یک آیه در روز
956) 📖جمعبندی آیات 15-28 سوره نساء 📖 وَ اللاَّتي يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْه
.
5️⃣ در این آیات، وقتی خواست فحشاء و مجازات فحشاء را شروع کند از زنان شروع کرد و سپس سراغ مردان رفت؛
اما در مساله رعایت حقوق مالی همسر، لبه تیز حمله را صرفا متوجه مردان (شوهران) قرار داد.
💠نکته تخصصی #سیاستگذاری #خانواده
🤔شاید از نکته فوق بتوان نتیجه گرفت که سیاستهای حفظ خانواده در خصوص مردان و زنان کارهای متفاوتی باید در پیش گیرد:
🔺اینکه عرف متدینان مساله عفت را عموما و در درجه اول ناظر به زنان مطرح میکنند، ظاهرا پشتوانه قرآنی دارد؛
و البته آیه نشان میدهد که مساله عفت در مورد مردان هم باید مطرح شود اما بعد از زنان؛
🔺 و البته لبه تیز برنامههای نسبت به مردان، باید ناظر به واداشتن آنها به رعایت حقوق مالی همسرانشان باشد.
@yekaye
یک آیه در روز
956) 📖جمعبندی آیات 15-28 سوره نساء 📖 وَ اللاَّتي يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْه
.
6️⃣ اینکه انسان اختیاردار تکلیف زندگی و همسر خویش باشد بقدری مهم است که قرآن کریم ازدواج با کنیزان را (که اختیارشان تاحدود زیادی با صاحبشان است تا با همسرشان) صرفا برای کسی که خوف وقوع در گناه و مشقت ناشی از فشار شهوت دارد مطرح میکند؛ و از افراد میخواهد که اگر میتوانند صبر پیشه کنند و چنین زندگیای تشکیل ندهند برایشان بهتر است!
🌐ثمره #اجتماعی
اینکه برنامههای جدید دائما وضعیت زندگیها را به این سمت میبرد که مرد دیگر اختیاردار همسر خویش نباشد و به بهانه اینکه زنان از مردان خویش مستقل شوند عملا کاری میکنند که دیگرانی همچون کارفرمایان و رسانههای جمعی و ... اختیاردار زنان باشند، کاملا در جهت تضعیف خانواده است؛
که ضربهاش فقط به مردان نخواهد بود؛
بلکه کل اعضای خانواده، هم خود زن و هم فرزندان، نیز از این وضعیت متضرر خواهند شد.
🔖(مستندی به نام #ایکس_سونامی درباره #فروپاشی_خانواده_در_آمریکا تهیه شده که بزودی اکران خواهد شد و این واقعیت را بخوبی منعکس کرده است)
@yekaye
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحیماً 📖
💢ترجمه
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان را بین خود به ناروا نخورید، مگر آنکه تجارتی با رضایت طرفینی از جانب شما واقع شود؛ و خودهایتان را نکشید، که خداوند نسبت به شما رحیم بوده است.
سوره نساء (4) آیه 29
1398/8/13
6 ربیعالاول 1441
@yekaye
🔹بِالْباطِلِ
قبلا بیان شد که
▪️«باطل» نقطه مقابل «حق» است و به معنای امری است که با تفحص معلوم میشود هیچ ثباتی ندارد. این کلمه اسم فاعل از ماده «بطل» است که اصل این ماده را به معنای «[از بین] رفتن شیء و اینکه درنگ و مکث بسیار اندکی داشته باشد» دانستهاند و «شیطان» را هم از این جهت «باطل» نامیدهاند که کارهایش هیچ حقیقتی ندارد و هر چیزی که به او برگردد، پشتوانهای در واقعیت ندارد.
▪️کلمه «بَطَل» (جمع: أبطال) به معنای شجاع، از همین باب است و درباره وجه تسمیهاش برخی گفتهاند چون دیگران را به هلاکت و نابودی میاندازد، ویا چون خودش را در معرض عرصههای هلاکتبار قرار میدهد، و نیز گفتهاند از «بطل دمه: خونش را به هدر داد» گرفته شده که گویی شخص شجاع خون خود را به هدر میدهد و یا اینکه کسی که متعرض وی شود خونش را هدر داده است.
🔖جلسه 174 http://yekaye.ir/saad-38-27/
@yekaye
🔹تِجارَةً
▪️ماده «تجر» از مواد نادر در زبان عرب است (از این جهت که ظاهرا تنها مادهای است که در آن حرف ج بعد از حرف تاء آمده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص164؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص341) و «تجارت» را به معنای تصرف در سرمایه به منظور رسیدن به سود (مفردات ألفاظ القرآن، ص164)
و به تعبیر دیگر، هرگونه معاملهای که درصدد رسیدن به سود باشد، دانسته؛ و تفاوتش با «بیع» (خرید و فروش)را در این معرفی کردهاند که بیع به مطلق معاملات و خرید و فروش اطلاق میشود اعم از اینکه سودآور باشد یا زیانده؛ اما تجارت را در جایی به کار میبرند که سودآوری مدنظر باشد (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص411)
▪️این کلمه جدای از کاربردش در خصوص معاملات: «إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُديرُونَها بَيْنَكُم» (بقره/282) «إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ» (نساء/29) «وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها» (توبه/24) «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» (نور/37) «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ» (جمعه/11)،
در قرآن کریم به مناسبت در خصوص تجارت معنوی هم به کار رفته است: «الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ» (بقره/16) «يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ» (فاطر/29) «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ» (صف/10)
📿این ماده اگرچه به صورت فعل (تَجَرَ يَتْجُرُ) و اسم فاعل (تَاجِرٌ و تَجْرٌ؛ شبیه صاحب و صحب) به کار رفته اما تنها کاربرد این کلمه به صورت مصدر «تجارة» در قرآن کریم مشاهده میشود و این کلمه (و در واقع ماده «تجر») همین 9 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖اختلاف قرائت
▪️این کلمه در اغلب قرائات، یعنی در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و مدینه (نافع) و بصره (ابوعمرو) و شام (ابن عامر) و نیر در قرائات أبوجعفر و يعقوب (از قراء عشره) به صورت مرفوع «تجارةٌ» قرائت شده است؛ که در این صورت، «کان» کان تامه خواهد بود به معنای «إلا أن تقع تجارة: مگر اینکه تجارتی در کار باشد» و استثناء هم استثنای منقطع میگردد؛ چرا که تجارت با رضایت مصداق اکل مال بالباطل نیست.
▪️اما در قرائت اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و نیز برخی قراء عشره (خلف) و اربعه عشر (حسن و اعمش) که اینها هم اغلب کوفی بودهاند به صورت منصوب قرائت شده که در این صورت، دو گونه تحلیل نحوی دارد: یکی اینکه خبر کان است و تقدیر کلام این چنین بوده است: «إلا أن تكون التجارةُ تجارةً عن تراض»، که در این صورت، استثنا، استثنای متصل است؛ و دیگر اینکه مضاف الیهای است که چون جانشین مضاف شده منصوب گردیده و تقدیر کلام چنین بوده است: «إلا أن تكون الأموالُ أموالَ تجارةٍ» که در این صورت باز استثناء، استثنای منقطع خواهد بود.
📚مجمع البيان، ج3، ص59 ؛ معجم القراءات، ج2، ص55-56
@yekaye
🔹تَراضٍ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «رضو» نقطه مقابل «سخط» (خشم گرفتن و ناراحت شدن) است و از این جهت شاید بتوان آن را معادل خشنودی دانست و برخی توضیح داده اند که «فرح» به معنای مطلق سرور و خشنودی است؛ اما «رضایت» به معنای موافقت میل است با آنچه جریان می یابد و شخص با آن مواجه می شود؛ که این هم در مورد خداوند نسبت به بنده مصداق دارد (که معنایش این است که بنده را در حالتی ببیند که همواره به اوامر الهی عمل می کند) و هم در مورد بنده نسبت به خداوند (که آنچه خداوند برایش مقدر کرده را ناخوش ندارد): «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» (مائده/۱۱۹؛ توبه/۱۰۰؛ مجادله/۲۹)
▪️وقتی هم به باب تفاعل می رود (تراضی) به معنای رضایت طرفینی است، چنانکه در آیه «إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ» (بقرة/۲۳۲) یعنی هریک از طرف مقابل خود راضی باشد و نسبت به طرف مقابل خویش ابراز رضایت کند. همچنین: «فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما» (بقره/۲۳۳) یا «تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُم» (نساء/۲۹) ً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَة]» (نساء/۲۴)
🔖جلسه 845 http://yekaye.ir/ale-imran-3-174-2/
@yekaye
🔹لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «قتل» در اصل بر میراندن (إماته) دلالت دارد و در فارسی معادل «کُشتن» است. این ماده، به ماده «موت» (مرگ) بسیار نزدیک است؛ یعنی در هردو جدا شدن روح از بدن مد نظر است؛ اما با هم تفاوتی هم دارند: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» (آل عمران/۱۴۴) و در تفاوت این دو گفته اند وقتی به عمل عامل توجه شود، «قتل» گفته میشود و وقتی خود زوال حیات مد نظر است «موت» گویند؛ و یا اینکه قتل به عملی گویند که با آن موت حاصل میشود اما موت به وضعیتی که حاصل شده گویند. برخی هم گفتهاند موت صرفِ زوال حیات است، اما قتل، زایل کردن بنیه حیوانیِ موجود زنده است و حتما باید فعل انسان باشد؛ از این جهت حتی به کار کسی که دیگری را زندانی کند و مانع دسترسی او به غذا و … شود تا او بمیرد هم تعبیر «قتل» به کار میبرند
▪️این ماده در حالت عادی ثلاثی مجرد متعدی است: «وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» (بقره/۲۵۱) و مصدر آن «قتل» است (الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ، بقره/۱۹۱)
▫️و وقتی به باب مفاعله (مقاتله، قتال) میرود (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبير، بقره/۲۱۷؛ وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ، بقرة/۱۹۳؛ وَ لَئِنْ قُوتِلُوا، حشر/۱۲؛ قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ، توبة/۱۲۳؛ وَ مَنْ يُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ [النساء/ ۷۴) به معنای پیکار و جنگیدن است، یا از این باب که جنگیدن، زمینه قتل دیگران را فراهم میکند ویا از این جهت که به اقتضای این صیغه که دلالت بر استمرار دارد، جنگیدن موجب قتل مستمر میشود و در این ماده، گاه معنای «کشتن» و به قتل رساندن غلبه دارد: «قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُون» (توبه/۳۰ و منافقون/۴) و گاه اصل جنگیدن و مبارزه مسلحانه: «قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ» (آل عمران/۱۶۷) یا «إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلاَّ تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلاَّ نُقاتِلَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِيارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَليلاً مِنْهُم» (بقره/۲۴۶) «حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُم» (نساء/۹۰)
▪️بدین بیان، «قتال» با «جهاد» نزدیک است؛ تفاوتش ان این است که در «قتال» بر کشتن و به قتل رساندن تاکید میشود؛ اما «جهاد» از ماده «جهد» به معنای «مشقت و طاقت» است و «جِهاد» و «مُجاهده» به معنای به کار بستن تمام توان و تلاش خود برای دفع کردن دشمن میباشد.
▪️این ماده وقتی به باب تفعیل میرود (مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً، احزاب/۶۱؛ إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا، مائده/۳۳) دلالت بر کثرت و شدت در قتل دارد؛ و البته غالبا در این ماده به نحو استعاری برای عشق (کُشته عشق) به کار میرود.
🔖جلسه 918 http://yekaye.ir/ale-imran-3-195/
📖اختلاف قرائت
▪️در اغلب قرائات مشهور این فعل به صورت فعل ثلاثی مجرد «وَ لا تَقْتُلُوا» قرائت شده است؛
▪️اما در قرائت حسن (از قراء اربعه عشر) و نیز قرائتی منسوب به امیرالمومنین ع و قرائت سلمی و مطوعی به صورت فعل باب تفعیل «وَ لا تُقَتِّلوا» قرائت شده است که چنانکه در نکات ادبی خواهد آمد، در هر دو صورت این فعل متعدی است و رفتن آن به باب تفعیل صرفا دلالت بر شدت و کثرت قتل میکند.
📚معجم القراءات، ج2، ص56
@yekaye
☀️1) از امام باقر ع درباره معنای آیه «اموالتان را بین خود به ناروا نخورید» روایت شده که
مقصود ربا و قمار و «بخس» [= ناچیز شمردن کالای فروشنده برای خرید آن به زیر قیمت واقعی] و ظلم است.
📚التبيان، ج3، ص179؛ مجمع البيان، ج3، ص59
و في معنى قوله: «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ» قولان: أحدهما قال السدي: بالربا، و القمار، و البخس، و الظلم، و هو المروي عن أبي جعفر (ع)
✳️ در تایید مضمون این حدیث باید گفت: در تفسير العياشي، ج1، ص236-237 دو روایت از امام صادق ع آمده که مصداق این را «قمار» دانسته و در تفسير القمي، ج1، ص136 هم روایتی از امام صادق ع آمده که مصداق این را «ربا» معرفی کرده است.
@yekaye