eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
209 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5908783072580472132.mp3
14.4M
. |⇦•ای ز حُسنت عیان... و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── ای ز حُسنت عیان،جلوه ی داوری طلعت احمدی، صولت حیدری دیو و حور و مَلَک،جن و انس و پری جمله در محضرت گرم فرمانبری «سیّدی یا حسن، ایهاالعسکری» ای ز رخ داده نور، بر مه و آفتاب نجل ختم رسل، زاده ی بوتراب بیشتر از سوال داده ما را جواب دُرِّ دَه بحری و بحر یک دُرِّ ناب که در آن ده کند،دُرِّ تو گوهری «سیدی یا حسن،ایهاالعسکری» سینه ات مخزن، سرِّ سرو عَلن والد حضرت حجت ابن الحسن من کجا مدح تو،تو کجا مدح من مهر هر عاشقان، ماه هر انجمن والد حضرت حجت ابن الحسن در تمام وجود کرده روشنگری «سیّدی یا حسن،ایهاالعسکری» خال و خطّت حسن، خلق و خویت حسن خلق و خویت حسن، ماه رویت حسن ماه رویت حسن،عطر و بویت حسن عطر و بویت حسن، گفتگویت حسن داده از هر حسن، خالقت برتری «سیدی یا حسن، ایهاالعسکری» خلق در سایه و حق ثناگسترت هم مَلک عسکرت،هم بشر لشکرت برگرفته چو جان سامره در برت صورت و سیرت احمد و حیدرت ای دُرِ احمدی، ای گل حیدری سیدی یا حسن، ایهاالعسکری کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *میگه: آقا امام حسن عسکری غلامش رو صدا زد: یه کم آب برام بیار، آقا! چشم، جوشانده ای رو آماده کرد، گذاشت خُنَک شد، درظرف آبی ریخت، داد دست امام حسن عسکری، آقا ظرف رو گرفت، روایت میگه: اینقدر رعشه بر بدنِ امام عسکری بود، از شدتِ لرزش و رعشه این ظرف توی دستِ آقا تکون میخورد، آقا ظرف رو آوُرد جلو لب و دندانش، میگه: اینقدر این ظرف به لب و دندان خورد، نتونست آب رو بخوره... غصه نخورید آی نوکرا! پسرش مهدی اومد ظرفِ آب رو برداشت، لحظه های آخر به آقا آب داد، امام زمان شاید چهار یا پنج ساله بوده ولی ظرفِ آب رو برداشت به لب های باباش امام حسن رسوند... یه دختر سه ساله ای رو هم من سراغ دارم، همچین که آب آزاد شد، دیدن دارن میدوه، یه نفر گرفتش، چی میخوای اینقدر میدوی؟ گفت: شنیدم آب آزاد شده، میشه یه ظرف آب به من بدید؟ ظرف آبی دادم دستِ این دختر، تشنه است، میخواد آب بخوره حتماً؟ ظرف آب رو که دستش دادم، گفت: آقا! یه سئوال دارم، چیه؟ میشه به من بگی راه گودال از کدوم طرفِ؟ این تا خرابه تو ذهنِ رقیه موند، که نتونست به باباش آب بده...* با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو تا حسن هستیم نام ما را که از قدیم نوشت از گدایانِ این حریم نوشت تا خدا حال و روز ما را دید بعدِ نام حسن، کریم نوشت تا که پیشِ تو درد دل کردیم نام ما را خدا کلیم نوشت دلِ ما را اسیر کرد آنکه بال جبریل را گلیم نوشت رفته بودیم مشهد و آقا باز هم روزیِ عظیم نوشت سامرا واجبیم، امام رضا! نه کبوتر که یا کریم نوشت با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو تا حسن هستیم این طرف صحن صاحبِ کَرَم است آن طرف یک غریب بی حرم است این طرف هرچه هست زائر هست آن طرف بی چراغ بی عَلَم است این طرف احترام می‌بینی آن طرف ناسزا که دَم‌به‌َدم است سامرا شد خراب فهمیدم چقدر روضه‌ها شبیه هم است مادری اند هر دوتا آقا مو سپید است هرکه غرقِ غم است پیش هر دو به گریه می‌شنوی روضه‌ی پهلویی که محترم است کاش پلکت کمی تکان بخورد به زمین وَرنه آسمان بخورد پسرت آمده است تا جگرت زخم کمتر از این و آن بخورد ظرفِ آبی به دستهایش تا پدر آبی نفس زنان بخورد می‌خورد ظرف هِی به دندانت چه کند آب نیمه جان بخورد خوب شد کودکت ندیده لبت ضربه از چوبِ خیزران بخورد روی پیشانی‌ات فقط چین است آه اگر سنگِ بی امان بخورد عمه مانده است زیر هر ضربه که مبادا به دختران بخورد دختران تشنه‌اند و با خنده لقمه‌ی خویش را سنان بخورد حسن لطفی پاشو حال و روزِ ما رو ببین ببین بازم مادر خورده زمین برا خیمه ات یه عده درکمین ای لب تشنه توی گودال شمر وخولی به رقابت افتادن توی گودال سر فرصت به جسارت افتادن توی گودال رو تنِ تو برا غارت افتادن انگار اومد بر قلبِ من فرود خنجری که سر تو رو از پیکرت ربود اونی که سر از تنت برید فکری به حالِ دلِ زینبت نکرده بود رگاتو می بوسم تو رو خدا دست و پا نزن نذار که ببینه اینقده مادر و صدا نزن *ای حسین!...* کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
14000722-narimani-roze.mp3
3.32M
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در گرفت جان تو را ضربه‌های مُحکمِ در کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غمِ در؟ عجب حکایت تلخی شد این که با شدت به جانِ جسم تو افتاد بی‌مقدمه، در سیاه شد همه‌ی چوب‌ها به این علت که در عزای تو باشد لباس ماتمِ در به شکلِ خون‌شده و قطره‌قطره از آن میخ به احترام تو می‌ریخت اشک نم‌نمِ در هزارسال گذشته‌ست و ماجرایی تلخ هنوز هم که هنوزست مانده در خَمِ در به ذبحِ اعظمِ گودالِ سُرخِ عشق قسم که تا ابد لقب توست: ذبحِ اعظمِ در * * به انتقام تو یک‌روز می‌رسد از راه کسی که مانده چنان راز، بین عالَمِ در... ✍ کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
تو هم تا نفس داشتی سوختی تو هم پشت در پابه‌پام اومدی ولی آرزو داشتم لااقل میموندی و مادر صدام می‌زدی نذاشتن که حتی به دنیا بیای نذاشتن ولی تو مسیح منی نشد آخرش هم ببینیم که شبیه علی یا شبیه منی چقد زینبم آرزو داشت که داداش محسنش رو ببینه... نشد می‌دونی حسینم چقد دوس داشت پا گهواره‌ی  تو بشینه... نشد؟! تو هم بی نشونی مث مادرت نه... قَدرت واسه هیشکی معلوم نیست اینم حکمت با علی بودنه کی عشقش علی هست و مظلوم نیست تا دیدی درو با لگد می‌زنن تا دیدی غریبم، شدی غیرتی تو هم، سنگ عشقو به سینه‌ات زدی ولی آه... میخِ درِ لعنتی بمونه واسه بعد، حرفای سخت بمونه واسه چند سال دیگه واسه روزی که صحبت کربلاس تو خیمه یه مادر به بچه‌ش میگه: عزیزم می‌خوام روسفیدم کنی برو هرچی دارم فدای حسین نذاری بگن که بابات بی کسه گلوتو سپر کن برای حسین سه تا میخ در یا سه شعبه... چی بود یکی گفت پسر رو نشونه بگیر علی اصغر اون‌روز محسن شدو رباب پیش زهرا نشد سر به زیر ✍ کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تسليت اي حجت ثاني عشر يابن الحسن ( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا ) تسليت اي حجت ثاني عشر يابن الحسن ( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... ) زود بود از بهر تو داغ پدر يابن الحسن معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ... قلب بابَ ت از شرار زهرِ دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پاتا به سر ، يابن الحسن طفل بودي ، پيش چشمت چشم بابا بسته شد 2 تو نگه كردي و او زد بال و پر ، يابن الحسن آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم طفل بودي ، پيش چشمت دست بابا بسته شد تو نگه كردي و قنفذ ... كودك 6 ساله بودي بر پدر خواندي نماز ريختي از چشمِ خود خونِ جگر ، يابن الحسن قرن ها ، فرياد زهرا مادرت آيد به گوش از مدينه بينِ آن ديوار و در « يابن الحسن ... » 3 مادر؛ كاش بودم تا علي را يار بودم من جاي تو بينِ در و ديوار بودم مادر شنيدم بارها از پا فتادي ديدي علي تنها بوَد باز ايستادي ... يوسف زهرا بيا با ما بگو آخر چرا تُربت زهراست مخفي از نظر « يابن الحسن ... » فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ... کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
2. حجت ثانی عشر.mp3
9.75M
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام میرزا محمدی کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
ايـن روزا، بــارونم غمگينو، دل خونم از چشمات حرفاتُ خانومم، ميخــونم آه بغض گلوتو وا كن ، به حيدرت نگا كن ببين براتو اشك ميريزم آه غرورمو شكســتن ، دستاي من رو بسـتن شرمندتم خيلــي عـزيــزم توي كوچه ها قنفذ شوهرتو تنها ديد خيلي سخته خانومم زير لب به من خنديد آه و واویلا زهرا _____________________ حق ما، نيست زهرا تنهامون، ميذاري حقت نيست، انقدتو خانومم، غم داري آه آتيش زدي به جونم، همسفره جوونم تو پشت حيدر و شكستي آه نرو چراغ خونم ، خانومه مهربونم گلم چرا چشماتو بستي پاي تابوت و زهرا توي خونه وا كردي گفتم كه نــرو امــا تو فقط نگا كـردي __________________ ميبيني، آشوبم مثل ابر، مي بارم وقتي تو، ميخوابي زخماتو، ميشمارم واي از زندگي بريدي ، نديده هارو ديدي ولي يه رحمي ام به من كن واي ميشنوي هق هقاشو، بغض توي صداشو يه فكري ام برا حسن كن حال و روز تو خانوم خاطرش رو آزرده چي ديده توي كوچه خواب و از چِشاش برده ❣:❣: سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
309.1K
خونه ی  حیدره عزا خونه آتیش   داره در و میسوزونه اون ور در تلاطمه جماعتی از قوم کفار میزنه با لگد به در حرومی پست جفاکار مادر ما خورده زمین افتاده بین در و دیوار وای مادرم (۳)وای مادر من ☑️بند دوم وقتی که افتاد روو زمین مادر فدایی شد محسن به پشت در بی حرمتا با ازدحام   تا در خونه رو سوزوندن رد شدن و به پشت در پهلوی مادر و شیکوندن جلو چشای خیسمون بابامو توو کوچه کشوندن وای مادرم (۳)وای مادر من ☑️بند سوم با بدن غرق  به خون مادر توو کوچه ی میدوید پی حیدر یه حرومی توو کوچه  ها به مادرم خیلی لگد زد به جرم عشق به علی به مادرم حرفهای بد زد یکی با مشت یکی با چوب وحشیونه و بی عدد زد وای مادرم (۳)وای مادر من 💠💠💠1⃣0⃣2⃣5⃣💠💠💠 سبک وشعر مداحی کربلایی رضاابوالحسنی @Reza_abolhasani_1368 https://eitaa.com/yazahramadadi135
214.6K
❣: وقت نفس کشیدنم ندادن یکی دو تا نیستن که زیادن به جون خونه ی علی افتادن . مقتل می نویسه دور و بر مادرم شلوغه ایشالا که دروغه . محسنو که کشتن خیلی سخت می بینه دیگه چشماش بی فروغه ایشالا که دروغه . کار زنونه شد ؛ فضه رو صدا کرد به علی نگفت مادرم حیا کرد میخ در چیکار با یه پا به ماه کرد . وای از دل علی . با دست پر به خونه تا رسیدن خونه رو با اهلش آتیش کشیدن فاطمه می سوخت ؛ اونا می خندیدن . مقتل می نویسه ساقه های یاسو بد شکستن ایشالا که دروغه . با این که می دیدن زهرا پشت در بود درو با لگد شکستن ایشالا که دروغه . آه کشیدنی ، روز من سیاه شد دست رو دست می زد محسنم فدا شد . وای از دل علی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ Admin.: سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
1. عبدالله باقری.mp3
1.88M
( علیه السلام ) هیچی توو حجره ، نیست به جز غربت وغربت ... داره یه بابا ، توو دلش فقط یه حاجت رو سر مهدی بکشه لحظه ی آخر، دست محبت خوبه که آرزو نموند توو دل زارش خوبه پسر ، با ظرف آب اومد کنارش چش بابا ، به آب که خورد بارونی شد حجره یه وقت مجلس روضه خونی شد « اگر کُشتند چرا آبت ندادند تو را زان دُرِ نایابت ندادند » خوبه توو حجره خواهرو دختر نداره خوبه دمِ رفتن غم ، معجر نداره خوبه نه حرف خنجره نه حرف گودال خوبه توو روضه اش نمیره مادری از حال حسین ... یوسف زهرا ، رو گونه اش بارون می بارید تموم عالَم ، داشت لباس غم میپوشید ابرای غیبت ، نقشه داشتن که بشینن کم کم رو خورشید خوبه خبر از جسم و نعل مَرکبا نیست خوبه نیازی به حصیر و بوریا نیست چشاش و که برا همیشه بست باباش مثل رقیه روضه خوند با گریه هاش : یتیمی درد بی درمان یتیمی یتیمی خواری دوران یتیمی خوبه سر رو دامنش پیکری داره خوبه یه انگشتر براش به ارث میزاره خوبه چشاش آقا سجده ی خیزران ندیده خوبه سر باباش بوی تنور نمیده حسین ... .کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135