eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣ «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ؛ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ؛ وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ؛ فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ؛ وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمينَ» با اینکه نوک پیکان مواخذه حضرت لوط متوجه کسانی بود که عمل همجنسگرایانه انجام می‌دادند، اما وقتی عذاب آمد، علاوه بر آنان، زن لوط را هم دربرگرفت؛ در حالی که او قطعا خودش رفتار همجنسگرایانه نداشته است. او از این جهت با آنان عذاب شد که کار آنان را تایید می‌کرد؛ و خداوند او را هم جزء مجرمانی که باید از عاقبتشان عبرت گرفت معرفی کرد. در واقع، 🤔کسانی هم که از همجنسگرایان دفاع می‌کنند، از منظر الهی واقعاً در زمره آنان محسوب می‌شوند❗️ @Yekaye
7. اعراف 80-84.docx
173.7K
فایل Word از مطالب مربوط به آیات 90-84 سوره اعراف درباره حکایت قوم لوط که در این کانال بارگزاری شد. @Yekaye
7. اعراف 80-84.pdf
1.11M
فایل PDF از مطالب مربوط به آیات 90-84 سوره اعراف درباره حکایت قوم لوط که در این کانال بارگزاری شد. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
856) 📖 وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهيمَ بِالْبُشْرى قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنيذٍ 🌹 💢ترجمه و به یقین، فرستادگان ما ابراهیم را بشارت آوردند. سلام کردند. گفت: سلام. پس دیری نپایید که گوساله‌ای بریان آورد. سوره هود (11) آیه 69 1397/9/19 2 ربیع‌الثانی 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹بِالْبُشْرى قبلا بیان شد که ▪️ماده «بشر»‌ را در اصل به معنای «ظهور چیزی همراه با حُسن و جمال» دانسته‌اند که از این ماده «بشرة» به معنای ظاهر پوست انسان (که نمایان است) معروف است؛ و «بشیر» هم در اصل به معنای «خوش‌سیما» بوده است، و وقتی «بشارت» در مقابل «انذار» به کار می‌رود، دلالت بر خبر خوش دادن (در مقابل بیم دادن) دارد. همچنین توضیح داده شد که از نظر برخی، اصل این ماده، همین پوست ظاهری است و «بشارت» (= مژده دادن) را هم از این جهت بشارت گفته‌اند که موجب انبساط در چهره (پوست صورت) شخص می‌شود. 📚جلسه ۵۳۴ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-45/ @Yekaye
🔹سلاماً ؛ سَلامٌ قبلا بیان شد که ▪️«سَلام» از ماده «سلم» به معنای صحت، عافیت، و سلامتی از هرگونه عیب و نقصی است؛ و تعبیر «سلام» به معنای طلب سلامتی کردن است که در انسان‌ها با سخن، و در خداوند با فعلش انجام می‌شود [مانند تعابیر قرآنی که خداوند می‌فرماید: سلامٌ علی…]؛ و همچنین اسمی از اسماء الله است؛ بدین جهت که از هر عیب و آفتی که بر خلائق عارض می‌گردد مصون و سالم است. ▫️برخی گفته‌اند اصل این ماده، نقطه مقابل «خصومت» (دشمنی) است و به معنای همراهی و موافقت شدید در ظاهر و باطن است به صورتی که هیچ اختلافی در میان نباشد. ▪️بدین ترتیب معلوم می‌شود که چرا «سِلْم» به معنای صلح است. (وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛ انفال/۶۱) و برخی گفته‌اند «سَلَام» و «سِلْم» و «سَلَم» هر سه به معنای صلح به کار می‌رود و لذا کاربرد آن در دو آیه (وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَم؛ نحل/۸۷) و (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً؛ نساء/۹۴) را نیز به معنای صلح دانسته‌اند. ▪️تعبیر «اسلام» (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ آل‌عمران/۱۹) و «تسلیم» (وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً؛ احزاب/۲۲) را هم برخی چنین توضیح داده‌اند که افراد در «سِلم» و صلح با یکدیگر وارد می‌شوند هرکس با اسلام آوردن به شخص دیگر اعلام می‌کند که از هر آسیب و صدمه‌ای از جانب من مصون هستی؛ و برخی گفته‌اند به این جهت اسلام نامیده‌اند که شخص با قبول آن، از سرپیچی کردن و مخالفت ورزیدن [با حق] سالم می‌ماند؛ و «مُسلِم» هم به کسی گویند که تسلیم حق شده و به حق اذعان می‌کند. (إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛ نمل/۸۱) ▪️«سلیم» هم صفت مشبهه از سلامت است و «قَلْبٍ سَليمٍ» (شعراء/۸۹) قلب و باطنی است که از هر گونه دغل و خیانتی سالم باشد. 🔖جلسه 533 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-44/ 🔹قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ چنانکه مشاهده می‌شود سلام اول منصوب و سلام دوم مرفوع آمده است. درباره چرایی آن، گفته‌اند: 🔸الف. منصوب بودنش از باب این است که مضمون سخن آنان ( ونه خود سخن) ‌نقل شده؛ یعنی آنان سلامی را گفتند؛ اما مرفوع بودنش از باب این است که متن سخن حضرت ابراهیم نقل شده و مبتدا است برای خبر محذوف؛ یعنی «او گفت: سلام [بر شما]» 📚(مجمع البيان، ج5، ص268؛ مجاهد و سدی و ابن عطیه، به نقل از البحر المحيط، ج6، ص179) و برای مرفوع بودن، تحلیل دیگرش این است که آن را خبر بگیریم بدین بیان که آنان سلام کردند، حضرت ابراهیم ع که آنان را نمی‌شناخت در واقع گفت «هو سلامٌ إن شاء الله، اما شما کیستید؟» 📚(معاني القرآن (فراء)، ج‏2، ص21) 🔸ب. سلام در هر دو حالت مقول قول است [یعنی سخنی است که بیان شده) با این تفاوت که منصوب بودنش در اولی از باب قعلی است که مقدر بوده است؛ مثلا «سلمنا علیک سلاماً» 📚 (البحر المحيط، ج6، ص179) 🔸ج. مصنوب بودن سلام دلالت بر تجدد (در حالت جدید وارد شدن) دارد؛ اما مرفوع بودن سلام دلالت بر ثبوت و استقرار. 📚(البحر المحيط، ج6، ص179) 🔸د. گفته‌اند حالت رفع در سلام احترام و اکرام و تحیت بیشتری را می‌رساند. 📚(الميزان، ج‏10، ص320) گویی حضرت ابراهیم ع به آیه «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» (نساء/86) عمل کرده است. 📖اختلاف قرائت ▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) و مکه (ابن کثیر) و شام (ابن عامر) و بصره (ابوعمرو) و برخی از قرائات اهل کوفه (عاصم از قراء ‌سبعه، ابوجعفر و یعقوب و خلف از قراء عشره) و برخی قرائات غیرمشهور (سلام) به همین صورت «قالوا سَلاماً قال سَلامٌ» قرائت شده است. ▪️در قرائت برخی از اهل کوفه (حمزه و کسائی) و برخی قرائات غیرمشهور (یحیی بن وثاب و ابراهیم نخعی) به صورت «قالوا سَلاماً قال سِلْمٌ» قرائت شده است؛ که دو احتمال برای «سِلم» مطرح است: یکی اینکه «سلم» به همان معنای «سلام» باشد؛ چنانکه به جای «حلال» تعبیر «حِلّ» به کار می‌برند؛ و احتمال دیگر این است که به معنای سِلم و صلح در مقابل دشمنی باشد، چنانکه در ادامه وقتی آنها غذا نمی خورند احساس نگرانی می‌کند و آنها از قبل گفتند که ما با تو صلح و سلامتی خواهیم بود و قصد آزاری نداریم. 📚مجمع البيان، ج5، ص267-268 ؛ البحر المحيط، ج6، ص179 @Yekaye
🔹لبِثَ ▪️ماده «لبث» به معنای مکث و درنگ کردن است و وقتی به صورت «لَبِثَ بالمكان» می‌آید به معنای اقامت کردن و در جای خاصی ماندن است 📚(معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۲۲۸؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۳۳) ▪️تفاوت «لبث» با «مکث» در این است که مکث به درنگ کردن اختیاری گویند اما لبث در مورد درنگ کردنی است که به قهر و اجبار و خارج از اراده شخص واقع می‌شود. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص157) ▪️این ماده ۳۱ بار در قرآن کریم آمده که تنها یکبار آن به صورت اسم فاعل (لابث: درنگ کننده) است (لابِثينَ فيها أَحْقاباً، نبأ/۲۳) و همه موارد دیگر به صورت فعل است که تمامی این افعال هم به صورت ثلاثی مجرد (لَبِثَ، یَلبَثُ) است غیر از آیه «ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاَّ يَسيراً» (احزاب/14) که به باب تفعّل رفته است. 🔹فما لَبِثَ أَنْ جاءَ ... ▪️این عبارت را به لحاظ نحوی به طرق مختلفی می‌توان تحلیل کرد: 🔸الف. «ما» مای نافیه باشد؛ آنگاه: 🔺الف.1. «أن جاء» در موضع نصب باشد به نزغ خافض؛ یعنی گویی در اصل چنین بوده: «ما لبث و أبطأ عن مجیئه بعجل» (دیری نپایید از اینکه گوساله بریانی بیاورد) 📚(مجمع البيان، ج5، ص271؛ معاني القرآن (فراء)، ج2، ص21؛ البحر المحيط، ج6، ص180) 🔺الف.2. شبیه مورد قبل، با این تفاوت که می‌تواند فاعل «لبث» حضرت ابراهیم ع باشد؛ یعنی حضرت ابراهیم درنگی ناکرد در اینکه گوساله بریانی آورد. 📚(البحر المحيط، ج6، ص180) 🔺الف. 3. «أن جاء» در مقام فاعل باشد برای «لبث» یعنی «ما لبث مجیئه بعجلِ: آوردن گوساله بریان طولی نکشید.» 📚(معاني القرآن (فراء)، ج2، ص21) 🔸ب. «ما» مای مصدری باشد و عبارت مبتدا باشد و «أن جاء» هم که معنای مصدری می‌دهد خبر آن؛ یعنی: درنگ کردنش همان آوردن گوساله بریان بود. 📚(البحر المحيط، ج6، ص180) 🔸ج. «ما» مای موصوله باشد به معنای «الذی لبثه»، آنگاه در خبر، کلمه‌ای مانند «قدر» در تقدیر است، یعنی آن که او را معطل کرد به اندازه این بود که گوسفند بریانی بیاورد» که این سرعت عمل به خرج دادن برای پذیرایی از میهمان را می‌رساند. 📚(البحر المحيط، ج6، ص180) @Yekaye
🔹عِجْلٍ قبلا درباره ماده «عجل» بیان شد که ▪️ «عجله» به معنای «شتاب کردن» و «سرعت گرفتن» و طلب کردن چیزی است قبل از اینکه زمانش برسد ▫️ برای همین در تفاوت «عجله» و «سرعت» گفته‌اند که «سرعت» تقدم یافتن در جایی است که این تقدم سزاوار و ممدوح است و نقطه مقابلش (ابطاء: کندی و کاهلی) مذموم است؛ در حالی که «عجله» در جایی است که این تقدم مناسب و سزاوار نیست و نقطه مقابلش ممدوح است. 🔖جلسه ۱۶۲ . http://yekaye.ir/al-isra-017-018/ 📚اکنون می‌افزاییم که «عِجْل» به معنای «گوساله» (بچه گاو) است. برخی آن را یک اصل کاملا مستقل از معنای عجله دانسته‌اند (معجم المقاييس اللغة، ج۴، ص۲۳۷) اما دیگران این کلمه را هم از همان معنا دانسته، و درباره وجه تسمیه آن گفته‌اند که از این بابت است که گوساله (در مقایسه با گاو) پرشتاب و پرسرعت است و آرام و قرار ندارد. 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۴۸؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص42) 📿ماده «عجل» 47 بار در قرآن کریم به کار رفته است که غیر از 8 مورد آن همین کلمه «عِجل» به معنای گوساله است؛ و یک مورد هم که به صورت «عجول» آمده، بقیه موارد همگی به صورت فعل به کار رفته است. @Yekaye