هدایت شده از انگشتر کفیل
🏴 امام حسن علیه السلام به مغیره فرمودند:
تو همان کسی بودی که فاطمه عَلَیها السَلام دختر رسول خدا صَلَّی الله عَلَیه وَآله وَسَلّم را آنقدر کتک زدی تا خون آلود شد و جنینش سقط گردید .
📚احتجاج طبرسی، ج:۱، ص:۴۱۴
#حضرتزهرا_سلاماللهعلیها
#تبری
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
حضرت زهرا عَلَیها السَلام فرمودند:
...و عُمر با پایش به درب خانه ام لگد زد و درب را بر روی من انداخت در حالیکه باردار بودم پس با صورت به زمین افتادم و آتش زبانه می کشید.
📚بحارالانوار،ج:۳۰،ص:۳۴۶
#حضرتزهرا_سلاماللهعلیها
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
محمّد بن ابي کثير کوفی می گويد :
هميشه نمازم را با لعن بر ابوبکر و عمر ملعون آغاز کرده و به پايان می بردم.
شبی در خواب پرنده ای را ديدم که با او ظرفي از جواهر بود، و درون آن مادّه ای قرمز رنگ شبيه «خَلُوق» [عطری که از مشک و زعفران ساخته می شود] بود.
پرنده بر مزار پيامبر (صلی الله عليه و آله) فرود آمد و ابوبکر و عمر را از ضريح خارج کرد و آن دو خَلُوق (عطر) کشید ، سپس آن دو را به ضريح بازگرداند و پرواز کرد.
من از اطرافيانم پرسيدم : اين پرنده چه بود؟
و اين خَلُوق (عطر) را برای چه استعمال کرد
گفتند : اين پرنده فرشتهای است که هر شب جمعه برای این کار برای آن دو به اين مکان می آيد،
از اين رؤيا بسيار ناراحت شدم. صبح که شد، (بر خلاف عادت هر روز) آن دو را لعن نکردم و نزد امام صادق (عليه السلام) آمدم.
وقتی امام صادق(عليه السلام)من را ديد، خنديد و فرمود؛
آن پرنده را ديدی؟
گفتم: بله ای سرور من
حضرت فرمود؛
هرگاه خوابی ديدی که تو را ناراحت کرد اين آيه را بخوان :
إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ
"سوره مجادله، آيه ۱۰"
به خدا سوگند! آن پرنده، فرشتهای نيست که برای اکرام و گراميداشت ابوبکر و عمر (لعنةالله علیهم) مأمور شده باشد،
بلکه فرشتهای است که بر شرق و غرب عالم گماشته شده است تا هر کجای عالم کسی را ظالمانه بکُشند، خون او را برگيرد و بر گردن ابوبکر و عمر (ملعون) بياويزد.
زيرا آن دو هميشه سبب هر ظلمی بودند که اتفاق مي افتاد، (و اين تا قيامت ادامه دارد).
بحار الأنوار ، ج ۳۰ ، ص۲۳۷
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
⭕️ وقتی مؤمن الطاق، ابوحنیفه را بیچاره کرد
محمّد بن علی بن نعمان بی أبی طریفة بجلی کوفی، ملقب به مؤمن الطاق رحمه الله، یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام است. او را صاحب طاق و طاقی و شاه طاق میگفتهاند، این لقب بدین خاطر بود که وی در طاق المحامل کوفه دُکان صرافی داشت. البته از آن جهت که در کار صرافی خبرگی داشت و میتوانست پول اصل را از تقلبی تشخیص دهد به او شیطان طاق میگفتند. البته گفته شده است چون در مناظرهای بر ابوحنیفه پیروز شد، ابوحنیفه نخستین کسی بود که او را شیطان طاق نامید، و چون هشام بن حکم این را شنید، نخستین کسی بود که او را مؤمن طاق نامید. وی بسیار با ابوحنیفه بحث داشته و گاهی جوابهایی به او داده که جالب توجه است و گاهی انسان را به خنده شوق وا میدارد. حال چند گزارش از گفتگوهای او را میخوانیم :
1⃣ ابوحنیفه: آیا به #رجعت اعتقاد داری؟
مؤمن طاق: بلی.
ابوحنیفه: پس پانصد اشرفی به من قرض بده که در رجعت وقتی برگشتم به تو پس میدهم. ( تمسخر و کنایه به رجعت)
مؤمن طاق: قبول دارم، به شرط اینکه برای من ضامنی بیاور که وقتی به دنیا برمیگردی به شکل انسان برگردی. میترسم که رجعت تو به شکل غیر انسانی باشد و من تو را نشناسم و نتوانم وجهم را از تو دریافت کنم.
(رجال نجاشی، ص ٣٢٦)
2⃣ ابوحنیفه به مؤمن الطاق گـفت:
اگر واقعاً علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حقّی داشت چرا حقّ خود را مطالبه نکرد؟ مؤمن الطاق با لبخند پاسخ داد: میترسید جنیّان او را بکُشند، همانگونه که سعد بن عباده را کشتند! (بحار الانوار، ج ٤٧، ص ٣٩٩)
👈🏻 سعد بن عباده از بزرگان انصار بود و پس از جریان سقیفه مخالفت خود را با خلافت ابوبکر ابراز کرد و در خلافت عمر نیز بر عقیده خود ماند و خلافت را حق او نمیدانست. او در مقام اعتراض به خلافت عمر راهی زمینهایش در شام شد اما در بیابانهای اطراف مدینه در سال پانزده هجری در پنجاه و شش سالگی به دست خالد بن ولید، مأمور عمر کشته شد. اما به منظور پیشگیری از مقابله انصار، بین عامه مردم شایع کردند، او توسط جنیان به قتل رسیده است.
3⃣ پس از شهادت امام صادق علیه السلام، ابوحنیفه به مؤمن طاق گفت: امامِ تو از دنیا رفت. (یعنی دیگر سنگ چه کسی را میخواهی به سینه بزنی) وی پاسخ داد: بلی، لیکن امام تو (شیطان) تا روز قیامت زنده خواهد بود. (اشاره به آیه: قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرین اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُومِ)
رجال الکشی، قم: آل البیت، ج ٢ ص ٤٢٦
4⃣ یک روز ابو حنیفه با مؤمن طاق در یکی از بازارهای کوفه همراه شد، شخصی فریاد میزد چه کسی بچهای که (ضال) گمشده است را دیده است؟ مؤمن طاق گفت: بچه گمشدهای را ندیدم؛ ولی اگر پیر (ضال) گمراه میخواهی، بیا و ابوحنیفه را بگیر! (بحارالانوار، ج ٤٧ ص ٤٠٠)
5⃣ روزی ابوحنيفه از مومن طاق پرسيد: دربارۀ ازدواج موقّت چه مىگويى؟ آيا گمان مىكنى حلال است؟ مؤمن طاق گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مىشود كه به اهل منزلت (كنيزان و زنان و...) دستور دهى كه ازدواج موقت كنند و برايت درآمد كسب كنند؟ مؤمن طاق گفت: تمام كارها مورد رغبت مردم نيست؛ گرچه حلال هم باشد. و مردم شأن و منزلتى دارند كه مىكوشند آن را بالاتر برند. امّا اى ابوحنيفه! درباره شراب چه مىگويى؟ آيا گمان مىكنى حلال است؟ ابوحنيفه گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مىشود كه زنانت را در دكانهاى شرابفروشى بگمارى تا برايت درآمدى كسب نمايند؟ ابوحنیفه گفت: تيرى در مقابل تيرى، ولى تير تو کاری بود. (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۵ ص ٤٥٠)
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
🏴 نامه معاویه به محمد بن ابیبکر
پیرو انتشار نامه یزید به عبدالله بن عمر، نامه مشابهی را مرور میکنیم که در آن، معاویه ابوبکر و عمر را زمینهسازان حکومت خود معرفی میکند.
هنگامی که محمد بن ابیبکر نامه تندی به معاویه نوشت و از مقابله او با امیرالمومنین علیهالسلام انتقاد شدید کرد، معاویه نیز پاسخ تندی به او داد.
بخشی از آن نامه چنین است:
... من و پدرت با هم در زمان حيات پيامبرمان محمّد، حق على بن ابیطالب را بر خود لازم مىديديم و فضل و برترى او را بر خودمان مىدانستيم، تا اينكه خداوند او را قبض روح كرد.
اولين كسى كه حق او را به زور گرفت، پدر تو[ابوبکر] و فاروقش [عُمر] بودند كه با امر او[علیبنابیطالب] مخالفت كردند و بر اين كار ميان خودشان اتفاقنظر يافته و كارها را مرتب كردند و سپس او را -على بن ابى طالب- فرا خواندند تا با آنها بيعت كند، اما او آنها را به تأخير انداخت و براى بيعت نزد آنها نرفت.
ولى آنها تصميماتى درباره او گرفتند و قصد كار عظيمى كردند...، اما آن دو[ابوبکر و عمر] او [علیبنابیطالب] را در كارشان شركت ندادند و هيچگاه او را از اسرارشان آگاه نساختند، تا اينكه بر همين حال مردند.
پس از آن، عثمان به اداره امور برخاست و او نيز به شيوه آنها اقتدا جست.
اى پسر ابوبكر، احتياط پيشه كن و وجبت را به اندازه انگشتانت بگير و از كسى عيبجويى مكن كه پدرت، فراش او را گسترانده است و براى حكومت او مسند چيده است.
اگر كار ما درست است، پدرت نخستين كسى است كه بناى آن را نهاد و ما به همان شيوه او اقتدا كردهايم و از عملكرد او پيروى كردهايم؛
و اگر كارهايى كه پدرت و فاروق او بر آنها پيشى گرفتند نبود، اينك ما با كتاب خدا و نص رسولخدا مخالفت نمىكرديم، بلكه تسليم آنها مىشديم و نزد او گرد مىآمديم.
پس عيبجوئيت براى پدرت باشد و به هرچه مىخواهى بر او عيب بگير و يا رهايش كن. و السّلام».
📚وقعه صفّین، نصر بن مزاحم (درگذشته قرن ۳)، ص۱۱۹؛
مروج الذهب، ج۳، ص۱۲؛
شرح ابنابیالحدید، ج۳، ص۱۸۹.
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
👥 نقل شده دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند.
پرسیدند: این مجلس متعلّق به کیست؟
گفتند: مجلس درس امام اعظم ابوحنیفه است .
راوی حکایت می گوید: رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه، و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود، گفت:
من می روم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمی روم.
گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی.
گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود.
وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت:
ایها العالم، من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است) و من هر چه می خواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر اکرم، افضل امّت و خلیفۀ به حق بوده قبول نمی کند و می گوید: علی بن ابیطالب، افضل و خلیفۀ به حق است. شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم.
ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، همواره در میدان های جنگ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنارخود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می فرستاد! و این نشان می دهد که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ می کرد!و چون علی را دوست نمی داشت، طردش می کرد؛ و به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است!
فضل گفت: بله من این را به برادرم می گویم. ولی او از قرآن به من جواب می دهد که خداوند فرموده است:
«خداوند، مجاهدین را بر قاعدین ونشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است»
و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر وعمراست که قاعد بوده اند.
ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر می خواهی که ابوبکر و عمر قبرشان کنار قبر پیامبر و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است!
فضل گفت: بله این را هم به برادرم می گویم. امّا او می گوید: آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، دفن شده اند!
برای این که خداوند فرموده است:
« ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…»
و می دانیم که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است.
ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو آنها غاصبانه در خانة پیامبر صلی الله علیه وآله دفن نشده اند! بلکه عایشه و حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر صلی الله علیه وآله بودند و از پیامبر صلی الله علیه وآله مهریه طلبکار بودند، پدرانشان را در مهریة خودشان دفن کردند!
فضل گفت : بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ، ولی او باز آیه ای برای من می خواند و می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله به همسرانش بدهکار نبوده است.
برای اینکه خداوند فرموده است:
«ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم»
طبق این آیه، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است.
ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت: به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر صلی الله علیه واله مهریّه طلبکار نبوده اند، اما سهم الارث که از ماتَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر اکرم بعد از مرگش از خود باقی گذاشته) نیز همین خانه اش بوده و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش می رسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر صلی الله علیه وآله بوده اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابراین غصبی در کار نبوده است!
فضل گفت : بله من این را هم به برادرم گفته ام. ولی او می گوید: شما آقایان سنّی ها مگر نمی گویید: پیامبر ارث نمی گذارد و خودتان حدیث نقل می کنید که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده است:
«ما پیامبران اصلاً ارث نمی گذاریم و هر چه از ما باقی مانده صدقه است»
پس طبق گفتة خودتان عایشه و حفصه سهم الارث نداشتهاند. به همان دلیلی که شما حضرت فاطمه علیها سلام را از فدک محروم کردید و گفتید: پیامبر صلی الله علیه وآله، ارث نمی گذارد آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند. آیا دختر از پدر ارث نمی برد اما همسر از شوهر ارث می برد؟!
سخن که به اینجا رسید ، ابوحنیفه حسابی از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود فریاد کشید:
این مرد را بیرون کنید! این خودش رافضی است و اصلاً برادر هم ندارد!
📚 منابع:
الفصول المختاره، سيّد مرتضي، ص74
كنز الفوائد، ابو الفتوح كراجكي، ص 135
احتجاج طبرسي، ج2، ص149
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
@kalamokomnor
هدایت شده از انگشتر کفیل
امام باقر علیه السلام فرمودند:
هیزمهایی که آن دو نفر[ابوبکر و عمر] برای آتش زدن علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) جمع کرده بودند نزد ماست و ما آن هیزمها را از یکدیگر به ارث میبریم، (و دست به دست میشود تا برسد به دست قائم علیه السلام ). پس او با همان هیزمها آن دو نفر را خواهد سوزاند.
📗 دلائل الامامة ،ص۴۵۵.
#حدیثنا
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
زكريا بن آدم مى گويد: من نزد امام رضا عليه السلام بودم كه فرزندشان امام جواد عليه السلام را آوردند.
ایشان كه كمتر از چهار سال داشتند، دستانشان را بر زمين زدند و سر مبارک را به آسمان بلند كردند و به فكر فرورفتند.
امام رضا عليه السلام فرمودند: جانم فدايت، چرا انديشيدنت به درازا كشيد؟
بیان داشتند: براى آن چه در حق مادرم فاطمه (علیهاالسلام) روا داشتند، به خدا سوگند آن_دو را (از قبر) بيرون مى كشم، آتششان مى زنم، ذره_ذره شان كرده و ذراتشان را در دريا_پراكنده مى كنم.
امام رضا عليه السلام ایشان را به خود نزديك كردند و ميان دو چشمانشان را بوسيدند و فرمودند:
پدر و مادرم به فدايت، تو سزاوارامامتی.
📚کتاب نفیس القطره جلد اول صفحه۶۴۸
#فضائل
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
دوازدهــم رجـب، سالمرگ به درک واصل شدن معاویة بن ابیسفیان را خدمت امام زمان علیه السلام تبریک عرض مینماییـم.
آیة الله سید نصرالله مستنبط در حرم امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه خدمت امام عصر صلوات الله علیه مشرف شد، شنید که امام علیه السلام در قنوت نماز خود چنین می خوانند:
«اَللّهـم انّ معاویةَ بنَ ابی سفیان قَد عادی علی بن ابیطالب( صلوات الله علیه) فالعنه لعناً و بیلاً»
* خدایا!
همانا معاویه پسر ابی سفیان دشمنی سر سختانه ای با علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کرد،پس او را به شدت لعنت کن *
📚 معجم رجال الفکر و الادب فی النجف ۱۱۹۹/۳.
عرض نیاز به درگاه بی نیاز / ۵۰ و ۵۱.
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
از محی الدین اربلی نقل است که گفت : من نزد پدر خود بودم و مردی با او بود و آن مرد را چُرتی گرفت. پس عمّامه از سر او افتاد و جای ضربت هایله در سر او بود و پدرم او را از آن ضربت سؤال کرد. گفت: این ضربت از صفّین است. پدرم گفت: جنگ صفین در زمان قدیم شد و تو در آن زمان نبودی. گفت: من سفر کردم به سوی مصر و مردی از سرزمین غزّه با من رفیق شد.
در میان راه، روزی جنگ صفین را یاد کردم. آن رفیق من گفت: اگر من در روز صفین میبودم، شمشیر خود را از خون علی و اصحاب او سیراب میکردم.
من گفتم: اگر من در آن روز میبودم، شمشیر خود را از خون معاویه و اصحاب او سیراب میکردم و اینک من و تو اصحاب علی و معاویهایم.
پس با یکدیگر جنگ عظیمی کردیم و جراحت بسیار با یکدیگر رسانیدیم تا آن که من از شدت ضربتها افتادم و از حال رفتم. ناگاه مردی را دیدم که با سر نیزه مرا بیدار میکند و چون چشم گشودم آن مرد از مرکب فرود آمد و دست بر جراحتهای من مالید؛ در حال، عافیت یافتم!! فرمود: «در آنجا که هستی مکث نما!» پس غایب شد و بعد از اندک زمان، برگشت و سر آن خصم من، با او بود و مرکب او را نیز آورده بود. پس به من فرمود: این سر دشمن تو است و تو ما را یاری و نصرت کردی؛ ما تو را یاری کردیم و خداوند عالم یاری میکند هر که را که او را یاری کند.» من گفتم: تو کیستی؟ گفت: من فلان بن فلان، یعنی حضرت صاحب الزمانعلیه السلام. پس به من فرمود: «هر که تو را از این ضربت سؤال کند، بگو که این ضربت صفّین است.»
نجم الثاقب/حکایت 46
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
🗞 نامه #معاویه بن أبی سفیان به زیاد بن أبیه درباره ایرانیان
🔸این نامهی معاویه درباره ایرانیان که به زیاد بن ابیه برادر خوانده معاویه و سرپرست کوفه، خوزستان و فارس نوشته شده است.
نامهای است که به نقل از ابان بن ابی عیاش و از او، به نقل از سلیم آمده است.
متن این نامه توسط منشی زیاد بن ابیه که شیعه بوده، به سلیم که دوست نزدیکش بوده نشان داده شده است که آن را بخواند. با توجه به مضمون جالب این نامه، منشی زیاد بن ابیه، یا خود جناب سلیم، رونوشتی از آن برای خود برداشته است.
🔻متن این نامه، اینطور آغاز میشود:
«…اما بعد…، از من پرسیدهای که وظیفه تو در برابر قبایل عرب و غیرعرب چیست؟»
(و پس از شرحی درباره قبایل یمن و بنی ربیعه و بنی مضر نوبت به ایرانیان میرسد. در این زمینه در ناسخ التواریخ چنین آمده است:)
«… و اکنون میرسیم به این قومی که به نام موالی در میان امت اسلام به سر میبرند و قوم فارسی نام دارند. گوش کن زیاد، این مردم را باید ذلیل کرد.
←باید همان روشی که عُمر (عمر بن خطاب) آنها را میکوبید، طوری کوبیدشان که هرگز نتوانند سربردارند.
اینها جز با سیاست عمر اداره شدنی نیستند.
از عطایشان که حق عمومی اتباع اسلام است تا میتوانی بکاه.
در تقسیم خواربار تا میتوانی از سهمشان کم کن.
در جبهه جنگ آنها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از دیگران هدف حملات دشمن تازه نفس قرار گیرند.
سربازان آنها را به کار جادهسازی و هموار کردن راهها و کندن درختها بگمار و سعی کن هر چه دشواری و عذاب باشد نصیب این عجمها شود.
کاری کن که سنگینی بارها بر دوششان هرچه بیشتر فشار آورد. زیرا که اگر جز این باشد هوای عصیان خواهند کرد.
مراقب باش که این عجمها هرقدر هم صالح و متقی باشند بر صفوف جماعت در نماز پیش نمازی نکنند و در نمازجماعت در صف اول قرار نگیرند مگر آنکه عده اعراب برای تکمیل صفوف کافی نباشد و هرچند هم در فقه و قرآن دانشمند باشند بر مسند قضا ننشینند و بر هیچ شهری از شهر های اسلام والی یا حاکم نشوند و در معابر هرقدر هم مقامشان بالا باشد بر عرب هرچند هم پست و فرومایه باشد تقدیر نجویند و در ازدواج حق زناشویی با زن عرب نداشته باشند اما مردان عرب حق همسری با زنان فارسی را داشته باشند.
اینها همه سیاست عمر رضی الله عنه است و عمر شایسته است از امت محمد صلی الله علیه و خاصاً از #بنی_امیه شایسته ترین پاداش را ببیند.
با این همه عمر اشتباهاتی نیز داشت. مثلاً میبایست قوانین و نظاماتی به وجود آورده باشد که برای همیشه عجمها را در برابر عرب ذلیل و خوار نگاه دارد.
اگر از ایجاد نفاق در میان امت اسلام پرهیز نداشتم، همین امروز مقرر میداشتم که اگر یک عجم، عربی را بکشد محکوم به قصاص یا دیه کامل میباشد ولی اگر عربی یک فارسی را به قتل برساند از قصاص معاف باشد و دیه را نیز نصف بپردازد.
به هرحال، زیاد، از همین امروز که این نامه به دستت میرسد این عجمها را بیشتر ذلیل کن، به آنان توهین کن، آنها را از پیشگاهت دور دار، از آنان در رتق و فتق امور کمک مخواه، به درخواستهایشان اعتنا نکن.
از این سخن که بگذرم، بگذار نامهای را برایت نقل کنم که عمر بن خطاب برای والی بصره #ابوموسی_اشعری ، در زمانی که تو به سمت منشی حکومت در زیردست این مرد خدمت میکردی، فرستاده بود.
همراه این نامه ریسمانی به طول پنج وجب بود که هرچه حکایت بود در آن ریسمان بود؛ زیرا عمر در آن نامه به فرماندار بصره دستور داده بود که "به موجب این نامه مردان بصره را احضار کن و درمیان آنان از موالی و اعاجم (ایرانیان) هرکس را که طول قامتش به اندازه این ریسمان رسیده، گردن بزن"❗️»
📔منابع:
1- کتاب سلیم بن قیس، ص۱۴۰ و ص۲۸۱ در چاپ بیروت (ر.ک: تصویر الحاقی)
2- نفس الرحمان، ص١۴۴
3- سفینة البحار، ج ۲، ۱۶۵
4- ناسخ التواریخ، ج۶، ص۱۲۳
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
✍️ترک سنت در حج توسط صحابه به خاطر دشمنی با امیرالمومنین علیه السلام
نسایی این روایت را نقل کرده و البانی هم روایت را تصحیح کرده است.
أخبرنا أَحْمَدُ بن عُثْمَانَ بن حَكِيمٍ الْأَوْدِيُّ قال حدثنا خَالِدُ بن مَخْلَدٍ قال حدثنا عَلِيُّ بن صَالِحٍ عن مَيْسَرَةَ بن حَبِيبٍ عن الْمِنْهَالِ بن عَمْرٍو عن سَعِيدِ بن جُبَيْرٍ قال كنت مع بن عَبَّاسٍ بِعَرَفَاتٍ فقال ما لي لَا أَسْمَعُ الناس يُلَبُّونَ قلت يَخَافُونَ من مُعَاوِيَةَ فَخَرَجَ بن عَبَّاسٍ من فُسْطَاطِهِ فقال لَبَّيْكَ اللهم لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ فَإِنَّهُمْ قد تَرَكُوا السُّنَّةَ من بُغْضِ عَلِيٍّ.تحقيق الألباني :صحيح الإسناد
✍️همراه ابن عباس در عرفات بوديم ؛ گفت چه شده است كه نميشنوم مردم تلبيه بگويند ؟
گفتم : از معاويه ميترسند !
ابن عباس از خيمه بيرون آمده و گفت : لبيك اللهم لبيك ، لبيك لبيك ! بدرستيكه آنان سنت را از روي دشمني علي ترك كردند !
📚صحیح سنن نسائئ ج2 ص343 چاپ مکتبه المعارف ریاض چاپ اول 1998 میلادی📚
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان قاضی سنی و یک شیعه اصفهانی
مرحوم شیخ احمد کافی
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
4_5879694543279883538
2.68M
سخنان شنیدنی #علامه_امینی
⭕️ خیانت های معاویه در حق امیرالمومنین علیه السلام
چرا از او دست بر میدارید...؟
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
شیخ صدوق بسندش از اباصلت نقل کرده است :
روزی مأمون از حضرت امام رضا علیه السلام پرسید : اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده : ای علی «علیه السلام» تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی، یعنی چه؟!
این تقسیم چگونه است؟!
من بسیار به این مطلب فکر کردهام.
حضرت امام رضا فرمودند :
آیا پدرت از اجدادش از ابن عباس نقل نکرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : محبت على موجب جنت میشود و دشمنی با او موجب دوزخ؟
گفت : بله.
فرمودند : پس اهل بهشت و دوزخ تقسیم میشوند به محبت و دشمنی با امیرالمؤمنین علیه السلام.
مأمون و حاضران از این جواب متحیر شدند و مأمون گفت : شهادت میدهم که شما وارث علم رسول الله صلی الله علیه و آله هستی.
اباصلت گوید : وقتی از کاخ خارج شدیم به حضرت گفتم : چه پاسخ محکم و زیبایی دادید و مأمون را مجاب کردید.
حضرت فرمودند : آنچه گفتم از طریقی بود که آنان حجیتش را قبول دارند، وگر نه اعتقاد ما اهل بیت علیهم السلام بر این است که روز قیامت امیرالمومنین علیه السلام به آتش خطاب میکنند : فلان شخص را بگیر که ازدشمنان من است ، و فلان شخص را رها کن که از دوستان من است.
📚 عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج ٢ ، ص ٨٨ .
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
حکایت نقش دو شیر در بالای ایوان نقارهخانه در صحن عتیق حرم امام رضا علیه السلام چیست؟
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸در این صحنه مردی با ریش و سبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شدهاند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را میدرد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است.
🔸اما ماجرای این شیرها: بعد از جریان اقامه نماز باران در #مرو توسط حضرت رضا علیه السلام و بارانی که بلافاصله باریده شد آن هم در فصل تابستان، محبوبیت امام در بین مردم چندین برابر شد. مامون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام علیهالسلام را بشکند؛
🔸نقل شده است که مأمون در مجلسی که بدین منظور، ترتیب داده بود فردی به نام حمید بن مهران را مامور کرد تا با بی ادبی، امام علیه السلام را به سحر و عوام فریبی متهم کرده، از ایشان طلب کند که معجزه نموده، شیرهای روی پردۀ بالای سر مامون را زنده کنند تا او را بخورند.
🔸امام رضا علیه السلام بلافاصله به نقش شیرهای روی پردۀ پشت سر مأمون اشاره کرده، فرمودند: این ملعون را ببلعید. بیدرنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند و او را بلعیدند، به طوری که کوچکترین اثری از وی باقی نماند. بعد دوباره با اشاره امام ، به جای خود برگشتند.
🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: یابن رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید. اگر میخواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم.
امام فرمودند:
«من اگر خلافت را میخواستم، به تو مهلت نمیدادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم.»
📔عیون اخبار الرضا علیه السلام شیخ صدوق ج۱ ص۱۸۳
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
⭕️ علّت حذف «حَيَّ عَلَى خَيرِ العَمَل» از اذان
محمد بن ابیعمیر گوید: از امام کاظم علیهالسلام سوال کردم: چرا عامه[مخالفین شما] عبارت "حَيَّ عَلَى خَيرِ العَمَل" را از اذان حذف کردند؟
حضرت فرمودند: «علّت ظاهری آن را میخواهی یا علّت باطنی را؟!
عرض کردم: هر دو را میخواهم.
حضرت فرمودند: «علّت ظاهری این بود که مردم با تکیه و تأکید بر نماز، جهاد را ترک نکنند!
و اما علّت باطنی آن این بود که همانا منظور از "خَيرَ العَمَل" (بهترین عمل)، ولایت است؛ پس آن کسی که به ترک "حَيَّ عَلَى خَيرِ العَمَل" از اذان دستور داد[یعنی عمربنالخطاب]، قصد داشت که ترغیب و دعوت به ولایت انجام نشود!»
📚 علل الشرائع (شیخصدوق)، ج۲، ص۳۶۸
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۸۱، ص۱۴۰
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
سلمان فارسی چنین نقل میکند:
«زنی از انصار که به او أمّ فروة گفته میشد به شکستن بیعت ابوبکر تحریک میکرد و به بیعت کردن با علی علیه السلام تشویق میکرد، خبرش به ابوبکر رسید او را فرا خواند و از او خواست که توبه کند، امتناع کرد،
ابوبکر گفت: ای دشمن خدا آیا به متفرق کردن اجتماعی که مسلمانان گرد آن جمع شده اند تشویق میکنی؟ نظرت در مورد امامت من چیست؟
گفت: تو امام نیستی؟
گفت: پس من چه کسی هستم؟
گفت: امیر قومت هستی که تو را به ولایت انتخاب کردند و گرامیت داشتند، امام از جانب خدا و رسولش انتخاب میشود و نباید ظلم کند، امام و امیر برگزیده باید به آنچه در ظاهر و باطن است و آنچه از خیر و شر در مشرق و مغرب اتفاق میافتد آگاه باشد، اگر در خورشید یا ماه برخیزد برای او بازگشتی نیست، امامت سزاوار پرستنده بت و کسی که کافر بوده و سپس اسلام آورده نیست، و تو از کدام دسته هستی ای ابن ابی قحافة؟
گفت: من از ائمه ای هستم که خدا برای بندگانش برگزیده است،
گفت: به خدا دروغ بستی اگر تو از کسانی که خدا برگزیده است بودی تو را در کتابش ذکر میکرد چنانکه غیر تو را ذکر کرده است، خدای عزّو جلّ فرمود: « وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ » [۱] {و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت میکردند. }. وای بر تو اگر امام هستی نام آسمان دنیا چیست؟ و نام آسمان دومی، سومی، چهارمی، پنجمی، ششمی و هفتمی چیست؟
ابوبکر مبهوت ماند و پاسخی نداد، سپس گفت: نام آنها نزد خدایی است که آنها را خلق کرده است،
گفت: اگر جایز بود که زنان به مردان یاد دهند به تو میآموختم،
ابوبکر گفت: ای دشمن خدا اگر نام آسمانها را یکی یکی نگویی تو را میکشم.
گفت: آیا مرا به کشتن تهدید میکنی؟ به خدا اهمیتی نمی دهم که مرگم به دست چون تویی صورت گیرد، اما به تو میگویم، آسمان دنیا ایلول، دوم ربعول، سوم سحقوم، چهارم ذیلول، پنجم ماین، ششم ماجیر و هفتم ایوث است،
ابوبکر و همراهانش متحیّر شدند، به او گفتند نظرت در مورد علی علیه السلام چیست؟
گفت: انتظار دارید در مورد امام الأئمه و وصی أوصیا چه بگویم، کسی که زمین و آسمان به نور او روشن شده است، و کسی که یکتا پرستی جز با شناخت او کامل نمی شود. اما تو عهد شکنی کردی و تغییر دادی و دینت را فروختی.
ابوبکر گفت: او را بکشید به راستی که مرتد شده است.
امیرالمؤمنین علیه السلام در زمین خود در وادی القری بودند، وقتی آمدند و خبر قتل ام فروة به ایشان رسید، بر سر قبر او رفتند، بر سر قبرش چهار پرنده سفید با منقارهای سرخ بودند در منقار هر یک از آنها دانه اناری بود و داخل شکاف قبر میشد، وقتی پرندگان به حضرت نگریستند بالهای خود را به حرکت در آوردند و سر و صدا کردند، با زبانی شبیه زبان آنها به آنها پاسخ دادند،
آنگاه فرمودند: اگر خدا بخواهد انجام میدهم، کنار قبر ایستادند و دست خویش را به طرف آسمان گرفته و فرمودند:
💠 ای زنده کننده جانها بعد از مرگ، ای احیا کننده استخوانهای پوسیده،ام فروه را برای ما زنده کن و او را عبرتی برای کسی که تو را سرکشی کرده قرار ده؛
ناگهان صدایی آمد: ای امیرالمؤمنین امرتان انجام شد، ام فروة در حالی که لباس سبز رنگی از ابریشم سبز به او پیچیده شده بود بیرون آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین ابن ابی قحافه خواست که نور تو را خاموش کند و خدا برای نور تو روشنایی و درخشش خواست، این خبر به ابوبکر و عمر رسید و حیرت زده شدند،
سلمان به آنها گفت: اگر ابوالحسن به خدا قسم خورد که اولین وآخرین انسانها را زده کند، چنین میکند، امیرالمؤمنین علیه السلام او را به شوهرش بازگرداند و دو پسر برای او به دنیا آورد و تا شش ماه بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام زنده بود [۲] .
[۱]: . سجده / ۲۴
[۲]: . الخرائج و الجرائح ج۲ ص۵۴۷
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
🔥مادری که شانزده هزار نفر از فرزندان خود را کشته است!
🔹مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «الطّرائف» می نویسد: چقدر مرا به تعجّب انداخت حدیثی را که بر آن واقف شدم و آن اینکه :
♦️زنی از اهل کوفه بر عایشه وارد شد و گفت:
ای امّ المؤمنین! چه می گویی درباره زنی که فرزند مؤمن خود را عمدا کشته باشد؟
🔥عایشه گفت: آن زن با کشتن فرزند خود کافر می شود زیرا که خدای تعالی می فرماید:
«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً[1]: هر کس مؤمنی را به عمد بکشد، جزای او آتش جهنّم است که در آن جاوید خواهد بود، خدا بر او خشم کند و بر او لعنت نماید و برای او عذابی شدید مهیّا سازد. »
♦️سپس آن زن کوفی گفت: پس چه می گویی درباره مادری که شانزده هزار نفر از فرزندان خود را بکشد در حالی که همه آنان مؤمن باشند؟!
🔥عایشه فهمید که منظور آن زن، کنایه به خود اوست که در جنگ جمل، سبب کشته شدن شانزده هزار نفر شده است؛ برای همین گفت: این دشمن خدا را از من دور سازید! [2]
***************************
[1] نساء/93
[2] الطّرائف ص293
#داستان_و_عبرت
#تبری
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
....شرط استفاده از منزل
🔸علامه امینی رحمةاللهعلیه حتی ارث بری فرزندان را نیز منوط به خدمت به امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) میدانستند، به طوری که شرط استفاده از منزل ایشان که در نجف میباشد را خدمت به امیرالمؤمنین در کتابخانه عنوان میکنند و بیان میدارند که کسانی از اولاد من میتوانند از این خانه استفاده کنند که در کتابخانه، به امیرالمؤمنین خدمت کنند.
.
🔸استادی در دانشگاه بغداد با علامه امینی(ره) آشنا بود یک بار علامه به خانه این استاد میرود و وقتی صحبت از علم و مباحث علمی میشود این استاد بغداد با اضافه کردن لقب امیرالمؤمنین بر اسم معاویه بیان میدارد که من مشغول نوشتن کتابی در رابطه با مناقب امیرالمؤمنین معاویه هستم.
.
🔸در آن زمان علامه مشغول تحقیق برروی جلد نُهم کتاب خود بودهاند و به آن فرد میگویند من هم درباره معاویه اسنادی دارم اگر دوست داری میتوانم در اختیارت بگذارم و نوشتهها و اسناد به دست آورده خود را به این فرد میدهد بعد از مدتی در مکاتبهای که بین این دو صورت میگیرد علامه از این استاد در رابطه با کتاب مناقب معاویه میپرسد و آن فرد در جواب مینویسد که من آن کتاب را آتش زدهام زیرا بعد از مطالعه اسناد شما چهره واقعی معاویه برایم روشن شد و این فرد لایق منقبت گفتن نیست.
#امیرالمؤمنین_سلاماللهعلیه
#داستان_و_عبرت
#تبری
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
هرگاه عین ها به عین ستم کنند شهادت و قتل عین بر دست چهارمین عین ها خواهد بود ، کسی که دست از یاری او بردارد سزاوار لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم است .
هنگامی که از آن حضرت پرسیدند عین یعنی چه؟ عیون یعنی چه؟
فرمود : عین برادرم علی بن ابی طالب و عیون دشمنان او هستند ، چهارمین آنها کسی است که از روی ستم و دشمنی او را به شهادت میرساند .
(مراد از عیون : عمر ، عتیق _نام ابوبکر_ ، عثمان و عبدالرحمن بن ملجم )
📕معانی الاخبار 387 ، بحار 179/30_180
#حدیثنا
#تبری
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
✅ اهانت متوکّل به حضرت هادی علیه السلام و وعده حضرت به کشته شدن متوکّل
روایت شده است که در عید فطر آن سالی که متوکّل در آن سال کشته شد ، متوکّل امر کرد که همه بنی هاشم به صورت پیاده از مقابل او عبور کنند ، و منظور او از این دستور آن بود که حضرت هادی علیه السلام در مقابل او راه رود. پس درحالی که متوکّل به یکی از غلامانش تکیه کرده بود، بنی هاشم و حضرت هادی علیه السلام از مقابل او عبور کردند. در این شرائط بنی هاشم به حضرت عرض کردند: ای سرور ما ، آیا در این عالم کسی نیست که دعایش مستجاب شود و ما را از این فرد رها نماید؟ حضرت به ایشان فرمود: در این عالم ، کسی هست که تکه ای از ناخن او از شتر قوم ثمود گرامی تر است! هنگامی که قومِ ثمود شتر را کشتند ، بچه آن شتر به سوی خدا ناله کرد و خداوند سبحان به آن قوم فرمود: سه روز در خانه هایتان از زندگی بهره برید که وعده خداوند ، حتمی و انجام شدنی است. پس بعد از سه روز متوکّل کشته شد ، و روایت شده است که وی در چهارم شوّال سال 247 به هلاکت رسید. (بحارالأنوار، ج50 ،ص209-210 به نقل از عیون المعجزات)
✅ ماجرای قتل متوکّل
متوكل ندیمى داشت بنام «عباده مخنّث». عباده در مجلس متوكل متكّایى روى شكم خود زیر لباسش مى بست و سر خود را كه موهایش ریخته بود، برهنه مى كرد و در برابر متوكل به رقص مى پرداخت و آوازه خوانان هم صدا چنین مى خواندند:
«این مرد طاسِ شكم گنده آمده تا خلیفه مسلمانان شود»
و مقصودشان از این جمله، اهانت به امیرالمؤمنین علیه السلام بود. متوكل نیز شراب مىخورد و می خندید. در یكى از روزها كه عباده طبق معمول به همین كیفیت مسخرگى مىكرد، منتصر فرزند متوکل در مجلس حاضر بود. وى از دیدن این منظره ناراحت شد و با اشاره، عباده را تهدید كرد. عباده از ترس ساكت شد. متوكل پرسید: چه شده؟ عباده برخاست و علت را بیان كرد. در این هنگام منتصر بپا خاست و گفت: اى امیرالمؤمنین! آن كسى كه این شخص اداى او را در مىآورد و مردم مى خندند، پسر عموى تو و بزرگ خاندان تو است و مایه افتخار تو محسوب مى شود. اگر خود مى خواهى گوشت او را بخورى بخور، ولى اجازه نده این سگ و امثال او از آن بخورند. پس متوكل با تمسخر، به آوازه خوانان دستور داد كه هم صدا این شعر را بخوانند:
«غار الفتى لابن عمّه رأس الفتى فى حِرِ امّه»
این جوان به خاطر پسر عمویش به غیرت در آمد. سر این جوان درفلانِ مادرش باد! (کامل ابن اثیر، ج7، ص5-6)
به دنبال این قضیه بود كه منتصر با نقشه قبلى با همكارى تركان، پدر را به قتل رساند.(مروج الذّهب، ج4، ص38)
✅ تاریخ هلاکت متوکّل
مرحوم شیخ بهایی در توضیح المقاصد ، ومرحوم محدّث قمی در وقایع الایام ، روز سوم شوّال را روز هلاکت متوکل عبّاسی گزارش می کنند.( توضیح المقاصد ، ص26/ وقایع الایام ، ص65)
مرحوم محدّث قمی در تتمۀ المنتهی و مرحوم آیۀالله نمازی در مستدرک سفینۀالبحار می نویسند:
قتل متوکل ، در سوم یا چهارم شوال سال 247 در سامرا واقع شد.( تتمّۀ المنتهی، ص323/مستدرک سفینۀالبحار، ج6 ،ص65)
متوکل حدود 15 سال حکومت کرد و سرانجام در سنّ 41 سالگی به درک واصل شد.
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
4_5764752920562110224.mp3
3.27M
ابن سکیت را بشناسید!
با یکی دیگر از جنایات متوکل آشنا شوید !
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
توسل_عبادتی_توحید_و_خالصانه_آیت_الله_شیخ_محمد_سند_ترجمه_دکتر_احمد1.pdf
384.2K
#معرفی_کتاب
💠 نسخه pdf کتاب شریف "توسّل، عبادتی توحیدی و خالصانه" (زبان فارسی)
🔸بررسی مبانی علمی و تاریخی توسّل
🔹پاسخ به شبهات وهابیّت
🔸تبیین توسّل در تاریخ انبیاء
🔹تشریح رابطه میان توسّل و توحید
🔸و...
✍🏻 مؤلّف:آیتالله شیخ محمّد سند بحرانی مدظلّه
#تبری
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
هدایت شده از انگشتر کفیل
تبری از دشمنان اهلبیت
زکریا بن آدم، یکی از یاران امام رضا علیه السلام، می گوید: در خدمت امام رضا علیه السلام بودم که امام جواد علیه السلام در حالی که کمتر از چهار سال داشت وارد شد. سپس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و مدتی طولانی در اندیشه فرو رفت.
امام رضا علیه السلام فرمود: جانم به فدایت، چرا تفکرت طولانی شد؟
امام جواد علیه السلام پاسخ داد: به برخوردهایی می اندیشم که با مادرم فاطمه سلام الله علیها شد. سوگند به خدا، آنان را از قبرشان بیرون می آورم و بدنهایشان را می سوزانم. آنگاه خاکسترشان را به باد می دهم و در دریا می ریزم.
در این هنگام امام رضا علیه السلام او را نزدیک خویش آورد و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت، تو شایسته امامت هستی.
منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 59.
#داستان_و_عبرت
#تبرّی
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04