eitaa logo
دلـتـنـگـ حــرم
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
26 فایل
🌸 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن ِ برای ارتباط با ادمین @phashemii
مشاهده در ایتا
دانلود
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز عاشورای حسینی در قلب نیویورک در روز حسین در نیویورک، سوگواران حسینی در دسته‌های عزاداری برای امام حسین (ع) سینه‌زنی کردند.
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت، ذوالجناح وز جَوَلان هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیّدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پا ز رکاب آن خلاصۀ ایجاد به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
دعایی که امام حسین علیه‌السّلام در روز عاشورا به امام سجّاد علیه‌السّلام آموختند از حضرت زین‌العابدین علیه‌السّلام روایت شده است که فرمودند: پدرم در آن روز که به شهادت رسید (روز عاشورا) مرا به سینۀ خویش چسبانید و در حالی که از زخم‌هایش خون فوران می‌کرد، فرمود: ای فرزند! از من دعایی را که فاطمه علیها‌السّلام آن را به من آموخت، و او از رسول الله صلّی الله علیه و آله و آن حضرت نیز از جبرییل تعلیم یافته بود، فراگیر. تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد می‌شود و پیش‌آمدهای عظیمی که رخ می‌دهد بخواند. آن گاه فرمود بخوان: «بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ (مُنَفِّساً) عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ (مُفَرِّجاً) عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا.» ( به جای «و افعل بی کذا و کذا» باید حاجات خود را ذکر نمود. ) «به حقّ يس و قرآن کریم، و به حقّ طه و قرآن عظيم، اى كه بر نيازهاى درخواست کنندگان توانايى، اى كه آنچه در باطن است می‌دانى، اى خارج ‏كنندۀ غم و اندوه از گرفتاران، اى گشايندۀ غم از غمناكان، اى رحم كننده به پيرمرد، اى روزى ‏دهنده به كودك صغير، اى كه نياز به تفسير ندارى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنين و چنان‏ كن.» دعوات، قطب‌الدّین راوندی، ص۵۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و ضربه آخَرُ عَلی عاتِقِهِ المقدّس بالسیف ضربةً کَبّاً (ع) بها علی وجهه، وکان قد أَعْیی ،فجعل(ع) یَنُو ٔٔ و یَکُبُّ. آنچنان ضربه‌ای بر دوش حضرت زد که به صورت روی زمین افتاد، امام دیگر خسته شده بود؛ لذا بلند می شد اما به زمین خورد. سید ابن طاووس ص ۱۶۸
کسی چه می‌دونه شاید این استکان هم تحمّل روضه‌ی سنگین نداشته...
السَّلامُ عَلَی الدِّمآءِ السّآئِلاتِ سلام بر آن خون های جاری السَّلامُ عَلَی الرُؤُوسِ الْمُشالاتِ سلام بر آن سرهای بالا رفته(بر نیزه ها)
از شب یازدهم محرّم سال ۶۱ هجری تا قیام حجّت خدا شام غریبان است. با شهادت اباعبدالله الحسین علیه السّلام و اولاد و اصحاب بزرگوارش و با به آتش کشیده شدن خیمه‌ها و آواره شدن آل الله در بیابان‌ها، شام غریبانی آغاز شد که تمامی ندارد، مگر با ظهور حجّت خدا. مسلمان‌ها دو جبهه شدند، به ظاهر سه گروه هستند، ولی در واقع، دو جبهه هستند. گروه اوّل عاشقان حقیقت هستند؛ اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام و خاندان و اصحاب صدیقش. گروه دوّم دنیاطلب صریح هستند؛ سپاهیان عمرسعد و شامیان و جبهۀ باطل. گروه سوّم کسانی هستند که از صحنۀ عاشورا فرار کردند و مشغول ذکر و عبادت و طواف کعبه شدند. اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام هشتم ذی‌الحجّه از مکّه خارج شدند، اما این گروه سوّم به جای همراهی با اباعبدالله، به سوی منا و عرفات و طواف کعبه رفتند تا اینکه واقعۀ کربلا و عاشورا اتفاق افتاد. به اسم عرفان و تصوّف و تقدّس و عبادت و دیانت و زهد و تقوا و ایمان، از صحنۀ رویارویی با جبهۀ باطل گریختند؛ اینها همان گروهی هستند که در زیارت عاشورا نفرین کرده و می‌گوییم: لعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ نفرین می‌کنیم کسانی را که سکوت کردند و با سکوتشان زمینه را مستعد کردند که چنین فاجعۀ عظیمی اتفاق بیافتد؛ لذا آنها هم به سپاهیان عمر سعد و شامیان ملحق هستند. پس در واقع دو جبهه است: یا حسینی هستی یا اگر حسینی نیستی، یزیدی هستی. اگر حسینی نیستی، یزیدی هستی، چه در مکّه مشغول طواف کعبه باشی و چه کنار یزید در میخانه مشغول شراب خواری باشی. این دو جبهه بعد از واقعۀ عاشورا استمرار دارد. حرامیان جبهۀ شام همواره خواهند بود و یاران اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام، یاران ولیّ اعظم خدا، در این شام غریبان زندگی می‌کنند. لذا هر وقت مصائب، سختی‌ها، ابتلائات، کاستی‌ها و فشارها آمد، یک نگاه بیندازید ببینید ما کجا هستیم! آیا در شام غریبان می‌شود انتظار خوشی و رفاه و راحتی داشت؟ بعد از فاجعۀ عاشورا تا قبل از اینکه منتقم خون اباعبدالله علیه‌السّلام ظهور کند و انتقام خون جدّ بزرگوارش را بگیرد، آیا دیگر آب گوارایی از گلوی شیعه پایین می‌رود؟! لذا خیلی خلاف انتظار ما نباید باشد اگر دیدیم آواره شدیم، اگر ما را متهم کردند، به ما تهمت زدند، سیلی زدند، اگر حقوقمان را تضییع کردند و به تاراج بردند، اگر بر ما تاختند، توجّه داشته باشیم که شب شام غریبان است و خلاف این عجیب است. هر وقت سختی‌ها آمد تا ما را از پا درآورد و بی تحمّلی و کلافگی نشان دهیم و جزع و فزع کنیم، یک نگاه بیاندازیم که کجاییم! در شام غریبان نمی‌شود توقع خوشی داشت، البته در جنبه‌های ظاهری؛ در جنبه‌های باطنی که شیرین‌ترین شهدها در همین شام غریبان است. در جنبه‌های ظاهری و طبیعی، غارت و به آتش کشیده شدن خیمه هاست، کشیدن گوشواره از گوش کودکان است و ... لذا وقتی توجّه داشته باشیم که در شام غریبان هستیم، دیگر شرایط برایمان قابل تحمّل است و کلافگی نشان نمی‌دهیم. وقتی ولیّ اعظم خدا آن‌گونه به شهادت می‌رسد و سر مطهّرش از پیکر جدا می‌شود و اسب‌ها را نعل تازه زدند و بر پیکر پاک حجّت خدا تاختند تا پیش فرماندۀ خود افتخار کنند که یک استخوان سالم بر پیکر اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام نگذاشته‌اند، آیا ما می‌توانیم در جنبه‌های ظاهری و طبیعی انتظار راحتی و شیرینی داشته باشیم؟! شام غریبان است، این شام سحر نخواهد شد، مگر با ظهور حجّت خدا و منتقم خون اباعبدالله علیه‌السّلام. آنجاست که آغاز طلیعۀ صبح است و بسیار هم نزدیک است. قرآن فرمود: الَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ آیا صبح نزدیک نیست؟ در جنبۀ باطنی این بیان قرآن که آیا صبح نزدیک نیست، می‌خواهد یک تکانی به ما بدهد؛ شاید می‌خواهد بگوید خوب نگاه کن ببین آیا صبح نشده! در جنبۀ ظاهری و عمومی هم صبح نزدیک است. فرمود: إنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا اینست که هروقت سختی‌ها فشار آورد، دعایمان این باشد: اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
هیئت تمام شد و همه رفتند و تو هنوز... بالای تل نشسته ای و خون گریه میکنی...
مَستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده ساقی غریب و میکده می‌سوزد امشب یک غنچه یاسِ گمشده می‌سوزد امشب گل بوی زهرا می‌رسد از سوی مقتل سوی بهشتم می‌برد گل بوی مقتل امشب چکیده روی رگ‌های بریده گل‌های اشک بانویی قامت خمیده آتش گرفته دامن طفلی سه ساله سوی شهیدان می‌رود با آه و ناله در دست دژخیمی فِتاده گوشواره خون می‌چکد از گوش‌های پاره پاره اینجا جوانی هاشمی شد اِرباً اِربا اینجا به گوشِ دل رسیده آهِ صحرا ذرّیه آل عبا از یــــــاد رفتـــــــه خاکستر پروانه‌ها بر باد رفته اینجا کبوتر بچه‌ها تک تک پریدند اینجا سر یک جوجه را تشنه بریدند اینجا جدا گشتم خدا از نور عِینَم دیدم در اینجا دست و پا می‌زد حسینم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا