eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
721) 🌺 وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ 🌺 سوره فاطر (35) آیه 21 💐 ترجمه و نه سایه [سایبان] ، و
. 2️⃣ «وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ» 💠 برای تامل بیشتر 🔹کلمه «حرور» در قرآن کریم تنها همین یکبار آمده است؛ اما 🔸کلمه «ظل» به همین صورت اسمی ▫️هم با بار معنایی مثبت و مثلا در وصف بهشتیان آمده است (نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَليلاً، نساء/57؛ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ، الواقعه/30؛ أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها، رعد/32) ▪️و هم با بار معنایی منفی و مثلا در وصف جهنمیان (وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ، الواقعه/43؛ انْطَلِقُوا إِلی ظِلٍّ ذي ثَلاثِ شُعَبٍ، مرسلات/30؛ لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ، زمر/16) 🔳و هم کاملا با بار معنایی خنثی و اشاره به سایه‌های متعارف (مثلا: أَ لَمْ تَرَ إِلی رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً؛ فرقان/45). از این رو، صرفا با توجه به کاربردهای قرآنی این دو کلمه نمی‌توان معلوم کرد که «ظل» در اینجا با بار معنایی منفی به کار رفته یا مثبت؛ اما چنانکه در تدبر 1 دیده شد، عموم مفسران «ظل» را با بار معنایی مثبت، و «حرور» را با بار معنایی منفی قلمداد کرده‌اند. 🔖https://t.me/YekAaye/10339 آما آیا احتمال ندارد که وضعیت بالعکس باشد‼️ ❇️ توجه در تمامی موارد قبل، ابتدا کلمه دارای بار معنایی منفی آمده (اعمی، ظلمات) و سپس کلمه دارای بار منفی (بصیر، نور)؛ اما در مورد بعدی، ابتدا کلمه دارای بار معنایی مثبت آمده (احیاء) و سپس کلمه دارای بار معنایی منفی (اموات). شاید با توجه به اینکه اینکه توازن فوق در آیات رعایت شود و نیز اینکه غالبا «حرور» به معنای باد داغ و سوزان به کار رفته، همین برداشت اغلب مفسران موجه‌تر باشد، هرچند احتمال آن معنا نیز کاملا منتفی نیست و با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا بعید نیست هر دو – در دو مقام مختلف و برای افاده دو منظور متفاوت – مورد نظر بوده باشد. ✅ @Yekaye
یک آیه در روز
721) 🌺 وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ 🌺 سوره فاطر (35) آیه 21 💐 ترجمه و نه سایه [سایبان] ، و
. 3️⃣ «وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ» اصل کلمه «حرور» ▫️ اگر چه به لحاظ لغوی به معنای حرارت شدید است و می‌تواند بر داغی آفتاب هم اطلاق شود 📚(الميزان، ج17، ص376) ، ▪️اما در زبان عربی غالبا برای اشاره به «بادهای سوزان» به کار می‌رود، آن هم در مقابل «سموم»: از نظر فراء و نحاس «سموم» بادهای سوزان در روز است، «حرور» برای اشاره به بادهای داغی است که خواه در شب بوزد یا در روز 📚(به نقل از الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)، ج14، ص339)؛ و اغلب مفسران نیز همین نظر را پدیرفته‌اند 📚(مثلا: التبیان، ج8، ص432؛ مجمع‌البیان، ج8، ص632؛ انوار التنزیل (بیضاوی)، ج4، ص267؛ الکشاف، ج3، ص608؛ البحر المحيط، ج9، ص25) ▫️ تقابل بین سایه با داغی آفتاب کاملا واضح است؛ اما ▪️اگر «حرور» به معنای «باد سوزان» باشد، آنگاه این سوال در برابر آنان پیش می‌آید که واقعا آیا بین سایه (یا سایبان) و «باد داغ» تقابلی هست (چرا که وقتی باد داغ می‌وزد، مهم نیست که در سایه باشیم یا خیر)⁉️ 🍃الف. معدودی از قدما مانند اخفش و رؤبة بن عجاج برعکس نظر فراء را در مورد «حرور» و «سموم» گفته‌اند، یعنی گفته‌اند «حرور: بادهای سوزان در روز است و با تاکید بر این خورشید در آسمان باشد [یعنی مثلا هوا ابری نباشد] ولی «سموم» بادهای سوزان در شب است.» 📚(به نقل الجامع لأحكام القرآن، ج14، ص339) و طبری هم با اینکه به طور کلی همان نظر فراء را قبول دارد، اما بر این باور است که در این آیه، منظور از «حرور» باد سوزان در روز است که این است که در مقابل سایه قرار می‌گیرد 📚 (جامع البيان فی تفسير القرآن، ج22، ص85) البته به نظر می‌رسد باز هم اشکال تا حدودی باقی است، بالاخره «حرور» حتی اگر باد سوزان در روز باشد، کاملا محتمل است که انسان موقع وزش این باد در سایه باشد و باز از حرارت آن اذیت شود❗️ 🍃ب. شاید ناتمام بودن این تقابل، نه محل سوال، بلکه محل تاکید و مورد عنایت باشد؛ یعنی این نه برای اشاره به خود مومن و کافر، یا خود بهشت و جهنم، و ...، بلکه برای اشاره به حال و روز مومن و کافر است در دنیا: 🔹مومن در سایه رحمت الهی هست، در عین حال، آزار بادهای سوزان شیاطین در دنیا او را هم می‌آزارد؛ 🔸اما کافر فقط در معرض این بادهای سوزان است بدون اینکه حتی در سایه‌ای باشد. 🍃ج. ... ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
722) 🌺 و ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور 🌺 سوره فاطر (35) آیه 22 💐 ترجمه و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ البته خداوند کسی را که بخواهد می‌شنواند، و[لی] تو شنواننده کسانی که در قبرهایند، نیستی [= نمی‌توانی سخنت را به گوشِ دلِ آنان برسانی] 24 رجب 1439 1396/1/22 ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 الْأَحْياءُ ▪️ماده «حیی» (و چه‌بسا «حیو»،📚 كتاب العين، ج3، ص۳۱۷) در اصل، دست کم بر دو معنا دلالت دارد: ▫️یکی حیات و زندگانی، و نقطه مقابل مرگ؛ و ▫️دیگری حیا و شرم، و نقطه مقابل وقاحت و بیشرمی 📚 (معجم مقاييس اللغة، ج2، ص122) البته برخی معنای اصلی را همان معنای اول دانسته و مدعی‌اند که چون بازگشت حیا و شرم به حفظ خویشتن است از ضعف و نقص و دوری از عیب و زشتی، در واقع مشتمل است بر طلب سلامت و حیات و از این جهت حیا هم به همان معنای حیات برمی‌گردد. 📚(التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، ج2، ص395) و معنای جامع مفهوم «حیات» را هم تحقق هر چیزی که قوام و بقای شیء در گروی آن است (اعم از اجزای ظاهری و باطنی و نظم آنها و شرایط لازمه) دانسته‌اند 📚(همان، ج11، ص196) ▪️این ماده برای دلالت بر معنای «حیا» در زبان عرب غالبا در باب استفعال (استحیاء) به کار می‌رود (كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي مِنْكُم وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي مِنَ الْحَق؛ احزاب/53) و در قرآن کریم ظاهرا در این معنا تنها در همین آیه و آیه (إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ...، بقره/26) و آیه (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَی اسْتِحْياء؛ قصص/25) به کار رفته است؛ 🔸هرچند در قرآن کریم این ماده در باب استفعال به معنای «طلب زنده ماندن» هم به کار رفته است (يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ؛ بقره/49 و ابراهیم/6) که توضیح داده‌اند که معنای «طلب» در این آیه ظاهرا بدین جهت است که گویی زندگی‌شان درست دیگران بود و آنها که پسران را می‌کشتند می‌خواستند که این زنان زنده بمانند. 📚 (التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، ج2، ص395) ▪️«حیاة» و «حَيَوان» هر دو مصدر (= زندگی) برای ماده «حیی» می‌باشند؛ 📚(معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۱۲۲) و البته «حیوان» را در مورد «چیزی که از حیات برخوردار است» نیز به کار می‌برند. 📚(المحیط فی اللغه، ج۳، ص۲۳۸) برخی «حیوان» را «مقر حیات» دانسته‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۶۹) و برخی معنای آن در آیه «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ» را از باب اینکه حیاتی است که بعدش مرگی نیست، ویا از باب مبالغه (که دلالت بر حیات کثیر می‌کند) معرفی کرده‌اند 📚(المصباح المنير، ج۲، ص۱۶۱) ▪️مصدر میمی آن به صورت «محیا» هم در قرآن کریم به کار رفته است (سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ؛ جاثیه/21) ▪️«حیّ» (= زنده) صفت مشبهه بر وزن «فَعل» است 📚(الجدول في إعراب القرآن، ج،3، ص۲۴؛ المیزان، ج۲، ص۳۲۸)که جمع آن «أحیاء» است (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ؛ بقره/154) ▪️استعمال این ماده در باب إفعال (إحیاء) در قرآن بسیار زیاد است (مثلا: الَّذي يُحْيي وَ يُميت؛ بقره/256)، و از آن اسم فاعل هم ساخته شده (لَمُحْيِ الْمَوْتی؛‌روم/50 و فصلت/39) ▪️اما مواردی که این کلمه به صورت فعل ثلاثی مجرد در قرآن کریم به کار رفته است عبارت است از: « قالَ فيها تَحْيَوْنَ وَ فيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ» (اعراف/25) «يَحْيی مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة» (انفال/۴۲) «إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيی» (مومنون/۳۷) «ما هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيی» (جاثیه/۲۴) «لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيی» (طه/۷۴؛ اعلی/۱۳) و در 🔖جلسه 245 http://yekaye.ir/al-aaraf-7-25/ اشاره شد که درباره کاربرد آن در وضعیت ثلاثی (مثلا «تَحْيَوْنَ») بین مترجمان اختلاف است که بهتر است آن را به «زنده می‌شوید» ترجمه کنیم یا «زندگی می‌کنید»، و این احتمال را تقویت شد که ترجمه آن به «زنده می‌شوید» مناسبتر باشد. ▪️درباره کلمه «تحیة» ‌هم در 🔖جلسه 533 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-44/ بیان شد که عموما آن را از «حیات» دانسته‌ و گفته‌اند «تحیة» همان گفتن «حَيَّاكَ اللّه» (خدا برای تو زندگی قرار دهد) است [در فارسی می‌گوییم:‌ ان‌شاءالله زنده باشی؛ خدا عمرت را زیاد کند] و اصل این عبارت خبری بوده که به صورت دعا درآمده است و آن یک نوع تهنیت گفتن است؛ تا حدی که برخی گفته‌اند «حَيَّاكَ اللّه» به معنای «سلام علیک» هم به کار می‌رود. وقتی به مسلمانان گفته می‌شود که بگویید «التحیات لله» یعنی توجه کنید که سلام و بقا و مُلک [حکومت و سلطنت] از آنِ خداست. کلمه «تحیّة» بر وزن «تفعله» (تحیِیَة) بوده که دو حرف یآء در هم ادغام شده است. ✅ @Yekaye 👇ادامه مطلب👇
▪️درباره وجه تسمیه مار به «حیّة» (فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعی، طه/20) گفته‌اند به اعتبار آن است که گویی حیاتش بسیار کامل است از شدت تحرک و حواسی که دارد و تیز عمر طولانی و قدرت زیادش با اینکه به خاطر خزنده بودنش انتظار حیات چندانی از او نمی‌رود و در این استعمال قرآنی هم زمانی کلمه «حیة« را به کار برد که حضرت موسی ع انتظار حرکت و زندگانی‌ای از آن نداشت. 📚(التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، ج2، ص395) ▪️کلمه «يحيی» ‌اسم یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل و کلمه‌ای عبری است که جزء مواردی است که در زبان عبری و عربی به لحلظ لفظ و معنا یکسان است. 📚 (التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، ج2، ص395) ماده «حیی» و مشتقاتش ظاهرا 182 بار در قرآن کریم به کار رفته است. ✅ @Yekaye
🔹الْأَمْواتُ ▪️ماده «موت» را در اصل به معنای از بین رفتن قوت و توانایی چیزی دانسته اند 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص283) و به لحاظ معنایی «مَوت» درست نقطه مقابل «حیات» است 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص196) ▪️ «ممات» (إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ؛ اسراء/75) هم مصدر دیگری برای این ماده است که به همین معنای «موت» می باشد. 📚(همان، ج12، ص108) ▪️به کسی که مرده باشد «مَیِّت» گویند (يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ؛ روم/19) که جمع آن «أموات» (وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ؛ فاطر/22) و «موتی» (كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتی؛ بقره/73) است. اما کسی که در حال مرگ است را «مائت» گویند و در مورد آیه «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» (زمر/30) هم گفته‌اند این به لحاظ آینده است. و کلمه «مَیِّت» گاه به صورت مخفف هم به صورت «مَيْت» بیان می‌شود (أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ، انعام/122؛ بَلْدَةً مَيْتاً، زخرف/11 و زخرف/11) 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص782) ▪️زمینی را که لم‌یزرع باشد و حیات در آن جریان نداشته باشد «موات» یا «مَوَتان» (در مقابل «حَیَوان») گویند📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص782)؛ و البته قرآن کریم تعبیر «مَیِّت» را برای سرزمین نیز به کار برده است: «فَسُقْناهُ إِلی بَلَدٍ مَيِّتٍ»(فاطر/9) ▪️«مَيْتَة» (مردار) (حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ، مائدة/3؛ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً، أنعام/145) به جانداری گویند که روحش بدون ذبح از بدنش جدا شده باشد 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص782) یعنی به مردارِ حیوانات حلال گوشتی که اگر ذبح می‌شد گوشتش قابل خوردن می‌بود 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص283) و البته در قرآن کریم برای زمین هم به کار رفته است (وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها؛ یس/33) ▪️«مِيتة» دلالت بر حالت خاص می کند؛ و برای مردنی خاص، خوب یا بد به کار می‌رود (مَات مِيتةً جاهليَّة) 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص283) ▪️«مَوته» (إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی، دخان/35؛ لا يَذُوقُونَ فيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولی، دخان/56) دلالت بر «دفعه واحده» (یکبار) دارد 📚(أساس البلاغة، ص606) ▪️وقتی این ماده به باب افعال برود متعدی می شود و به معنای «میراندن» است (وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا؛ نجم/44) ماده «موت» و مشتقات آن جمعا 165 بار در قرآن کریم به کار رفته است. ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1)‌ امیرالمومنین ع در دسته‌بندی انسانها از این جهت انجام «نهی از منکر» فرمود: برخی منکر را با دست و زبان و دل خویش انکار می‌کند، پس چنین کسی کامل‌کننده همه خصلتهای نیکوست؛ و برخی با زبان و دل انکار می کنند؛ که او دو خصلت از خصلتهای نیکو را درخود جمع کرده و یکی را ضایع نموده؛ و برخی فقط در دل از منکر بیزاری می‌جوید و انکار با دست و زبان را رها می‌کند، که او ضایع کننده دو خصلت برتر از این سه خصلت است؛ و برخی هم هستند که نه با قلب و نه با زبان و نه با دست، مخالفتی با منکر ندارند؛ چنین کسی مرده‌ای است در بین زندگان. 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص361؛ حدیث 6106 فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ، وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ فَذَلِكَ الْمُتَمَسِّكُ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَ مُضَيِّعٌ خَصْلَةً، وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِلِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَذَلِكَ مُضَيِّعٌ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ مُتَمَسِّكٌ بِوَاحِدَةٍ، وَ مِنْهُمْ تَارِكُ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَذَلِكَ مَيِّتٍ بَيْنَ الْأَحْيَاءِ. ✅ @Yekaye
☀️2) امیرالمومنین فرمودند: عالم، زنده‌ای در میان مردگان است؛ و جاهل، مرده‌ای در میان زندگان. 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص65، احادیث 1657 و 1658 الْعَالِمُ حَيٌّ بَيْنَ الْمَوْتَی؛ و الْجَاهِلُ مَيِّتٌ بَيْنَ الْأَحْيَاءِ. ✅ @Yekaye