یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
7️⃣1️⃣ «إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما»
در آیه از «زن و شوهر» و «دو نفر داور» سخن گفته شد.
اکنون کاربرد ضمیرهای تثنیه در این جمله، ظرفیت چهار معنا را در این آیه ایجاد کرده است (مفاتيح الغيب، ج10، ص75 ):
🍃الف. اگر آن دو داور قصد خیر و اصلاح داشته باشند، خداوند بین آنها وفاقی ایجاد میکند تا بدانچه خیر و صلاح است حکم کنند.
🍃ب. اگر زوجین واقعا قصد خیر و اصلاح داشته باشند [یعنی نزاعی که رخ داده، واقعا از روی سوء نیت نبوده؛ یا اگر هم بوده، اکنون واقعا دنبال رفع نزاعاند، نه محکوم کردن طرف مقابل] خداوند بین آنها وفاقی ایجاد میکند.
🍃ج. اگر زوجین واقعا قصد خیر و اصلاح داشته باشند، خداوند بین آن دو داور وفاقی ایجاد میکند تا بدانچه خیر و صلاح این زن و شوهر است حکم کنند.
🍃د. اگر آن دو داور قصد خیر و اصلاح داشته باشند، خداوند بین زوجین وفاق و آشتی ایجاد میکند.
🤔از این موارد، سهتای اول را با خیال راحت میتوان به آیه نسبت داد، اما شاید در خصوص معنای آخر اشکال شود که چنین نیست که صرف خیرخواهیِ حَکَمین، منجر به آشتی زوجین شود؛ زیرا لازمهاش این است که هرجا حکمیت به آشتی و ادامه زندگی مشترک زوجین نیانجامد، خیرخواهی حَکَمین را زیر سوال ببریم.
💢پاسخ این است که چنین تلازمی برقرار نیست؛ زیرا کاملا محتمل است که این مقدمه علت اعدادی و از جنس مقتضی باشد، نه علت تامه؛ یعنی اگر واقعا حَکَمین خیرخواه باشند و قصد اصلاح داشته باشند، همین قصد اینها سبب میشود تا خداوند نکاتی را بدانان الهام کند که با تکیه بر آن نقاط زمینه آشتی زن و شوهر فراهم شود؛ هرچند که ممکن است امور دیگری ویا مصلحت دیگری در کار باشد که این آشتی بین زن و شوهر حاصل نشود.
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
8️⃣1️⃣ «إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما»
با اینکه وفاق و آشتی یافتن زن و شوهر ناشی از یک سبب عادی است که همان نیت اصلاح داشتن است (خواه نیت خود زن و شوهر یا نیت حَکَمین) اما ایجاد این وفاق را به خداوند نسبت داد؛ ز
یرا خداوند است که سبب حقیقی همه اموری است که در عالم رخ میدهد
📚(الميزان، ج4، ص346 )
در واقع، توفیق، لطف الهی است که اگر شامل حال کسی بشود طاعت خداوند حاصل می گردد و آیه دلالت دارد که هیچ چیزی از اغراض و مقاصد به نتیجه نمیرسد مگر به توفیق الهی؛
و اینجا نیز اگر نیت طرفین خوب باشد خداوند توفیق صلح بین زوجین را برقرار میکند
📚(مفاتيح الغيب، ج10، ص75 )
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
9️⃣1️⃣ «إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما»
اگر دو فردی که در مقام حکمیت قرار گرفتهاند قصد اصلاح داشته باشند، خداوند بین آنان وفاقی حاصل میکند.
پس،
اگر دو نفر در مقام حکمیت قرار گرفتند و هیچ وفاقی (حتی بین خود آنان در اینکه زن و شوهر باید با هم بمانند یا طلاق بگیرند) حاصل نشد، در قصد اصلاح یکی از آنان ویا هردوی آنان، میشود تردید کرد. (جواهر الكلام، ج31، ص217 )
📜حکایت📜
بین هشام بن حکم (از اصحاب امام صادق ع) و یکی از مخالفان شیعه درباره جریان حکمیتی که توسط عمروعاص و ابوموسی اشعری واقع شد اختلاف افتاد.
آن شخص مدعی بود که آن دو نفر واقعا قصد اصلاح بین دو طایفه درگیر جنگ را داشتند؛ اما هشام میگفت که آنان چنین قصدی نداشتند.
مخالف گفت: از کجا چنین مطلبی را میگویی؟
هشام گفت: از این سخن خداوند در مورد حَکَمین که میفرماید «اگر آن دو بخواهند اصلاح کنند خداوند بین آن دو وفاقی ایجاد میکند» پس چون با هم اختلاف کردند و اتفاقی بر یک امر واحد بین آن دو رخ نداد و خداوند بین آن دو وفاق ایجاد نکرد معلوم میشود که آن دو قصد اصلاح نداشتند❗️
📚(من لا يحضره الفقيه، ج3، ص522 )
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
0️⃣2️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً»
جملات آخر آیات که وصفی از اوصاف خداوند را میآورد، همواره ناظر است به محتوای آیه، و حاوی نکتهای درباره این محتواست؛
با توجه به این نکته، اینکه «خداوند علیم و خبیر است» میتواند ناظر باشد به:
🍃الف. عبارت «يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما»؛ آنگاه یعنی:
خداوند میداند چگونه بین آن دو (زن و شوهر، یا حَکَمین) وفاق ایجاد کند.
🍃ب. «إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما»؛ آنگاه یعنی:
بايد حسن نيّت داشت، چرا كه خداوند، از انگيزههاى همگان عالم و باخبر است. (تفسير نور، ج2، ص65) و در واقع، هشداری است هم به زوجین و هم به حَکَمین که مبادا مسیر خلاف حق بپیمایید! (مفاتيح الغيب، ج10، ص75 )
🍃ج. کل آیه؛ آنگاه یعنی:
طرح قرآن براى اصلاح خانواده، برخاسته از علم و خبرویت خداوند است.
(اقتباس از تفسير نور، ج2، ص65)
و میداند شقاق چگونه برطرف، و وفاق چگونه حاصل میشود (تفسير الصافي، ج1، ص449)
@yekaye
✅ توجه:
در دو آیه قبل، بحث نشوز از طرف زن و نشوز طرفینی مطرح شد. بحث نشوز از طرف مرد در آیه 128 همین سوره مطرح شده؛ از این رو به نظر میرسد بهتر باشد آن آیه نیز همینجا مورد بحث قرار گیرد:
964) 📖 و إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً 📖
💢ترجمه
و اگر زنی از شوهرش بیم ناسازگاری و رویگردانی داشت، پس بر آنان باکی نیست که بین خودشان با صلح اصلاحی انجام دهند؛ و صلح بهتر است؛ ولی نفسها در [پیشگاه] تنگچشمی احضار شدهاند؛ و اگر نیکی کنید و تقوا ورزید پس حتما خداوند همواره بدانچه میکنید بدقت آگاه است.
سوره نساء (4) آیه 128
1398/10/23
17 جمادی الاولی 1441
@yekaye
🔹بَعْلِها
درباره ماده «بعل»
▪️برخی نتوانستهاند بین کاربردهای مختلف این ماده جمع کنند و پنداشتهاند که این ماده بر سه اصل متفاوت دلالت دارد:
▫️یکی در معنای «شوهر» است، و ملاعبه شوهر با زنش را هم «بعال» گویند؛
▫️دوم چیزی از جنس ترس و وحشت، چنانکه وقتی مردی دچار وحشت میشود میگویند «بَعِلَ الرجُلَ» و احتمال میرود که تعبیر «امرأةٌ بَعِلةٌ» هم که در خصوص زنی که خوب لباس مناسب نمیپوشد به کار میرود از همین باب باشد؛ و
▫️سوم وقتی در مورد زمین به کار میرود به معنای زمین مرتفعی است که باران در سال بیش از یکبار بدان نمیرسد و نیز در همین معنا به درختی که بدون بارش باران با ریشههایش آب را از زمین به دست میآورد «بعل» گفته میشود. (معجم المقاييس اللغة، ج1، ص264-265)
▪️اما حق این است که چنانکه اغلب اهل لغت نشان دادهاند اینها را میتوان به یک معنا برگرداند:
▫️برخی آن معنای اصلی و محوری را قیام به امری (الفروق في اللغة، ص277)، و یا قائم بودن بر امری (مجمع البيان، ج۵، ص۲۷۰)
و به تعبیر دیگر، هرچیزی که قائم به خویش باشد و در آن جهت علو و استعلاء و برتری نسبت به همنشینهایش باشد، (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص303 ) دانستهاند؛
و گفتهاند به همین مناسبت بوده که به درخت نخلی که ریشههای عمیق دارد و از آبیاری بینیاز است، و یا به شوهر که خودش قائم به مصالح خویش است و بر زن هم قیمومیتی دارد، و یا بتی که آن را میپرستیدند، بعل گفته میشود (مجمع البيان، ج۵، ص۲۷۰ )
🔸و فرق تعبیر «زوج» و «بعل» برای شوهر هم ملاحظه همین نکته است؛ به علاوه اینکه تنها در جایی به شوهر «بعل» گفته میشود که با هم عروسی کرده باشند؛ برخلاف «زوج» که به صرف وقوع عقد «زوج» محسوب میشود؛ چرا که چنانکه اشاره شد «بعال» به معنای ملاعبه است. (الفروق في اللغة، ص277 )
▫️اما برخی شروع این ماده را از کلمه «بعل» به معنای شوهر دانستهاند (وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً، نساء/128؛ وَ هذا بَعْلِي شَيْخاً، هود/72) که جمعش هم «بعول» است (وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَ، بقرة/228؛ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِن، نور/31)
و گفتهاند با توجه به استعلایی که مرد بر زن دارد، هر امری که نحوهای استعلاء بر غیرش داشته باشد «بعل» نامیده شده؛
و به همین مناسبت به معبودهایی که با آن به سوی خدا تقرب میجستند (أَ تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ؛ صافات/125) ویا زمین بلند و درخت خرمایی که خودش آب خودش را تامین میکند و نیازی به آبیاری ندارد «بعل» میگفتند؛
و همچنین تعبیر «أصبح فلان بَعْلًا على أهله» به معنای این بود که وی به خاطر علو و برتری طلبیاش بر اهل و عیالش ثقیل میآمد؛
و کاربرد آن برای دستخوش وحشت شدن هم ظاهرا ناشی از تشبیه آن به درخت نخل است که دز جای خود ثابت است، گویی وی چنان وحشتزده شده که مثل درخت نخل از جایش حرکت نمیکند و در عرب این تعبیر رایج است که برای کسی که در جا می ایستد و فرار نمیکند میگویند «ما هو إلا شجر» (مفردات ألفاظ القرآن، ص135 )
البته برخی هم احتمال دادهاند که معنای وحشت و ناراحتی از آثار این مفهوم باشد؛ یعنی از آنجا که کسی که مرد و قائم بر دیگران است مسئولیت فراوانی متوجه اوست که متوجه دیگران نیست، در قبال این وظایف و مسئولیتها بیشتر دچار ناراحتی و اضطراب می گردد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص303 )
📿ماده «بعل» همین 7 مورد در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹نُشُوزاً
در آیه 34 همین سوره بیان شد که
▪️ماده «نشز» در اصل دلالت بر رفعت گرفتن و برتری یافتن (الارتفاع و العلو) دلالت دارد و در این ماده دو مفهوم حرکت کردن و ارتفاع (رفعت گرفتن) لحاظ شده است. وقتی گفته میشود «فلان نشر عن مقامه» یعنی فلانی جایش را به دیگری داد؛ و قرآن هم میفرماید «إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَ إِذا قيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات» (مجادله/۱۱) که تفسح به معنای جا باز کردنی است که شخص را جمع و جور کردن خود یا چپ و راست رفتن جا را برای دیگری باز میکند؛ و «نشوز» جا را برای دیگران باز کردنی است که با برخاستن از جای خود انجام میشود.
▪️کلمه «نشوز» بتدریج استعاره گرفته شده برای زنی که در مقابل شوهرش گردنکشی کند یا شوهری که به زنش زورگویی کند، زیرا در هر دو مورد شخص میکوشد خود را در جایگاهی بالاتر از آنچه دارد قرار دهد؛ و در قرآن کریم نیز هم در مورد زن (وَ اللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَ؛ نساء/۳۴) و هم در مورد مرد (وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً؛ نساء/۱۲۸) این تعبیر به کار رفته است.
بر همین اساس، برخی تصریح کردهاند که «نشوز، تمرد از امر نیست؛ والا در مورد مرد نباید گفته شود، بلکه ارتفاع است؛ نشوز به اصطلاح عرف، کجتابی است؛ اگر هم مقصود سرپیچی است، سرپیچی از امر خداست.»
🔖جلسه 962 http://yekaye.ir/an-nesa-4-34/
@yekaye
🔹إِعْراضاً
در آیه 16 همین سوره بیان شد که
▪️ماده «عرض» در معانی متعددی به کار رفته، اما ظاهرا میتوان همه آن معانی را به یک معنای واحد برگرداند؛
▫️برخی آن معنای واحد را «عرض» (پهنا) (جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْض؛ حدید/۲۱)، در مقابل «طول» (درازا) دانستهاند و
▫️ برخی آن را «در مرآی و منظر و در معرض دید قرار دادن» معرفی کردهاند چنانکه «عَرَضَ يَعْرِضُ عَرْضاً» به معنای عرضه شدن و در معرض دید قرار دادن یک کالا بوده، از این جهت که عرْضِ آن در معرض دید قرار میگرفته است؛ و یا از این جهت که عرْض خود را در راستای عرْض آن قرار داده است.
▪️«إعراض» به معنای روگردان شدن است (وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ؛ انعام/۳۵)، از این جهت که گویی روی را از کسی برمیگردانی و با عرض و پهلو خود با او مواجه میشوی.
🔖جلسه 943 http://yekaye.ir/an-nesa-4-16/
@yekaye