یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
4️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ»
اگر در فرهنگ غربی تا یک و نیم قرن پیش زنان حق مالکیت نداشتند،
اما اسلام نه تنها این حق را برایشان به رسمیت شناخته بود،
بلکه هرگونه معامله بر سر ازدواج زنان را هم باطل اعلام کرد و زن را مالك تمامی مهريه خود دانست؛ به طوری که پدر و بستگان زن، حقّی در مهريه او ندارند.
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
5️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ ...»
در مورد بخشش مهریه، رضايت قلبى لازم است. بخششهاى اكراهى، اجبارى و ... اعتبار ندارد.
(تفسير نور، ج2، ص243)
در واقع،
چون فرمود مهریه زنان را به صورت «نحله» (هدیه بدون مطالبه چیز دیگر) به آنان بدهید،
و در ادامه تاکید کرد که در صورتی که با طیب خاطر آن را پس دادند اجازه استفاده دارید،
معلوم میشود اگر مردی زنش را با زور و اجبار به بخشیدن ویا نگرفتن مهریه مجبور کند و زن رضایت نداشته باشد، مصداق اکل به باطل (خوردن مال حرام) است.
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص59)
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
6️⃣ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً»
زن، در گرفتن يا بخشيدن مهريه، آزاد و مستقل است.
(تفسير نور، ج2، ص243)
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
7️⃣ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
قرآن در حالی که مردان را با قاطعیت تمام به دادن مهریه همسرانشان، آن هم بدون دریافت هیچ ما به ازایی ملزم میسازد، زنان را هم به طور ضمنی به بخشیدن مهریهشان تشویق میکند.
💠نکته تخصصی #فقهی (#فقه_آموزشی )
به نظر میرسد یکی از خلأهای نظام حوزوی ما این است که در عرصه ارائه آموزههای فقهی، به تفاوتهای مقام #استنباط و مقام #آموزش_و_تبلیغ بیاعتنا بوده،
و این امر
🔻نهتنها شبهات فراوانی را در جامعه پدید آورده
(شبیه برخی شبهات «کودکهمسری» که در جای دیگر به تفصیل توضیح دادهام: https://eitaa.com/souzanchi/616 )
🔻بلکه در مقام عمل نیز موجب شده برخی از اموری که برای شارع مهم بوده، اما وضعیتش به گونهای نبوده که آن را واجب گرداند، عملا از بستر زندگی اجتماعی مسلمانان رو به ضعیف یا حذف شدن نهاده است،
🤔شاید نمونه بارز آن این است که در اسلام، اینکه از ارث متوفی، به نیازمندان، بهویژه در خویشاوندان نیازمند، کمکی شود، بسیار مورد تاکید بوده: « وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (نساء/8) اما چون به دلایلی این حکم واجب نشده، عملا از زندگی اجتماعی مسلمانان کنار نهاده شده است.
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
8️⃣ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
یکی از عوامل اینکه مالی بر انسان گوارا شود، آن است كه صاحبش آن را با طيب خاطر و رضايت ببخشد.
(تفسير نور، ج2، ص243)
🔖از این زاویه یکبار دیگر حدیث 3 را مرور کنید:
https://eitaa.com/yekaye/5773
@yekaye
یک آیه در روز
929) 📖 وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَك
.
9️⃣ «فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً»
📜حکایت📜
حافظ برسی روایتی را از ابن عباس نقل می کند که
رسول الله ص روزی آبی طلب کرد و امیرالمومنین ع و حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع نزدش بودند و پیامبر مقداری نوشید.
سپس امام حسن ع آن را گرفت و نوشید و پیامبر ص فرمود: گوارا و نوش جانت ای ابامحمد!
سپس امام حسین ع آن را گرفت و نوشید و پیامبر ص فرمود: گوارا و نوش جانت ای اباعبدالله! سپس حضرت فاطمه س آن را گرفت و نوشید و پیامبر ص فرمود: گوارا و نوش جانت ای مادر نیکان پاک و طاهر.
سپس امیرالمومنین ع آن را گرفت؛ وقتی نوشید، پیامبر ص به سجده افتاد.
چون سر برداشت یکی از همسرانش که آنجا بود گفت: یا رسول الله! چرا وقتی حسن ع، حسین ع، و فاطمه س نوشیدند گفتی گوارا و نوش جان؛ اما وقتی علی ع نوشید سجده کردی؟
فرمود: وقتی خودم نوشیدم جبرئیل و فرشتگان همراهش به من گفتند: گوارا و نوش جانت ای رسول الله! و وقتی حسن ع نوشید همین طور؛ و وقتی حسین ع و فاطمه س نوشید باز جبرئیل و فرشتگان گفتند گوارا و نوش جان! و من نیز آنچه آنان گفتند را گفتم؛ اما وقتی امیرالمومنین ع نوشید خداوند فرمود: گوارا و نوش جانت ای ولیّ من و ای حجت من بر مخلوقاتم؛ پس به خاطر این نعمتی که خداوند در خصصو اهل بیتم بر من روا داشت سجده شکر بجا آوردم.
🤔حافظ برسی میگوید: وقتی یکی از افراد کمظرفیت این مطلب به گوشش خورد و عقلش ظرفیت فهم آن را نداشت، اعتراض کرد که: آیا خداوند به علی میگوید «گوارا و نوش جان»؟!
آیا نشنیده این کلام صریح خداوند رحمان را که «پس اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» چگونه بر آنها سخت میآید که همان خداوندی که به عامه مردم میگوید گوارا و نوش جان، به ولی و علیاش هم گوارا و نوش جان بگوید؟!
📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين عليهالسلام، ص273
@yekaye
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً 📖
💢ترجمه
به سفیهان اموال خود را که خداوند مایه قوام شما [یا: در اختیار شما] قرار داده، ندهید؛ و [صرفاً] در آن روزیشان را تامین کنید و لباسشان بپوشانید و با آنان به نحوی شایسته سخن بگویید.
سوره نساء (4) آیه 5
1398/3/6
21 رمضان 1440
@yekaye
🔹السُّفَهاءُ
▪️ماده «سفه» در اصل بر «خِفّت» (سبکسری) و «سخافت» (سخیف و مبتذل بودن) دلالت میکند (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص79)
▫️برخی اصل آن را در مورد «خفت» و سبکی در بدن دانستهاند که بعدا در مورد خفت نفسانی (سبکسری) که از مقوله کمخِرَدی است به کار رفته (مفردات ألفاظ القرآن، ص414) و موید این معنا هم تعبیر «تَسَفَّهَتِ الرِّياحُ الشيءَ» است که وقتی چیزی بسیار سبک باشد که باد بتواند آن بتواند جابجا کند، گفته میشود (لسان العرب، ج13، ص499).
▫️برخی هم اصل معنای آن را هرگونه اختلال، و در مقابل حلم و عقل دانستهاند که خفت و سخافت و ... از آثار آن است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص146-147)
▪️به مناسبتِ همین معنای «خفت»، گاه در معنای «جهل و نادانی» هم به کار میرود (لسان العرب، ج13، ص498). بسیاری آن را نقطه مقابل «حلم» (بردباری ناشی از دوراندیشی) معرفی کردهاند (كتاب العين، ج4، ص9؛ معجم المقاييس اللغة، ج3، ص79؛ المحيط في اللغة، ج3، ص416 ؛ التحقيق، ج5، ص147) و در حدیث جنود عقل و جهل هم این دو (حلم و سفه) در مقابل هم دانسته شده (الکافی، ج1، ص21) که در این صورت معادل فارسی مناسب برای آن شاید «نابخردی» و «کوتهبینی» باشد.
▪️مصدر فعل «سَفِهَ يَسْفَهُ» هم به صورت «سَفَاهَة» است: «إِنَّا لَنَراكَ في سَفاهَةٍ» (اعراف/66) هم به صورت «سَفَه»: «قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْم» (انعام/140)
▫️و ظاهرا فعل لازم است؛ اما با توجه به آیه «إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ» (بقره/130)
▫️برخی گفتهاند که کاربرد این فعل به صورت متعدی هم متداول است؛
▫️برخی احتمال دادهاند که برای متعدی شدن باید به باب تفعیل برود (سَفَّهَ)، و از این رو، در این آیه «نفسه» را نه مفعول، بلکه چهبسا تمییز باشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ▫️ص147) و
▫️برخی هم آن را در اصل «سَفِهَت نَفْسُهُ» دانستهاند که دچار صرف در فعل شده، شبیه «بَطِرَتْ مَعِيشَتَها» (قصص/58) (مفردات ألفاظ القرآن، ص414) و
▫️یک احتمال دیگر هم آن است که «نفسه» منصوب به نزع خافض، و در اصل «فی نفسه» بوده است.
▪️«سفیه» را اگرچه در مورد کسی که مرتکب سفاهت شود به کار میبرند، اما به نظر میرسد صفت مشبهه از ماده «سفه» باشد و دلالت بر ثبات این صفت در شخص کند، زیرا به کسی که یکبار رفتار سفیهانهای از او سر بزند، «سفیه» گفته نمیشود: «فَإِنْ كانَ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهاً أَوْ ضَعيفاً أَوْ لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلّ» (بقره/282) «وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً» (جن/4).
این کلمه به صورت «السُّفَهاءُ» جمع بسته شده؛ و این تعبیر در قرآن کریم، هم در مورد کمخردی نسبت به امور و معاملات دنیایی مطرح شده «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُم» [که در ادبیات فقهی نیز «سفیه» به همین معنا رایج است] و هم در مورد کمخردی در امور دینی و اخروی: «قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ» (بقره/13) « سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِم» (بقره/142) «أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا» (اعراف/155) (مفردات ألفاظ القرآن، ص414).
📿ماده «سفه» و مشتقات آن جمعاً 11 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye