یک آیه در روز
837) 📖وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ 📖
.
1⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ»
اگر در جنگ با دشمن و یا در هر معرکه دیگری آسیب و مصیبتی به مومنان برسد، این گونه نیست که امور از دست خداوند بیرون شده باشد؛
همه اینها به اذن خداوند و مقدر شده در برنامه الهی است.
@Yekaye
یک آیه در روز
837) 📖وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ 📖
.
2⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ»
شكستها و پيروزىها، به اراده خداوند محقّق مىشود كه همان سنّتهاى اوست.
📚(تفسير نور، ج2، ص192)
@Yekaye
یک آیه در روز
837) 📖وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ 📖
.
3⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ ... لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ»
مهمترین هدف خداوند از مبتلا کردن جماعت مومنان به سختیها و مصیبتهای که در جنگها و سایر شرایط بدانان میرسد، این است که مومنان واقعی از مدعیان دروغین ایمان متمایز شوند.
به تعبیر دیگر،
حوادث تلخ و شيرين، ميدان آزمايش و شناسايى انسانهاست.
📚(تفسير نور، ج2، ص193)
@Yekaye
یک آیه در روز
837) 📖وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ 📖
.
4⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ»
و آنچه روزی که دو گروه با هم رو در رو شدند به شما رسید، پس به اذن خدا بود؛
و واضح است که منظور از این اذن، اذن تکوینی است؛ نه اذن تشریعی.
💠نکته تخصصی #خداشناسی و #دینشناسی
خداوند دو گونه اراده در عالم دارد؛
🔺#اراده_تکوینی؛ که هر آنچه که در عالم رخ دهد به این اراده خداوند وابسته است؛ حتی شیطان هم هر عملی انجام می دهد از محدوده اراده تکوینی خداوند خارج نیست؛
🔺و #اراده_تشریعی، یعنی آنچه خداوند بدان دستور داده است و انجام آن را از ما میخواهد.
به همین ترتیب، اذن و اجازه دادن خداوند هم در همین دو معناست:
هیچ واقعهای در عالَم رخ نمی دهد مگر با اذن تکوینی خداوند؛ اما البته خداوند تشریعا اذن به گناه نداده است.
مطابق با این دو اذن خداوند می توان از دو مفهوم «اختیار داشتن ما» و «حق داشتن ما» سخن گفت:
🔺خداوند به اذن تکوینی به ما اختیار داده است؛
🔺و به اذن تشریعی به ما برای انجام کارهایی حق داده است؛
⛔️پس اینکه خداوند به ما اختیار داده است، به این معنا نیست که در هر عرصهای که #اختیار داریم، #حق هم داریم❗️
❌خلط بین اذن تکوینی و اذن تشریعی، و نیز بین اختیار و حق، از مهمترین عرصههای سوءاستفاده افراد از نام خدا برای هوسرانیهای خویش است.
⛔️نمونه بارزش این است که میگویند خداوند به من اختیار [= اذن تکوینی] داده است که چنین بکنم یا نکنم (مثلا خدا به من اختیار داده که نماز بخوانم یا نخوانم، یا به من اختیار داده که حجاب داشته باشم یا بیحجاب باشم، یا ...) پس حق دارم [اذن تشریعی]که نماز نخوانم، یا بیحجاب باشم، یا ...‼️
@Yekaye
یک آیه در روز
837) 📖وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ 📖
.
5⃣ «لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ ... هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ ... وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ»
آن مصیبتی که به مومنان رسید را در آیه قبل ناشی از خود مومنان دانست؛ و در این آیه به اذن خدا دانست؛
این موید آن معنا در آیه قبل است که علت وقوع این مصیبت بر مومنان را همان تقاضای آنها در جنگ بدر دانسته بود که خداوند با آنان شرطی کرده بود؛
و حالا میفرماید این همان اذن خدا و شرط خداست که حاصل شد.
📚(المیزان، ج4، ص60)
@Yekaye
یک آیه در روز
837) 📖وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ 📖
.
6⃣ «لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ ... هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ ... وَ ما أَصابَكُمْ ... فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ»
این مصیبت را
🔹هم ناشی از خود مومنان دانست،
🔹هم به اذن خدا خواند و
🔹هم برای معلوم کردن مومنان؛
🤔کارهای خداوند میتواند در آن واحد وجوه متعدد داشته باشد؛ و یک وجه به معنای نفی سایر وجوه نیست:
مثلا اینکه واقعهای از باب عقوبت و نتیجه اعمال خود افراد باشد بدین معنا نیست که خداوند در همان واقعه، قصد آزمایش و خالص کردن مومنان را ندارد.
@Yekaye
838) 📖وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا وَ قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ في قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ 📖
💢ترجمه
و برای اینکه معلوم دارد کسانی را که نفاق ورزیدند؛ و به آنان گفته شد بیایید در راه خدا مبارزه کنید یا [تجاوز دشمن را] دفع نمایید [= از حریم خود دفاع کنید]، گفتند: اگر جنگی را بدانیم [که رخ میدهد] ، بیشک از شما پیروی میکنیم؛ آنان در آن روز به کفر نزدیکترند تا به ایمان؛ به دهانهای خویش چیزی میگویند که در دلهایشان نیست؛ و خداوند بدانچه پنهان میدارند آگاهتر است.
سوره آلعمران (3) آیه 167
1397/7/17
29 محرم 1440
@Yekaye
🔹نافَقُوا
قبلا بیان شد که
▪️از نظر ابن فارس، ماده «نفق» در اصل در دو معنا به کار میرود: یکی در معنای از بین رفتن و منقطع شدن، و دیگری در معنای مخفی کردن؛
▪️هر چند که اغلب این دو معنا را به یک معنا ارجاع دادهاند و گفتهاند اصل این ماده به معنای سپری شدن ویا از بین رفتنی که ناشی از جریان یافتن و تمام شدن چیزی باشد؛
▫️ و بدین ترتیب، وجه تسمیه «انفاق» (خرج کردن) آن است که پول انسان با خرج کردن تمام میشود. و «نفقه» (= خرجی) اسم چیزی است که انفاق و خرج میشود.
▪️«نَفق» به تونل و راه باریکی که درون زمین برای خارج شدن حفر شده باشد گفته میشود (فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ؛ أنعام/۳۵). به همین جهت به لانه موش صحرایی «نفق» یا «نافق» میگویند. و «نافقاء» جدار نازکی است که موش صحرایی در لانهاش تعبیه میکند [میتوان گفت: درب مخفی] که هنگامی که روباه یا شغال لانه او را شناسایی کرده و با کندن زمین از سمت در ورودی قصد گرفتن او را دارد، او با ضربهای به نافقاء آن را میشکافد و از سمت دیگر دیگر لانه فرار میکند. گفتهاند «نفاق» از همین کلمه مشتق شده است چرا که منافق خلاف آنچه دارد اظهار میکند گویی که راهی است که مخفیانه ایمان از او خارج میشود، و یا او از ایمان خارج میشود.
🔖جلسه 408 http://yekaye.ir/al-ankaboot-29-11/
@Yekaye
🔹تَعالَوْا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «علو» در اصل به معنای بلندی و رفعت و عُلُوّ میباشد؛ و دو گونه فعل از این ماده به کار رفته است:
▫️«علا يَعْلُو» که دلالت بر هرگونه بلندی و رفعتی (اعم از ممدوح یا مذموم) دارد (مانند: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ، قصص/۴؛ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ، قصص/۸۳؛ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ، مؤمنون/۹۱)؛
▫️و «عَلِىَ يَعْلَى» که دلالت بر رفعت و شرافت دارد و تنها در موارد ممدوح به کار میرود و «عَلِیّ» از این ماده است «أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ» (حج/۶۲).
▪️تعبیر «تَعالَ» تعبیری است که برای دعوت کسی به سوی خود به کار میرود (به معای: بیا) و گفتهاند در اصل شخصی که در موضع بالاتری قرار داشته، کسی را که در موضع پایینتر بوده به سوی خود میخوانده و تدریجا در مورد هر گونه دعوت به هر جایی به کار رفته و دیگر خاص موضع بالا به پایین نیست. (تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سواءٍ؛ آلعمران/۶۴).
🔖جلسه 518 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-28/
@Yekaye