eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
289 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
•| که داشته باشی نیازی به عشق‌های دیگه نداری🕊 میدونی یکی حواسش بهت هست... یکی که اومده تا وصلت کنه ✨به |•🍃 ‌‌‎@yousof_e_moghavemat
فرازی‌ از 🌹 🌱شما ای‌ ، چون‌ زینب‌ کبری‌ (سلام✨‌الله✨علیها) فرزندانم‌ را هم‌ پدری‌کن‌ و هم‌ مادری‌، مادری‌ که‌ می‌گوید. برای‌ چندمین‌ بار باز هم‌می‌گویم‌؛ هر کس‌ آمد و گفت‌: فرزند بی‌ بابا نمی‌خواهم‌ باید توی‌ دهنش‌بزنید. همسر عزیزم‌ شما هفت‌ فرزند دارید، باید آنها را آنچنان‌ با اسلام‌ آشناکنید که‌ هم‌ به‌ درد خودت‌ بخورند و هم‌ به‌ درد من‌، در راه‌ (رحمت✨الله✨علیه) که‌ همان‌ راه‌ و راه‌ حسین‌(علیه السلام) است‌ بروند تا سر حد. از همه‌ شما می‌خواهم‌ که‌ هر موقع‌ پسرانم‌ را داماد کردید، یک‌دختر بگیرید، فاطمه‌ و زهرا را هم‌ یک‌ شوهر برایشان‌ انتخاب‌کنید، برای‌ داماد و عروس‌ کردن‌ فرزندانم‌ پی‌ نروید، فقط‌ ببینید که‌ ازهمه‌ بهتر را می‌شناسد،. در هر کار اگر انسان‌ خدا را درنظر بگیرد انحراف‌ ایجاد نمی‌شود. همسر عزیزم‌! اگر شما این‌ حرف‌هایی‌ که‌ من‌ در نامه‌ نوشتم‌، عمل‌ کردید، من‌اگر در شدم‌، شما را تا به‌ بهشت‌ نبرم‌! خودم‌ نمی‌روم‌. ازهمه‌ی‌ شما می‌خواهم‌ که‌ مرا و از پدر و مادر مهربانم‌ هم‌می‌خواهم‌، که‌ مرا حلال‌ کنند.🌱 @yousof_e_moghavemat
┄┅══✼🌹✼══┅┄ 🌷 ☘بنده خوب بودن مهم تر از شدن برگرفته از کتاب کوچه پروانه ها @yousof_e_moghavemat
🔆🥀🔆🥀🔆🥀🔆‍ 🌸اصغر پاشاپور 💎دانه دانه رسیده می شوندو وقت چیدنشان می رسدو دست چین شده تحویل می گیرد هرکدام زخمی تر ارج و قربش بیشتر.همه برای رسیدن و شدن سر و دست می شکنند ، نوکری،غلامی، کارگری رزمنده ها و مردم را می کنند 💎 تا شان له شود و کند روحشان به پخته شدن.آنقدر خود را خاکی می کنند تا دست آخر در خاک دست و پا بزنند و پریدن🕊 در بیاورندآنها که پیرو مکتب قاسم بوده اند اما محاسبه شان فرق دارد، راه شناخته اند وسیله مسیر را شناخته اند فقط با کمی توسل می پرند، دل بریده اند یعنی دلی ندارند که به چیزی گره بخورد یا ‌شاید دلشان فقط به این گره خورده: 💎🌼🍂 اصغر از کاروان بغداد و و و و جاماند اما از نه.... اصغر گفت:حاج آقا من نوکرتم.... من می گویم:حاج اصغر نوکرتم فقط راه نشان بده ..همین ✍️نویسنده : محمدصادق زارع 🌷 @yousof_e_moghavemat
☘✨ ⚜از کنار صف جماعت رد شدم . دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما دو صف نرفته برگشتم. آمدم رو به رویش نشستم. را گرفتم . پیشانیش را بوسیدم. التماس دعا🤲 گرفتم و رفتم . انگار مردم تازه فهمیده بودند که قاسم آمده حرم. 🔅 از لابه‌لای صف های می‌آمدند پیش حاجی. آرام و مهربان🌷 میگفت: «آقایون نیاید! صف نماز رو به هم نزنید.» بعد از نماز آمد کنار ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند کند . وقت رفتن گفت: ⚜«آقای امروز خیلی از ما مراقبت کردی زحمتت زیاد شد» گفتم: «سردار من برادر دو هستم. شما امانت برادر های من هستید.» نگاه ملیحی انداخت و گفت: « شهدایت رو رحمت کنه.» چه میدانستم چند روز بعد خودش هم میرود شهدا..... 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز 🥀 @yousof_e_moghavemat
🍃دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم تا شفا گیرد. . 🍃پس از خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی . سوار تاکسی شدم و آدرس را به راننده دادم . . 🍃آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند. . 🍃فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال خاصی را به انسان هدیه می داد. . 🍃ناگهان دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با زین الدین بود. . 🍃شهید فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند. . 🍃 مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای . می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو که بقیه میرن خونه هاشون» . 🍃آرزوی داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند. . 🍃به رسم حضرت نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد . به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و هایش در باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا او را خرید . . 🍃لبانم معطر به خواندن ای ، چشمانم خیس از حسرت و صدای که مرا به خود آورد... و خدایی که در این است... . . ✍️نویسنده: . 📅تاریخ تولد: ۱۸مهر ۱۳۳۸ . 📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت . 📅تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۹ . 🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم @yousof_e_moghavemat
🍃میخواستی یک قهرمان ملی باشی! طوری که همه ی به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان ، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش هم به تو میبالد🌹 . 🍃میبالیم به تویی که هیچ نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای ! چه سر نترسی داشتی . چه بودی تو! . 🍃چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را نیاز دارد. که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی دارم. . 📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹ . 📅تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : قطعه شهدای کلگه، شهرستان مسجد سلیمان @yousof_e_moghavemat
◾️🌱♥️ ◾️🖇 ___________________ برای خرید عقد برای آقاجواد ساعت خریدم🙂 بعد از چند روز دیدم ساعت دستشون نیست. پرسیدم چرا ساعت را دستت ؟🙄😕 گفت: راستش رو بگم ناراحت نمی شی؟!🙁 گفت: توی قنوت‌نماز نگاهم به ساعت مے‌افتاد و فکرم مےاومد پیش تو...🙈 ...مےدونی که باید اول باشه بعد ..😅 @yousof_e_moghavemat
۹۵ 🌺 شهیدی که راه نجات خود را در یک جمله خلاصه می‌کند... حتما بخوانید! . @yousof_e_moghavemat
🌹 🍃 هرڪَس ڪه راهِ ڪربُبَلا شد طریقہ اش بوےِ مےچڪد،از هر دقیقہ اش دردانہ‌ے خداسٺ حُسیْن بن فاطمہ احسنٺ وآفرین بہ وسلیقہ اش آقای من حسین است وبهترین آقا است @yousof_e_moghavemat
کلام‌شهید وقتےبہش میگفتیم چرآ گمنآم کآر میکنے میگفتـ : ای بابا همیشہ کارےکن کہ اگہ تو رو دید خوشش بیآد نہ مردم ... @yousof_e_moghavemat
░ وان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ░ و اگر از اکثر مردم روی زمین پیروی کنی تو را از راه گمراه خواهند کرد سوره انعام آیه۱۱۶ @yousof_e_moghavemat
زمزمه‌ی لبان من این طلب است از کند.. کاش شوم من عاقبت یک نفـر از سـپاهِ تـو... فرمانده لشکر ۲۷ @yousof_e_moghavemat
🌸علی خودش که خیلی خوب بود بعد از 4 ماه خوبتر شده بود. علی از اول خیلی خالص بود. به تیپ و لباسش نمیخورد که بچه مذهبی باشه ولی اعتقاداتش تو قلبش بود. 🍃 میخواست به کسی بکنه اینکه بفهمه انجام میداد. مثلا نمیگفت من امروز رفتم به فلانی کمک کردم یا پول به فلانی دادم یا مشکل فلانی رو حل کردم ، ریاکار نبود. که میخواست انجام بده انجام میداد.من همیشه میگم چون خدایی کار میکرد خدایی نتیجه گرفت.خیلی واقعا خدایی بود خیلی. 🌸مثلا اگه از یه نفر یه خطایی میدید میکرد ،نمیومد بگه که مثلا فلانی همچین کاری کرد یا فلانی رو بافلان نفر دیدم یعنی واقعا از عیبهای مردم، از چیزایی که میدید چشم پوشی میکرد 🍃وقتی بعد از 4 ماه برگشت، خیلی تغییر کرده بود. نگاهاش، طرز رفتارش با ما، نمیدونم حالا شاید یه خرده ازمون دور شده بود، شاید بیشتر قدر خونه و قدر نعمتی که داشت رو بدونه و واقعا از لحاظ ایمانی خیلی ایمانش قوی تر شده بود. 🌸حالا رو خیلی تاکید میکرد که وقت بخونه، مخصوصا نماز رو. منو بیدار میکرد میگفت پاشو نماز صبحت رو اول وقت بخون . کسی که ملتزم به نمازش و به مسائل مذهبیش نباشه نمیتونه جهادگر خوبی باشه. راوی همسرشهید @yousof_e_moghavemat
🍃شاید برای معرفی شهید علی اکبر صادقی کافی باشه بگی :" شهیدی که در به درخواست مادرش چشم باز کرد." همین! 🍃در به دنیا آمد اما مطلق دل به آن نبست. گویی از همان ابتدا متوجه شده بود که این عجوزه عروس هزار داماد است و پر از زرق و برق و نیرنگ. تا جایی که وقتی همسرش را عقد کردند اعلام کرد اگر جنگ تمام شد و سالم برگشتم زندگیمان را شروع می کنیم. الان وقت جنگ است نه وقت شروع زندگی! من راضي نيستم دختري را به خانه بياورم و با رفتنم باعث عذاب و ناراحتي او شوم. 🍃 مرحومه ملوک خانم، فرموده بودند: " روز تشییع جنازه رفتم داخل قبر. هیچ کس دیگری به جز من و علی اکبر داخل قبر نبود. سرم را بردم نزدیک صورتش و گفتم: خدایا! تو رو به علی اکبر قسمت میدم که یک بار دیگه چشمان علی اکبرم رو به من نشون بدی. همون موقع بود که چشمان علی اکبر باز شد. به همون زیبایی بود که در شب دامادی اش بود. خدا رو شکر کردم که آخرین خواسته ام در مورد فرزندم برآورده شد. به کسی چیزی نگفتم و از قبر بیرون آمدم. تا چند سال بعدش هم به کسی حرفی نزدم اما از روی هایی که گرفته شده بود راز من و علی اکبر فاش شد" 🍃بنده کلید این راز و ی خداوند را بین وصیت نامه اش یافتم. "سعی نمایید در کاملا هدفتان رضای باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید. هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی است و بدنبال آن است" 🍃به قول "صغیر اصفهانی" حلال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینه النجاه است حسین روحش شاد و یادش گرامی ✍️نویسنده:سودابه حمزه_ای 🌸به مناسبت 📅تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٧ 🕊محل شهادت : عراق 🌹مزار شهید : بهشت زهرا @yousof_e_moghavemat
سردار شهید حاج احمد کاظمی: "اصل فلسفی اینه که بندگان صالح ، راه صداقت، راه نیکی، راه خوشبختی را طی بکنند و به دیگران یاد بدهند." و چه زیبا خود این مسیر را با صدقِ کامل، پیمودی...متولد شدی و تا ابد ماندگار شدی... نجف آباد اصفهان @yousof_e_moghavemat
🍃میخواستی یک قهرمان ملی باشی! طوری که همه ی به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان ، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش هم به تو میبالد🌹 . 🍃میبالیم به تویی که هیچ نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای ! چه سر نترسی داشتی . چه بودی تو! . 🍃چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را نیاز دارد. که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی دارم. 🕊به مناسبت . 📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹ . 🥀مزار شهید : قطعه شهدای کلگه، شهرستان مسجد سلیمان @yousof_e_moghavemat
صبح جبهه، پرانرژی زور بازوی رزمنده، حیدری همه از "قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی چو ورزش می کنی، یاد باش.... @yousof_e_moghavemat
‍ 🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸 🍂 سلام، خوش بحالتان، مهر در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا بد است. دل ها گرفته است و هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی گرفته است. 🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی نشود. 🍂 اما هشت سال است که با و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از و کمر خم کرده است. سفره خالی و هایش هم شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر دارد. 🍂روی بیت المال بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند. 🍂زمین های را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها شد بر دل ...❤️ 🍂 رمز عملیات هایتان بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را خواسته هایشان کردند و مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از شوند و هم از خرما... 🍂 وصیت هایتان شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه پایانی ندارد... شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج و حاج قاسم را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم سقوط می کند هم ایمانمان... ✍نویسنده: طاهره بنایی منتظر 🕊 به مناسبت 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @yousof_e_moghavemat
🍃میخواستی یک قهرمان ملی باشی! طوری که همه ی به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان ، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش هم به تو میبالد🌹 . 🍃میبالیم به تویی که هیچ نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای ! چه سر نترسی داشتی . چه بودی تو! . 🍃چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را نیاز دارد. که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی دارم. 🕊به مناسبت . 📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹ . 🥀مزار شهید : قطعه شهدای کلگه، شهرستان مسجد سلیمان @yousof_e_moghavemat
‍ 🍃 انتظار حس غریبی است اما وقتی مهمان قلب مادری شود، در تک تک لح‍ظاتش می توان را دید. 🍃 مادر به قاب عکس مجید می نگرد و با چشم هایش قربان صدقه پسر خوشتیپش می رود.دیوارهای خانه امید دارندکه از سفرکرده خبری شود. 🍃مجید مسگرطهرانی،جوان ۱۷ ساله ای است که با یکبار رفتن به جبهه،دلش را جاگذاشت.با تلاش های فراوان و رضایت پدر ومادرش،برای بار دوم راهی جبهه شد و درعملیات کربلای ۸ گویان به آرزویش رسید.از او فقط خبرشهادتش به گوش مادر رسید وپیکرش هنوزهم مهمان خاک های است 🍃 حال سی و چندسال است که چشم های به درخانه دوخته شده تا شاید ازپسرش نشانی برسد.مرهم دلتنگی هایش سنگ یادبودی دربهشت زهراست که گاهی با رفتن به آنجا ،دلش را آرام می کند. 🍃‌اما او که در روزهای جنگ، برای رزمنده ها ازشستن لباس هایشان تا دعا کردن کم نگذاشته، راضی به رضای خداست .به قول خودش پسرش امانت خدا بوده و اگر بخواهد پیکر او را برمی گرداند. 🍃 حُبِّ اباعبدالله (ع) در دل رزمنده های جبهه، جوانه ی عشق زده بود .همانگونه که شهید درقسمتی از وصیت نامه اش خطاب به مادرش گفته:راستی مادر جان! اگر راه باز شد، حتما به آقایم بگو که خیلی دوست داشتم قبر شش گوشه اش را در بغل بگیرم. 🍃 مجیدها السابقون السابقون شدند،کربلا ندیده ،کربلایی شدند. کاش نگاهی کنندبه ما، ارباب دیدیم اما گرفتارگوشه گوشه ی دنیا شدیم ✍نویسنده: طاهره بنایی منتظر 📅تاریخ تولد : ٢٢ فروردین ۱٣۴٩ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣۶۶ 🥀مزار یادبود جاوید الاثر: قطعه ٢٩ بهشت زهرا (س) @yousof_e_moghavemat
برو به ميدون دست يارت باشه برو به ميدون پسرم نگهدارت باشه برو که اشک بدرقه ي راه تويه برو دعاي هميشه همراه تويه 🌴 دوران @yousof_e_moghavemat
. هم براے و هم... براے مهربانےهایتان است براے قلـب هاے پاڪے ڪہ لبریـز از عشق بود ... (پشت سر موتور سوار هستند) موتور سوار @yousof_e_moghavemat