eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
813 ) 🔥 اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 🔥 11/5/1397 〽️ترجمه امروز در آن آتش افروخته
. 1⃣ «اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ» 💢عامل اصلی و اولیه چشیدن آتش جهنم، کفرورزیدن است.💢 💠نکته تخصصی ⛔️انسان، وقتی می‌خواهد از راه حق فاصله بگیرد، 🚫گاهی گناه می‌کند، یعنی عمل ناشایست انجام می‌دهد؛ 🚫و گاهی کفر می‌ورزد؛ یعنی در مقابل حقیقت، تسلیم نمی‌شود. 💢ساحت ایمان و کفر در وجود آدمی، غیر از ساحت حسنات و سئیات (اعمال نیک و اعمال بد) است؛ 💢 و اگرچه این دو در هم تاثیر دارند، یعنی اقتضای اولیه ایمان، عمل صالح است؛ و اقتضای اولیه کفرورزیدن، گناهکاری است؛ اما این اقتضا به معنای وجوب نیست؛ یعنی: 🔸گاه می‌شود که کسی کفر می‌ورزد، اما عملی که ما آن را عمل خوب می‌پنداریم، از او سر می‌زند (چنانکه در آیات 39 و 40 سوره نور، اعمال کافران را دو قسم دانسته: اعمالی که همچون سراب در منظر تشنگان، آب می‌نماید (که همان اعمال بظاهر خوبِ آنهاست) و اعمالی که ظلمت بر روی ظلمت است (که همان اعمال بد آنهاست) ؛ و در آیه 23 سوره فرقان وعده داده که همه اعمال [خوب] آنان را پوچ و «هباءاً منثوراً» می‌گردانیم ) 🔸و گاه می‌شود که کسی که مومن است گناهی عظیم (که قرآن از آن به «فاحشة» یا «ظلم به خویشتن»‌تعبیر می‌کند؛‌ آل عمران/135 ) مرتکب می‌شود. ✳️آنچه مهم است این است که اگرچه برای بسیاری از گناهان وعده عذاب داده شده است؛ اما آنچه به طور قطعی افرادی را جهنمی می‌کند این است که روال کفر ورزیدن در پیش گرفته باشند. این نشان می‌دهد که اگرچه برای یک زندگی سعادتمندانه هم و هم و لازم است؛ اما اگر قرار باشد بین خود این دو عنصر (یعنی ایمان از سویی، و عمل صالح از سوی دیگر) قضاوت شود، - برخلاف آنچه در فضای به اصطلاح روشنفکری تبلیغ می‌شود – 🔺ایمان بسیار مهمتر از اخلاقیات و عمل صالح است.🔺 📝نکته تخصصی دینی اگر مطلب فوق درست فهمیده شود، معلوم می‌شود که «جامعه ایمانی‌ای که در آن گناه شود»‌ بهتر است از «جامعه کافری که [ظاهرا] در آن کارهای خوب انجام می‌شود»‼️ و این حکم، نه یک قضاوت متعصبانه، بلکه بر اساس تحلیلی عمیق از ساحت‌های مختلف انسان، می‌باشد. @Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
. 1⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» همه نعمتهایی که انسان از آنها بهره‌مند است، از جسم و روح و سلامتیِ تک تک اعضای آنها تا امکاناتی که خداوند به او داده و جهان پیرامون و هر چیزی که برای گذران زندگی و رشد او به کار می‌آید همگی نعمتهای خدا بر انسان است که انسان را رهین منت خداوند می‌سازد. 🤔در میان این همه نعمت، خداوند تنها سه مورد را برشمرده که دادن آن نعمتها را مصداق منت گذاشتن خدا بر انسان - نه بر فرد خاص - معرفی نموده است؛ یعنی این نعمتها، به نحو بسیار خاص برای انسان قرار داده شده؛ و اگر انسان این اندازه اهمیت پیدا کرده که بتواند به مقام خلیفة‌اللهی برسد ناشی از همین نعمتهای خاص است؛ ▫️ آن نعمتها عبارتند از: 🔺الف. نعمت فرستادن پیامبر و بهره‌مندی انسان از هدایت خاص الهی (آل‌عمران/164؛ نساء/94 ؛ حجرات/17 ) 🔺ب. به عذاب الهی گرفتار نشدن (قصص/82 ؛ طور/27 ) ▫️و جالب اینجاست که تمام مواردی هم که خداوند از منت گذاشتن بر شخص یا اشخاص خاصی سخن به میان آورده 🔺ناظر به همین مساله اعطای نبوت یا امامت به آنهاست (مثلا حضرت موسی ع:‌ طه/34-41 و صافات/114 ؛ حضرت یوسف ع، یوسف/90 ؛ عموم پیامبران که خداوند آنان را مخاطب وحی خود گردانده: ابراهیم/11 ؛ ائمه ع که وارثان زمین خواهند بود: قصص/5 ) 🔺و واضح است که کسی که به این مقام می‌رسد قطعا به عذاب خداوند گرفتار نخواهد شد. 📝نکته تخصصی کسی که مومن باشد، یعنی باور داشته باشد که خدایی در کار است و زندگی به همین دنیا ختم نمی‌شود و عاقبتی عظیم در انتظار اوست، می‌فهمد که: 💢بزرگترین نعمت، نعمت هدایت و رستگاری است؛💢 و بدترین وضعیت، وضعیت گمراهی‌ای است که پیش از رسیدن این نعمت بدان گرفتار بوده است. 💠ثمره 💐شکر هر نعمتی به آن است که 🔹اولا آن نعمت را به عنوان نعمت بشناسیم و 🔹ثانیا از آن نعمت آن گونه که شایسته و بایسته است،‌استفاده کنیم. بسیاری از ما، 😴اگر در حالت عادی هم نسبت به بسیاری از نعمتهایی که خداوند داده، بی‌توجه باشیم، 🤔دست کم وقتی هریک از آن نعمت‌ها یا مقداری از آنها را از ما بگیرد، به اهمیت آن نعمت متذکر می‌شویم و از خدا می‌خواهیم که آن نعمت را برگرداند و بر از دست دادنش تاسف می‌خوریم❗️ ❌نمونه این امر را در مورد نعمت‌هایی همچون نعمت سلامتی، نعمت ثروت، نعمت پدر و مادر ویا فرزند خوب، نعمت حافظه، نعمت و ... . 🚫اما آیا در قبال بزرگترین نعمتی که به ما داده – یعنی نعمت هدایت – این گونه‌ایم⁉️ 🤔آیا آن اندازه که برای از دست دادن ثروت یا نزدیکانمان ناراحت می‌شویم، از اینکه دینمان دارد از دست می‌رود، و هدایت الهی و نقش‌آفرینیِ خداوند در لحظه‌لحظه‌های زندگی‌مان پررنگ نیست، ناراحت می‌شویم⁉️ 🤔آیا آن اندازه که با هیجانات اجتماعی و بالا و پایین رفتن و ...، نگران کاهش سرمایه‌مان هستیم، از اینکه در میان امواج و جاذبه‌های رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی و در تلاطم زندگی روزمره و خوردن و خوابیدن‌مان، مبادا ایمان‌مان رو به افول نهد و و در وجودمان کاستی گیرد، نگران می‌شویم⁉️ 🤔آیا به بهانه باخبر شدن از همه چیز و همه‌جا، خودِ حقیقی‌مان را فراموش نکرده‌ایم⁉️ 🤔آیا به بهانه حفظ ، خود را به حراج نگذاشته‌ایم⁉️ @Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
. 5⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» 🔷مهمترین کارهایی که پیامبر انجام می‌دهد عبارت است از: 🔹الف. آیات الهی بر مومنان 🔹ب. و به پاکی رساندن مومنان 🔹ج. کتاب و حکمت به مومنان غالبا وقتی از انسان و ابعاد وجودی او که باید مسیر رشد و تعالی الی الله را بپیماید سخن گفته می‌شود بر دو عرصه و تاکید می‌شود و وظیفه اصلی پیامبران را ارتقای معرفتی و اخلاقی انسانها معرفی می‌کنند؛ اما در این آیه و نیز در تمامیِ آیاتی که ناظر به مقام فرستادن رسول برای رشد و ارتقای انسانها بوده، قبل از بیان این دو بعد (با تعبیر تزکیه و تعلیم)، از آیات بر افراد سخن گفته است. (بقره/129 و 151 ؛ آل عمران/164 و جمعه/2 ) چرا؟ 🍃الف. این، مقدمه آن است؛ با این بیان که: 🌱الف.1. عبارت اول ناظر به این است که آیات و معجزات بر مردم عرضه شود و بدانند که او پیامبر خداست؛ و وقتی این حاصل شد امکان تعلیم و تزکیه مهیا می‌شود. 📚(مجمع البیان، ج1، ص395) 🌱الف. 2. تعلیم در ادامه تلاوت است؛ ابتدا باید آیات به گوش مخاطب برسد تا سپس آماده شود که مطالبش را به وی آموزش دهند. 📚(البحر المحیط، ج1، ص626) 🌱الف.3. تلاوت آيات خدا بر مردم، برای بيدار ساختن انديشهها در پرتو آيات گيرا و جذاب و كوبندهاى است كه از مجراى وحى بر قلب پيامبر ص نازل مىشود؛ هنگامى كه عباراتى را پشت سر هم و روى نظام صحيحى بخوانند، عرب از آن تعبير به «تلاوت» مىكند، بنا بر اين تلاوت منظم و پى در پى مقدمهاى است براى بيدارى و ايجاد آمادگى، براى تعليم و تربيت. 📚(تفسیر نمونه، ج1، ص456) 🌱الف.4. ... 🍃ب. این در عرضِ آن است؛ یعنی همان طور که مقدمه بودن تعلیم برای تزکیه، دلیل نمی‌شود که خود تعلیم معارف عظیم قرآنی موضوعیت نداشته باشد، تلاوت آیات هم اگرچه مقدمه‌ای برای تعلیم و تربیت است؛ اما در عین حال خودش هم عرصه مستقلی است که اهمیت خودش به هیچ وجه کمتر از آن دو عرصه دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر، تلاوت آیات ناظر به ارائه خود الفاظ قرآن است و از این جهت با تعلیم کتاب که بیان معانی و آموزه‌های قرآن است، متفاوت است 📚 (المیزان، ج1، ص330) و اینکه [ارائه] قرآن [توسط پیامبر ص] را یکبار با کلمه «[تلاوت] آیات»‌ یاد کرد و یکبار دیگر با کلمه «[تعلیم] کتاب» برای این است که نشان دهد خداوند با هریک از این عناوین یک منت خاصی متمایز از عنوان دیگر بر انسانها گذاشته است 📚(المیزان، ج19، ص265)؛ و آنچه موجب شده که خود تلاوت هم مستقلا مورد توجه قرار بگیرد، این است که: 🌱ب.1. خود الفاظ وحی عیناً باقی بماند و دچار تحریف نشود؛ بویژه که این الفاظ و نظم آنان یکی از معجزات پیامبر است. 📚(مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج4، ص59) 🌱ب.2. خود تلاوت آنها مصداق عبادت و اطاعت خداوند است، چنانکه قرائت متن این آیات در نماز و برخی دیگر از عبادات واجب است (مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج4، ص59) 🌱ب.3. ساحت زبان و بیان، یکی از ساحات عظیم و اصلی وجود انسان است که موضوعیت و اهمیت آن به هیچ وجه کمتر از ساحت معرفت و اخلاق نیست: 📝نکته تخصصی و چنانکه قبلا در بحث «تعلیم اسماء» اشاره شد 🔖 (جلسه 221، تدبر3 http://yekaye.ir/baqare-2-31/) اساساً بهره‌مندی از ساحت زبان بوده که امکان تفاوت عظیم بین انسان و حیوانات را فراهم آورده [مثلا مهمترین عامل پیشرفت بشری، که حیوانات از آن محروم‌اند، این است که اطلاعاتی که هرکس به دست می‌آورد از طریق زبان و کتابت، ثبت و در اختیار دیگران قرار می‌گیرد و معرفت هر انسانی بسیار بیش از آن که محصول تجربه و استدلال خودش باشد محصول مطالعه و دریافت مطالب از دیگران است] و چون این ساحت خودش موضوعیت دارد، معجزه جاویدان به گونه‌ای است که الفاظش هم به نحو خاص از جانب خداوند معین شده است و تلاوت و صیانت از خود این الفاظ موضوعیت دارد. در ادبیات قرآنی، شاید آن اندازه که به «بیان» (خَلَقَ الْإِنْسان؛ عَلَّمَهُ الْبَيان؛‌الرحمن/3-4) و تعلیم با قلم (الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ؛ علق/4-5) در آفرینش و دریافتِ علمی انسان اشاره کرده است، بر روشهای مستقیم تاکید نکرده باشد. بدین ترتیب، قرآن صرفا تجربه و کشف و شهود یک انسان متعالی نیست، تا اینکه بعدا شبهه پیش آید؛ بلکه اگر ملاک کشف و شهود معصوم باشد می‌دانیم که پیامبر شهودات فراوانی داشته و محصول آنها را با احادیث قدسی و مانند آن بیان کرده، ولی هیچگاه «حدیث قدسی» همتای «قرآن»‌ نیست، و همه مومنان افق قرآن را بسیار بالاتر از حدیث قدسی و سایر کلمات معصومین می‌دانند. اگر همین نکته را جدی بگیریم، مواجهه ما با قرآن بسیار تغییر خواهد کرد؛ @Yekaye
یک آیه در روز
851) 📖 وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ ا
. 3⃣ «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ...» حضرت لوط کاری که قومش انجام می‌دادند را با تعبیر «الفاحشة» یاد کرد. ⛔️ به عملی می‌گویند که: 🔻 قبح و زشتی‌اش بسیار شدید و آشکار است 🔖نکات ادبی https://eitaa.com/yekaye/3583 🔻به طوری که هیج انسان اخلاق‌مداری آن را روا نمی‌بیند؛ 🔻و کاری است که انجامش به دستور شیطان و مصداق پیروی از اوست: « الشَّيْطانُ ... يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» (بقره/248) ⛔️ و اینکه حرف «الـ» ‌هم بر آن افزود، شدت این قبح را بیشتر می‌کند؛ زیرا این «ال»: 🔸یا «الـِ» معرفه است، که می‌خواهد بگوید آن امر «فاحشه»ای است که «فاحشه» ‌بودنش چنان نزد عقول آدمیان آشکار است که کاملا معروف و شناخته شده می باشد؛ 🔸 و یا «الـِ» ‌جنس است که در این گونه موارد برای مبالغه در مطلبی به کار می‌رود، گویی از شدت «فاحشه‌» بودن مصداق همه فواحش است، برخلاف «زنا» که با اینکه قُبحش بسیار آشکار است قرآن کریم هنگام نهی از آن، آن را بدون «الـ» آورده؛ یعنی یک فاحشه‌ای است در میان فواحش: «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً» (اسراء/32) (البحر المحیط، ج5، ص99) 🚫پس و قبح و زشتی‌اش بسیار شدید و آشکار است، کاری است بشدت قبیح‌تر از زناکاری (که قرآن بارها بر مجازات شدید انجام‌دهندگانش اصرار کرده؛ مثلا: نور/1)؛ و مصداق واضح پیروی از شیطان است. 🌐تاملی در وضعیت معاصر وضعیت و و وی در دوره مدرن چه اندازه سقوط کرده که امروزه برخی با ادعای ، از عمل دفاع می‌کنند❗️ و انجام را یکی از وانمود می‌نمایند❗️ و اسف‌بارتر اینکه بسیاری از افراد را در جوامع با خود همراه کرده‌اند تا حدی که انجام این عمل را رسماً در بسیاری از کشورها قانونی اعلام کرده‌اند‼️ @Yekaye