🔹#النَّاسُ
▪️درباره اینکه کلمه #ناس از چه مادهای است بین اهل لغت اختلاف است که از ماده «أنس» است یا «نوس»؛ و حتی میتوان احتمال داد از «نسی» یا «نسو» یا «نسأ» یا «نسس» باشد؛ و بعید نیست که در اشتقاق کبیر بین کلمه «ناس» با کلمات «نساء» و «إنسان» و «اُنس» و «نسیان» و «نسناس» ارتباط باشد، بویژه بر مبنای کسانی که رکن اصلی کلمه در زبان عربی را دو حرف میدانند، که در جایی که یک حرف از سه حرف اصلی، از حروف عله ویا همزه باشد، این احتمال بسیار تقویت میشود که تمام کلمات مربوطه همخانواده باشند.
🔸اما اگر اصرار بر تحلیل ریشه بر اساس سه حرف داشته باشیم
▪️شاید قولی که ریشه آن را از «أنس» میداند اقوا باشد چنانکه قبلا در ذیل ماده «أنس» (جلسه ۵۴۲ https://yekaye.ir/al-ahzab-33-53/) توضیح داده شد که اغلب کلمه «إنسان» را از این ماده و هممعنی «إنس» دانستهاند که جمع آن «اَناسِيّ» (فرقان/۴۹) و «أُناس» (اعراف/۸۲) میباشد.
▫️مخصوصا مطلبی که این قول را خیلی تقویت میکند توضیحی است که از ابنهیثم نقل شد که گفته است: «الناس» اصلش «الأُناس» بوده است؛ یعنی الف آن الف اصلی بوده و «الف و لام» به آن اضافه شده؛ منتهای شبیه کلماتی مثل «الاسم» به خاطر کثرت استعمال آن به صورت اسم، کمکم الف آن افتاده و به صورت «أَلُنَاس» تلفظ شده و بعد لام را در نون ادغام کرده و به صورت «الناس» تلفظ کردهاند و تدریجا به صورت یک کلمه جدید درآمده که «الف و لام» آن را شبیه «الف و لام» رایج در کلمات عربی در نظر گرفته و آن را حذف کرده و آن را در عباراتی همچون «ناسٌ من الناس» استعمال کردهاند
📚تهذيب اللغة، ج13، ص61
این تحلیلی است که بسیاری از اهل لغت همچون سیبویه (به نقل لسان العرب، ج۶، ص۱۱ ) و
خلیل (كتاب العين، ج7، ص303 و ص۳۰۸ ) و
جوهری (الصحاح، ج3، ص905 ) و
حسن جبل (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۱۸۹)
آن را پذیرفتهاند و مرحوم مصطفوی در تأیید این قول و نفی اینکه ماده آن «نوس» باشد میگوید ماده :نوس دلالت بر حرکتی همراه با اضطراب دارد، در حالتی که در کاربردهای این کلمه در قرآن نمیتوان دلالتی بر معنای اضطراب در کاربرد این کلمه یافت؛ ولی همگی با معنای «انس» قرابت دارند
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص293 ).
▫️موید دیگری که با مراجعه به کاربردهای قرآنی میتوان برای این قول یافت این است که با اینکه ۲۴۱ مورد در قرآن کریم کلمه «الناس» به کار رفته، حتی یکبار هم به صورت «ناس» (بدون الف و لام) به کار نرفته است؛ و از سوی دیگر ۶ مورد به صورت «أناس» آمده که کاملا دلالت بر همین معنای «ناس» دارد و این موارد است که بدون الف و لام آمده است:
قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ، بقره/۶۰ و اعراف/۱۶۰؛
أَخْرِجُوهُمْ [آلَ لُوطٍ] مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ، اعراف/۸۲ و نمل/۵۶؛
يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ، اسراء/۷۱
▫️از مواردی دیگری که شاید بتوان موید آن دانست که این کلمه کاملا همخانواده با «انسان» (و از ماده «أنس») است این تذکر راغب اصفهانی است که گاه کلمه «الناس» نه در معنای عموم مردم، بلکه در جایی که معنای انسانیت مورد توجه باشد به کار میرود چنانکه این را در آیاتی مانند «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه» (نساء/54) یا «آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ» (بقرة/13) میتوان مشاهده کرد
(مفردات ألفاظ القرآن، ص829 )
▪️با این حال برخی با آن مخالفت کردهاند. مثلا فیومی ابتدا ذیل ماده «أنس» تحلیل فوق را به عنوان «قیل» بدین صورت مطرح میکند که: «الأُنَاسُ» بر وزن «فُعَال» مشتق از «أنس» است که همزهاش از باب تخفیف در کلام (به نحو سماعی، نه قیاسی) حذف شده و «الناس» باقی مانده است؛ اما بلافاصله از کسائی نقل میکند که «الأُنَاسَ» و «النَّاسَ» دو کلمه مختلفند که اگرچه معنای واحدی دارند اما هیچیک مشتق از دیگری نیست زیرا از دو ماده مختلف گرفته شدهاند و حذف، تغییر و حلاف اصل است (المصباح المنير، ج2، ص26 ) و سپس ذیل ماده «نوس» مطلب را شرح میدهد که در ادامه مطلب وی خواهد آمد.
▪️همچنین عسکری ابتدا قول رایج را چنین توضیح میدهد که اصل «الناس»، «الأناس» بوده که همزهاش برای تسهیل حذف شده و لام در نون ادغام شده شبیه «لکن أنا» که به صورت «لکنّا» (کهف/۳۸) بیان میشود؛ سپس به عنوان «قیل» همین قول کسايی را مطرح میکند و این گونه از این تفاوت دفاع میکند که اگر اصل «الناس»، «أناس» بود باید در تصغير آن «اُنَيْس» گفته میشد در حالی که «نُوَيس» گفته میشود
(الفروق في اللغة، ص268 ).
@yekaye
👇ادامه مطلب👈
https://eitaa.com/yekaye/10201