#سلام_بر_ابراهیم1
#قسمت_هفتاد_و_هشتم
💫در دوران دفاع مقدس با همسرم راهی جبهه شديم.
💫شوهرم در گروه شهيد اندرزگو و من امدادگر بيمارستان گيلان غرب بودم. #ابراهيم_هادی را اولين بار در آنجا ديدم.
💫يکبار که پيکر چند شهيد را به بيمارستان آوردند، برادر هادی آمد و گفت: شما خانم ها جلو نيائيد! پيکر شهدا متلاشی شده و بايد آنها را شناسائی کنم.
💫بعدها چند بار نوای ملکوتی ايشان را شنيدم. صدای بسيار زيبائی داشت.
💫 وقتی مشغول دعا می شد، حال و هوای همه تغيير ميکرد.
💫من ديده بودم که بسيجی ها عاشق ابراهيم بودند و هميشه در اطراف او پر از نيروهای رزمنده بود.
💫تا اينکه در اواخر سال1360 آنها به جنوب رفتند و من هم به تهران برگشتم.
💫چند سال بعد داشتيم از خيابان 17 شهريور عبور می کرديم که يکباره تصوير آقا ابراهيم را روی ديوار ديدم!
💫من نمی دانستم که ايشان شهيد و مفقود شده!
💫از آن زمان، هر شب جمعه به نيت ايشان و ديگر شهدا دو رکعت نماز می خوانم.
💫تا اينکه در سال1388 و در ايام ماجرای فتنه، يک شب اتفاق عجيبی افتاد.
💫در عالم رويا ديدم که آقا ابراهيم با چهره ای بسيار نورانی و زيبا، روی يک تپه سر سبز ايستاده! پشت سر او هم درختانی زيبا قرار داشت.
💫بعد متوجه شدم که دو نفر از دوستان ايشان که آنها را هم می شناختم، در پائين تپه مشغول دست و پا زدن در يک باتلاق هستند!
💫آنها می خواستند به جائی بروند اما هرچه دست و پا می زدند بيشتر در باتلاق فرو ميرفتند!
💫ابراهيم رو به آنها کرد و فرياد زد و اين آيه را خواند: اَینَ َتذهَبوُن (به کجا ميرويد؟!)
💫اما آنها اعتنائی نکردند!
💫روز بعد خيلی به اين ماجرا فکر کردم. اين خواب چه تعبيری داشت؟!
💫پسرم از دانشگاه به خانه آمد. بعد با خوشحالی به سمت من آمد و گفت:
مادر، يک هديه برايت گرفته ام!
💫بعد هم کتابی را در دست گرفت و گفت: کتاب شهيد #ابراهيم_هادی چاپ شده..
💫به محض اينکه عكس جلد کتاب را ديدم رنگ از صورتم پريد!
💫پسرم ترسيد و گفت: مادر چي شد؟ من فکر ميکردم خوشحال ميشی؟!
💫جلو آمدم و گفتم: ببينم اين کتاب رو.
💫من دقيقا همين صحنه روی جلد را ديشب ديده بودم! ابراهيم را درست در همين حالت ديدم!
💫بعد مشغول مطالعه کتاب شدم.
💫وقتی که فهميدم خواب من رويای صادقه بوده، از طريق همسرم به يکی از بسيجيان آن سالها زنگ زديم.
💫از او پرسيديم كه از آن دو نفر كه من در خواب ديده بودم خبری داری؟
💫خلاصه بعد از تحقيق فهميدم که آن دو نفر، با همه ی سابقه جبهه و مجاهدت، از حاميان سران فتنه شده و در مقابل رهبر انقلاب موضع گيری دارند!
💫هرچند خواب ديدن حجت شرعی نيست، اما وظيفه دانستم که با آنها تماس بگيرم و ماجرای آن خواب را تعريف کنم.
💫خدا را شکر، همين رويا اثربخش بود. ابراهيم، بار ديگر، هادی دوستانش شد.
#پایان
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی