هدایت شده از پروانه های وصال
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
قسمت۵۱ 🎬
راننده ماشین یه زن بانقاب ویک کارت که روی سینه اش چسپانده, بود.کارتی که مخصوص اعضای داعش بود وزمانی که داخل سوله ها بودیم,زنان داعشی که مسولیت داشتند ازاین کارتها به سینه شان میچسپاندند.
زن داعشی امد جلو ومن عقب عقب رفتم تا خوردم به دیوار....
زن دستش رااورد طرف فیصل وپسرک را از بغلم محکم کشید بیرون وگفت:با پسر من چکارداشتی هااا؟چرا دزدیدیش؟؟
من:نه ....نه....من دزد نیستم به خدااا...بچه داشت گریه میکرد ,خواستم بهش کمک کنم...دنبال خرگوش وشما بود,اگر فکر میکنی دروغ میگم بیدارش کنید وازش بپرسید...
در ماشین راپارک کرد ودرهمین حین گفت:ببخشید ,اشتباه کردم,فیصل پسرشیطانی هست حتما دنبال خرگوشش راه افتاده وگم شده.من امده بودم مسجد برای نماز, فیصل بیدارشد وخواست همراهم باشه وبعدازنماز متوجه شدم نیست ,الان بیشتراز دوساعته کوچه های شهررا دنبالش میگردم....خداراشکر سالم هست ,من چون خیلی عصبانی بود به شما پرخاش کردم,ببخشید خواهر,شما این وقت صبح بدون مردی همراهت ,اینجا چه میکنی؟
سرم راانداختم پایین وگفتم:مردمن,مجاهد داعشی بود که شهید شده وپسری داشتم هم قدوبالای پسرشما که گمش کردم ,چندین روزه هرجا را میگردم اثری ازش نمیبینم.
زن داعشی سرش راتکان دادوگفت:هیچ دردی بدتر از گم کردن اولاد نیست,خدا رحمت کند شوهرت را,من درکت میکنم,بیا بشو سوارماشین ,تا جایی بتونم کمکت میکنم تا پسرت راپیدا کنی,اخه منم مثل تو شوهرم شهید شده واشاره کرد سوارشوم....
خوشحال ازاینکه بالاخره خدا یک راهی برام بازکرده وتوکل کردم به خدا وسوارشدم.
#ادامه دارد...
💦⛈💦⛈💦⛈
هدایت شده از پروانه های وصال
#پروانهای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
قسمت۵۲ 🎬
ام فیصل ,پسرش را کابین عقب خوابانید واشاره به من کرد که جلوسوار شوم.
سوارشدم وحرکت کردیم.
ام فیصل:اسم من ناریه است ونگاهی به فیصل کردولبخندی زد وادامه داد,خداراشکر پیدایش کردم,داشتم سکته میکردم,راستی اسمت چیست؟پسرت چندسال دارد وکی گم شده؟
من:سلما هستم ,اسم پسرم عماداست وتازه وارد چهارسالگی شده الان چندین روز است که گمش کردم,متاسفانه پسرم لال است به اینجای حرفم که رسیدم با به یاداوری چهره ی عماد واخرین تلاشش برای حرف زدن وکمک خواستن هق,هقم بلندشد واشک کل صورتم را پوشانید.
ناریه با یک دستش فرمان راگرفته بود وبادست دیگرش دستم رانوازش کرد وگفت:نگران نباش ام عماد...من امروز تمام وقتم را برای پیدا کردن پسر تومیگذارم,نمیدانم چرا مهرت به دلم نشسته شایدچون مثل خودم شوهرت کشته شده وپسرت گم شده وشاید ...نمیدانم چرا ,فقط میدانم که میخواهم کمکت کنم,من تمام مراکز داعش دراین شهر را مثل کف دستم میشناسم,درست است که سعودی هستم ,مال این کشور نیستم اما اززمان برپایی حکومت اسلامی دراین شهر به حکومت خدمت میکنم ولبخندی زد وگفت:به قول شوهرشهیدم,آچارفرانسه هستم گاهی به زنان اموزش نظامی ,گاهی اموزش دینی وخیلی وقتها هم درسطح شهر جزء گروه امر به معروف هستم...خلاصه هرجا حکومت نیازمند کمک باشد من هم هستم.....
باخودم فکر میکردم که ایا این زن هم درجنایات دیگرداعش سهیم است؟ایا دستش به خون کسی الوده شده؟
که با حرف ناریه به خودامدم:ببین خواهر,نمیخواهم ناامیدت کنم اما اگر پسرت زنده باشد وبه دست نیروهای حکومت افتاده باشد ,فقط دوجا میتوان ان را جستجو کرد,یکی پایگاه جنب مسجدجامع است ودیگری اردوگاه تموز که بیرون شهر موصل بنا کردیم..
از خوشحالی درپوست خود نمیگنجیدم....قلبم به شدت میتپید ,اصلا به این فکرنمیکردم که بعداز پیداکردن عماد چگونه ازچنگ داعش بگریزم,فقط میخواستم عماد راپیداکنم.
بااین حرفهای ناریه,دستش رامحکم فشاردادم وگفتم:اگر پسرم راپیدا کنی تا ابد کنیزیت رامیکنم.
ناریه لبخندی زد وگفت:چون مثل خودت مادرم,درکت میکنم,زنی که شوهرش شهید شده لایق کنیزی نیست,دوست داشتی باهم همکارمیشویم.....
همینجور که حرکت میکردیم متوجه شدم مسیرمنتهی به مسجدجامع رامیرود....
یعنی عمادرا پیدا میکنم؟؟....
خدایا توکل کردم به تو...
#ادامه دارد....
💦⛈💦⛈💦⛈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 باورم نمیشه عطاءالله مهاجرانی (از مخالفین سرسخت) داره یه همچین چیزایی در شبکه BBC میگه؟!!
🍃🌹🍃
✅ این ۴ دقیقه رو از دست ندید! 👌👌
https://eitaa.com/yasegharibardakan
#حدیث_بزرگان
✍ #امام_کاظم علیه السلام:
✨ اَلْمُؤْمِنُ قَلیلُ الْکَلامِ کَثیرُ الْعَمَلِ، وَ الْمُنافِقُ کَثیرُ الْکَلامِ قَلیلُ الْعَمَلِ
✨ مؤمن کم حرف و پر کار است و منافق پر حرف و کم کار
📚 تحف العقول، صفحه ۳۹۷
https://eitaa.com/yasegharibardakan
حضرت علی علیه السلام :
مَن تَوکَّلْ علَی المالِ ⇦ *ذَلَّ* :
کسی که به مال توکل کرد ، ذلیل شد.
مَن تَوکَّلْ علَی الْعِلمِ ⇦ *ضَلَّ* :
کسی که به علم توکل کرد ، گمراه شد.
مَن تَوکَّلْ علَی العَقْلِ ⇦ *زَلَّ* :
کسی که به عقل توکل کرد، لغزید.
مَن تَوَکَّلْ علَی اللهِ ⇦ *ظَلَّ* :
کسی که به خدا توکل کرد ، سایه بانی یافت.
https://eitaa.com/yasegharibardakan
s135.mp3
1.67M
#حسادت_فرزند_اول
🌸 پاسخ استاد پوراحمد👆👆
سوال👇👇
#حسادت_فرزند_اول
سلام وعرض ادب خدمت استاد پوراحمد
سوال من در مورد فرزد اولم هست و تغییر رفتاری که بعد از بدنیا اومدن خواهرش کم کم شروع شد. من یه پسر 3سال ونیم ویک دختر 1سال و8ماهه دارم بااینکه خیلی از بدنیا اومدن دخترم مراقب رفتار ومحبتمون به پسرم بودیم و سعی کردیم توجه و محبتمون نسبت به پسرم کم نشه اما پسرم کم کم شروع به ناخن جویدن کرد و بعد از مدتی یه کاره جدید یاد گرفته و حالا زبونشو میجوه جوری که خون میفته وانگار لذت میبره از خون افتادن زبونش و خوشحالش میکنه بادستمال پاک میکنه ومیگه ببین چقد خوبه داره خون میاد و به همه نشون میده که خیلی هم عصبیه ،و مشکل دیگه ای هم که هست اینکه به پدرش خیلی وابستس و پدرشو ول نمیکنه، از بچگیش باهمه خیلی غریبی میکرد و بغل هیچکس نمیرفت .
خواهش میکنم منو راهنمایی کنید ممنون
روانشناسی_اسلامی_خانواده
کانال_تربیتی_همسران_خوب
محسن_پوراحمد_خمینی
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوهرش بده :)
استاد قرائتی
طنز
https://eitaa.com/yasegharibardakan
همسرم پشت سرم حرف میزنه_08-01-24_19-41-38-361.mp3
3.22M
3 راهکار استاد حسینی به این خانم👇
🪴
آقای حسینی میدونم خیلی عجله دارم برابهبودزندگیم یک مشکلی که داره داغونم میکنه اخلاق خبرچینی شوهرمه که هراتفاقی توزندگی حرف خوب بدهرچی که هست میره به پدرومادر میگه امشبم اتفاقی پسرم شنیده که میگفته پول ندادم کمرم دردمیکنه نمیتونم کارکنم ولی زنم مدام ازم پول میخوادواینومیخوادواونومیخواد حالم واقعا بده 😭😭😭که واقعا من اصلااینطوری نیستم وقتی حالش خوبه بهم میگه توخیلی خوب وقانعی که بااین موقعیت من سازگاری وتونستی بمونی من چکارکنم آقای حسینی شوهرم مشکل اعصاب داره داروهم میخوره وبچه آخری وبه اصطلاح بچه ننه مشکل دوقطبی هم داره. منهم داره مثل خودش میکنه
جواب این پیام را در ویس بالا بشنوید⚘️
https://eitaa.com/yasegharibardakan
طبیبانه
📸 دلایل خوابرفتن دستوپاها چیست و چه باید کرد؟
https://eitaa.com/yasegharibardakan
دقت کردید امسال
بعد افطار چهارشنبه سوریه
بعدش سحری
چند روز بعدهم، بعد افطاری و سحری تحویل ساله
فردای شب قدر هم سيزده بدره
من همین الان دارم تسمهتایم پاره میکنم😂
https://eitaa.com/yasegharibardakan
در این شهر یک نفر هست که بیاندازه هوای تو را کرده... 🙂
#امام_زمان ♥️
https://eitaa.com/yasegharibardakan
زشت است آدم جلوی امامش کم بیاورد
و بگوید ازم بر نمیآید
آن وقت امام زمان نمیگوید این همه سال
صبح تا شب داشتی دعای فرج میخواندی
بهتر نبود کنارش میرفتی کار هم یاد میگرفتی
که وقتی آمدم عصای دستم باشی؟
#امام_زمان ♥️
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گشت ارشاد توی هند این شکلیه ها😁
پلیس های هند دارن مردانی که رفتن توی واگن خانم ها رو به راه راست هدایت میکنن...😂😂😂😂
https://eitaa.com/yasegharibardakan
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۳ 🎬
جلوی پایگاه داعش ازماشین پیاده شدیم,کوله ام راداخل ماشین گذاشتم,فیصل خواب بود,ناریه درهای ماشین راقفل کرد وگفت:این حالا حالاها خواب است ,اصلا بیشترعمرش دراین شهر راعقب همین ماشین خواب بوده😄
داخل پایگاه شدیم,به محض اینکه ناریه وارد اتاق مسوول پایگاه شد,مردک داعشی ازپشت میز به احترام ناریه بلندشد انگار ناریه واقعا سرشناس بود ومن اشنایی بااو رافقط وفقط ازالطاف خدا وعنایت مولاعلی ع میدانستم.
داعشی:سلام ام فیصل...پسرک مجاهدت کو؟بفرمایید بگویم پذیرایی بیاورند,قهوه که میخورید؟
ناریه با تحکمی درصدایش خیلی جدی گفت:نه برادر,برای خوردن قهوه نیامده ام,دنبال پسر این خواهرمجاهدهستم,چندین روز است گم شده وهرچه تلاش کرده پیدایش نکرده,گفتم شاید اینجا باشد...
داعشی:همانطور که خودتان میدانید اینجا فقط یک کلاس وخوابگاه برای بچه ها است,عمده بچه هایی که پیدامیکنند رابه اردوگاه تموز,میبرند.
نشانی خاصی دارد؟
ناریه:نامش عماد است وگویا لال است,نزدیک چهارسال دارد..
داعشی دستی به ریشش کشید وگفت:ده ,دوازده تا چهارساله اینجا هست که ازبلبل بهترچهچه میزنند ونام هیچ کدامشان عمادنیست وهمه شان از بچه های,هم قطاران خودمان هستند,بچه ای که نتواند خودش رامعرفی کند ,احتمالا به اردوگاه وقسمت اسیران جنگی میبرندشان....
دلم هرری,ریخت پایین ,این یعنی ,عماد اینجا نیست...خدای من نام اسیران جنگی؟؟؟برای پسربچه های چهارپنج ساله زیادی بزرگ است.
ناریه خداحافظی کرد وباهم سوار ماشین شدیم.
ناریه:نگران نباش ام عماد...اردوگاه را اشنایی کامل دارم,اخه من وفیصل انجا یک اتاق داریم,اخه با بمباران گاه وبیگاه شهر,اردوگاه امن تراست.بازهم میگویم اگر عماد زنده باشد وبا ماموران حکومت برخورد کرده باشد,حتما الان سالم وسرحال در اردوگاه است.
ماشین وارد خیابان اصلی شد,نگاهی به فیصل کردم,بچه مثل فرشته ها خواب بود,درست است که پدرش داعشی خبیثی بوده ومادرش هم به داعش خدمت میکرد,اما خودش بچه بود,مثل عماد,گناهی نداشت وازهمه ی اینها گذشته اگر عمادراپیدا میکردم,باعث وبانیش همین فیصل کوچک بود.
درهمین افکاربودم که ناریه روبه من گفت:از لهجه ات مشخص است ازعربهای عراق هستی,من که گفتم ازعربستان امدم تو مال کجایی؟نام شوهرت چیست وکجا شهیدشده؟اگر از نیروهای نام نویسی شده عراق قبل ازورود داعش به موصل باشد شاید بشناسمش امااگر ازنیروهای مردمی که باورود ما به موصل,به داعش پیوسته اند,چون سازمان دهی نشدند,احتمالا ناشناس است...
ناریه دید جوابی ندادم دوباره نگاهی به من کرد وگفت:نام شوهرت چیست؟
#ادامه دارد....
💦⛈💦⛈💦⛈
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۴ 🎬
ناخوداگاه از زبانم پرید,ابوعماد,نامش عمرازقبیله بنی شباب بود از نیروهای مردمی که به داعش پیوستند ودرحمله به یکی از روستاهای ایزدی اطراف موصل کشته شد.
خودم هم خنده ام گرفته بود...کی فکرش رامیکردم روزی به عمر ناکام افتخاررر کنم انهم همچین افتخاری....
ناریه که انگار خیالش راحت شده بود که اشتباه نکرده,سری تکان دادوگفت:خدارحمتش کند,دوست داری خودت به داعش بپیوندی؟؟
از پیشنهادش جا خوردم وبالکنت گفتم؟م م من؟!!راستش اگر عمادرا پیدا کنم ,شایدبتوانم خدمتی کنم.
ناریه:ببین کارسختی نیست,خیلی از زنها ازکشورهای مختلف,حتی کشورهای اروپایی برای جهاد نکاح به داعش پیوستند ,اما من از این خدمتها خوشم نمیاید,اگر بخواهی میتوانم کاری کنم که کنارخودم درگروه آمران به معروف باشی,دوهفته اموزشت میدهند,یکهفته اموزش نظامی ویکهفته هم اموزش عقیدتی_دینی,بعدش هم باحقوق خوب مشغول کار میشوی.
باخودم فکر کردم اگر بخواهم به هدفم برسم,بهترین راه همین پیوستن به داعش است ,شاید اینجوری بتوانم خدمتی علیه داعش وبه شیعیان مظلومی که درچنگال این دیوسیرتان میافتند بکنم,بعدش اگر عماد راهم پیداکنم,الان امکان فرار ندارم,پس بهترین راه همان کلام خداست(ومکرو....)
سرم راتکان دادم وگفتم:اگر شما میگویی اینجوری خوب است پس خوب است دیگه😊
ناریه:فقط باید با مردان داعشی باتحکم برخوردکنی که خیال بدبه مخیله شان نرسد,چون شوهرت شهید شده ,اگر ملایم با انها برخورد کنی ,فکرمیکنند از زنانی هستی که مشتاق جهادنکاح هستی واینجور هرروز اشخاص مختلف بایک الله اکبر صاحبت میشوند وخودرامحرمت میخوانند.
از شنیدن این حرف تمام تنم لرزید ....
از شهرخارج شدیم و سیاهی اردوگاه تموز درپیش چشمم بود.
ایا عماداینجاست؟؟
#ادامه دارد...
💦⛈💦⛈💦⛈
#پروانه ای دردام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۵ 🌩
مشخص بود ناریه اردوگاه راکامل میشناسد ,محلی رانشان داد که تعداد زیادی کانکس بود وگفت :اینها سویتهای قابل حمل هستند که توسط دولتهای حامی داعش,برایشان فراهم شده وهرکدام ازاین واحدها به مسولین داعش که باخانواده هستندیازن جهادی دارند, تعلق دارد ویک طرف هم سوله های بزرگی شبیهه سوله هایی که ما درانجا اسیربودیم ,وجودداشت که ناریه انها رانشان داد وگفت ,اینها هم محل استراحت سربازان داعشی است,ازبیرون مثل سوله است اما داخلش زیادی لوکس است ودراخر چادرهایی رانشان دادوگفت ,معمولا برای اموزش دادن بچه ها چادرهای کوچک تر وبرای اموزش بزرگترها,چادرهای بزرگتر رااستفاده میکنند یعنی اینها یه جورمدرسه هستند .
ماشین را نزدیک کانکسها پارک کرد وگفت:من فیصل را به سوییت خودم میبرم ویک چادر رانشان داد وگفت:ان چادر رامیبینی,محل اموزش کودکان چهار تا ده ساله است,اگر پسرت زنده گیرمامورین افتاده باشد,احتمال زیاد باید درانجا باشد...
ناریه به سمت کانکس رفت,اما من دیگر طاقت نداشتم به سمت چادری که اشاره کرده بود رفتم,تقریبا
دویست ,سیصدمتری با کانکسها فاصله داشت.
چندتا پسربچه اطراف چادربودند...حرکاتم قابل کنترل نبود,نزدیک چادر شدم دوپسربچه ایستاده بودند ویک پسربچه هم پشت سرشان نشسته بود وسرش روی زانوهایش درحال گریه بود.
رفتم جلو... روبنده ام رابالازدم ونشستم تا قدم هم قد پسربزرگتر,شود,دستش را دردستم گرفتم وگفتم:بزرگتر اینجا کیست؟یعنی معلمتان کیست عزیزم؟تا این حرف از دهانم خارج شد,ناگهان....
#ادامه دارد...
💦⛈💦⛈💦⛈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر فردای قیامت میتوانید جواب همین یک شهید را بدهید در انتخابات امسال شرکت نکنید....
ببینید داعشی ها قبل از شهادتش، به لوله تیربار آویزونش کردن و چه جوری میزننش با شیلنگ😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امیرالمومنین علیهالسلام:
أحَقُّالنّاسِ بالإحْسانِ،مَن أحْسَنَ اللّه ُ إلَيهِ
👌سزاوارترين مردم به نيكیكردن، كسى است كه خداوند به او لطف فرموده و قدرت نیکیکردن را به او داده است.
📚غررالحکم ۷۶۰۱
👌تا میتوانی به همگان و اطرافیانت خیر برسان....
🌹تشکر از همه عزیزانی که از همین الان دارن برای تهیه مواد غذایی ماه رمضان ، برای خانواده های نیازمند به خیریه مجمع کمک میکنند.
امسال هم انشاالله همه هستیم در کنار خیریه مجمع🌹
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه اصابت تیر بر پیشانی راننده لودر و همچنین بر قلب جوانی که جای راننده اول را می گیرد را در فیلم بالا میبینید!😔😭😔😭
نمایندگان بیشتر ببینند و متوجه صندلی هایی که بر روی آن نشسته اند باشند.
برای هر پست حساس در این نظام، ۷۳ نفر از جوانان این مملکت شهید شدند.
آن روزها سر صندلی های لودر برای شهادت دعوا بود!!
به خاطر هیچکی نه ، به خاطر این بچه ها هم که شده در انتخابات شرکت میکنیم.
https://eitaa.com/yasegharibardakan
جمعه شب های پاک....
سلسله جلسات هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان
جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۱۱ از اذان مغرب همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء
امام جماعت : حجه الاسلام قانعی
سخنران : حجه الاسلام خردمند( از ساعت ۱۹:۱۵)
قرائت مناجات شعبانیه و ذکر روضه توسل
مکان : خیابان شهید مطهری جنوبی ، مجتمع بیت الزهرا ء س ، مجمع عاشقان بقیع اردکان
روابط عمومی مجمع عاشقان بقیع اردکان
https://eitaa.com/yasegharibardakan