#خاطرات_شهدا
🌿به حدی به #حضرت_ابوالفضل علاقه داشت که وقتی اسمش را میشنید از خود بی خود میشد
از او یک پسر به نام محمد یاسا به یادگار مانده. او به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام و توانست ۲ سال از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند.
🌿در شبِ قبل از عملیات عهدنامهای داشتند و محمد حسین گفته «من شهید میشوم و مانند حضرت ابوالفضل(ع) تمام بدنم از بین میرود جز #صورتم، میخواهم صورتم برای مادرم سالم بماند»🖤💙
🌿یک روز موشک به همسنگرش شهید امجدیان اصابت کرده و پیکر آن متلاشی میشود و سپس ترکش هایش به محمد حسین خورده و پیکرش آسیب شدیدی میبیند.
🌿در اصل محمدحسین دوبار شهید شد. وقتی داشتند پیکر او را به عقب میآوردند دوباره موشک به ماشینشان خورده بود و متلاشی شده بود.
🌿انگشتری که در دستش بود #وصیت کرده بود این انگشتر را به #پسرم بدهید، دوستش گفت به سراغ پیکر و انگشترش رفتیم اما دستی نبود که انگشتری در آن باشد و دستش با انگشترش از بین رفته بود و فقط صورتش سالم بود و او طبق حرفهایش ابوالفضلی در روز #تاسوعا با دستانی قطع شده شربت شهادت را نوشید🕊🕋
#شهید_محمدحسین_میردوستی
@yousof_e_moghavemat
پیکر شهیدی که شبها #قرآن میخواند
🌷
🌷هر وقت به #بهشت_رضا(ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز🌳 آن منطقه را برعهده دارد به نزدم می آید و می گوید
🌷 #دیشب هم مانند شبهای گذشته به مزار #شهدای_گمنام آمدم، صدای #قرآن از اینجا (قبر #شهید_زرگوشی) در ساعت سه شب🕒 تا اذان صبح می آید و تمام دشت🌾 را منور می کند، مگر این آقا کیست؟
🌷من هم جواب می دهم: #پسرم است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست🕊، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی✨ چشمانم در ظلمت فرو رفته است😔.
راوی: #مادر_شهید
#شهید_حمید_زر_گوشی
@yousof_e_moghavemat
برو به ميدون #پسرم
دست #علي يارت باشه
برو به ميدون پسرم
#خدا نگهدارت باشه
برو که اشک #پدرت
بدرقه ي راه تويه
برو دعاي #مادرت
هميشه همراه تويه
#وداع_پدرانه
#امام_حسین
#کربلا
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat