eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹د. بقیه ائمه ع هم جزء السابقون‌اند ☀️14) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: ما سابقون در روز قیامت‌ایم؛ ما اولِ اولین‌ها از میان محاسبه‌شوندگان هستیم. 📚المسترشد في إمامة علي بن أبي طالب عليه السلام (طبری م326)، ص324 عَنِ النَّبِيِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: نَحْنُ السَّابِقُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ نَحْنُ أَوَّلَ الْأَوَّلِ مُحَاسَبُونَ. ☀️ب. از امام باقر ع روایتی طولانی نقل شده که در آنجا حضرت برخی از امیتازات اهل بیت ع را برمی‌شمرند؛ در فرازی از آن می‌فرمایند: همانا ماییم سبقت‌گیرندگان؛ و ماییم آخرین‌*. ✳️* ظاهرا اشاره است به آیه14 که می‌فرماید قلیلی از سابقون، از «آخرین» هستند. 📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص63؛ كمال الدين و تمام النعمة (للصدوق)، ج‏1، ص206؛ الأمالي (للطوسي)، ص654؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص206 و 283؛ إرشاد القلوب (للديلمي)، ج‏2، ص418 حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِي الْمِعْزَى عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ خَيْثَمَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: ... نَحْنُ السَّابِقُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُون‏. @yekaye
☀️15) قبلا (جلسه 906، حدیث2) روایتی نقل شد که شخصی خدمت امام صادق ع عرض کرد که عامه [= اهل سنت] می‌پندارند که مسلمانان همگی جزء «آل محمد»اند! حضرت توضیح دادند که به یک معنا دروغ گفتند و به یک معنا راست گفت: از این جهت دروغ گفتند که عموم مسلمانان، با اینکه موحدند و به نبوت پیامبر ص اقرار می‌کنند، اما در دینداری‌شان نقص و کوتاهی هست؛ و از این جهت راست گفتند که مومنان واقعی جزء آل محمد ص هستند هرچند پیوند خویشاوندی نداشته باشند؛ و سپس شروع به توضیح دادن نکاتی کردند. در فرازی از آن روایت، امام به توضیح آیاتی می‌پردازند که در آنها تعبیر «امت» آمده، اما مقصود اصلی از آن اهل بیت می‌باشند؛ از جمله اینکه می‌فرمایند: و خداوند در جای دیگری درباره همین امت فرمود «و بدين گونه شما را امتى وسط» یعنی عدل «قرار داديم، تا بر مردم شاهد باشيد و پيامبر بر شما شاهد باشد» (بقره/143) پس اگر گمان کرده‌ای که خداوند، جل ثنائه، منظورش از این آیه همه موحدان از اهل قبله بوده، آیا فکر می کنی کسی که در دنیا گواهی‌اش را بر یک پیمانه خرما جاری نمی‌شود، خداوند گواهی او را در روز قیامت بر کل خلایق طلب می‌کند و آن را در مقابل امتهای گذشته قرار می‌دهد؟ اصلا، هرگز خداوند چنین چیزی را از خلایق قصد نکرده است. و در جای دیگر، باز در مورد این امتی که مصداق [اجابت] دعای حضرت ابراهیم ع بود [ظاهرا اشاره به دعای ایشان که در ذریه‌اش امت مسلمی قرار دهد؛ بقره/128 ]، فرمود «شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آمدید» (آل عمران/110) اگر خداوند عز و جل مقصودش جمیع مسلمانان بود که آنان بهترین امتی هستند که بر مردم بیرون آمده‌اند، مردمی که اینان بر آنها بیرون آمده‌اند نمی‌شناسند که جمیع مسلمانان، که هستند [یعنی قبول ندارند که جمیع مسلمانان از آنان بهتر باشند]؛ اصلا، هرگز مقصود خداوند این افراد نادانی که گله‌وار این سو و آن سو می‌روند نبوده است؛ لیکن مقصود خداوند آن امتی است که حضرت محمد ص در آن مبعوث گردید! وی سوال کرد: پس همراه او جز حضرت علی ع کسی نبوده است؟! امام صادق ع فرمود: همانا همراه حضرت علی ع، حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع بودند، همان کسانی که خداوند هرگونه پلیدی را از آنان زدود و آنان را کاملا پاک نمود (احزاب/33) همان اصحاب کساء که قرآن بر تطهیر آنان شهادت داد؛ و خود رسول الله بتنهایی نیز یک امت بود؛ زیرا خداوند سبحان می‌فرماید: «به راستى ابراهيم امّتى بود فروتن و مطيع خدا و حق‏گرا» (نحل/120) پس ابراهیم بتنهایی یک امت بود، سپس خداوند بعد از پیری‌اش اسماعیل و اسحاق را به وی بخشید «و در ذریه آن دو، نبوت و کتاب» را قرار داد (حدید/26)؛ و این گونه بود که رسول الله ص هم بتنهایی یک امت بود؛ سپس خداوند به وی حضرت علی ع و فاطمه س را عطا فرمود؛ و آنان را با امام حسن ع و امام حسین ع کثرت بخشید همان گونه که حضرت ابراهیم ع را با حضرت اسماعیل ع و حضرت اسحاق ع کثرت بخشید، و امامتی را که جایگزین نبوت است در ذریه‌اش از فرزندان حسین بن علی ع قرار داد همان گونه که نبوت را در ذریه اسحاق قرار داد و سپس آن را با ذریه اسماعیل ع ختم فرمود؛ همان گونه که امامت ابتدا در حسن بن علی ع قرار داده شد به خاطر سبقت داشتنش، و خداوند عز و جل در این مورد فرمود: «و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند» (واقعه/10-11) پس امام حسن ع سابق بر امام حسین ع بود؛ سپس خداوند عز و جل امامت را به فرزندان امام حسین ع منتقل کرد، همان گونه که نبوت را از فرزندان حضرت اسحاق ع به فرزندان حضرت اسماعیل ع منتقل فرمود؛ و امت به شهادت برای آنان و اینکه این جاری در مورد آنان است [که فقط اینها ذریه پیامبرند]، اجماع دارند و چنین اجماعی برای شهادت دادن بر احدی غیر از اینان وجود ندارد. پس اگر کسی گفت: دلیل بر اینکه امامت از فرزندان امام حسن ع به فرزندان امام حسین ع منتقل شد چیست؟ با او خواهیم گفت: دلیل این انتقال، قرآن است. و اگر گفت: چگونه می‌شود که این بر اساس سبقت گرفتن و طهارت از گناهانی که شخص را مستوجب عذاب می‌کند، و پس علمی که ابراز می‌دارد، می‌باشد؟ به او گفته شود: همانا امامت در گروی جمیع آن چیزهایی است که امت بدان نیاز دارد اعم از حلال و حرام و علم به خاص و عام و ظاهر و باطن و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ کتاب الله، و نیز ظرایف علمی و تاویلات غریب آن. 👇ادامه حدیث 👇 @yekaye
ادامه حدیث 15 وی پرسید: چه دلیلی هست بر اینکه کسی امام نمی‌شود مگر اینکه عالم به این اموری باشد که فرمودید؟ فرمود: این سخن خداوند عز و جل در مورد کسانی که به آنان اجازه حکم کردن داده و آن را اهل این کار قرار داده است: «به‌يقين ما تورات را فرو فرستاديم كه در آن هدايت و نور بود، پيامبرانى كه تسليم [فرمان خدا] بودند بر طبق آن براى كسانى كه يهودى بودند حکم مى‏كردند، و نيز ربّانیون [=علماى ربّانى] و أحبار [= عالمان یهود]» (مائده/44) پس ربانیون همان امامان، و نه پیامبران،اند [چون پیامبران را قبلش گفته بود، پس اینها غیر از پیامبران‌اند] که مردم را با علمشان تربیت می‌کنند و بدان جهت كه از آنها حفظ كتاب خدا خواسته شده بود و بر آن گواه بودند، (مائده/44) و نفرمود «بدان جهت که نمی‌دانستند» و فرمود «بگو: آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟ جز اين نيست كه تنها صاحبان خرد ناب متذكر مى‏شوند» (زمر/9) و فرمود «بلكه آن، آيات روشنى است در سينه‏هاى كسانى كه به آنها علم داده شده است» (عنکبوت/49) و فرمود «و آن را تعقل نمى‏كنند مگر عالمان» (عنکبوت/43) و فرمود «و از ميان بندگان خدا تنها عالمان‌اند که خشیت او را در دل دارند» (فاطر/28) و فرمود «پس آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى‏كند سزاوارتر است كه از او پيروى شود يا آن كس كه خودش را هم تا هدايت نكنند هدايت نمى‏يابد؟ شما را چه شده؟ چگونه حکم مى‏كنيد؟» (یونس/35). پس اینها حجتی است بر اینکه کسی نمی‌تواند امام باشد مگر عالمانی که مردم بدانان نیازمندند و آنان در چیزی از حلال و حرام نیازمند مردم نیستند. وی پرسید: پس برایم توضیح دهید درباره اینکه امامت از فرزندان امام حسن ع به فرزندان امام حسین ع منتقل شد که این چگونه بود و چه حجتی بر آن هست؟ فرمود: این سخن خداوند تبارک و تعالی که فرمود «جز این نیست كه خداوند می‏خواهد از شما اهل بیت هر گونه پلیدی را بزداید و شما را یکسره پاكیزه گرداند.» (احزاب/33) این آیه در مورد آن پنج تن نازل شد و شهادت داد به پاکی آنان از شرک و پرستیدن بتها و پرستیدن هرچیزی غیر از خداوند؛ که اصل آن همان دعای حضرت ابراهیم ع بود آنجا که فرمود «و مرا و فرزندانم را حفظ کن از اینکه بتها را بپرستیم» (ابراهیم/35) و آن پنج تنی که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شد عبارتند از رسول الله ص و حضرت علی ع و حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع و آنان‌اند که مقصود از دعای حضرت ابراهیم ع بودند؛ پس سرورشان رسول الله ص است؛ و حضرت فاطمه س زنی است که با آنان در این طهارت شریک بود با اینکه بهره‌ای از امامت نداشت و البته مادر امامان است؛ پس چون خداوند از پیامبرش قبض روح کرد، علی بن ابی‌طالب شایسته‌ترین مردم به امامت پس از رسول الله ص بود به دلیل این سخن خداوند عز و جل که: «و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند» (واقعه/10-11) و به خاطر این سخن رسول الله ص در مورد امام حسن ع وامام حسین ع که فرمود: «آن دو، سرور جوانان بهشتی‌اند و پدرشان از آنان بهتر است» ونیز فرمود «حسن ع و حسین ع امام‌اند، قیام کنند یا بنشینند، و پدرشان از آن دو بهتر است»؛ پس حضرت علی ع به امامت سزاوارتر بود از امام حسن ع و امام حسین ع زیرا وی سبقت‌گیرنده بر آنان بود؛ و چون از دنیا رفت، امام حسن ع به امامت سزاوارتر از امام حسین ع بود به خاطر همان سبقت که فرمود «و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان ...» (واقعه/10)؛ و امام حسن ع سابق بر امام حسین ع بود و سزاوارتر به امامت؛ پس چون امام حسن ع به رحمت خدا رفت، جایز نبود که امامت را در فرزندان خودش قرار دهد در حالی که برادرش در طهارت نظیر خودش بود و او بدین سبب و نیز به سبب سبقت‌گرفتن، برتری‌ای بر فرزندان امام حسن ع داشت؛ پس امامت به او منتقل شد؛ و چون وقت وفات امام حسین ع رسید جایز نبود که آن را به جای فرزندان خود، به فرزندان برادرش برگرداند، زیرا که خداوند عز و جل فرمود: «و اولواالارحام نسبت به يكديگر در كتاب خدا سزاوارترند» (انفال/75) و رابطه رَحِمی وی با فرزند خودش نزدیکتر بود تا با فرزند برادرش و از این رو فرزندان خودش سزاوارتر بودند. پس این آیه فرزندان امام حسن ع را خارج کرد و به نفع فرزندان امام حسین ع حکم نمود؛ پس این در میان آنان جاری است تا روز قیامت؛ والحمدلله رب العالمین. 📚دعائم الإسلام، ج‏1، ص35-38 @yekaye 👇متن حدیث👇 @yekaye
متن حدیث 15 ☀️وَ قَدْ رُوِّینَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص مَنْ هُمْ؟ قَالَ هُمْ أَهْلُ بَیتِهِ خَاصَّةً. قَالَ فَإِنَّ الْعَامَّةَ یزْعُمُونَ أَنَّ الْمُسْلِمِینَ كُلَّهُمْ آلُ مُحَمَّدٍ. فَتَبَسَّمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ كَذَبُوا وَ صَدَقُوا! قَالَ السَّائِلُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مَعْنَی قَوْلِكَ كَذَبُوا وَ صَدَقُوا؟ قَالَ كَذَبُوا بِمَعْنًی وَ صَدَقُوا بِمَعْنًی كَذَبُوا فِی قَوْلِهِمْ الْمُسْلِمُونَ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ الَّذِینَ یوَحِّدُونَ اللَّهَ وَ یقِرُّونَ بِالنَّبِی ع عَلَی مَا هُمْ فِیهِ مِنَ النَّقْصِ فِی دِینِهِمْ وَ التَّفْرِیطِ فِیهِ وَ صَدَقُوا فِی أَنَّ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ لَمْ ینَاسِبُوه‏ ... ... وَ قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ یعْنِی تِلْكَ الْأُمَّةَ «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً» یعْنِی عَدْلًا «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یكُونَ الرَّسُولُ عَلَیكُمْ شَهِیداً» فَإِنْ ظَنَنْتَ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَنَی بِهَذِهِ الْآیةِ جَمِیعَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ مِنَ الْمُوَحِّدِینَ أَ فَتَرَی أَنَّ مَنْ لَمْ تَكُنْ شَهَادَتُهُ تَجُوزُ فِی الدُّنْیا عَلَی صَاعٍ مِنْ تَمْرٍ أَنَّ اللَّهَ طَالِبُ‏ شَهَادَتِهِ عَلَی الْخَلْقِ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ قَابِلُهَا عَلَی الْأُمَمِ السَّالِفَةِ؟ كَلَّا لَنْ یعْنِی اللَّهُ مِثْلَ هَذَا مِنْ خَلْقِهِ. وَ قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ یعْنِی تِلْكَ الْأُمَّةَ الَّتِی عَنَتْهَا دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ‏ «كُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ»‏ فَلَوْ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنَی جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ أَنَّهُمْ خَیرُ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ لَمْ یعَرِّفِ النَّاسَ الَّذِینَ أَخْرَجَ إِلَیهِمْ جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ هُمْ؛ كَلَّا لَنْ یعْنِی اللَّهُ الَّذِینَ تَظُنُّونَ مِنْ هَمَجِ هَذَا الْخَلْقِ، وَ لَكِنْ عَنَی اللَّهُ الْأُمَّةَ الَّتِی بُعِثَ فِیهَا مُحَمَّدٌ ص. قَالَ السَّائِلُ: فَإِنَّهُ لَمْ یكُنْ مَعَهُ إِلَّا عَلِیّ وَحْدَهُ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ مَعَ عَلِی فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ وَ هُمُ الَّذِینَ «أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً» وَ أَصْحَابُ الْكِسَاءِ هُمُ الَّذِینَ شَهِدَ لَهُمُ الْكِتَابُ بِالتَّطْهِیرِ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ وَحْدَهُ أُمَّةً، لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یقُولُ‏ «إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً» فَكَانَ إِبْرَاهِیمُ وَحْدَهُ أُمَّةً ثُمَّ رَفَدَهُ‏ بَعْدَ كِبَرِهِ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ جَعَلَ‏ «فِی ذُرِّیتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ»‏ وَ كَذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَانَ وَحْدَهُ أُمَّةً ثُمَّ رَفَدَهُ بِعَلِی وَ فَاطِمَةَ وَ كَثَّرَهُ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ كَمَا كَثَّرَ إِبْرَاهِیمَ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ جَعَلَ الْإِمَامَةَ الَّتِی هِی خَلَفُ النُّبُوَّةِ فِی ذُرِّیتِهِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی كَمَا جَعَلَ النُّبُوَّةَ فِی ذُرِّیةِ إِسْحَاقَ ثُمَّ خَتَمَهَا بِذُرِّیةِ إِسْمَاعِیلَ وَ كَذَلِكَ كَانَتِ الْإِمَامَةُ فِی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی لِسَبْقِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی‏ ذَلِكَ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ‏» فَكَانَ الْحَسَنُ أَسْبَقَ مِنَ الْحُسَینِ ثُمَّ نَقَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْإِمَامَةَ إِلَی وُلْدِ الْحُسَینِ كَمَا نَقَلَ النُّبُوَّةَ مِنْ وُلْدِ إِسْحَاقَ إِلَی وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ عَلَیهِمْ إِجْمَاعُ الْأُمَّةِ بِالشَّهَادَةِ لَهُمْ وَ أَنَّهَا جَارِیةٌ فِیهِمْ وَ لَمْ یجْمِعُوا بِمِثْلِ هَذِهِ الشَّهَادَةِ لِأَحَدٍ سِوَاهُمْ. فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ: وَ مَا الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَقَلَ الْإِمَامَةَ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ إِلَی وُلْدِ الْحُسَینِ؟ قُلْنَا لَهُ: نَقَلَهَا الْكِتَابُ. فَإِنْ قَالَ: كَیفَ ذَلِكَ إِنَّمَا تَكُونُ بِالسَّبْقِ وَ الطَّهَارَةِ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُوبِقَةِ الَّتِی تُوجِبُ النَّارَ ثُمَّ الْعِلْمِ الْمُبْرَز؟ قِیلَ لَهُ: إِنَّ الْإِمَامَةَ بِجَمِیعِ مَا تَحْتَاجُ إِلَیهِ الْأُمَّةُ مِنْ حَلَالِهَا وَ حَرَامِهَا وَ الْعِلْمِ بِكِتَابِ اللَّهِ خَاصِّهِ وَ عَامِّهِ وَ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ وَ مُحْكَمِهِ وَ مُتَشَابِهِهِ وَ نَاسِخِهِ وَ مَنْسُوخِهِ وَ دَقَائِقِ عِلْمِهِ وَ غَرَائِبِ تَأْوِیلِهِ. 👇ادامه حدیث 👇 @yekaye
ادامه متن حدیث 15 قَالَ السَّائِلُ: وَ مَا الْحُجَّةُ فِی أَنَّ الْإِمَامَ لَا یكُونُ إِلَّا عَالِماً بِهَذِهِ الْأَشْیاءِ الَّتِی ذَكَرْتَ؟ قَالَ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَنْ أَذِنَ لَهُمْ بِالْحُكُومَةِ وَ جَعَلَهُمْ أَهْلَهَا «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدی وَ نُورٌ یحْكُمُ بِهَا النَّبِیونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا وَ الرَّبَّانِیونَ وَ الْأَحْبارُ» فَالرَّبَّانِیونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ دُونَ الْأَنْبِیاءِ الَّذِینَ یرَبُّونَ النَّاسَ بِعِلْمِهِمْ وَ الْأَحْبَارُ دُونَهُمْ وَ هُمْ دُعَاتُهُمْ ثُمَّ أَخْبَرَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ‏ «بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَیهِ شُهَداءَ» وَ لَمْ یقُلْ بِمَا جَهِلُوا ثُمَّ قَالَ‏ «هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ إِنَّما یتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»‏ وَ قَالَ‏ «بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏» وَ قَالَ‏ «وَ ما یعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ‏» ثُمَّ قَالَ‏ «إِنَّما یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» وَ قَالَ‏ «أَ فَمَنْ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لا یهِدِّی إِلَّا أَنْ یهْدی‏ فَما لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ»‏ فَهَذِهِ الْحُجَّةُ بِأَنَّ الْأَئِمَّةَ لَا یكُونُونَ إِلَّا عُلَمَاءَ لِیحْتَاجَ النَّاسُ إِلَیهِمْ وَ لَا یحْتَاجُونَ إِلَی أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ فِی شَی‏ءٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ. قَالَ السَّائِلُ: فَأَخْبِرْنِی عَنْ خُرُوجِ الْإِمَامَةِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ إِلَی وُلْدِ الْحُسَینِ كَیفَ ذَلِكَ وَ مَا الْحُجَّةُ فِیهِ؟ قَالَ: قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً» أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآیةُ فِی خَمْسَةِ نَفَرٍ شَهِدَتْ لَهُمْ بِالتَّطْهِیرِ مِنَ الشِّرْكِ وَ مِنْ عِبَادَةِ الْأَصْنَامِ وَ عِبَادَةِ كُلِّ شَی‏ءٍ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَصْلُهَا دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ ع حَیثُ یقُولُ‏ «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ‏» وَ الْخَمْسَةُ الَّذِینَ نَزَلَتْ فِیهِمْ آیةُ التَّطْهِیرِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِی وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ ص وَ هُمُ الَّذِینَ عَنَتْهُمْ دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ ع فَكَانَ سَیدُهُمْ فِیهَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ ص امْرَأَةً شَرِكَتْهُمْ فِی التَّطْهِیرِ وَ لَیسَ لَهَا فِی الْإِمَامَةِ شَی‏ءٌ وَ هِی أُمُّ الْأَئِمَّةِ ص فَلَمَّا قَبَضَ اللَّهُ نَبِیهُ ص كَانَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ ص أَوْلَی النَّاسِ بِالْإِمَامَةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ‏» وَ لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ هُمَا سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُوهُمَا خَیرٌ مِنْهُمَا وَ لِقَوْلِهِ ص الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا وَ أَبُوهُمَا خَیرٌ مِنْهُمَا فَكَانَ عَلِی ع أَوْلَی بِالْإِمَامَةِ مِنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ لِأَنَّهُ السَّابِقُ فَلَمَّا قُبِضَ كَانَ الْحَسَنُ ع أَوْلَی بِالْإِمَامَةِ مِنَ الْحُسَینِ بِحُجَّةِ السَّبْقِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ‏ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ»‏ فَكَانَ الْحَسَنُ أَسْبَقَ مِنَ الْحُسَینِ وَ أَوْلَی بِالْإِمَامَةِ فَلَمَّا حَضَرَتِ الْحَسَنَ الْوَفَاةُ لَمْ یجُزْ أَنْ یجْعَلَهَا فِی وُلْدِهِ وَ أَخُوهُ نَظِیرُهُ فِی التَّطْهِیرِ وَ لَهُ بِذَلِكَ وَ بِالسَّبْقِ فَضِیلَةٌ عَلَی وُلْدِ الْحَسَنِ‏ فَصَارَتْ إِلَیهِ فَلَمَّا حَضَرَتِ الْحُسَینَ الْوَفَاةُ لَمْ یجُزْ أَنْ یرُدَّهَا إِلَی وُلْدِ أَخِیهِ دُونَ وُلْدِهِ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی‏ بِبَعْضٍ فِی كِتابِ اللَّهِ‏» فَكَانَ وُلْدُهُ أَقْرَبَ إِلَیهِ رَحِماً مِنْ وُلْدِ أَخِیهِ وَ كَانُوا أَوْلَی بِهَا فَأَخْرَجَتْ هَذِهِ الْآیةُ وُلْدَ الْحَسَنِ وَ حَكَمَتْ لِوُلْدِ الْحُسَینِ فَهِی فِیهِمْ جَارِیةٌ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ؛ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏. 📚دعائم الإسلام، ج‏1، ص35-38 @yekaye
☀️16) ادریس بن عبدالله می گوید از امام جعفر صادق درباره تفسیر این آیه که می‌فرماید «چه چيز شما را به دوزخ درآورد؟ گويند: ما از مُصَلّین نبوديم.» (مدثر/42-43) سؤال كردم. فرمودند: مقصود از این آیه، آن است كه ما نبودیم از پیروان امامانی كه خداوند تبارك و تعالی درباره‌شان فرموده است: «و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند» (واقعه/10-11) آیا نمی‏بینی كه مردم آن اسبی را كه پشت سر اسبی که سبقت‌گیرنده بر همه است «مصلّی»* می‏نامند؟» پس همین مقصود بود آنجا كه فرموده: «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» یعنی: نبودیم از پیروانِ آن سبقت‌گیرندگان. ✳️* معمول سواران عرب چنان بود که در میدان معارضه آمده گروها بسته، به جهت امتحان ، همه اسبان را برابر ایستاده کرده یکبارگی به هم می‌تاختند، هر اسبی که از همه اسبان پیش شود آن را مجلی گویند و هرکه عقب او باشد آن را مُصَلّی، و هرکه پس از مصلی باشد آن را مُسَلّی خوانند و از این ترتیب چهارم را تالی و پنجم را مرتاح و ... (لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه «تالی») 📚الكافی، ج‏1، ص419؛مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص330 عَلِی بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ الْقُمِّی عَنْ إِدْرِیسَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیةِ «ما سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ. قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»؟ قَالَ عَنَی بِهَا لَمْ نَكُ مِنْ أَتْبَاعِ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی فِیهِمْ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ». أَ مَا تَرَی النَّاسَ یسَمُّونَ الَّذِی یلِی السَّابِقَ فِی الْحَلْبَةِ مُصَلِّی فَذَلِكَ الَّذِی عَنَی حَیثُ قَالَ «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» لَمْ نَكُ مِنْ أَتْبَاعِ السَّابِقِینَ. @yekaye
🔹ه. بقیه مومنان و شیعیان ☀️17) از امام صادق ع متن کامل خطبه معروف پیامبر اکرم ص در غدیر خم روایت شده است. بر اساس این نقل، ایشان در فرازی از این خطبه فرمودند: ای مردم! همانا فضایل علی بن ابی‌طالب نزد خداوند عز و جل و آنچه از آن را که در قرآن نازل فرموده، بیش از آن است که در یک مجلس واحد بتوان آنها را برشمرد؛ پس هرکس شما را از آن باخبر ساخت آنها را به شما معرفی کرد، وی را تصدیق کنید. ای مردم! کسی مه از خدا و رسولش و از علی ع و ائمه‌ای که از آنان یاد کردم، اطاعت کند قطعا به رستگاری عظیمی دست یافته است. ای مردم! «سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگانِ» (واقعه/10) به بیعت با او و یاری او و کسانی که در برابر امیرالمومنین ع بودن وی تسلیم‌اند، آنان‌اند که رستگارانند؛ «آنان مقربان‌اند، در بهشت‌های نعمت» (واقعه/11-12) 📚 الإحتجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص66؛ 📚روضة الواعظين، ج‏1، ص99؛ 📚الیقین باختصاص مولانا علی ع بإمرة المؤمنین، ص360؛ 📚العدد القویة (لابن طاوس)، ص182 حَدَّثَنِی السَّیدُ الْعَالِمُ الْعَابِدُ أَبُو جَعْفَرٍ مَهْدِی بْنُ أَبِی‌حَرْبٍ الْحُسَینِی الْمَرْعَشِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ‏ قَالَ أَخْبَرَنَا الشَّیخُ أَبُو عَلِی الْحَسَنُ بْنُ الشَّیخِ السَّعِیدِ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِی‏ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنِی الشَّیخُ السَّعِیدُ الْوَالِدُ أَبُو جَعْفَرٍ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ قَالَ أَخْبَرَنِی جَمَاعَةٌ عَن أَبِی مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَی التَّلَّعُكْبَرِی‏ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو عَلِی مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ‏ قَالَ أَخْبَرَنَا عَلِی السُّورِی‏ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَلَوِی‏ مِنْ وُلْدِ الْأَفْطَسِ وَ كَانَ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی الْهَمْدَانِی‏ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّیالِسِی‏ قَالَ حَدَّثَنَا سَیفُ بْنُ عَمِیرَةَ وَ صَالِحُ بْنُ عُقْبَةَ جَمِیعاً عَنْ قَیسِ بْنِ سِمْعَانَ‏ عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِی‏ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی ع أَنَّهُ قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمَدِینَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِیعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ غَیرَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایة ... مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ أَنْزَلَهَا فِي الْقُرْآنِ أَكْثَرَ مِنْ أَنْ أُحْصِيَهَا فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ فَمَنْ أَنْبَأَكُمْ بِهَا وَ عَرَّفَهَا فَصَدِّقُوهُ مَعَاشِرَ النَّاسِ «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِينَ ذَكَرْتُهُمْ [رَسُولَهُ وَ أُولِی الْأَمْرِ] «فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيما». مَعَاشِرَ النَّاسِ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ إِلَی مُبَایعَتِهِ وَ مُوَالاتِهِ وَ التَّسْلِیمِ عَلَیهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ [«أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ] فِی جَنَّاتِ النَّعِیم‏». @yekaye
☀️18) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: سبقت‌گیرندگان پنج نفرند: من سبقت‌گیرنده‌ی عرب هستم؛ سلمان سبقت‌گیرنده‌ی فارس است؛‌صهیب سبقت‌گیرنده‌ی روم است؛ بلال سبقت‌گیرنده‌ی حبشه است؛ و خبّاب سبقت‌گیرنده‌ی نبطیان [= مصر] است. 📚الخصال، ج‏1، ص: 312؛ 📚لسان العرب، ج‏10، ص151 أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا البجيري قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَرْبٍ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ عَنْ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع: السُّبَّاقُ خَمْسَةٌ فَأَنَا سَابِقُ الْعَرَبِ وَ سَلْمَانُ سَابِقُ فَارِسَ [الفُرْس‏] وَ صُهَيْبٌ سَابِقُ الرُّومِ وَ بِلَالٌ سَابِقُ الْحَبَشِ وَ خَبَّابٌ سَابِقُ النَّبْطِ. @yekaye
☀️19) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: یکبار من و پدرم از منزل بیرون آمده بودیم و بین قبر و منبر [رسول الله ص در مسجدالنبی] رسیدم که به جماعتی از شیعیان برخوردیم. پس پدرم به آنان سلام کرد و فرمود: همانا به خدا سوگند که من ریح [= بو] و روح شما را دوست دارم؛ پس با ورع [= پرهیزکاری] و اجتهاد [= تلاش] مرا یاری کنید و بدانید که همانا ولایت ما جز با ورع و اجتهاد به دست نمی‌آید. و هرکس از شما که به امامت بنده‌ای سر نهاده، پس باید که به عمل او عمل نماید؛ همانا شما شیعه آل محمد ص هستید و شما انصار الله هستید؛ شما هم سبقت‌گیرندگان نخستین هستید و هم سبقت‌گیرندگان آخری، هم سبقت‌گیرندگان در دنیا و هم سبقت‌‌گیرندگان در آخرت به سوی بهشت؛ همانا ما بهشت را به ضمانت الهی و ضمانت رسول الله ص و اهل بیتش برای شما ضمانت کردیم؛ به خدا سوگند بر درجات بهشت، بیش از شما کسی نیست؛ پس برای رسیدن به درجات برتر آن بشتابید؛ همانا شمایید «طیّبون»‌ [مردان پاک] و زنان شمایند «طیبات» [= زنان پاک] هر زن مومنی حوریه‌ای بهشتی است و هر مومنی صدّیق است ... 📚الكافی، ج‏8، ص213؛ 📚تفسیر فرات الكوفی، ص549 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ: خَرَجْتُ أَنَا وَ أَبِی [ذَاتَ یوْمٍ] حَتَّی إِذَا كُنَّا بَینَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ إِذَا هُوَ بِأُنَاسٍ مِنَ الشِّیعَةِ فَسَلَّمَ عَلَیهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنِّی وَ اللَّهِ لَأُحِبُّ رِیاحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ‏ فَأَعِینُونِی عَلَی ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ (وَ اعْلَمُوا أَنَّ وَلَایتَنَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ) وَ مَنِ ائْتَمَّ مِنْكُمْ بِعَبْدٍ فَلْیعْمَلْ بِعَمَلِهِ أَنْتُمْ شِیعَةُ (اللَّهِ) [آلِ مُحَمَّدٍ ص] [وَ أَنْتُمْ شُرَطُ اللَّهِ] وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ أَنْتُمُ‏ السَّابِقُونَ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ السَّابِقُونَ الْآخِرُونَ (وَ السَّابِقُونَ) فِی الدُّنْیا وَ السَّابِقُونَ فِی الْآخِرَةِ إِلَی الْجَنَّةِ قَدْ ضَمِنَّا لَكُمُ الْجَنَّةَ بِضَمَانِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ضَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ ص [وَ أَهْلِ بَیتِهِ] (وَ اللَّهِ مَا عَلَی دَرَجَةِ الْجَنَّةِ أَكْثَرُ أَرْوَاحاً مِنْكُمْ فَتَنَافَسُوا فِی فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ) أَنْتُمُ الطَّیبُونَ وَ نِسَاؤُكُمُ الطَّیبَاتُ كُلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْرَاءُ عَینَاءُ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّیق‏ ... @yekaye
☀️20) الف. ابوعبیده حذاء می‌گوید: از امام صادق ع شنیدم که می‌فرمود: زراره و ابوبصیر و مححمد بن مسلم، از کسانی‌اند که خداوند متعال در موردشان فرمود «و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند» (واقعه/10-11). 📚رجال الكشی، ص136؛ روضة الواعظین، ج‏2، ص290؛ الرجال (لابن داود)، ص157 حَدَّثَنِی الْحُسَینُ بْنُ بُنْدَارَ الْقُمِّی، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ الْقُمِّی، قَالَ حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ سُلَیمَانَ بْنِ دَاوُدَ الرَّازِی، قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیرٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ أَبِی عُبَیدَةَ الْحَذَّاءِ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یقُولُ: زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَیدٌ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ». ☀️ب. و سلیمان بن خالد هم می‌گوید: از امام صادق ع شنیدم که می‌فرمود: هیچکس یاد ما و احادیث پدرم [احادیث ما] را زنده نکرد مگر زراره و ابوبصیر لیث مرادی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی؛ و اگر اینان نبودند کسی نبود که این را از عمق زمین بیرون کشد؛ اینان حافظ دین و امین پدرم در حلال و حرام خدا بودند؛ و اینان‌اند سبقت‌گیرندگان به سوی ما در دنیا و سبقت‌گیرندگان به سوی ما در آخرت. 📚رجال الكشی، ص136-137؛ روضة الواعظین، ج‏2، ص290 حَدَّثَنِي حَمْدَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنِي يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ الْأَقْطَعِ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: مَا أَحَدٌ أَحْيَا ذِكْرَنَا وَ أَحَادِيثَ أَبِي (احادیثنا) إِلَّا زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِيرٍ لَيْثٌ الْمُرَادِيُ‏ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدُ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيُّ. وَ لَوْ لَا هَؤُلَاءِ مَا كَانَ أَحَدٌ يَسْتَنْبِطُ هَذَا، هَؤُلَاءِ حُفَّاظُ الدِّينِ وَ أُمَنَاءُ أَبِي (ع) عَلَى حَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ، وَ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الدُّنْيَا وَ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الْآخِرَةِ. ☀️ ج. و داود بن سرحان هم می‌گوید: از امام صادق ع شنیدم که می‌فرمود: همانا من با برخی صحبت می‌کنم و حدیث می گویم و او را از جدال و مراء در دین خدا برحذر می‌دارم و از قیاس نهی می‌کنم، سپس از نزد من بیرون می‌رود و حدیث مرا بر غیر معنای اصلی‌اش به تاویل می‌برد. همانا به قومی را به پرداختن به علم کلام امر کردم و قومی را از این کار بازداشتم، اما هریک [این توصیه مرا] برای خویش تاویل کرد در حالی که در معصیت خدا و رسولش گام برمی‌داشت. اگر گوش می‌دادند و اطاعت می کردند نزد آنان اموری را ودیعه می‌گذاشتم که پدرم برای اصحابش به ودیعه می‌نهاد. همانا اصحاب پدرم زنده و مرده، زینت بودند؛ مقصودم زراره و محمد بن مسلم و نیز از جمله آنان است [ابوبصیر] لیث مرادی و برید عجلی؛ آنان‌اند که قیام کننده به قسط‌اند؛ آنان‌اند که گویندگان حقیقت‌اند؛ و آنان‌اند: سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند» (واقعه/10-11). 📚رجال الكشی، ص170 و ص238-239 حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَیهِ، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِی، عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یقُولُ: إِنِّی لَأُحَدِّثُ الرَّجُلَ بِالْحَدِیثِ وَ أَنْهَاهُ عَنِ الْجِدَالِ وَ الْمِرَاءِ فِی دِینِ اللَّهِ وَ أَنْهَاهُ عَنِ الْقِیاسِ، فَیخْرُجُ مِنْ عِنْدِی فَیتَأَوَّلُ حَدِیثِی عَلَی غَیرِ تَأْوِیلِهِ. إِنِّی أَمَرْتُ قَوْماً أَنْ یتَكَلَّمُوا وَ نَهَیتُ قَوْماً فَكُلٌّ تَأَوَّلَ لِنَفْسِهِ یرِیدُ الْمَعْصِیةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ. فَلَوْ سَمِعُوا وَ أَطَاعُوا لَأَوْدَعْتُهُمْ مَا أَوْدَعَ أَبِی أَصْحَابَهُ. إِنَّ أَصْحَابَ أَبِی كَانُوا زَیناً أَحْیاءً وَ أَمْوَاتاً؛ أَعْنِی زُرَارَةَ وَ مُحَمَدِ بْنَ مُسْلِمٍ وَ مِنْهُمْ لَیثٌ الْمُرَادِی وَ بُرَیدٌ الْعِجْلِی، هَؤُلَاءِ الْقَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ هَؤُلَاءِ الْقَوَّالُونَ بِالصِّدْقِ وَ هَؤُلَاءِ «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ». @yekaye
☀️21) از امام کاظم ع روایت شده که فرمودند: هنگامی که روز قیامت شود منادی‌ای ندا دهد: کجایند حواریون حضرت محمد بن عبدالله، رسول الله ص، که هرگز عهدشکنی نکردند و بر آن عهدشان ماندند؟ پس سلمان و مقداد و ابوذر غفاری برخیزند. سپس منادی‌ای ندا دهد: کجایند حواریون علی بن ابیطالب، وصی حضرت محمد بن عبدالله، رسول الله ص؟ پس عمرو بن حمق خزاعی و محمد بن ابی‌بکر و میثم تمار و اویس قرنی برخیزند. سپس منادی‌ای ندا دهد: کجایند حواریون حسن ع فرزند علی ع، و فرزند فاطمه ع، دختر حضرت محمد رسول الله ص؟ پس سفیان بن ابی‌لیلی و خذیف بن اُسَید غفاری برخیزند. سپس منادی‌ای ندا دهد: کجایند حواریون حسین بن علی ع؟ پس هرکس که با او به شهادت رسید و از او رویگردان نشد برخیزد. سپس منادی‌ای ندا دهد: کجایند حواریون علی بن حسین ع؟ پس جُبَیر بن مُطعم و یحیی بن ام‌طویل و ابوخالد کابلی و سعید بن مسیب برخیزند. سپس منادی‌ای ندا دهد: کجایند حواریون محمد بن علی ع و جعفر بن محمد ع؟ پس عبدالله بن شریک عامری و زراره بن أعین و برید بن معاویه بجلی و محمد بن مسلم ثقفی و [ابوبصیر]‌لیث بن بختری مرادی و عبدالله بن ابی‌یعفور و عامر بن عبدالله بن جُذاعه و حُجر بن زائده و حمران بن اعین برخیزند. سپس سایر شیعیان همراه با سایر ائمه ع روز قیامت برمی‌خیرند. پس اینان اولین شیعه‌ای هستند که وارد بهشت فردوس می‌شوند و اینان اولین سبقت‌گیرندگان و اولین مقربان و اولین از تابعین‌اند که خود را حواری قرار دادند. 📚الإختصاص (للمفید)، ص61-62؛ 📚رجال الكشي، ص10 ؛ 📚روضة الواعظين، ج‏2، ص283 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الرَّازِيِّ وَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِيهِ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ حَوَارِيُّ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص الَّذِينَ لَمْ يَنْقُضُوا الْعَهْدَ وَ مَضَوْا عَلَيْهِ؟ فَيَقُومُ سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ. قَالَ: ثُمَّ يُنَادِي أَيْنَ حَوَارِيُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَصِيِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص؟ فَيَقُومُ عَمْرُو بْنُ الْحَمِقِ الْخُزَاعِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ وَ مِيثَمُ بْنُ يَحْيَى التَّمَّارُ مَوْلَى بَنِي أَسَدٍ وَ أُوَيْسٌ الْقَرَنِيُّ. قَالَ ثُمَّ يُنَادِي الْمُنَادِي أَيْنَ حَوَارِيُّ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ ابْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص؟ فَيَقُومُ سُفْيَانُ بْنُ أَبِي لَيْلَى الْهَمْدَانِيُّ وَ حُذَيْفَةُ بْنُ أُسَيْدٍ الْغِفَارِيُّ. قَالَ ثُمَّ يُنَادِي أَيْنَ حَوَارِيُّ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ؟ فَيَقُومُ كُلُّ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَهُ وَ لَمْ يَتَخَلَّفْ عَنْهُ. قَالَ ثُمَّ يُنَادِي أَيْنَ حَوَارِيُّ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ؟ فَيَقُومُ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ وَ يَحْيَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِيلِ وَ أَبُو خَالِدٍ الْكَابُلِيُّ وَ سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ. ثُمَّ يُنَادِي أَيْنَ حَوَارِيُّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ حَوَارِيُّ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ؟ فَيَقُومُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ شَرِيكٍ‏ الْعَامِرِيُّ وَ زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ وَ بُرَيْدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيُّ وَ لَيْثُ بْنُ الْبَخْتَرِيِّ الْمُرَادِيُّ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ وَ عَامِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُذَاعَةَ وَ حُجْرُ بْنُ زَائِدَةَ وَ حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ. ثُمَّ يُنَادَى سَائِرُ الشِّيعَةِ مَعَ سَائِرِ الْأَئِمَّةِ ص يَوْمَ الْقِيَامَةِ. فَهَؤُلَاءِ أَوَّلُ الشِّيعَةِ الَّذِينَ يَدْخُلُونَ الْفِرْدَوْسَ وَ هَؤُلَاءِ أَوَّلُ السَّابِقِينَ وَ أَوَّلُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَوَّلُ الْمُتَحَوِّرَةِ [الْمُتَحَوِّرَین، الْمَحْبُورِين‏] مِنَ التَّابِعِين‏. @yekaye
☀️22) حسین بن عمر بن یزید می‌گوید: بر امام رضا ع وارد شدم در حالی که هنوز در امامتش شک داشتم؛ و قبلش در بین راه که می‌آمدم، همراه با دوستم مقاتل بن مقاتل بودم، که در همان کوفه به امامت ایشان اذعان کرده بود. من به او گفته بودم: عجله کردی! او پاسخ داده بود: من بر این مطلب برهان و علم دارم. به هر حال، به امام رضا ع عرض کردم: ‌پدرتان از دنیا خدا رفت! فرمود: بله، سوگند به خدا چنین است* و همانا او در همان درجه‌ای است که رسول الله صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین صلوات الله علیه می‌باشند؛ با این حال، در بقای پدرم چه کسی از من خوشبخت بود؟ [یعنی با این حال، مصیبت از دست دادن او خیلی سنگین است] سپس فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند» (واقعه/10-11) که عارف به امامت است وقتی امام ظاهر می‌شود. سپس فرمود: رفیقت چه شد؟ گفتم: کی؟ فرمود: مقاتل بن مقاتل، همان که صورتی گرد و کشیده‌، محاسنی بلند و بینی برجسته‌ای دارد. و فرمود: البته من او را ندیده‌ام و بر من وارد نشده است؛ لیکن او ایمان آورد و تصدیق کرد، از این روست که احو.الش را جویا شدم. راوی می‌گوید: از نزد امام بیرون آمدم و به محل اقامتم برگشتم که دیدم مقاتل آنجا دراز کشیده است. او را تکان دادم [که بلند شود] و به او گفتم: مژدگانی‌ای برایت دارم؛ اما نمی‌گویم تا اینکه صدبار حمد خدا را به جای آوری. او چنین کرد؛ و من هم قضیه را برایش تعریف کردم. 📚رجال الكشی، ص614-615 نَصْرُ بْنُ الصَّبَّاحِ، قَالَ حَدَّثَنِی إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِی، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یحْیی، عَنْ حُسَینِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یزِیدَ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا (ع) وَ أَنَا شَاكٌّ فِی إِمَامَتِهِ، وَ كَانَ زَمِیلِی فِی طَرِیقِی رَجُلٌ یقَالُ لَهُ مُقَاتِلُ بْنُ مُقَاتِلٍ وَ كَانَ قَدْ مَضَی عَلَی إِمَامَتِهِ بِالْكُوفَةِ. فَقُلْتُ لَهُ: عَجَّلْتَ. فَقَالَ عِنْدِی فِی ذَلِكَ بُرْهَانٌ وَ عِلْمٌ. قَالَ الْحُسَینُ فَقُلْتُ لِلرِّضَا (ع): قَدْ مَضَی أَبُوكَ. فَقَالَ إِی وَ اللَّهِ، وَ إِنِّی لَفِی الدَّرَجَةِ الَّتِی فِیهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ، وَ مَنْ كَانَ أَسْعَدَ بِبَقَاءِ أَبِی مِنِّی! ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی یقُولُ: «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»، الْعَارِفُ لِلْإِمَامَةِ حِینَ یظْهَرُ الْإِمَامُ. ثُمَّ قَالَ مَا فَعَلَ صَاحِبُكَ؟ فَقُلْتُ مَنْ؟ قَالَ مُقَاتِلُ بْنُ مُقَاتِلٍ الْمَسْنُونُ الْوَجْهِ الطَّوِیلُ اللِّحْیةِ الْأَقْنَی الْأَنْفِ، وَ قَالَ: أَمَا إِنِّی مَا رَأَیتُهُ وَ لَا دَخَلَ عَلَی وَ لَكِنَّهُ آمَنَ وَ صَدَّقَ فَاسْتَوْصِ بِهِ. قَالَ: فَانْصَرَفْتُ مِنْ عِنْدِهِ إِلَی رَحْلِی فَإِذَا مُقَاتِلٌ رَاقِدٌ، فَحَرَّكْتُهُ ثُمَّ قُلْتُ: لَكَ بِشَارَةٌ عِنْدِی، لَا أُخْبِرُكَ بِهَا حَتَّی تَحْمَدَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ. فَفَعَلَ، ثُمَّ أَخْبَرْتُهُ بِمَا كَانَ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 1️⃣ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» در آیات قبل، از دو دسته اصحاب میمنت (اهل یُمن و برکت‌) و اصحاب شومی و بی‌برکتی یاد شد و اینک سومین دسته با عنوان سبقت‌گیرندگان مطرح می‌شود. 🔖(درباره اینکه چرا اینها را با اینکه برترند در مرتبه سوم آورد، در جلسه 975، تدبر1 احتمالاتی بیان شد) خوش‌یُمنی و شومی درست نقطه مقابل هم‌اند و طبیعی است که افراد بر اساس اینکه اهل کدام از این دو امر باشند، به این دو دسته تقسیم شوند. اما در اینجا دسته سومی در قبال اینها مطرح کرد، آن هم با تعبیر «سبقت‌گیرندگان». و نحوه طرح این قسم سوم، از جهات متعدد با دو قسم قبل متفاوت است: 🔹الف. در دوتای قبل، یک دوگانه‌ای است (خوش‌یُمنی و شومی) که هریک فی‌نفسه (به خودی خود) مطرح می‌شود؛ یعنی برای تشخیص خوش‌یمن ویا شوم بودن کسی، نیازی نیست که ضرورتا وی را با دیگران مقایسه کنیم؛ اما موضوع این آیه (سبقت گرفتن) مطلبی نیست که به خودی خود قابل بررسی باشد، بلکه اساساً در نسبت و مقایسه با دیگران مطرح می‌شود. 🔹ب. در آنجا از تعبیر «اصحاب ...» استفاده شد، اما در اینجا از تعبیر اسم فاعل استفاده شد؛ یعنی در آنجا افراد از این حیث که همنشین و همراه (خوش‌یُمنی و شومی) هستند مورد توجه قرار گرفتند؛ اما در اینجا گویی این سبقت گرفتن، در ذات آنها وارد شده، نه اینکه صرفاً همنشین آنها شده باشد. 🔹ج. در دو مورد قبل، عبارت دوم را با تعبیر «ما ...؟!» آورد، که دلالت بر تعجب دارد؛ در حالی که در اینجا به صورت ساده و مفرد آورد. 🔹د. در دو مورد قبل، عبارت دوم را به صورت یک جمله آورد که به لحاظ نحوی خبر قرار می‌گیرد برای عبارت اول؛ اما در این آیه، عبارت دوم را به صورت مفرد آورد، که هم می‌تواند خبر عبارت اول باشد و هم تاکید و... . 🤔درباره ثمرات این تفاوت در تدبرهای بعد توضیحاتی خواهد آمد؛ اما مهم این است که همین عوض کردن تعبیر، گویا می‌خواهد نکته‌ای را گوشزد کند. @yekaye
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 2️⃣ «وَ السَّابِقُونَ ...» درباره اینکه مقصود از این «سابقون»‌ چه کسانی‌اند این دیدگاه‌ها مطرح شده است که آنان کسانی اند که سبقت گرفتند برای: 🍃الف. پیروی از پیامبرانی که امامان هدایتند (جبائی، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ب. رسیدن به ثواب جزیل الهی و رسیدن به رحمت خدا (جبائی، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ج. اطاعت خدا (مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃د. رسیدن به خیر (مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ه. ایمان آوردن بر دیگران (مقاتل و عکرمه، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃و. هجرت (ابن عباس، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ز. ادای فریضه نماز (منسوب به امیرالمومنین ع، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ح. جهاد (ضحاک، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ط. توبه و اعمال نیک (سعید بن جبیر، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🍃ی. هر آنچه خداوند بدان دعوت کرده است (ابن کیسان، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325 ) 🍃ک. ... @yekaye
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 3️⃣ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» گفتیم در دو آیه، یک دوگانه‌ای که به خودی خود قابل بررسی است (خوش‌یُمنی و شومی) محور قرار گرفت (و نفرمود: خوش‌یمن‌ها و شوم‌ها)؛ و افراد از این حیث همنشینی با آن (اصحاب ...) مورد توجه قرار گرفتند؛ اما در اینجا از اسم فاعل استفاده کرد، ان هم در خصوص موضوعی (سبقت گرفتن) که اقتضای اولیه‌اش مقایسه‌ای بودن است، نه اینکه به خودی خود قابل بررسی باشد. چرا؟ 🍃الف. شاید می‌خواهد نشان دهد که حتی خوش‌یمنی و بدیُمنی چیزی غیر از حقیقت خود انسان است، لذا گفت اهل خوش‌یمنی، نه خوش‌یمن‌ها؛ ولی اجتماعی بودن چنان در ذات انسان رسوخ دارد که سبقت گرفتن (در مقام مقایسه با دیگران بودن) مهمترین خصلت درونی انسانهاست؛ و لذا با اسم فاعل (که دلالت بر ثبوت صفت برای ذات دارد) تعبیر کرد. 🍃ب. ... @yekaye
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 4️⃣ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» در تدبر 1 بیان شد که در دو آیه قبل، عبارت دوم را به صورت جمله تعجبیه آورد؛ اما در این آیه، به صورت مفرد. چرا؟ 🍃الف. شاید می‌خواهد بگوید آن گونه تعجبی‌ای که در مورد خوش‌یُمن‌ها و بدیُمن‌ها مطرح است، در اینجا مطرح نیست. و این بدان علت است که: 🌱الف.1. شاید می‌خواهد بنیادین بودن تفاوت اینها با دو گروه قبل ار مورد تاکید قرار دهد و بگوید افق اینها بسیار بالاتر از دوتای دیگر است. در واقع، برای ما انسانها خوش‌یمن و شوم بودن مطرح است؛ و خدا در دو مورد قبل، می خواهد معیار ما برای خوش‌یمنی و شومی را به چالش بکشد؛ اما سابقون چنان بالاتر از تحلیل‌های رایج ما هستند که اصلا در ذهن ما مطرح نبودند که معیاری داشته باشیم و بخواهد معیار با شنیدن معیارهای جدید تعجب کنیم. 🌱الف.2. ... 🍃ب. شاید می‌خواهد بفرماید مساله سابقون بقدری عظمت دارد که اصلا نوبت به استفهامی که حکایت از جهل مخاطب دارد هم نمی‌رسد. در واقع، در موارد قبل، درست است که آن استفهام تعجبی، دلالت بر عجز مخاطب از فهم حقیقت اصحاب میمنت و شومی داشت، اما چنین استفهامی در جایی مطرح می‌شود که مخاطب مدعی علم است و با این سوال، عجز وی را برملا می کنیم که اگر راست می‌گویی، بگو مثلا اصحاب میمنت چیست؟ اما در اینجا چنان است که گویی خود مخاطب از ابتدا بر نادانی خویش واقف است؛ مانند اینکه کسی از عالمی مساله دشواری را سوال کند که خودش هم می‌داند که آن عالم هرچقدر هم خوب توضیح دهد باز هم وی آن پاسخ را نمی تواند بفهمد؛ که در اینجا دیگر جای آن نیست که با استفهام عجز وی آشکار گردد. (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج‏29، ص390 ) 🍃ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 5️⃣«وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» در نکات ادبی اشاره شد که به لحاظ نحوی، کلمه «السابقون» اول مبتداست؛ اما کلمه «السابقون» دوم را می‌توان صرفا تاکید کلمه قبل دانست (که خبر این مبتدا، آیه بعد است: یعنی مراد آیه این است: «سابقون، تاکید می کنم: ‌سابقون، آنان‌اند که مقرب‌اند»)، و می‌توان آن را خبر برای «السابقون» اول دانست، که در این صورت، چون «الـ» روی خبر آمده دلالت بر حصر (یا تاکید شدید) دارد. چنین تعبیری وجوه متعددی می‌تواند داشته باشد، از جمله: 🍃الف. مبتدا چنان مشهور و آشکار است که در مورد آن توضیحی نیاز نیست؛ یعنی سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان‌اند. غالبا مفسران مثال زده‌اند به این شعر که «أنا أبو النجم و شعری شعری» 📚(مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج‏29، ص389) اما شاید مثال بهتر آن این فراز از دعای امام سجاد ع باشد که به دعای ابوحمزه ثمالی معروف است: «كَيْفَ أَدْعُوكَ وَ أَنَا أَنَا وَ كَيْفَ لَا أَدْعُوكَ وَ أَنْتَ أَنْت‏» (که قریب به این مضمون از امیرالمومنین ع هم روایت شده است:‌ «إِلَهِي كَيْفَ أَدْعُوكَ وَ أَنَا أَنَا أَمْ كَيْفَ أَيْأَسُ مِنْكَ وَ أَنْتَ أَنْت»‏؛ البلد الأمين، ص316) ویا این فراز از ادعیه مسجد کوفه: «اللَّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ» 🍃ب. مبتدا چنان عظیم است که فوق آن است که هرگونه علم و احاطه وخبری در مورد او بتوان داد، چنانکه در مورد پادشاهی گفته شود: در مورد این پادشاه فقط همین را بگویم که او پادشاه است 📚 (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص390 ) مثال بهتر این عبارت در دعای امام حسین ع در روز عرفه است که: «يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ اللَّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ إِلَّا مِنْكَ» (كتاب المزار (للمفيد)، ص163) ویا در برخی ادعیه آمده است: «أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ ... أَنَّكَ أَنْتَ أَنْتَ، أَنْتَ اللَّهُ الْحَقُّ الْمُبِين‏» (تهذيب الأحكام، ج‏3، ص99)؛ یعنی همان که پیامبر اکرم ص فرمود «لَا أَبْلُغُ مَدْحَكَ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ؛ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِك‏» (الكافي، ج‏3، ص324) 🍃ج. می‌تواند دربردارنده این معنا باشد که سابقون در یک عرصه، همان سابقون در عرصه دیگرند، که آنگاه بر مصادیق متعددی می‌تواند تطبیق شود؛ مانند: 🌱ج.1. این سابقون که الان در این سوره می‌خواهیم مطرح کنیم، همان سابقونی‌اند که در آیات دیگر (مثلا در «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ» فاطر/32) به اجمال نکاتی درباره‌شان گفته بودیم. 🌱ج.2. یکی ناظر به سبقت در دنیا و دیگری ناظر به سبقت در آخرت باشد؛ مثلا: کسانی که برای پیروی از پیامبرانی که امامان هدایتند سبقت گرفتند همان کسانی اند که برای رسیدن به ثواب جزیل الهی سبقت خواهند گرفت. 📚 (جبائی، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325) 🌱ج.3. یکی ناظر به سبقت در عمل و دیگری ناظر به سبقت در دریافت پاداش باشد؛ مثلا: کسانی که در اطاعت خدا سبقت گرفتند، همین‌هایند که برای رسیدن به رحمت خدا و رسیدن به خیر سبقت می‌گیرند 📚(به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص325). ✳️تبصره: برخی بین این دو قول اخیر این گونه جمع کرده‌اند که: این دو ناظر به دو دسته سبقتی است که خداوند مطرح کرده است: سابقون اول، آن سبقت به سوی کارهای خوب در دنیاست که فرمود: «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ» (فاطر/32) ویا «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ» (بقرة/148) ویا «أُولئِكَ یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ» (مؤمنون/61) و سابقون دوم ثمره‌ای است که بر این عمل آنان در آخرت مترتب می‌شود، چنانکه فرمود «سابِقُوا إِلی‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ» (حدید/21) 📚(المیزان، ج‏19، ص116-117) @yekaye
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 6️⃣ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» درباره اینکه چه کسانی مصداق این آیه‌اند در روایات و نیز آرای مفسران افراد مختلفی مطرح شده، که در بحث احادیث اشاره شد که همه این دیدگاه‌ها با هم قابل جمع‌اند؛ با این بیان که در یک تبیین کلی این اشاره به مراتب بالای ایمان است؛ که عبارتند از پیامبران الهی، امامان معصوم، و برترین پیروان پیامبران و امامان. همانجا اشاره شد که بویژه درباره تطبیق آن بر شخص امیرالمومنین ع روایات فراوانی، هم در شیعه و هم در اهل سنت وارد شده است. در اینجا می‌افزاییم: 💢مرحوم عاملی نباطی (م877) در الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، (ج‏2، ص77-78) از عالمی به نام «الشیخ المرشد أبوعبدالله الحسین بن علی البصری» که ظاهرا از بزرگان اهل سنت است، نام می‌برد که در «كتاب الإیضاح» استدلال جالبی برای اثبات اینکه حضرت علی ع، مصداق خاص و منحصر به فردِ «السابقون» است آورده است. 🌹وی ابتدا افرادی را که در عرصه‌ای از عرصه‌های مورد اعتنای دین، از نظر علمای اهل سنت بر بقیه سبقت داشته‌اند، فهرست کرده (سبقت در: اسلام آوردن، خویشاوندی با رسول الله ص، علم به کتابت، علم به سنت نبوی، علم قضاوت، جهاد، ورع و پرهیزکاری) و سپس نشان می‌دهد تنها کسی که در همه این فهرستها مشترک است حضرت علی ع می‌باشد. 🥀 @yekaye
یک آیه در روز
977) 📖 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ 📖 ترجمه 💢و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ سوره واقعه (5
. 7️⃣ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» 📜حکایت📜 یکبار مامون چهل تن از بزرگان علمای حدیث و کلام اهل سنت را جمع کرد و خواست با آنان درباره اینکه حضرت علی ع برترین انسان پس از پیامبر ص است، بحث کند. ابتدا آنان سعی کردند با روایات نبوی و بحثهای تاریخی استدلالاتی در رد این مدعا بیاورند، و مدعی بودند که ابوبکر و عمر از حضرت علی ع برترند. وی بطلان تمام مدعیات آنان را نشان داد و آنان سرافکنده شدند و گفتن دیگر دلیلی نداریم. سپس مامون شروع کرد به استدلال آوردن برای اثبات مدعای خود؛ و مطلب را این گونه شروع کرد: مأمون گفت: پس من از شما سؤال می‌كنم. به من بگویید روزی كه خداوند پیامبر را مبعوث گردانید كدام عمل، برترین کار بود؟ گفتند: سبقت گرفتن به اسلام آوردن؛ زیرا كه خداوند فرموده است: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» مأمون گفت: آیا احدی را سراغ دارید که در اسلام آوردن بر حضرت علی ع سبقت گرفته باشد؟ گفتند: علی (ع) وقتی اسلام آورد که نوجوانی بود که هنوز به تکلیف نرسیده بود؛ اما ابوبکر در میانسالی اسلام آورد و در سن تکلیف بود؛ و بین این دو فرق است. مأمون گفت: 🔹بگویید ببینم، آیا اسلام علی (ع) با الهامی از جانب خداوند بود یا به دعوت پیامبر (ص)؟ ▫️اگر بگویید با الهام بود، پس علی (ع) را بر پیامبر (ص) برتری داده‏اید؛ زیرا كه پیامبر الهام نشد [یعنی بر اثر یک الهام غیبی نبود که اسلام آورد] بلكه جبرئیل از جانب خداوند متعال به عنوان دعوت‌کننده و شناساننده‌ نزد او آمد؛ ▫️و اگر بگویید با دعوت پیامبر ص بود، آنگاه آیا پیامبر ص به خاطر دلخواه خودش او را دعوت كرد یا به امر خداوند متعال؟ ▫️اگر بگویید از جانب خود دعوت كرد، این خلاف آن چیزی است كه خدا پیامبرش را توصیف نموده است، در این آیه که: «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِینَ: و من از کسانی که چیزی را به خود می‌ببندند [و به خدا نسبت می‌دهند] نیستم» (ص/86) و نیز این آیه که «وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحی‏: و او هرگز از روی هواى نفس سخن نمى‏گويد؛ آن نیست جز وحي‌اى كه به او القاء مى‏شود» (نجم/3-4) ▫️و اگر از جانب خدا متعال بود، پس خداوند متعال به پیامبرش دستور داد که از میان همه نوجوانان، علی ع را دعوت کند و وی را بر همه آنها ترجیح دهد؛ پس با اعتماد به این مطلب و با آگاهی از تایید خداوند متعال، او را دعوت کرد. 🔹و شاهد دیگر اینکه بگویید ببنیم آیا جایز است که [خداوند] حکیم بر مخلوقات چیزی را تکلیف کند که طاقتش را ندارند (آیا تکلیف ما لا یطاق رواست)؟ ▫️اگر بگویید بله؛ كافر شده‏اید؛ ▫️و اگر بگویید نه؛ پس چگونه جایز است پیامبر خود را به دعوت كردن كسی امر کند که آن شخص به خاطر کوچکی و خردسالی و ناتوانی اش، قبول مطلب برایش ممکن نباشد. 🔹و شاهد دیگر آنكه آیا سراغ دارید كه پیامبر احدی از اطفال خویشاوندان خود و غیر آنها را دعوت کرده باشد که آنان نیز مانند حضرت علی ع باشد؟ ▫️اگر می دانید که غیر از علی ع را دعوت نکرد پس این نشان‌دهنده برتری حضرت علی ع بر جمیع نوجوانان مردم [که به خاطر نوجوان بودنش اسلام آوردنش کم ارزش شود] (این گفتگو ادامه دارد؛ صرفا آن مقدارش که به این آیه مرتبط بود در اینجا آمد. ادامه آن را از اینجا و ترجمه آن را از اینجا می‌توانید مطالعه کنید.) 📚عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص189-190 @yekaye
ضمن تسلیت شهادت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام، تقارن یاد ایشان با شروع سال جدید، وتقارن این دو با روز جمعه را به فال نیک می‌گیریم و از خداوند متعال خواهانیم که اکنون که با آمدن کرونا تاحدی از خواب غفلت بیدار شده و مرگ را جدی گرفته‌ایم، به حق باب الحوائج علیه‌السلام، با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سال جدید را سال برآورده شدن حاجت همگان بگرداند. @yekaye
978) 📖 أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ 📖 ترجمه 💢آنان‌اند که مقربان‌اند. سوره واقعه (56) آیه 11 1399/1/1 25 رجب 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه ماده «قرب» ▪️این ماده وقتی به باب تفعیل می‌رود متعدی می‌شود و به معنای چیزی را قریب و نزدیک کردن می‌باشد: «وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا» (مریم/۵۲) «إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ» (شعراء/۴۲) «إِذْ قَرَّبا قُرْباناً» (مائده/۲۷) «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفی» (زمر/۳) ▪️باب افتعال برای مطاوعه و اختیار (کاری را با طوع و اختیار انجام دادن) است (كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ؛ علق/۱۹)؛ و چه‌بسا استعمال آن در آیاتی مانند «قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ» (اعراف/۱۸۵) «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ« (انبیاء/۱) «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقّ» (انبیاء/۹۷) می‌خواهد اشاره کند که گویی حساب و قیامت با طوع و اختیار و به تریج و در یک جریان طبیعی در حال نزدیک شدن به مردم است. ▪️با توجه به اینکه «قرب» در مقابل «بعد» است، می‌توان مواردی که از قرب نهی شده را به معنای توصیه به دوری و اجتناب کردن دانست ولی برخی توضیح داده‌انند که غالبا این گونه توصیه‌ها به نحو استعاری دلالت‌های ظریفی را می‌افزاید؛ مثلا در آیه «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ» (أنعام/۱۵۲) «به مال یتیم نزدیک نشوید» بلیغ‌تر از این است که بگویند «مال یتیم را برندارید» و ظاهرا نهی در مورد «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» (بقرة/۳۵) و «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏» (إسراء/۳۲) نیز از همین باب بوده است؛ و یا در آیه «وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ» (بقرة/۲۲۲) نزدیک شدن کنایه از جماع است‏ (در فارسی نیز، تعبیر «نزدیکی» برای اشاره به عمل جماع به کار می‌رود) 🔖جلسه 933 http://yekaye.ir/an-nesa-4-8/ @yekaye