919) 📖 لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ 📖
💢ترجمه
مبادا جولان کسانی که کفر ورزیدند در سرزمینها تو را بفریبد؛
سوره آل عمران، (3) آیه 196
1398/1/15
28 رجب1440
@Yekaye
🔹يَغُرَّنَّكَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «غرر» در اصل در جایی به کار میرود که با تاثیر چیزی، غفلتی حاصل شود و بدین جهت آن را اخص از غفلت دانستهاند (در غفلت لزوما تحت تاثیر چیزی بودن، لحاظ نشده).
▫️برخی افزودهاند که «غِرّه» غفلتی است که در حال بیداری برای انسان پیش میآید و اصل آن از «غُرّ» است که اثر ظاهر از هر چیزی است، مانند «غره اسب» (پیشانی سفید اسب) یا «غِرار شمشیر» (تیزی و برندگی آن) یا «غَرّ لباس» (محل تاخوردگی لباس که در اطو کردن مورد توجه است)؛ و «غُرور» به معنای «فریب خوردن» و در غفلت واقع شدن است؛ و «غَرور» هر چیزی از مال و جاه و شهوت و شیطان است که انسان را به غفلت بیندازد، چنانکه «غررتُ فلانا» یعنی او را به غفلت انداختم و به آنچه از او میخواستم دست یافتم.
▫️برخی هم توضیح دادهاند که «غُرُور» ایهامِ (به وهم انداختنِ) حال سرور است در جایی که امر برخلاف است؛ و البته هر ایهامی غرور نیست؛ چرا که گاه انسان بر اثر وهم از چیزی میترسد و خود را از آن برحذر میدارد؛ و اینجا نمیگویند مغرور شد. در واقع، «غرور» به معنای «در ظاهر خیرخواهی و در باطن دغلبازی کردن» است و اصل «غر» همان خط تای لباس است که در زبان عربی گفته میشود لباس را روی «غر» آن بپیچ و تا کن؛ پس «غرور» از این جهت شبیه محل تا کردن لباس است که یک قسمتی را مخفی و قسمت دیگری را آشکار می کند.
▪️معنای «غرور» به معنای «خدعه» (نیرنگ و فریب) هم بسیار نزدیک است و اگر چه گاه به جای همدیگر به کار میروند، اما در تفاوت این دو گفتهاند که غرور در اصل در جایی است که با به ایهام انداختن مطلبی بر مخاطب مشتبه شود، اما خدعه غالبا در جایی است که با مخفی کردن بخشی از واقعیت مخاطب را فریب دهند.
▪️همچنین ماده «غرر» به «خطر» نیز نزدیک است؛ با این تفاوت که غرر همواره قبیح است؛ زیرا ترک کردن حزم و احتیاط است در مورد چیزی که باید از آن برحذر بود؛ اما خطر و خطر کردن در مواردی خوب است، و نشانگر عظمت شخص است؛ چنانکه «رجل خطیر» به معنای شخص عظیم است.
🔖جلسه 705 http://yekaye.ir/al-fater-35-5/
@Yekaye
🔹تقَلُّبُ
در آیه 174 همین سوره اشاره شد که
▪️برخی بر این باورند که ماده «قلب» در اصل بر دو معنای مستقل دلالت دارد: یکی بر معنای «محض» و «خالص» و امر شریفِ از هر چیزی؛ و دیگری بر برگرداندن چیزی از جهتی به جهت دیگر؛
▫️ اما برخی دیگر معنای اصلی این ماده را همان معنای برگرداندن چیزی از وجهی به وجه دیگر و مطلق دگرگونی و تحول دانستهاند؛ و وجه تسمیه «قلب» را ناشی از کثرت دگرگونی و زیر و رو شدنش [از حالتی به حالت دیگر منقلب شدن] قلمداد کردهاند.
▪️«تَقَلُّب» نیز چون به باب تفعل رفته، به معنای قبول حالت تقلیب و دگرگونی است: «قَلَبْتُهُ فَانْقَلَبَ، و قَلَّبْتُهُ فَتَقَلَّبَ»؛ و در برخی از آیات نیز همین معنا مناسبت دارد؛ چنانکه «يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصار» (نور/37) اشاره است به آن اضطراب و فزعی که در قیامت حاصل میشود و احوال آنان چنان زیر و رو میشود که دلها و چشمها چیزهایی را میبیند که قبلا نمیدید؛ و یا آیه «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ» (بقره/144) اشاره است به رفت و برگشت نگاه پیامبر ص به آسمان که منتظر وحی بود؛
▫️و ظاهرا از این جهت که پرداختن به و تصرف در امور، با نوعی رفت و برگشت و رتق و فتق در آنها همراه است، برخی «تَقَلُّب» به معنای «تصرّف» دانستهاند؛ چنانکه تقلب در امور و در بلاد، به معنای آن است که هرگونه که دلش میخواهد در امور و در سرزمینها تصرف کند و کاری را که میخواهد انجام دهد؛ و آیه «فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ» یعنی سلامت آنان در تصرفی که برای تجارت در سرزمینها انجام میدهند تو را فریب ندهد، چرا که عاقبت آنان هلاکت است؛ و یا آیه «أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ» (نحل/46) یعنی در حالی که سخت به تصرف و رتق و فتق امور تجارت مشغولند.
▫️درباره «وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ» (شعراء/219) هم گفتهاند یا به معنای «تصرف» در قیام و رکوع و سجده نمازگزاران است، از این جهت که پیامبر ص امامشان بوده، و امام جماعت از این جهت در کارهای مامومین تصرف میکند؛ و یا مقصود از سجدهکنان، موحدان است و اشاره باشد به اینکه تو از صُلب و رَحِمی به صُلب و رَحِم موحد دیگری در رفت و برگشت بودی تا اینکه به دنیا آمدی.
🔖جلسه 845 http://yekaye.ir/ale-imran-3-174-2/
@Yekaye
✳️شأن نزول
گفتهاند برخی از مسلمانان اعتراض داشتند که چرا اعداء الله (مشرکان یا یهودیان) در امکانات زندگی دنیوی غوطهورند و اینان در فشار و سختی و گرسنگی بسر میبرند و این آیه (به همراه دو آیه بعد) نازل شد.
📚مجمع البيان، ج2، ص915؛ البحر المحيط، ج3، ص481
@Yekaye
☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
💢خوشا به حال کسی که قاتلان غرور و فریب، او را به قتل نرسانده باشند!
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 311
💢طوبَى لِمَنْ لَمْ تَقْتُلْهُ قَاتِلَاتُ الْغُرُورِ
@Yekaye
☀️2) احمد بن محمد بن ابی نصر میگوید
از امام رضا ع سوالی پرسیدم، از پاسخ دادن خودداری کرد و سپس فرمود:
... پس تقوای الهی پیشه کنید و حدیث ما را [نزد نااهلان و دشمنان] فاش نکنید، آیا چنین نیست که خداوند از اولیای خود دفاع میکند و از دشمنانش انتقام میگیرد؟!
آیا ندیدی خداوند با خاندان برمک چه کرد و انتقام امام کاظم ع را از آنان نگرفت؟!
و نیز بنواشعث که در موقعیت بشدت خطرناکی بودند و به خاطر ولایت امام کاظم ع خطر را از آنان دفع کرد.
و شما در عراق هستید؛ اعمال این فرعونها و مهلتی را که خداوند بدانان داده، میبینید؛ پس بر شما باد به تقوای الهی «و مبادا زندگی دنیا فریبتان دهد» (لقمان/33 و فاطر/5) و فریب کسانی که بدانان مهلت داده شده را مخورید که همانا مطلب به شما رسیده است.
📚الكافي، ج2، ص225؛ قرب الإسناد، ص380
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ مَسْأَلَةٍ، فَأَبَى وَ أَمْسَكَ؛ ثُمَّ قَالَ ...
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تُذِيعُوا حَدِيثَنَا؛ فَلَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنْ أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْتَقِمُ لِأَوْلِيَائِهِ مِنْ أَعْدَائِهِ! أَ مَا رَأَيْتَ مَا صَنَعَ اللَّهُ بِآلِ بَرْمَكَ وَ مَا انْتَقَمَ اللَّهُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع؟! وَ قَدْ كَانَ بَنُو الْأَشْعَثِ عَلَى خَطَرٍ عَظِيمٍ فَدَفَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِوَلَايَتِهِمْ لِأَبِي الْحَسَنِ ع! وَ أَنْتُمْ بِالْعِرَاقِ تَرَوْنَ أَعْمَالَ هَؤُلَاءِ الْفَرَاعِنَةِ وَ مَا أَمْهَلَ اللَّهُ لَهُمْ؛ فَعَلَيْكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ «وَ لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا» وَ لَا تَغْتَرُّوا بِمَنْ قَدْ أُمْهِلَ لَهُ، فَكَأَنَّ الْأَمْرَ قَدْ وَصَلَ إِلَيْكُمْ.
@Yekaye
☀️3) روایت شده است که امیرالمومنین ع در خطبهای بر فراز منبر فرمودند:
خودتان را به حال خود رها نکنید که به اهمالکاری میافتید؛ و در حق اهمالکاری نکنید که زیان خواهید کرد؛
و از حق، این است که تفقه [= فهم عمیق] پیدا کنید؛ و از فقه، این است که مغرور و فریفته نشوید. ...
📚 الكافي، ج1، ص45
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي كَلَامٍ لَهُ خَطَبَ بِهِ عَلَى الْمِنْبَرِ
... لَا تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ فَتُدْهِنُوا وَ لَا تُدْهِنُوا فِي الْحَقِّ فَتَخْسَرُوا وَ إِنَّ مِنَ الْحَقِّ أَنْ تَفَقَّهُوا وَ مِنَ الْفِقْهِ أَنْ لَا تَغْتَرُّوا ...
@Yekaye
☀️4) ابو حمزه ثمالى گويد:
من نشنيدم كسى را كه پارساتر از على بن الحسين عليهما السّلام باشد جز آنچه از پارسائى على بن ابى طالب عليه السّلام شنيدم.
و نیز گفت:
و امام على بن الحسين عليهما السّلام چنان بود كه هر گاه در باره زهد و پارسائى سخن ميگفت هر كس را در حضورش بود ميگرياند.
و نیز گفت:
من نامهای را خواندم كه در آن سخنى در باره زهد از على بن الحسين عليهما السّلام نوشته بود و من آن را نوشتم سپس به نزد على بن الحسين صلوات اللَّه عليه بردم و به نظر او رساندم حضرت آن را تصديق كرده و تصحيح فرمود
📜و اينك متن آن نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند ما و شما را نگهدارد از نقشه شوم ستمكاران و ستم حسودان و حمله گردنكشان.
اى مؤمنان شما را فريب ندهند سركشان و پيروانشان كه متمايل باين دنيا گشته و دل بدان بستهاند و فريفته آن شدهاند، آنان كه به دنيا و كالاى پوسيده و گياه خشك آن كه به زودى از انسان جدا گردد روى كردهاند.
بپرهيزيد از آنچه خدا شما را از آن برحذر داشته، و زهد ورزيد در آنچه خداوند شما را از دنيا به زهد در آن واداشته، و اعتماد نكنيد بدانچه در اين دنياست اعتماد كسى كه آن را براى خود خانه جاويدان و جايگاه ماندن و اقامت گرفته است. به خدا سوگند كه در خود اين دنيا چيزهائى است كه شما را به بىاعتبارى آن راهنمائى كرده و آگاه سازد، از گردش روزهاى آن و شدت زیر و رو شدنها و عقوبتها و بازيگرى آن با اهل خود، چنان است كه شخص گمنام و پست را رفعت بخشد، و شريف را پست گرداند و مردمانى را در فرداى قيامت به دوزخ كشاند و اين جريان براى شخص آگاه عبرتآور و خبردارکننده و بازدارنده است.
براستى اين جرياناتى كه در هر شب و روز براى شما پيش آيد از فتنههاى تار و بدعتهاى تازه و روشهاى ظالمانه، و پيشآمدهاى ناگوار روزگار و ترس و بيم حاكمان و وسوسههاى شيطان، واقعا - جز اندك افرادی كه خداوند حفظشان کرده - دلها را از آگاه شدن باز دارد، و [ذهنها] از هدايت موجود و شناسائى اهل حق، منحرف سازد، و از اين روست که نمیشناسند گردش روزها و زير و رو شدن حالات و سرانجام زيان بار فتنههاى دنيا را؛ جز آن كس كه خداوند نگاهش داشت و به راه رشد و هدايت رفت، و در راه راست قدم نهاد، سپس برای طى اين طريق از پارسائى و زهد كمك گرفت: انديشه را پياپى به كار انداخت و به شكيبائى پند پذير شد؛ و خود را [از ارتکاب بسیاری از کارها] بازداشت و بر خرميهاى زودگذر اين جهان زهد ورزید و از لذتهاى آن كناره گرفت و به نعمتهاى جاويدان آخرت دل بست و كوشش خود را براى آن به كار برد و مراقب مرگ بود، و زندگى با مردم ستمكار را خوش نداشت، به آنچه در دنيا است با ديده روشن و تيزبين نگريست و آشوبهاى تازه و بدعتهاى گمراهكننده و ستم پادشاهان ستم پيشه را با ديده خود دید.
راستى كه به جان خودم سوگند، شما امور گذشته را در روزهاى پيشين كه از آشوبها انباشته بوده و شيفته بدان بودند پشت سر گذاشتهايد و ميتوانيد از آنها راهبر شويد بر دورى گزيدن از گمراهان و بدعتگزاران و ستم پيشهگان و فسادكنندگان در زمين بناحق، پس «از خدا كمك جوئيد» (اعراف/128) و باز گرديد به سوى طاعت خدا و پيروى آن كس كه به پيروى سزاوارتر است از اينان كه پيروى شوند و مورد اطاعت قرار گيرند.
پس، حذر كنيد، حذر كنيد، پيش از پشيماني و حسرت و ورود بر خدا و توقف در پيشگاه او، و به خدا سوگند حرکت نكنند هيچ قوم و ملتى در مسیر نافرمانى خدا؛ مگر اینکه به سوى عذابش روند؛ و هرگز مقدم نداشتند هيچ قومى دنيا را بر آخرت، جز آنكه به بازگشتگاه و عاقبتشان بد شد.
@Yekaye
👇ادامه حدیث👇