﻔتم: پدﺭ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ. ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺳﺎﮐﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺯﯾﭗ ﺳﺎﮎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ، ﯾﮏ ﺷﯿﺸﻪ ﺁﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ . ﺯﯾﺮِ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺳﻄﻞ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺳﻄﻞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ . ﺩﺳﺖِ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺷﯿﺸﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺳﻄﻞ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ . ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺖ . ﻗﺮﺁﻥ ﯾﮏ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: "ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻬﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،" ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﺪ، ﺷﯿﺮﯾﻦﮐﺎﺭﯼ کنید ، ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﺑﭽﻪ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ، ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻪ ﻣﯽﮐﻨﯽ؟ ﮔﻔت : ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﻡ، ﻭﻟﯽ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺁﺏ ﺑﻪ ﻛﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﭽﮑﺪ . ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ، ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ . ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﯾﮏ ﻛﻤﯽ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﻔﺖ . ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ، ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ . ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻣﺪﺍﻡ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ.ﻣﻬﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺖ. ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ؟ ﺻﺒﺮ ﻛﻦ، ﻣﻦ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻢ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ، ﺁﻓﺮﯾﻦ . ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ، ﻣﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ.🌸🕊 ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺳﯽﻫﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﯾﻜﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ. ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﭼﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ، ﭼﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩﺍﯼ، ﭼﻪ ﺻﻼﺑﺘﯽ، ﺁﻓﺮﯾﻦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ، ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﮐﺮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.🤲🏻 ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ . ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﯾﮏ ﻋﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ . می ﮕﻔﺖ: ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ.😊 #اهمیت_نماز_اول_وقت #مثل_بچه_ها_زندگی_کنیم eitaa.com/yadegaranir

#سبک_زندگی🏠 🔆مذهبی ها باید چگونه زندگی کنند؟! #استاد_پناهیان: 🔸کار بچه مذهبی باید آن‌قدر خوب باشد که نیاز به توصیه نداشته باشد. 🔸شهید ابراهیم هادی کسی بود که زندگی را فهمیده بود. 🔸کار بچه مذهبی را نباید کسی تحویل بگیرد؛ بلکه آن‌قدر باید زحمت کشیده باشد و آن‌ قدر کارش خوب و قشنگ باشد که خودِ کار، صدا کند. 🔸طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) اگر جوان مذهبی، حرفه‌ای بلد نباشد، پس‌فردا می‌خواهد از مذهبی بودنش نان بخورَد. 🔸مثلاً انتظار داشته باشد که «چون من مذهبی هستم من را استخدام کنید!» در حالی که وقتی هنر و حرفه‌ای داشته باشد، حتی اگر آن طرفش، کافر هم باشد نمی‌تواند او را حذف کند و کنار بگذارد چون به حرفه‌اش نیاز دارد. 🔸شهید ابراهیم هادی هم کسی بود که زندگی را فهمیده بود، زندگی را بلد بود و می‌دانست زندگی یعنی چه؟ 🔸من فکر می‌کنم ایمان شهید هادی نبود که او را اسوه قرار داد؛ بلکه سبک زندگی‌اش بود که او را به این مقام عالی رساند. توصیه میشود مربیان عرصه تعلیم وتربیت کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی را حتماً بخوانند...:) #زندگی_به_سبک_شهدا eitaa.com/yadegaranir

- نشه این شبا تموم شه و با خدا هنوز آشتی نکرده باشیم ??💔😔 #دعای_مجیر #رمضان_ماه_مهمانیِ_خدا💛 eitaa.com/yadegaranir

#دعاےمجیر📿 " أَجــِرْنَا مـِنَ النـَّارِ يَا مُجِيـرُ" 🎙بانواےحاج‌سیدمہدےمیردامـاد:) eitaa.com/yadegaranir

فایل #دعای_مجیر📿 #رمضان_ماه_مهمانیِ_خدا💛 eitaa.com/yadegaranir

#ثواب‌یهویی😇 همین الان به اندازه #شارژ_گوشیت برای سلامتی امام زمان صلوات بفرست😍🌸 ماندگار میشه ثبتش کن 👇🏻 https://EitaaBot.ir/counter/vbh7u #مگه_چیه_رزقه_دیگه🌱 eitaa.com/yadegaranir

🌙ماه خدا آمد ... ماهِ خدا نمی آیی ؟🌙 (جلسه سیزدهم ) 💠 #سخنرانی_کوتاه🎤 حجت الاسلام #آقای_منصوری پیرامونِ موضوع : "دعا"🎧 میدونستی دعا آدمو قاعده مند میکنه ???? #دعا_درمانی #پیشنهاد_ویژه_دانلود🔔✔️ #قرارگاه_جهادی_دخترانه_شهیده_زینب_کمایی #مجموعه_فرهنگی_یادگاران_امام_ره #رمضان_ماه_مهمانیِ_خدا💛 eitaa.com/yadegaranir

#تلنگرانه🌱 می گفت:‌ انقدر این ماه رمضـونا اومده و رفته و گذشته ..! مهم اینه که چطور مهمونی باشی.. نمک بخوری و نمکدون نشکنی.. +نکنه نمک میخوریم نمکدون میشکنیم...‌🍃 eitaa.com/yadegaranir

•ماه دارد به وسط های خودش می بالد• ...💚 •حسنی گشتن ما وصف همین ایام است• ...😍 #پروفایل_مشترک #امام_حسنی_ها_جانمونید #الحمدلله‌امام‌حسنی‌ام #من‌حسینی‌شده‌دست‌امام‌حسنم

#افطارها به کام دلم زهر می‌شود ارباب ما گرسنه و تشنه #شهید شد... #السلام_علی_ساکن_کربلا 💔 #لحظات_ملکوتی_افطار #شب_جمعست_هوایت_نکنم_میمیرم eitaa.com/yadegaranir

#بهارِ_صلوات🌸 #ریسمون_صلوات_تاآخر_ماه_رمضان پیامبر مهربانی ها میفرمایند: هركس در این ماه بر من زیاد صلوات بفرستد ترازوى اعمالش ‍ سنگین خواهد شد، روزى كه ترازوى اعمال بسیارى از مردم سبك مى شود.🍃 ♦️رفقا و روزه داران عزیز طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق😊 🔔یادتونه ک :👇🏻 با فرا رسیدن #ماه_بندگی قرار بر این است که هرروز دسته گلی از صلوات برای سلامتی و تعجیل در #فرج_امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه) و #سلامتی_رهبر_حکیم انقلاب و #دفع بلایا_و_بیماری ها _بفرستیم ، از شما خواهش مندیم که مارا در این طرح #بهار_صلوات همراهی کنید و از دوستان خود نیز دعوت کنید تا آن ها هم از این توفیق بهره مند گردند . انشاءالله که بتونیم در #ظهور_یوسف_زهرا (عج) تاثیرگزار باشیم :)🕊 میتونید از طریق لینک زیر تعداد صلوات خود و خانواده محترمتون رو ثبت کنید ❤️ https://EitaaBot.ir/counter/vbh7u #صلوات_بفرست_مومن #خشنودیِ_آقا_امام_زمان_نشردهید💚 eitaa.com/yadegaranir

گاهی وقتا خیلی چیزای کوچیک رزقمونه و کلی به دردمون میخوره ... ولی ما خیلی راحت از کنارش رد میشیم و ندید میگیرم 🙁...:) ماه ماهِ صلواتِ 🌙 پس بزار زبون به ذکر بچرخه :) #صلوات_بفرس_مومن #مگه_چیه_رزقه_دیگه #خانواده_خودتون_روهم_دعوت_کنید🌸

#یااباعبـدلله🌱 دلِ بیمـارفقط از تـو شفـا میخـواهَـد ... شبِ جمعہ اسـت دلم ڪربُ بَلا میخـواهـد ...😭 #شبهاےجمعہ_میگیرم_هواتو💔 #شب_جمعہ #شب_زیارتے_ارباب eitaa.com/yadegaranir

#کلیپ_کوتاه👌🏻 🔆 اسمتو بردم زیر بارون بارون گفت : حسین ...♥️ #شب_های_جمعه_میگیرم_هواتو #الحمد_الله_الذی_خلق_الحسین eitaa.com/yadegaranir

#صرفا_برای_دلشکسته_ها💔 #به_وقت_مداحی🎧 کسی جز #آقا دردم رو نمیدونه صدایی توی گوشم اینو میخونه : میگه برگرد هنوز فرصت برای خوب شدن داری نترس اصلا #آقایی مثل من داری منو داری ... علی داری ... حسن داری ... 💚 #شبهای_آشتی_باخدا🕊 eitaa.com/yadegaranir

#زندگی_به_سبک_شهدا #شهید_حسن_آقاسی_زاده🌷 این داستان : "#شیر_آب " 🔆با حسن از خیابان رد می شدیم . تابستان بود و هوا گرم . حسابی تشنه ام شده بود . زبانم به دهانم چسبیده بود و بیشتر از هر چیزی دلم یک لیوان آب خنک می خواست . چشمم به بشکه وسط پیاده رو افتاد یک بشکه آب خنک با چند تا لیوان که با بند ازش آویزان بود . به طرفش رفتیم . یکی از لیوان ها را آب کردم و تا ته بالا کشیدم . حسن رفت سمت شیر آبی که کنار پیاده رو بود. فکر کردم می‌خواهد دست و صورتش آب بزند . برخلاف تصورم دستش را زیر شیر گرفت و دهانش را بهش چسباند و آب خورد . گفتم : "پسر جون ! آب به این خنکی رو گذاشتی و رفتی آب گرم میخوری ?" گفت : " همین خوبه" با عقلم جور در نمی آمد می دانستم بی دلیل توی آن هوای گرم آب خنک را کنار نگذاشته . گفتم : "راستشو بگو چرا آب خنک نخوردی ?" [گفت : "اینجوری عادت کردم ... مکثی کرد و دوباره گفت : "در واقع یه جور مبارزه با هوای نفسِ شما هم اجازه بده نشکنمش ...:)"] #مبازه_با_هوای_نفس eitaa.com/yadegaranir