یک آیه در روز
۱۱۱۰) 📖 فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ 📖 ترجمه 💢پس انسان به طعامش بنگرد؛ سوره عبس (۸۰) آ
📖اختلاف قرائت
🔹أنَّا / إنَّا / أنّـِا / أنّى
▪️در قراءات اهل مکه (ابن کثیر) و مدینه (نافع) و شام (ابن عامر) و بصره (ابوعمرو) و برخی از قراء عشر (ابوجعفر، و یعقوب در روایت رویس از وی در حالت ابتدا) و اربعه عشر (حسن بصری) و برخی قراءات غیرمشهور (شیبه، و قاسم)؛ به صورت «إنَّا» قرائت شده است که در این صورت از ابوعلی نقل شده که در این صورت تفسیری برای نگاه کردن به طعام است؛ و برخی هم آن را جمله استینافی گرفتهاند.
▪️در روایات مشهور از قرائات اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و برخی دیگر از قراءات عشر (خلف، و یعقوب در روایت رویس از وی در حالت وصل) و اربعه عشر (اعمش) و برخی قراءات غیرمشهور (اعرج و ابن وثاب) به صورت «أنَّا» (با فتح همزه) قرائت شده است، که :
یا لام تعلیل در تقدیر است و تقدیر کلام این بوده «لأنا»؛
یا بدل است، یعنی آیه بدین معنا باشد که: انسان به طعام خودش بنگرد، انسان بنگرد که ما چگونه آب را نازل کردیم و ...؛ که اغلب بر این باورند که این بدل ، بدل اشتمال از طعام است شبیه آیات «وَ ما أَنْسانِيهُ إِلَّا الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ» (کهف/۶۳)، «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ، قِتالٍ فِيهِ» (بقرة/217) و «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ؛ النَّارِ» (بروج/4-5)، بدین بیان که ریزش آب و ... اموری است که سبب اخراج طعام، و لذا مشتمل بر آن است (در این حالت تعبیر «إلی طعامه» به معنای «إلی کون طعامه و حدوثه» میباشد).
▪️البته در چهار طریق از طرق روایت شعبه از عاصم (یعنی طریقهای صرصری و ملطی و عنبری و بصری) و نیز قرائتی غیرمشهور (از امام حسین ع) به صورت «أنّـِا» یعنی با فتح همزه و اماله نون قرائت شده است که به معنای «کیف: چگونه» می باشد شبیه آیه «أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَة» (انعام/۱۰۱)؛
▪️و از ابن عطیه روایت شده که قراءاتی به صورت «أنّى» بدون اماله هم وجود دارد. در این حالت معنای آیه این است که: انسان به طعام خویش بنگرد که چگونه آب را ریختیم ....
📚مجمع البيان، ج10، ص667
📚معجم القراءات ج ۱۰، ص311-312
📚المغنی فی القراءات، ص1891
@yekaye
#عبس_25
🔹صَبَبْنَا / صَبًّا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «صبب» در اصل بر ریختن چیزی دلالت دارد؛ و برخی تاکید کردند که ریختن و رها کردنی است که از بالا انجام شود.
کاربرد آن در مورد ریختن آب بسیار متداول است: «يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَميمُ» (حج/۱۹) «ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَميمِ» (دخان/۴۸) «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا» (عبس/۲۵)؛
و در آیه «فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ» (فجر/۱۳) کلمه فروریختن برای نزول عذاب، حکایتگر شدت نزول عذاب میباشد.
🔖جلسه ۸۸۴ https://yekaye.ir/al-fajr-89-13/
▪️همچنین بیان شد که تفاوتش با ماده «سکب» (وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ؛ واقعه/۳۱) در این است که ماده «صبب» برای ریختن یک دفعه است؛ اما ماده «سکب» برای ریختن مستمر؛ لذا وقتی میخواهند چیزی را در قالب بریزند تعبیر «صب» استفاده می کنند نه «سکب».
🔖جلسه ۹۹۸ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-31/
@yekaye
🔹الْماءَ
قبلا بیان شد که
▪️در اینکه اصل کلمه «ماء» از چیست اغلب قریب به اتفاق اهل لغت بر این باورند که اصل این ماده «موه» بوده است که هاء آن به همزه تبدیل شده است؛ به قرینه اینکه تصغیر آن «مُوَيْه»، و جمع آن «مِيَاه» است و نیز به چیزی که به آن منسوب باشد نهتنها «مائی» بلکه «ماهی» و «ماوی» و به رنگ آب «موهَة» میگویند؛
▪️هرچند که مرحوم مصطفوی با این تحلیل مخالف است و اصل این کلمه را برگرفته از زبانهای عبری و سریانی میداند (آب در عبری «می» و در سریانی «میا» گفته میشود) که این کلمه به صورت «ماء» در زبان عربی تبدیل شده و بر این باورست که همزه آن بوده که در برخی از کلمات به هاء تبدیل شده است و معتقد است آنچه در زبان عربی شایع است تبدیل همزه به هاء است نه بالعکس؛
▫️که البته این سخن اخیر ایشان موارد نقضی دارد و باید گفت که هرچند ورود اصل این کلمه از زبانهای عبری و سریانی بعید نیست، اما در هر صورت در زبان عربی با آن به صورت ماده «موه» معامله کردهاند چنانکه نه تنها تصغیر و جمع و صفت منسوب از آن ساختهاند بلکه آن را به صورت فعل هم به کار بردهاند چنانکه برای داخل شدن کشتی در آب تعبیر يقال «مَاهت السّفينةُ؛ تَمُوه و تَمَاه» به کار میبرند و حتی فعل متعدی از آن هم ساختهاند چنانکه «مَوَّهَ» و «أَمْهَى» را برای آب دادن به چیزی یا کسی به کار بردهاند؛ ویا کلمه «ماویة» را برای آینه (از این جهت که در قدیم از آب به عنوان آینه استفاده می کردند) [و ظاهرا به تبع آن برای «سنگ بلور»] به کار میبردهاند. و علاوه بر این در گویشهای مختلف عرب این کلمه علاوه بر «ماء» به صورتهای «ماءة» و «ماة» هم تلفظ میشده است.
▪️در هر صورت اصل این ماده را به معنای هر چیزی که مایع باشد و منحصر در آب خالص نیست [که آیاتی مانند «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهينٍ» (مرسلات/۲۰) و «خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ» (طارق/۶) که به منی هم ماء اطلاق شده میتواند موید این برداشت باشد؛ مگر اینکه این اطلاقات را مجازی بگیریم] و
▫️به تعبیر دیگر معنای محوری این ماده عبارت است از رقت جرم چیزی همراه با صفای آن و نیز سیلان داشتنش.
▪️در قرآن کریم از این ماده فقط همین کلمه «ماء» به کار رفته است؛ که اگرچه در اغلب کاربردهایش در خصوص همین آب معمولیای است که میشناسیم، اما ظاهرا در برخی آیات معانی عمیقتری میز مد نظر بوده که گویی این آب متعارف صرفا تجلیای از یک حقیقت ماورایی عظیم میباشد؛
چنانکه در جایی عرش خداوند را بر آب می داند و این مساله را در عرض آفرینش آسمانها و زمین مطرح کرده؛ و فلسفه همه اینها را آزمودن انسانها معرفی نموده است «وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (هود/۷)
و در عرصههای آخرت – چه برای بهشتیان و چه برای جهنمیان - «ماء»ای هست: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ … كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» (محمد/۱۵) یعنی
هم بهشتیان با آبهایی دمخورند همانند این آیه که در وصف جایگاه اصحاب یمین از آبی همواره ریزان سخن میگوید: «وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ» (واقعه/۳۱) و جهنمیان از بهشتیان از آبی که به آنها داده شده طلب میکنند «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ» (اعراف/۵۰) و
هم در خود جهنم هم آبهایی هست که با آن نهتنها جهنمیان عذاب میشوند (سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ)، بلکه برای رفع عطش خود نیز از آنها مینوشند: «مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَديدٍ» (ابراهیم/۱۶) «وَ إِنْ يَسْتَغيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً» (کهف/۲۹).
اینها نشان میدهد که چه بسا آیهای که آفرینش هر چیز زندهای را از «ماء» معرفی کرده: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُون»َ (انبیاء/۳۰)، اگرچه ممکن است به همین آب ظاهری اشارهای داشته باشد، اما چهبسا به یک حقیقت دیگر هم اشاره دارد؛ یعنی شاید از جنس همان مائی است که عرش خدا بر آن است؛ یا آن مائی که از مهمترین نعمتها و نقمتهای اخروی است.
🔖جلسه ۹۹۸ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-31/
@yekaye
☀️ذیل آیه «أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ» (واقعه/۶۹) احادیثی گذشت که همه آنها به اینجا نیز مرتبط است:
🔖جلسه ۱۰۳۶ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-69/)
همچنین مراجعه کنید به:
🔖جلسه ۳۹، حدیث۱ https://yekaye.ir/18-23-al-muminoon/
🔖جلسه ۲۰۳، احادیث۱ و ۲ https://yekaye.ir/al-furqan-025-48/
🔖جلسه ۷۰۹، حدیث۱ https://yekaye.ir/al-fater-35-9/
🔖جلسه ۷۲۷، حدیث۲ https://yekaye.ir/al-fater-35-27/
🔖جلسه ۹۹۸، حدیث۲ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-31/
@yekaye
در این آیه، تعدد قرائات مربوط به عبارت «انّا»، وجود کلمه «ماء»، استفاده از ماده «صبب» برای نزول، و نهایتا آوردن مفعول مطلق «صبا» ظرفیتهای معنایی متعددی را برای آیه ایجاد کرده است که موجب شده مترجمان و مفسران معانی متعددی از این آیه برداشت کنند، که به برخی از آنها اشاره میشود:
یک آیه در روز
. ۱۱۱۱) 📖 أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا 📖 ترجمه 💢همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛ سوره عبس
.
1️⃣ «أَنَّا صَبَبْنَا ...»
بر اساس سه قرائتی که از کلمه «انّا» در این آیه وجود دارد (أنّا، إنّا، أنّی) (توضیح در اختلاف قراءات گذشت)، نسبت این آیه با آیه قبل (توصیه به اینکه انسان به طعامش بنگرد) دست کم چند حالت میتواند داشته باشد:
🌴الف. بر اساس قرائت إنّا:
🌿الف.۱. این آیه جمله استینافی است؛ یعنی مطلب جدیدی آغاز شده است.
🌿الف.۲. این جمله (و جملات بعدی) حالت تفسیری برای جمله قبل دارد؛ یعنی در آیه قبل به انسان توصیه شد که به طعام خویش بنگرد؛ و اکنون توضیح میدهد که اگر بنگرد این ابعاد را متوجه خواهد شد.
🌿الف.۳. ...
🌴ب. بر اساس قرائت «أنَّا»:
🌿ب.۱. لام تعلیل در تقدیر است و تقدیر کلام این بوده «لأنا»، یعنی میفرماید: «انسان به طعامش بنگرد؛ زیرا کها ما آب را ریختیم ...».
🌿ب.۲. جمله جدید (و توضیحاتی که در آیات بعد میآید) بدل است، بدل اشتمال از طعام؛ بدین بیان که ریزش آب سبب اخراج طعام است، و لذا مشتمل بر آن است؛ پس اینکه گفتهاند «انسان به طعامش بنگرد» یعنی به وجود و آنچه مایه حدوث این طعام شده است (ریزش باران و شکافته شدن زمین و ...) بنگرد.
🌿ب.۳. ...
🌴ج. بر اساس قرائت «أَنَّى»، به معنای «کیف» است:
🌿ج.۱. این آیات تفسیری است برای چگونگی نگاه کردن انسان به طعامش؛ میگوید انسان به طعامش بنگرد؛ تا ببیند که چگونه آب را ریختیم و ...
🌿ج.۲. ...
@yekaye
#عبس_25
یک آیه در روز
. ۱۱۱۱) 📖 أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا 📖 ترجمه 💢همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛ سوره عبس
.
2️⃣ «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا»
چرا با اینکه در قرآن کریم غالبا برای ریزش باران از ماده «نزول» استفاده میشود این بار از ماده «صبب» استفاده کرد؟
🌴الف. تاکید بر فراوان بودن آبی که ریخته میشود
(ترجمههای: انصاریان، انصاری، برزی، تشکری، صفارزاده، گرمارودی، مجد، مکارم؛ و تفاسیر: بیان السعاده، ج۱۴، ص۴۴۰؛ جوامع الجامع، ج۶، ص۵۶۴؛ تفسير عاملي، ج8، ص480).
🌴ب. تاکید بر یکدفعه ریختن آب است؛ که در این صورت، قرینهای میشود که مقصود لزوما و منحصرا بارش باران نیست؛ بویژه که طبق برخی از احادیث، نکته مهم بارش باران از ابر، تدریجی و قطرهقطره بودنش است (ذیل «وَ اللَّهُ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلی بَلَدٍ مَيِّتٍ» (فاطر/۹)، که در جلسه ۷۰۹، حدیث۱ https://yekaye.ir/al-fater-35-9/ گذشت)؛
که این ظرفیت معانی جدیدی برای آیه میآورد؛ از جمله معنای القای دفعی علم به افراد مستعد
(توضیح بیشتر در تدبر ۳.ج)
🌴ج. ...
@yekaye
#عبس_25
یک آیه در روز
. ۱۱۱۱) 📖 أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا 📖 ترجمه 💢همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛ سوره عبس
.
3️⃣ «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ ...»
مقصود از کلمه «ماء» در این آیه چیست؟
🌴الف. مقصود، آب باران باشد، و این برداشت اولیهای است که اکثریت مترجمان و مفسران داشتهاند
(مثلا ر.ک: ترجمههای فولادوند ، آیتی ، بروجردی ، حلبی ، رضایی ، کاویانپور ، ترجمه رهنما، ج4، ص486 ، تفسير نسفى، ج2، ص1138 )
🤔البته با توجه به نکتهای که در بند ب از تدبر قبل بیان شد، میتواند معانی دیگری نیز مد نظر باشد؛ از جمله:
🌴ب. چهبسا مقصود هرگونه بارشی باشد که از بالا فرو میریزد؛ که شاید بخاطر این توجه بسیاری از مترجمان از تعبیر «آب» استفاده کرده و اشاره ای به ابر یا باران نکردهاند، و برخی این عام بودن را توضیح دادهاند که:
🌿ب.۱. شامل نزول باران از آسمان و ريزش آب از آبشارها نيز مىشود (تفسير نور، ج10، ص388)
🌿ب.۲. اشاره به انواع تنوع در بارش است، به شكل باران و برف و تگرگ (ترجمه مشکینی).
🌴ج. چهبسا با انضمام به این آیه: «جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ» (انبیاء/۳۰)، اشاره به هر امری است که حیات را در زمین جاری و ساری کند؛ آنگاه:
🌿ج.۱. بر این اساس و متناسب با حدیثی که در آیه قبل، مصداق طعام را علمی که انسان دریافت میکند دانست (جلسه ۱۱۱۰، حدیث۱)، اینجا نیز این احتمال مطرح شده که مقصود علومی است که از جانب خداوند افاضه شده است (بحار الأنوار، ج2، ص96 )؛ که اگر افاضه آن به قلب پیامبر ص و اهل بیت ع را در نظر بگیریم وجه کاربرد ماده «صبب» که دلالت بر نزول دفعی دارد آشکارتر میشود (ر.ک: تدبر۲.ب).
🌿ج.۲. ...
@yekaye
#عبس_25
یک آیه در روز
. ۱۱۱۱) 📖 أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا 📖 ترجمه 💢همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛ سوره عبس
.
4️⃣ «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا»
چرا در این آیه و به گفتن «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ» بسنده نکرد، مفعول مطلق (صَبًّا) آورد؟ و با آوردن آن بر چه نکتهای میخواهد تأکید کند؟
مترجمان و مفسران با توجه به ذهنیتی که در برابر این پرسیش داشتهاند، ترجمههای مختلفی از آیه ارائه دادهاند.
بسیاری فقط به این اشاره کردهاند که میخواهد بر نحوه خاص بودن آن تأکید کند؛ یعنی میفرماید: مایيم كه آب را از آسمان به نحو مخصوصى فرو ريخته و ميريزيم (تفسیر آسان، ج۱۸، ص۱۳۳)؛
ولی برخی سعی کردهاند این خاص بودن را هم توضیح دهند؛ و آن را عبارت دانستهاند از:
🌴الف. به اشکال مختلف بودن: «ما آب را به ريزش خاصى فرو ريختيم، [به شكل باران و برف و تگرگ] (ترجمه مشکینی).
🌴ب. عبرتانگیز بودن: «ما آب را بريختيم ريختنى عبرت انگيز» (ترجمه پاینده).
🌴ج. شدید و عجیب بودن: «همانا ما از بالا باران را بزمين ريختيم ريختنى شديد و عجيب» (ترجمه خسروی).
🌴د. مجهول بودن کیفیتش بر آدمیان: «اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه انسانها خبر ندارند از آسمان فرستاديم» (ترجمه تفسیر المیزان).
🌴ه. به قدرت الهی بودن: «در حقيقت ما به قدرت كامله خودمان باران را از ابرها به كثرت روى زمين بارانيديم» (ترجمه نوبری).
🌴و. تأکید بر عوامل نزول باران: «ما از ابر با فشارهاى باد و هوا و ... آب باران بر آن فرو ريختيم» (حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، ج7، ص17۴).
🌴ز. منظم بودن نزول: «ما ريختيم آب را از ابرها ريزشى منظم» (ترجمه یاسری).
🌴ح. در حد ضرورت بودن: «باران را در حد ضرورت فرو باريديم» (ترجمه طاهری).
🌴ط. سودمند بودن برای بشر: «(ببيند) محقّقا ما آب (باران) را (از ابر) ريختيم ريختنى با نفع و سود» (ترجمه فيض الاسلام، ج3، ص1180).
🌴ی. ...
@yekaye
#عبس_25
🔹تکمله
درباره ثمرات و فواید مترتب بر باران و نعمت بودن آن قبلا ذیل آیات زیر بحثهایی مطرح شد که عمده آنها را در همین جا نیز میتوان در نظر گرفت و دوباره تکرار نمیکنیم:
«وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُون»
(جلسه ۳۹ http://yekaye.ir/18-23-al-muminoon/)
«وَ هُوَ الَّذی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْراً بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ و أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً»
(جلسه ۲۰۳ http://yekaye.ir/al-furqan-025-48/)
«وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْناکُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنینَ»
(جلسه ۲۶۰ http://yekaye.ir/al-hegr-15-22/)
«… وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ»
(جلسه ۳۱۰ http://yekaye.ir/al-hajj-22-5/)
«وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ مُقْتَدِراً»
(جلسه ۶۲۶ http://yekaye.ir/al-kahf-18-45/)
«وَ اللَّهُ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلی بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُور»
(جلسه ۷۰۹ https://yekaye.ir/al-fater-35-9/)
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابیبُ سُودٌ»
(جلسه ۷۲۷ http://yekaye.ir/al-fater-35-27/)
«وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ»
(جلسه ۷۸۱ https://yekaye.ir/ya-seen-36-33/)
«وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ»
(جلسه ۹۹۸ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-31/)
«أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ»
(جلسه ۱۰۳۶ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-69/)
@yekaye
#عبس_25
یک آیه در روز
. ۱۱۱۱) 📖 أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا 📖 ترجمه 💢همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛ سوره عبس
🔹شَقَقْنَا / شَقًّا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «شقق» در اصل دلالت دارد بر شکافی در چیزی و بتدریج برای خود شکاف هم به کار رفته است. در واقع به مطلق شکافتن گفته میشود، خواه بر اثر این شکاف جدایی و تفرقه بین اجزاء حاصل شود یا نشود؛ و «شَقّ» که مصدر ثلاثی مجرد است: «ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا» (عبس/۲۶) گاه به خود شکافی که در چیزی افتاده نیز گفته میشود.
▪️به همین مناسبت، «شِقّ» و «شِقّة» به «نیمی از چیزی»، یا به عبارت دیگر، به جزء جدا شدهای از چیزی اطلاق میگردد؛ و البته «شِقّ» به معنای «مشقت» هم به کار میرود: «لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ» (نحل/۷)، گویی بر اثر آن انسان دو نیم میشود و شکستگی و انکساری است که در نفس یا بدن حاصل میشود. و از آن نهتنها افعل تفضیل ساخته شده: «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ» (رعد/۳۴) بلکه به همین مناسبت فعل «شَقَ یَشُقُّ» به معنای مشقتی را بر کسی تحمیل کردن به کار رفته است: «وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ» (قصص/۲۷)
▪️فعل ثلاثی مجرد این ماده «شَقَ یَشُقُّ» متعدی است: «ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا» (عبس/۲۶) (همانند فعل «شکافتن» در فارسی) و برای دلالت بر معنای لازم (در فارسی: شکافته شدن) به باب انفعال و تفعل میرود ...
🔖جلسه ۹۶۳ https://yekaye.ir/an-nesa-4-35/
@yekaye
🔹الْأَرْضَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «أرض» در زبان عربی در معانی متعددی به کار رفته است که برخی اینها را به سه معنا برمیگردانند که دوتای آنها در قرآن کریم به کار نرفته است (یکی در معنای زکام و سرماخوردگی؛ دیگری در معنای «رعشه و تزلزل»). اما معنایی که با آن سر و کار داریم به هر چیزی که در موقعیت پست و پایین قرار گرفته، نقطه مقابل سماء و عُلُو باشد.
▪️برخی معتقدند که اصل معنای آن، همین کره زمین در مقابل آسمان بوده و به تَبَعِ آن بر هر چیز پست و پایینی در مقابل بالا اطلاق شده؛ و برخی هم توضیح دادهاند که هرگاه این کلمه در کنار «سماء» قرار بگیرد کاملا بر همین معنای مقابل «سماء» به کار میرود و شامل جمیع موجودات زمینی هم میشود؛ اما وقتی که به صورت مطلق به کار میرود (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ، حجر/۱۹؛ أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً، مرسلات/۲۵) غالبا خود کره زمین مورد نظر است؛ هرچند که گاه به قسمت و منطقه معینی از زمین هم اطلاق میشود (يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ، مائده/۲۱؛ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ، لقمان/۳۴).
▪️البته برخی هم بر این باورند که اصل این ماده دلالت دارد بر جرم متراکمی که درونش با امر لطیفی پر شده که اشیاء به آن و بر آن قائماند؛ یعنی فقط دلالت بر پایین بودن، و اینکه چیزی بر روی باشد ندارد؛ بلکه هم بر تراکم آن جرم و در عین حال اینکه درونش امر لطیفی باشد دلالت دارد، و هم بر اینکه اموری نه فقط بر روی آناند، بلکه بدان قائماند؛ چنانکه گیاهان، نه فقط روی زمیناند بلکه به زمین قائماند؛ و یا به پاهای اسب، در مقایسه با قسمت بالای آن «قوائمه» گویند که فقط نسبت بالا و پایین نیست، بلکه قیام اسب هم بر آن است. همچنین اینکه این ماده بر یک امر متراکم و البته با درونی لطیف دلالت دارد نیز از بسیاری از کاربردهای این ماده قابل استنباط است؛ چنانکه به زمین نرم و طیب «أرض أریضة» گویند؛ ویا «إرَاض» به معنای بساط ضخیمی است که از پشم یا بز یا پشم شتر درست شده باشد و یا «تَأَرَّضَ النَّبْت» یعنی گیاهی که امکان برکندن آن از زمین وجود دارد.
این کلمه، مونث مجازی است (صفات آن مونث میشود مانند همین تعبیر «الأرض المیتة» (یس/۳۳) یا «الأرض المقدّسه» (مائده/۲۱) هرچند جمع آن، علاوه بر «أراضی» به صورت «أَرَضُون» و «أرَضین» هم به کار رفته که تبیین آن معرکه آراء شده است.
▪️به نظر میرسد که همین در مقابل «سماء» بودن ظرفیتی را در این کلمه قرار داده که استعمال آن در قرآن لزوما منحصر به اشاره به زمین جسمانی نباشد؛ چنانکه حتی برخی در توضیح آیه «اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ» (طلاق/۱۲) و نیز روایاتی که از هفت زمین در قبال هفت آسمان سخن میگوید این احتمال را مطرح کردهاند که مقصود از هر زمینی، آسمانِ تحت آسمان بالاتر است؛ و بدین ترتیب، هفت آسمان و یک زمین داریم که شش آسمانِ آن، هریک زمینی برای آسمان بالاتر از خود است.
▪️در احادیث، این توسعه معنایی «أرض» جدی گرفته شده و تعابیر زمین دل، زمین جان و … – دست کم به طور استعاری – رایج است؛ و برخی روایات، برخی از تعابیر «أرض» در قرآن را بر همین معانی توسعهیافته نیز اطلاق کردهاند.
🔖جلسه ۷۸۱ http://yekaye.ir/ya-seen-36-33/
@yekaye
☀️۱) از امام حسن عسکری از پدرانشان از امام حسین ع روایت شده است که در مورد این سخن خداوند عز و جل «همان خدايى كه زمين را براى شما گستراند» (بقره/۲۲) فرمودند:
آن را ملايم براى سرشتهاى شما و موافق تنهاى شما قرار داد.
آن را نه بسیار گرم و باحرارت شدید كرد، كه شما را بسوزاند؛ ونه شدیدا سرد، كه شما را منجمد كند؛
نه بشدت خوشبو، كه سرهایتان را به درد آورد و نه چنان بدبو كه شما را به هلاكت اندازد؛
نه شدیدا نرم همچون آب، كه شما را در خود فروبرد؛ و نه چنان سفت و سخت كه مانع شما از کشت و ساختن خانه بر روی آن شود و نتوانید مردگانتان را در آن دفن كنيد.
و ليكن خداوند را به اندازهاى از استوارى در آن قرار داد تا از آن بهره ببريد و خود را نگاهداريد و بدنها و بنيادهاى شما بر روى آن قرار گيرد
و در عین حال به لحاظ نرمی آن را به گونهاى قرار داد كه برای زراعت و خانهسازی و حفر قبرها و بسيارى از منفعتهاى دیگر به کارتان آید؛ و بدین ترتیب بود که زمين را فرشى گسترده براى شما گردانيد...
📚التوحيد (للصدوق)، ص404؛
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص137؛
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص142 ؛
📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج2، ص456
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْأَسْتَرْآبَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَيَّارٍ عَنْ أَبَوَيْهِمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع:
فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً» قَالَ: جَعَلَهَا مُلَائِمَةً لِطَبَائِعِكُمْ، مُوَافِقَةً لِأَجْسَادِكُمْ، لَمْ يَجْعَلْهَا شَدِيدَةَ الْحُمَّى وَ الْحَرَارَةِ فَتُحْرِقَكُمْ، وَ لَا شَدِيدَةَ الْبَرْدِ [/الْبُرُودَةِ] فَتُجْمِدَكُمْ، وَ لَا شَدِيدَةَ طِيبِ الرِّيحِ فَتُصَدَّعَ هَامَاتُكُمْ، وَ لَا شَدِيدَةَ النَّتْنِ فَتُعْطِبَكُمْ، وَ لَا شَدِيدَةَ اللِّينِ كَالْمَاءِ فَتُغْرِقَكُمْ، وَ لَا شَدِيدَةَ الصَّلَابَةِ فَتَمْتَنِعَ عَلَيْكُمْ فِي دُورِكُمْ [/حَرْثِكُمْ] وَ أَبْنِيَتِكُمْ، وَ قُبُورِ [/ دَفْنِ] مَوْتَاكُمْ، وَ لَكِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ فِيهَا مِنَ الْمَتَانَةِ مَا تَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ تَتَمَاسَكُونَ، وَ تَتَمَاسَكُ عَلَيْهَا أَبْدَانُكُمْ وَ بُنْيَانُكُمْ، وَ جَعَلَ فِيهَا [مِنَ اللِّينِ] مَا تَنْقَادُ بِهِ لِدُورِكُمْ [لِحَرْثِكُمْ] وَ قُبُورِكُمْ وَ كَثِيرٍ مِنْ مَنَافِعِكُمْ. فَلِذَلِكَ جَعَلَ الْأَرْضَ فِرَاشاً لَكُمْ... .
@yekaye
#عبس_26
☀️۲) قبلا فرازهای متعددی از حدیث معروف توحید مفضل که از امام صادق ع روایت شده تقدیم شد.
در فراز دیگری از این حدیث آمده است:
سپس زمين از حیث آن طبیعتی که خداوند در او قرار داده سرد و خشك است، سنگ نيز اين گونه است؛ ولی فرق بین زمين و سنگ، خشكى بيشتر سنگ است. براستى اگر این خشکی مقداری در خصوص زمین زیادتر میشد که زمین مانند سنگی سخت مىگشت، آيا این گیاهانی که غذای حیوانات هستند بر روی آن مىروييد و آيا شخم زدن و بنا کردن خانه در آن ممكن مىگشت؟؟ آيا نمىبينى كه از خشكى و سختى سنگ، كاسته شده و جاى جاى زمين [به صورت خاك] سست و نرم گشته تا بتوان با آن تکیه کرد و از آن بهره برد؟
📚توحيد المفضل، ص144؛ بحار الأنوار، ج57، ص87
قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع:
... ثُمَّ إِنَّ الْأَرْضَ فِي طِبَاعِهَا الَّذِي طَبَعَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ بَارِدَةٌ يَابِسَةٌ وَ كَذَلِكَ الْحِجَارَةُ وَ إِنَّمَا الْفَرْقُ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الْحِجَارَةِ فَضْلُ يُبْسٍ فِي الْحِجَارَةِ. أَ فَرَأَيْتَ لَوْ أَنَّ الْيُبْسَ أَفْرَطَ عَلَى الْأَرْضِ قَلِيلًا حَتَّى تَكُونَ حَجَراً صَلْداً أَ كَانَتْ تُنْبِتُ هَذَا النَّبَاتَ الَّذِي بِهِ حَيَاةُ الْحَيَوَانِ وَ كَانَ يُمْكِنُ بِهَا حَرْثٌ أَوْ بِنَاءٌ؟ أَ فَلَا تَرَى كَيْفَ نَقَصَتْ عَنْ يُبْسِ الْحِجَارَةِ وَ جُعِلَتْ عَلَى مَا هِيَ عَلَيْهِ مِنَ اللِّينِ وَ الرَّخَاوَةِ وَ لِيَتَهَيَّأَ لِلِاعْتِمَادِ.
@yekaye
#عبس_26