eitaa logo
یک آیه در روز
2.1هزار دنبال‌کننده
117 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۶) د. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: همانا خداوند متعال می‌داند که بندگان چه می‌کنند و به کجا روان‌اند؛ پس هنگام وقوع اعمال بد از جانب آنان به خاطر علمی که از قبل درباره آنان دارد بردباری می‌ورزد؛ و همانا کسی عجله می‌کند که نگران از دست رفتن فرصت است؛ پس به تاخیر انداختن عقوبت، فریبت ندهد. 📚إرشاد القلوب (للديلمي)، ج‏1، ص106 وَ قَالَ الصَّادِقُ ع: ... إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَلِمَ مَا الْعِبَادُ عَامِلُونَ وَ إِلَى مَا هُمْ صَائِرُونَ فَحَلُمَ عَنْهُمْ‏ عِنْدَ أَعْمَالِهِمُ السَّيِّئَةِ بِعِلْمِهِ السَّابِقِ فِيهِمْ وَ إِنَّمَا يَعْجَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ فَلَا يَغُرَّنَّكَ تَأْخِيرُ الْعُقُوبَة. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
۱۱۰۹) 📖 كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ 📖 ترجمه 💢زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او
. 1️⃣ «كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ» در نکات ادبی بیان شد که «کلا» حرفی است که در مقام برحذر داشتن و نفی کردن و رد کردن دیدگاه شخص مقابل به کار می‌رود؛ چرا کلام را با «کلا» شروع کرد؟ 🌴الف. از سیاق آیات چنین برمی‌آید که گویی بعد از اینکه خداوند در آیات قبل اشاره به تدبیر خداوند برای انسان از ابتدا تا انتهای وجودش رقم زده که همه اینها نعمتی از جانب خداوند بر او بوده، اکنون گویی می‌پرسد این انسان که حالش چنین بود بالاخره چه کرد؟ آیا در برابر ربوبیت خداوند خاضع شد و شکر نعمت را به جا آورد؛ و این آیه می‌فرماید: «خیر» و سپس توضیح می دهد که این انسان دستور خدا را عمل نکرد بلکه کفر ورزید و عصیان کرد (الميزان، ج‏20، ص208 ). 🌴ب. کلمه «لما»‌ که بعد از آن آمده، دلالت بر امری دارد که منتظرش هستیم و هنوز به وقوع نپیوسته است. شاید وجه شروع آیه با «کلا» این باشد که وقتی در آیات قبل، سیر انسان از نطفه تا حشر در قیامت را برشمرد، ممکن است مخاطب گمان کند پس تمام شد و تکلیف انسان معلوم شد؛ با این «کلا»، دوباره سراغ زندگی دنیوی انسان رفت و تذکر داد که هنوز امر خداوند و آنچه را خدا در خصوص انسان می‌خواسته محقق نکرده است. 🌴ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
۱۱۰۹) 📖 كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ 📖 ترجمه 💢زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او
. 2️⃣ «لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ» در نکات ادبی اشاره شد که علی القاعده یک تعبیر «به» در تقدیر است و اصلا کلام این چنین بوده است: «لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ به». این عبارت به خاطر ضمیرهایی که دارد ظرفیت معانی متعددی دارد که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا بعید نیست همه آنها مد نظر باشد: 🌴الف. فاعل «یقض» انسان باشد، آنگاه فاعل «أمر» خداوند، و مفعول «أمر» هم انسان باشد، و ضمیر «ه» در «به» (که در تقدیر است) به صله (ما» برگردد؛ آنگاه معنا چنین می‌شود: هنوز انسان آنچه را که خداوند به انسان دستور داده محقق نکرده است (الميزان، ج‏20، ص208 ؛ البحر المحيط، ج‏10، ص409 )؛ که در این صورت: 🌿الف.۱. مذمتی است درباره انسان که مثلا اخلاص در عبادت را رعایت نکرده و حق خداوند متعال با این همه نعمتی که بر او داده است را بجا نیاورده است (مجمع البيان، ج‏10، ص666 )؛ که در این فرض، مقصود از انسان: 🌱الف.۱.۱. عموم انسانهاست، از این جهت که هیچ انسانی حق عبودیت خداوند را محقق نکرده و نخواهد کرد (احادیث ۲ تا ۴) (مجاهد، به نقل مجمع البيان، ج‏10، ص666 )؛ چرا که در پیشگاه خداوند به هر حال هیچ انسان از قصور و تقصیر خالی نیست (الكشاف، ج‏4، ص703 )؛ و البته برخی از مفسران در این تفسیر مناقشه دارند از این جهت که سیاق آیات قبل ناظر به انسان کافر بود نه مطلق انسانها (مفاتيح الغيب، ج‏31، ص58 ؛ الميزان، ج‏20، ص208). 🌱الف.۱.۲. انسان کافر و متکبری است که کفران نعمت می‌کند؛ به قرینه آیات قبل، که در مقام مذمت چنین انسانی بود (مفاتيح الغيب، ج‏31، ص58 ؛ الميزان، ج‏20، ص208 ). 🌿الف.۲. خبر و حکایتی درباره انسان خاصی است که قرار بوده دستورات خدا را محقق کند (امیرالمومنین ع) اما موانع بیرونی فرصتش را به وی نداد و در رجعت آن دستورات را محقق خواهد کرد (حدیث۱). 🌴ب. فاعل «یقض» خداوند باشد، آنگاه فاعل «أمر» هم خداوند باشد، و مفعول «أمر» انسان باشد، و ضمیر «ه» در «به» (که در تقدیر است) به صله (ما» برگردد؛ آنگاه معنا چنین می‌شود: خداوند آنچه را به انسان دستور داده محقق نکرده است؛ که مقصود از انسان: 🌿ب.۱. انسان کافر است؛ در واقع آیه می‌خواهد بگوید درست است که خداوند آنچه را به این انسان کافر دستور داده، وقوعش بر وی به نحو قضای حتمی قرار نداده است؛ یعنی این انسان کافر را به ایمان آوردن امر کرده است، اما در قضای الهی این رانده شده که او ناچار باشد ایمان بیاورد (ابن فورک، به نقل از مفاتيح الغيب، ج‏31، ص58 و البحر المحيط، ج‏10، ص409 )‌؛ که مقصود از این قول آن است که خداوند او را بدان امر کرده از باب اتمام حجت، نه از باب وقوع قضای الهی بر او (الميزان، ج‏20، ص208 ). 🌿ب.۲. عموم انسانهاست، یعنی می خواهد بفرماید هنوز قضای الهی در خصوص انسان به اتمام نرسیده است و باید منتظر برخی از امور در قضای الهی باشیم که در خصوص انسان رخ دهد، که نمونه بارزش بحث مهدویت و ظهور نهایی حق بر باطل است (احادیث 5 و 6). 🌿ب.۳. انسان خاصی است که قرار بوده دستورات خداوند در عالم (عدالت و عبودیت) از طریق او محقق شود و چون فعل او در طول فعل خداوند است، آیه می‌فرماید هنوز قضای الهی در این خصوص محقق نشده است (حدیث۱). @yekaye
3️⃣ «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ... لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ‏» با اينكه راه باز و حركت آسان است، امّا گروهى وامانده ‏اند (تفسير نور، ج‏10، ص387). @yekaye
4️⃣ «كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ» برخی وقتی این وجود ظلم و نابسامانی در جهان را می‌بینند اعتراض می‌کنند که پس کجاست عدل خداوند؟! این آیه پاسخشان را می‌دهد: این طور نیست که شما گمان می‌کنید؛ کار از دست خدا خارج نشده است؛ بلکه هنوز خداوند آن دستوراتی را که داده است محقق نکرده است. 📝نکته تخصص : و و یکی از مسائلی که در کتب کلام و فلسفه دین از دیرباز مطرح بوده است، مساله شر و تبعیض در جهان است؛ که اگر خداوند عادل است وجود این همه بدی و ظلم در عالم چه توجیهی دارد؟ عجیب اینجاست که بسیاری از متکلمان در مقام پاسخگویی به این اشکال می‌کوشند توجیهاتی ارائه دهند که نتیجه‌اش این شود که در مجموع عدل در این دنیا محقق شده است؛ در حالی که اساسا یکی از مهمترین ادله اثبات معاد این است که این دنیا ظرفیت تحقق عدالت را ندارد؛ و لازمه این سخن آن است که اگر نظام عالم را صرفا در افق دنیا خلاصه کنیم حتما عدالت محقق نشده است. چه‌بسا این آیه- بویژه که بعد از آیه‌ای آمده که درباره قیامت است- می‌خواهد همین را تذکر دهد. در آیه قبل خبر داد که خداوند هر وقت بخواهد انسان را برای قیامت برمی‌انگیزاند؛ و اکنون می‌فرماید: بدانید که هنوز دستورات خداوند و عدلی که خداوند وعده‌اش را داده بود محقق نشده است؛ و بیهوده عجله نکنید (حدیث۶). @yekaye
یک آیه در روز
۱۱۰۹) 📖 كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ 📖 ترجمه 💢زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او
. 5️⃣ «كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ» هنوز آنچه خداوند بدان امر کرده محقق نشده است؛ و کسی که گمان می کند قبل از اینکه زمان تحقق قضای الهی فرا رسد می‌تواند آن امر الهی را محقق کند با نظام عالم ناآشناست و تنها خودش ضرر خواهد کرد. 📝نکته تخصصی : وعده به ظهور منجی جهانی در تمام ادیان توحیدی مطرح شده است؛ و در شیعه برجستگی و نمود خاصی دارد؛ به طوری که انتظار یکی از مفاهیم اصلی در حیات دینی شیعیان است. انتظار واقعی در آن خود واجد دو معناست: یکی اینکه آینده خوبی در پیش روست و با دیدن این هم ظلم و بدی ناامید نشویم؛ و دوم اینکه ما بتنهایی قرار نیست آن آینده را محقق کنیم؛ ‌بلکه باید صبر کنیم تا آن منجی موعود بیاید و البته این صبر به معنای آماده شدن برای پیوستن به اوست نه دست روی دست گذاشتن. ♦️پس باور به انتظار موعود جهانی در میانه یک افراط و تفریط است: 🔻تفریط آن است که خداوند جهان را به حال خود رها کرده و قرار نیست این ظلم و ستم پایان داشته باشد؛ و ثمره این دیدگاه آن است که چاره‌ای نیست و باید دست روی دست گذاشت! و واضح است که انتظار با تسلیم وضع موجود شدن سازگاری ندارد. 🔺و افراط این است که ما خودمان می‌توانیم مشکلات عالم را حل کنیم و عدل و دین الهی را در سراسر جهان برپا نماییم. ثمره این دیدگاه عجله کردن و دست زدن به اقداماتی است که هلاکت انسانها را در پی دارد (حدیث۶). ⛔️همان قدر که دیدگاه اول نادرست، و با فهم عمیق دینی ناسازگار است؛ دیدگاه دوم هم نادرست و با فهم عمیق دینی ناسازگار است؛ و این آیه دارد تذکر می‌دهد که حواستان باشد هنوز قضای خداوند بر ای تعلق نگرفته است که امرش در عالم محقق شود (درباره خطرات این دیدگاه دوم قبلا تحت عنوان «تهدید زیدی‌گری برای آینده انقلاب اسلامی» به تفصیل بحث شد؛ جلسه ۱۰۶۶، تدبر۱۰ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-01/). @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱۱۰) 📖 فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ 📖 ترجمه 💢پس انسان به طعامش بنگرد؛ سوره عبس (۸۰) آیه ۲۴ ۱۴۰۲/۸/۱ ۷ ربیع‌الثانی ۱۴۴۵ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فَلْيَنْظُرِ قبلا بیان شد که ▪️ماده «نظر» در اصل دلالت دارد بر تأمل کردن و نگریستن در چیزی و سپس به نحو استعاری در معانی دیگر نیز توسعه داده شده است، از جمله در معنای مهلت دادن. ▪️برخی توضیح داده‌اند که «نظر» به معنای برگرداندن (تقلیب) بصر (= چشم) ویا بصیرت به منظور ادراک و دیدن چیزی است و لذا گاه به معنای تامل کردن به کار می‌رود؛ و این کلمه در نزد عامه عموما در مورد بصر (دیدن با چشم)، و در نزد خواص غالبا در مورد «بصیرت» به کار می‌رود؛ در واقع، نظر ادراکی است که با اقبالی از جانب دیده ویا با فکر حاصل می‌شود: نظر با چشم، اقبال با دیدگان و گرداندن حدقه چشم به سوی شیء مورد نظر است؛ و نظر با فکر، اقبال ذهن به جانب امری است که مورد تامل قرار گرفته و نظر کردن سلطان در کار رعیت، اقبال به جانب ایشان با حُسن سیاست است. «نظیر» هم ‌به معنای «مثل و مانند» است گویی دو چیز که نظیر همدیگرند در کار هم نظر می‌کنند ویا در کارشان یکسان نظر شده است؛ تفاوت «نظر» با تأمل در این است که تأمل، نظری است که امید می‌رود به معرفت آن چیزی که در آن نظر شده، برسد و غالبا نیازمند زمان است. با این اوصاف معنای مهلت دادن در کلمه «انظار» ناشی از این است که گویی می‌خواهند در کار شخصی که به او مهلت می‌دهند تاملی ‌کنند و «أَنْظِرْنی‏» یعنی در وضعیت من تاملی فرما. ▪️از نظر علامه طباطبایی، «نظر» وقتی بدون حرف اضافه متعدی شود، معنای «انتظار» و «مهلت دادن» را می‌رساند؛ وقتی با حرف اضافه «الی» بیاید به معنای «نگاه انداختن به جانب چیزی» است، و وقتی با حرف اضافه «فی» بیاید به معنای «تامل کردن» است. البته ظاهرا این سخن به معنای اغلب موارد است نه صددرصد؛ و مواردی هست که «نظر» بدون حرف اضافه، به معنای «نگاه کردن» یا «تامل کردن» باشد؛ مانند: «انْظُرُوا ماذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏‏» (یونس/۱۰۱). 🔖جلسه ۷۴۳ http://yekaye.ir/al-fater-35-43/ 📖 اختلاف قرائت ▪️در عموم قراءات حرف لام ساکن و به صورت «فَلْيَنظُر» قرائت شده است؛ ▪️اما در روایتی غیرمعروف از قرائت اهل بصره (ابوعمرو) حرف لام مفتوح و به صورت «فَلَيَنظُر» قرائت شده است؛ و ظاهرا تفاوتی محسوس در معنا ایجاد نمی‌کند چنانکه درباره وجه این قرائت از ابوزید نقل شد که برخی از عرب هر لامی را غیر از لام الحمدلله مفتوح تلفظ می‌کنند. 📚معجم القراءات ج ۱۰، ص۳10 @yekaye