|⇦•این موی سفیدِ من...
#مناجات وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیه ویژۀ ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج محمود کریمی
این مویِ سفید من این روی سیاه من
این ناله ی العفو و این کوهِ گناه من
با آنکه همه عُمرم هرلحظه گُنه کردم
بر عفوِ تو میباشد هر لحظه نگاه من
عُمریست که میبینم دارند به هم اُلفت
لطفِ تو و عفوِ تو اشکِ من و آهِ من
«العَفو! اِله من!...»
هم تیره شده روزم، هم بسته شده چَشمم
هم خم شده پشتِ من، هم گم شده راهِ من
سرتابهقدم تشویش، مرگ از پی و گور از پیش
ای خالقِ من رحمی، بر حالِ تباه من
باشد که تو بگشایی راهی به سویم یارب
فریاد که از هرسو، بسته شده راهِ من
من عبدِ گنه کارم من مستحقِ نارم
من سخت گرفتارم العفو! اله من!
«العفو! اِله من !....»
از آتشِ خشم تو باکم نبود هرگز
وقتی که بُود یارب! عفوِ تو پناهِ من
«میثم»! چه از این بهتر با دوستی حیدر
بُگذشت شب و روز و سالِ من و ماه من
* آدم با مادرش یه جا میره حرمت مادرش رونگه میدارن، روشو زمین نمیگذارن. اونایی که امشب بامادرشون اومدن، با مادرت اومدی احترام مادر واجبه... اما فقط یه جا بچه با مادرش داشت میومد نه حرمتی، نه احترامی گذاشتن، دستی بالا رفت، مادر.. مادر.. مادر ..*
دیگه داریم میرسیم اینقده رو خاکا نشین
بزا تا گوشوارتو جمع کنم از روی زمین
خونمون اینطرفه کجا میری؟ بیا بیا!
چیزی تا خونه نمونده جونِ بابا راه بیا
*قدم قدم که میومد گفت: حسن جان! به بابات نگی، حسن جان! به حسین نگی، حسن جان! به خواهرت نگی ، تا من زنده ام نگو، قول بده به مادر، قول داد، مادر از دنیا که رفت...
یه روز تو حجره نشسته بود داداشش آمد بیا سرِ سفره داداش، همینطوری گریه میکرد خواهر آمد، داداش جان بیا، امیرالمؤمنین آمد، حسن جان! تو باید اینا رو آروم کنی، من دلمِ به تو قرصه، گفت: میام، ولی نیامد هی گریه امانش نمیداد، فضّه آمد، آقازاده! تو داغ دیدی، اینا هم داغ دیدن، خون به دلِ بابات نکن پاشو بریم سرِ سفره، فرمود: آخه اینا که تو کوچه نبودن...*
سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
کربلایی رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
14010122eheyat-karimi-monajat2.mp3
2.23M
سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
کربلایی رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
345.3K
زمینه یا شور
حضرت_خدیجه امالمومنین سلام الله علیها
آه و واویلتا
واویلتا واویلتا
کجایی دخترم رسیده شام آخرم
چشام به راهته تا که بیای بالا سرم
غمت برای من خونجگری برای تو
میمونه بعد من بی مادری برای تو
ببین که چاره ای دیگه ندارم و میرم
تو سینه کوهی از غم تو دارم و میرم
ببخش اگه تورا تنها میزارم و میرم
دوم:
باید که سینه امو من پر درد و آه کنم
نمیتونم دیگه اشک تورو نگاه کنم
الهی من بشم فدای دیده ترت
با گریه هات نزن آتیش به قلب مادرت
شب عزای توشده شب عزای من
به من یه قول بده ای نور دیده های من
که بعد رفتنم گریه نکن برای من
سوم :
دیگه باید با تو وداع آخری کنم
نشد که دخترم برا تو مادری کنم
با اینکه این دلم دلواپس تو بود میرم
منو ببخش اگه /که دارم خیلی زود میرم
دارم میرم می خوام که خونجگر نبینمت
ز ضربه غلاف شکسته پر نبینمت
به زیر دست و پا به پشت در نبینمت
چهارم:
مادر فدات بشه گمون کنم که زار بشی
یه روزی تو اسیر بین در و دیوار بشی
بهار زندگیت تو یه شبه خزون میشه
دم جوونی تو قامتت کمون میشه
فدات بشم یه روز به زیر پا میره پرت
تو میخوری کتک داره میبینه دخترت
پهلوتو میشکنن به پیش چم شوهرت
پنجم:
من از غمت آقا میدونی که لبالبم
حرم حرم حرم این شده خواب هرشبم
با عکس کربلات ببین بارونیه چشام
آقا بزار منم یه شب جمعه ای بیام
من آرزومه که نوکر نوکرات بشم
دعای من شده الهی که فدات بشم
الهی که منم زائر کربلات بشم
آقام آقام حسین
آقام آقام آقام حسین
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
210.8K
نوحه واحد
وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
چشم اهل سما گردیده گریان
ام المؤمنین شد فدای قرآن
غمخوار احمد
یار محمد
ذکر ما در غمش
با سوز و آوا
واویلا واویلا آه و واویلا
کم کم ماه خدا رسد به نیمه
زهرای مرضیه شود یتیمه
آجرک الله
بقیة الله
ذکر مادر تو
شده وا اُمّا
واویلا واویلا آه و واویلا
مادر اینجا شده دلخون و مضطر
دختر آنجا شده کشته پشت در
عالم غوغا شد
زهرا فدا شد
مهمان مادر شد
امّ ابیها
واویلا واویلا آه و واویلا
https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
_
#رضاابوالحسنی
202.7K
نوحه تک_ضرب
وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت خدیجه تا ز جهان دیده بست
قلب پیغمبر از ماتم همسر شکست
ای حبیب خدا،خاتم الانبیا
زین غم عظمی،آجرک الله۲
شد ز داغ مادر فاطمه اش خونجگر
با دلی پر ز خون ز ماتمش نوحه گر
ای حبیب خدا،خاتم الانبیا
زین غم عظمی،آجرک الله۲
از نبی طلب کرد ردا برای کفن
کفنی فرستاد برای او ذوالمنن
ای حبیب خدا،خاتم الانبیا
زین غم عظمی،آجرک الله۲
هدیه ی خدا شد بر بدن خدیجه
با ردای نبی شد کفن خدیجه
ای حبیب خدا،خاتم الانبیا
زین غم عظمی،آجرک الله۲
حسین مقدم
https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
#رضاابوالحسنی
223.5K
❃﷽❃
#زمزمه
#رحلت_حضرت_خدیجه_علیها_سلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خدا مادرم را کجا می برند.....
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
بمون یاور و یار و همسنگرم
کنارم بمون بهترین همســرم
تو دار و ندارم ، امید و قرارم ، خدیجه مرو
پریشان و زارم ، توانی ندارم ، خدیجه مرو
تو بــانــوی اولْ مسلـــمان من
تو ای محرم وحی و قرآن من
چه زیبا ز جانت ، ز مال کلانت ، گذشتی چنین
تمام توانت ، نمودی ضــمانت ، برا حفـــظ دین
تو ای دلخوشی های طاها مرو
پنـــاه دل پـــاک زهــــرا مرو
ببین آه سردم ، تو رخسار زردم ، خدیجه مرو
بدونِ تو هـر دم ، گــرفتار دردم ، خدیجه مرو
بدون تو زهرا چه تنها میشه
اسیر غریبـی و غمهــا میشه
تو آتیش کینه ، از آن زخم سینه، می سوزه دلش
از اهل مدینه ، جفاها می بینه ، می سوزه دلش
در اوج مصــیبــت برای پـــدر
می سوزه گلم بین دیوار و در
به جای تسلا ، به زخم زبونها ، دلش خون میشه
تویِ کوچه تنها، به سیلی اعدا ، دلش خون میشه
امان از غریبی امان از غریبی ، خدیجه مرو
تو رو جان زهرا ، امید دل ما ، خدیجه مرو
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
#رضاابوالحسنی
524.6K
🏷 #شور | حرمت نوکریمو به زیر پا گذاشتم
🎙 #رضاابوالحسنی
•نجوایعاشقانه
پنجشنبه ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۲
#ترکی #فارسی
_
حرمت نوکریمو به زیر پا گذاشتم
انگار نه انگار با تو قول و قراری داشتم
محاسنم سفید شد دورم ازت هنوزم
چطور میگی نبارم چطور میخواهی نسوزم
عمر نوکریمو پاک و بی غرض کن
خسته ام از این وضع حالمو عوض کن
(آه از فاصله حسین حسین حسین
دوری مشکله حسین حسین حسین)
_
کاشکی توی گناها عمرم حروم نمیشد
تو خواستی که اومدم اگرنه روم نمیشد
گدای تو نباشم اسیر این و اونم
بذار تا آخر عمر کنار تو بمونم
برگردون به چشمام اون حال قدیمو
رنگ کربلا کن کل زندگیمو
(دستامو بگیر حسین حسین حسین
ای نعم الامیر حسین حسین حسین)
_
بو قاپیا کیم گله آیری یره گدمّز
کیم سنه نوکر اولسا روضَنی ترک ادمّز
قویما منی آپارسین گناه دالیجا دونیا
بو گجد قوتاردی آغلامادیم دویونجا
گل یاپوش الیمنن قوماسن قاپونان
لطفو و تیکیپ گوز بو نوکر حسین جان
(سایَن مستدام حسین حسین حسین
ای منیم آقام حسین حسین حسین حسین)
#امام_حسین
https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
#رضاابوالحسنی
.
#امام_زمان
با موضوع شهادت #حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#مناجات_انتظار
آقای ما که غرق عزای خدیجه ای
لبریز اشک و ناله برای خدیجه ای
یک گوشه بین هیئت مادر نشسته ای
از قامت خمیده ی او دلشکسته ای
داده تمام هستی خود را برای دین
بوده همیشه حامی پیغمبر امین
بوده همیشه مونس و سنگ صبور او
با رنج ها و درد نبی بوده رو به رو
هنگامه ی حمایت از او سنگ خورده است
با خون،سرش شبیه نبی رنگ خورده است
او داغ روی داغ ِ نبی را چشیده است
خیلی جسارت از لب اعداء شنیده است
حالا میان بستر خود دل شکسته است
زهرای پنج ساله کنارش نشسته است
قلبش برای فاطمه اش آتشین شده
خیلی برای غربت زهرا حزین شده
کرده سفارشش به نبی با نگاه تر
بعد از من است فاطمه غمگین وخون جگر
بعد از من است فاطمه ام بی کس و غریب
هرگز به روی او نخورد دست نانجیب
شکر خدا که رفت و ندیده که پشت در
زهرا شود ز کینه ی یک قوم، محتضر
سیلی خورد به جرم حمایت ز مرتضی'
در بین کوچه او برود زیر دست و پا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#وفات_حضرت_خدیجه
#رضاابوالحسنی
.https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
566.8K
زمینه ی وفاتِ حضرت خدیجه
سلام الله علیها
روحِ تنِ علی
پیراهنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
آسیــه و مریــم کنیــزِ بارگــاهِ تو
جبریل و میکائیل سربازِ سپــاهِ تو
خورشید تنها ذرّه ای از رویِ ماهِ تو
دیــن خــدا از تــو گرفته شأن و اعتبار
در خانه ی وحیِ خدایی صاحب اختیار
تنها تو امّ المومنینی ، نه جَــمل ســوار
روحِ تنِ علی
پیراهــنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
چادرنمازت آسمان سجّاده ات زمین
بودی برایِ خاتــمِ پیغمبران ، نگیــن
تنها تو امّ المومنینی پیشِ مومنین
ثروت نداره پیشِ تو هیچ اجر و قُربتی
از مــادرِ زهرا شدن بهتر چه ثروتی ؟
وقتی تو تنها مــادرِ اســلام و امّتی
روحِ تنِ علی
پیراهــنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
بعد از تو پیغمبر شکسته می شه قامتش
وقتی نداره هیــچ زنــی جُــز تـو لیاقتش
میری و برهم میخوره اون خوابِ راحتش
می باره اشکِ غربت از لبخندِ آخرت
دلواپســی مــادر بــرایِ یــاسِ پرپرت
میری و سیلی میزنن مَردم به دخترت
روحِ تنِ علی
پیراهــنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
بعد از تو رو لب هایِ زهرا شور و زمزمه است
پشتِ در خونه اش پُر از آتیش و همهمه است
سیلی جــوابِ شــهرِ پیغمبــر به فاطمه است
می ری و بسته میشه درها رویِ فاطمه
می شه سِپر تو کوچه ها بازویِ فاطمه
ای وای از میــخِ در و پهلــویِ فاطمه
روحِ تنِ علی
پیراهنِ علی
مادرزنِ علی خدیجه مادرزنِ علی
ابراهیم زمانی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135/1050
|⇦•از درد غربت داشت كوثر...
#روضهوتوسل به حضرت خدیجه سلام الله علیه اجراشده#شب_دهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی
*بدون مقدمه روضه بخونم، دلاتون رو از همین جا ببرید شِعبِ ابی طالب، خیلی سوت و کورِ مثل قبرستانِ بقیع، قبر خانوم حضرت خدیجه سلام الله علیها تو همون شعب ابی طالب زیرِ آفتابه، تصور کن شعب ابی طالب پیغمبر در محاصره است، اینقدر سخت شده بود بر پیغمبر که از گرسنگی بعضی وقت ها یه هسته ی خرما رو چند نفر توی دهان میگذاشتن، حضرت خدیجه هر چه داشت رو فدای پیغمبر کرد، روزای آخر زیر یه چادر مریض احوال افتاده توی بستر، پیغمبر باید بره بیرون مراقبت از مسلمان ها بکنه، بار و فشارِ همه ی ماجرا رویِ دوشِ پیغمبرِ، اینقدر پیغمبر رو اذیت می کردن، هر وقت می اومد خانه خدیجه ی کبری یه جوری ازش استقبال می کرد پیغمبر همه ی غصه هاش از دلش می رفت، هر روز راه طولانی غارِ حرا رو برای بردن غذا برا پیغمبر طی می کرد، حالا این خانوم توی بستر بیماری افتاده، توی همون حال هر وقت پیغمبر رو میبینه خنده روی لبش میاد، پیغمبر شرمنده میشه، سرش پایین میاد...
این روزای آخر دیگه حال خانوم خراب شد، خانومی که همه ی ثروتش رو داده، حالا میخواد جون بده یه کفن نداره با خودش ببره...*
از دردِ غربت داشت كوثر گريه ميكرد
زهرا به روي قبر مادر گريه ميكرد
خاك مزار مادرش را ميگرفت و
با دست خود ميريخت بر سر گريه ميكرد
ياد گذشته ياد آينده برايِ
اين مادر و دختر، پيمبر گريه ميكرد
گرم تماشاي عزاداري آنها
يك گوشه اي آرام حيدر گريه ميكرد
تكرار شد اين قِصه اما در دلِ شب
اين بار زينب زار و مضطر گريه ميكرد
بر روي قبر مخفي مادر به يادِ
آن شعله ها و ياس پرپر گريه ميكرد
* چقدر این شبِ آخر هی صدا میزنه: اُمِّ سلمه! بعد از من برا دخترم مادری کن، اُمِّ سلمه! دختر شبِ عروسی نیاز به مادر داره، اُمِّ سلمه! یادت نره زهرایِ منو...
اون شبِ عروسی پیغمبر فرمود: همه برن فقط علی و فاطمه بمونن، وارد حجره شد، دستِ علی رو گذاشت تو دستِ زهرا، یهو دید اُمِّ سلمه داره نگاه میکنه، صدا زد: اُمِّ سلمه! نشنیدی گفتم همه برن؟ صدا زد: آخه من به خدیجه قول دادم، میگن تا اسم خدیجه اومد پیغمبر گریه کرد، فرمود: خدا رحمت کنه خدیجه رو...
دختر اون موقعی که میخواد مادر بشه خیلی به مادرش احتیاج داره، خانوم خدیجه! کجا بودی اون موقعی که...*
وقتي كه خون تازه از مسمار ميريخت
انگار بر حالِ علي در گريه ميكرد
صيادها با تازيانه حمله كردند
كوچه قفس بود و كبوتر گريه ميكرد
#شاعر علی صالحی
*این هایی که اومدن دَرِ خون رو شکستن خیلی هاشون سر سفره ی خدیجه نشسته بودن، ای کاش اگه به خاطر علی نرفتید برا خاطر خدیجه در رو نمی شکستید...
وقتی خدیجه فاطمه رو میخواد به دنیا بیاره، همه ی زن های قریش خدیجه رو تنها گذاشتن...*
وقتی که زنهای قریشی تنها گذاشتن تو رو مادر
مونسِ تنهاییت شدم من تا خاطرت نشه مُکَّدر
*زهرا از توی بطنِ مادر با مادرش خدیجه صحبت می کرد، میگفت: مادر غصه نخور خودم کنارت هستم... اما حالا زهرا داره میگه: مادر! بیا ببین حالِ من چطوره...*
مسافر من ولی حرفاش از دوری و هجرونه
مسافر من ولی حرفاش دلم رو میلرزونه
مسافر من ولی برام روضه میخونه
*مادر! من آرومت میکردم، اما این بچه ببین چه جوری من رو میریزه بهم، چی میگه مگه؟ روضه میخونه: "یُومّاه! اَنَا المَظلوم ، یُومّاه! اَنَا العُریان، یُومّاه! اَنَا الغَریب، یُومّاه! اَنَا العَطشان" مادر! من تشنه هستم...
یه جای دیگه هم فاطمه داره با مادرش خدیجه حرف میزنه، میگه مادر یادت میاد:..*
وقت ولادتِ من اومد، هودجی روی فرش
چهار تا بانو که رسیدن، برای یاریِ تو از عرش
*وقتی زنها قریش نیومدن برای زایمان خدیجه، خدا به پیغمبرش فرمود: نگران خدیجه نباشی، موقع زایمان چهار تا بانوی بزرگ از بهشت اومدن کمک حالِ خدیجه...
فاطمه میگه: مادر یادت میاد؟ حالا بیا ببین همون بانوها دوباره اومدن، اما کجا؟ کی؟...*
باز هم اومدن ولی اینبار کنار رأسِ بی سرن با من
باز هم اومدن ولی اینبار دورِ تنورن با من
باز هم اومدن ولی اینبار سینه میزنن با من
سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
کربلایی رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
rasouli-roze_10.mp3
4.76M
سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
کربلایی رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
12-Mansouri-GolchinRamazan1394[08](rasekhoon.net).mp3
9.51M
مداحی روضه حضرت خدیجه (س) - لحظاتی که نشستی بغل بستر من
لحظاتی که نشستی بغل بستر من
این قَدَر گریه نکن فاطمه جان در بر من
دیدن اشک تو والله برایم سخت است
پس عذابم نده در این نفس آخر من
تو اجازه نده تنها بشود پیغمبر
بعد من باش کنار پدرت دختر من
صَرف دین پدرت شد لحظات عمرم
وقف شد دار و ندارم به ره همسر من
همهی زندگیام خرجیِ اسلام شده
جان من نیز فدای سر پیغمبر من
از همه ثروت من که به هوای دین رفت
یک کفن نیست بپیچند بر این پیکر من
این همه سال غمی در دل من راه نیافت
ولی امشب غم فردای تو آمد سر من
میروم زود ز پیش تو دلیلش این است
که نبینم چه میآید به سر کوثر من
میروم تا که نبینم که به ضرب سیلی
چه میآرند به روز گل نیلوفر من
پدرت گفته که پهلوی تو را میشکنند
وای از صدمهی مسمار و گل پرپر من
وسط هجمهی مردم تو صدا خواهی زد:
محسنم کشته شد ای وای بیا مادر من
با نوای گرم و دلنشین مرحوم محمد باقر منصوری انشالله بر سر سفره احسان ابا عبدالله الحسین ع متنعم بشن🖤سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
کربلایی رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135