eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
☎️ 📞 ✔ 🎧 پنجشنبه‌ نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ تماس بی‌سیم (فرمانده تیپ) (جانشین) 😉 ❤ متوسلیان: سلمان، سلمان، هاشم! شهبازی: هاشم، سلمان، به گوشم. متوسلیان: سلمان، احمد هستم، وضعیت؟ شهبازی: حاجی‌جان، کارها در مجموع خوب دارد جلو می‌رود. ما این [نیروهای گردان] حمزه را فرستادیم آن طرف. انصار هم دارد می‌رود و... متوسلیان: ببینید، این قضیه [انتقال نیروها با قایق به ساحل غربی کارون] دارد زیادی طول می‌کشد. متوجه هستید؟ شهبازی: خب، چه کار کنیم؟ چیز (قایق) کم داریم. چه جوری بگویم؟ قضیه، قضیه‌ی یک مویز و چهل قلندر است حاجی! می‌فهمی که! متوسلیان: بله، بله، می‌فهمم؛ اما شما هم سعی کنید مطلب سریع تمام بشود. الآن حسن [باقری] هم روی این مسئله تاکید داشت. شهبازی: ما آنچه که در توان ما هست، داریم انجام می‌دهیم. باقی آن دیگر با خداست. متوسلیان: بله، بله، دیگر چاره‌ای نداریم. شهبازی: با من فرمایشی ندارید؟ متوسلیان: موفق باشید. اگر سرتان شلوغ است، بگویید برادر همدانی به جای شما با من تماس داشته باشد. شهبازی: چشم، چشم. ☘ 🌸 @yousof_e_moghavemat
📞 💠 در ساعت ۱۸ روز پنج‌شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، ضمن تماس با که در مواضع پدافندی حضور داشت، از او آخرین وضعیت خط را جویا می‌شود: متوسلیان: همدانی، همدانی، احمد! همدانی: به گوشم! متوسلیان: وضعیت؟! همدانی: خوب است، خوب است. متوسلیان: بله. ببینم آن - سنگرهایی - را که از دست رفته بود گرفتی؟ همدانی: بله. متوسلیان: [از دشمن] کسی را هم - اسیر - گرفته‌اید؟ همدانی: بله. چندتا سنگر را گرفتیم، الآن هم خودم در این سنگرها هستم. فقط ترتیب توپخانه را بدهید که [در این‌جا] آتش روی [دشمن] باشد. آتش اصلاً نیست. متوسلیان: بله. این چندتا سنگر مال آن‌ها [عراقی‌ها] بود که گرفتید؟ همدانی: نه همان چندتا سنگر که جلوتر از آن خاکریز گرمدشت بود و قبلاً دست خودمان بود، آن‌ها را دوباره گرفتیم. یک دانه اسیر هم گرفتیم، بقیّه‌شان را هم کشتیم. الآن آن اسیر هم زخمی بود که او را به عقب فرستادیم. متوسلیان: ببین همدانی؛ آن "عدو" را که گرفته‌اید، سریع‌تر خلع‌ لباس، خلع لباس کنید و برای تخلیه [اطلاعاتی] بفرستید پیش من. مفهوم شد برادر جان؟ همدانی: من که گفتم؛ او را به عقب فرستادیم احمد جان! متوسلیان: بسیار خوب، خسته نباشید، تمام! 📗 منبع نوشته: کتاب ارزشمند و خواندنی : کارنامه‌ی عملیاتی در دفاع مقدس - جلد اول ، صفحه ۲۸۵ و ۲۸۶. @yousof_e_moghavemat