eitaa logo
یاران ابراهیم
149 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
900 ویدیو
12 فایل
پویش مردمی یزد "شهید ابراهیم هادی" لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg در واتساپ https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
مشاهده در ایتا
دانلود
💫در دوران دفاع مقدس با همسرم راهی جبهه شديم. 💫شوهرم در گروه شهيد اندرزگو و من امدادگر بيمارستان گيلان غرب بودم. را اولين بار در آنجا ديدم. 💫يکبار که پيکر چند شهيد را به بيمارستان آوردند، برادر هادی آمد و گفت: شما خانم ها جلو نيائيد! پيکر شهدا متلاشی شده و بايد آنها را شناسائی کنم. 💫بعدها چند بار نوای ملکوتی ايشان را شنيدم. صدای بسيار زيبائی داشت. 💫 وقتی مشغول دعا می شد، حال و هوای همه تغيير ميکرد. 💫من ديده بودم که بسيجی ها عاشق ابراهيم بودند و هميشه در اطراف او پر از نيروهای رزمنده بود. 💫تا اينکه در اواخر سال1360 آنها به جنوب رفتند و من هم به تهران برگشتم. 💫چند سال بعد داشتيم از خيابان 17 شهريور عبور می کرديم که يکباره تصوير آقا ابراهيم را روی ديوار ديدم! 💫من نمی دانستم که ايشان شهيد و مفقود شده! 💫از آن زمان، هر شب جمعه به نيت ايشان و ديگر شهدا دو رکعت نماز می خوانم. 💫تا اينکه در سال1388 و در ايام ماجرای فتنه، يک شب اتفاق عجيبی افتاد. 💫در عالم رويا ديدم که آقا ابراهيم با چهره ای بسيار نورانی و زيبا، روی يک تپه سر سبز ايستاده! پشت سر او هم درختانی زيبا قرار داشت. 💫بعد متوجه شدم که دو نفر از دوستان ايشان که آنها را هم می شناختم، در پائين تپه مشغول دست و پا زدن در يک باتلاق هستند! 💫آنها می خواستند به جائی بروند اما هرچه دست و پا می زدند بيشتر در باتلاق فرو ميرفتند! 💫ابراهيم رو به آنها کرد و فرياد زد و اين آيه را خواند: اَینَ َتذهَبوُن (به کجا ميرويد؟!) 💫اما آنها اعتنائی نکردند! 💫روز بعد خيلی به اين ماجرا فکر کردم. اين خواب چه تعبيری داشت؟! 💫پسرم از دانشگاه به خانه آمد. بعد با خوشحالی به سمت من آمد و گفت: مادر، يک هديه برايت گرفته ام! 💫بعد هم کتابی را در دست گرفت و گفت: کتاب شهيد چاپ شده.. 💫به محض اينکه عكس جلد کتاب را ديدم رنگ از صورتم پريد! 💫پسرم ترسيد و گفت: مادر چي شد؟ من فکر ميکردم خوشحال ميشی؟! 💫جلو آمدم و گفتم: ببينم اين کتاب رو. 💫من دقيقا همين صحنه روی جلد را ديشب ديده بودم! ابراهيم را درست در همين حالت ديدم! 💫بعد مشغول مطالعه کتاب شدم. 💫وقتی که فهميدم خواب من رويای صادقه بوده، از طريق همسرم به يکی از بسيجيان آن سالها زنگ زديم. 💫از او پرسيديم كه از آن دو نفر كه من در خواب ديده بودم خبری داری؟ 💫خلاصه بعد از تحقيق فهميدم که آن دو نفر، با همه ی سابقه جبهه و مجاهدت، از حاميان سران فتنه شده و در مقابل رهبر انقلاب موضع گيری دارند! 💫هرچند خواب ديدن حجت شرعی نيست، اما وظيفه دانستم که با آنها تماس بگيرم و ماجرای آن خواب را تعريف کنم. 💫خدا را شکر، همين رويا اثربخش بود. ابراهيم، بار ديگر، هادی دوستانش شد. @yarane_ebrahim_yazd