✅ پيامبر اکرم صلّياللهعليهوآله فرمودند:
📍 أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّ حُسَيناً؛
📌 هر كه حسين را دوست بدارد، خداوند دوستدار او است.
📚 بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۶۱
#حدیث_پیامبر_اکرم
@yousof_e_moghavemat
رشته بر گردنم افکندهای و در پی تو
هر شب آواره هر کوچه و بازار شدم
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شهید_ابو_مهدی_المهندس
و باز دلم باز دلم باز دلم یاد تو افتاد و شکست...
@yousof_e_moghavemat
ما هنوز منتظریم برگردید...
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاوید_الاثر_احمد_متوسلیان
#جاوید_نشان_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
#شهید_میثم_نجفی
بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است.
#میثم، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش!
دختران باباییاند اما سهمِ #حلما سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینبگونه #صبر را پیشه کرده است
میثم قبل از پرواز، هردو را به #حضرت_عقیله سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس میکشد، بودنش حس میشود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست
🍃عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب
انسانها به خواستگاهشان باز میگردند و میثم به #آسمان.
#سالروز_شهادت ۱۰/اردیبهشت/۱۳۹۳
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔻روایتی از انفجار ماشین حامل «حاج قاسم سلیمانی» از زبان خودش
🔹شهید قاسم سلیمانی خاطرهای از حضورش در عملیات فتحالمبین و ماجرای انفجار خودرویی که با آن در تعقیب دشمن بود را روایت کرد. عملیات «فتح المبین» با موفقیت سربازان امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و سهم یاران حاج قاسم سلیمانی در این حماسه بزرگ، تصرف عمق استراتژیک دشمن در دشت عباس بود. با سقوط این جبهه و عدم توان لشکر ۱۰ زرهی عراق در مقابل هجوم عاشقان ثارالله (ع)، دشمن از جادهای که به تنگه ابوغریب و چم سری میرسید، عقبنشینی کرد. آن زمان فرمانده تیپ، بسیجیوار به تعقیب دشمن سراپا مسلح پرداخت که روایت آن از زبان سردار سلیمانی شنیدنی است و در ادامه آمده است.
🔹«اولین بار یک استیشن به ما داده بودند و اولین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سید غضنفر تهامی که بیسیمچی من بود و حسن داناییفر که آن روز به انتقاد شهید زینالدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عین خوش را داشتند، مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشت عباس و عین خوش را به عهده داشت. چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم، برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی همان جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین میرفتیم که روی نقشه به تنگه ابوغریب میرسید. راه افتادیم و از دور تاسیسات چاه نفت را دیدیم و یقین کردیم که به طرف ابوغریب میرویم. رسیدیم به چاههای نفت؛ چهاز تا پنج نفر عراقی جامانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف تنگه ابوغریب.
🔹وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف میآمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور میکرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقیها مشغول عبور کردن شد و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمیکردیم و به سرعت پشت سرستون تانک میرفتیم که خودمان را برسانیم به آن ستون تانک؛ یک ماشین تنها بودیم، همین که گفتیم تانک، یک انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضد خودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکه تکه شد. عکس ماشین هست، توی تکههای ماشین ما چهار نفر در هوا معلقزنان افتادیم روی زمین و واقعا عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببیند، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند.
🔹حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت، ترکش ریز به صورتم خورد، مهدی پایش زخمی شد و عمده ما زخمهای کوچکی برداشتیم؛ درحالی که حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچکس تصور نمیکرد ما زنده باشیم. با انفجار این ماشین هم زمان پشت سر تعقیب ما، از جاده آسفالت #احمد_متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن شهید شدند. بعد بچهها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول و این آخرین روز عملیات فتح المبین بود.» /خبرگزاری دفاع مقدس
#عملیات_فتح_المبین
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
♦️منابع اطلاعاتی-نظامی صهیونیستی در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده اند:
🔹ایران ۲۰ کارخانه ساخت موشک های کروز و پهپادهای انتحاری در سراسر خاورمیانه من جمله عراق، سوریه، لبنان، سودان، یمن و... احداث کرده است.
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
🌹 عتیقه های گَنج جَنگ [رزمندگان بم در قلم تصویر] 🌹
⚘ ایستاده از سمت راست:
۱- شهید بسیجی محمّد رضا خواجه بمی
۲- جانباز بسیجی محمّد حسین غنی زاده
۳- جانباز بسیجی ناصر دشتی خویدکی
۴- جانباز بسیجی مسعود بنی اسدی
۵- رزمنده بسیجی حسین زُلفی
۶- رزمنده بسیجی حسین اسد اللهی (با پیراهن قهوه ای)
۷- جانباز بسیجی محمّد علی خواجه بمی (با پیراهن سُرمه ای)
۸- شهید بسیجی علی کمال الدینی (نشسته بر روی سکو)
⚘نشسته: شهید وحدت جانباز دفاع مقدس پاسدار حسین مرادی (با زیرپیراهن مشکی)
🏞 تصاویر رزمندگان را ببینید، اسمهای آنها را بخوانید، برای تشکر از آنها دعایشان کنید.
#رزمندگان_بم
@yousof_e_moghavemat
#شهید_حسن_باقری
#دوست_شهید_من
💠مثل ماهی تشنه ام
روز اولی که به ستاد عملیات جنوب معرفی شدم، حسن باقری من راصدا زدوگفت :ازترجمه چیزی بلدی؟!
گفتم: زیاد وارد نیستم، ولی سعی خودمو میکنم.
من زبان عربی را بلدبودم وباآن زبان تکلم میکردم،اما ترجمه اسنادجنگی راتاآن زمان تجربه نکرده بودم.
حسن به من گفت: اینجابایدمطالب نظامی و اسناد عراقی رو ترجمه کنین.نگاهی به اسناد کردم ،دیدم خیلی پیچیده و مملواز اصطلاحات نظامی است.
به او گفتم:فکرنمیکنم بتونم اینهارو ترجمه کنم.
گفت:اینها چیزهاییه که توی جبهه لازمه،مطمئن باش یادمیگیری،ناامید نباش
بعدازآن ،یکسری ازاصطلاحات را به من یاد داد
و من باتعجب دیدم که اوازمن که زبان عربی بلدهستم، واردتر است.
بعدازآن به من گفت:من خیلی دلم میخواد بتونم زبان عربی را تکلم کنم وبا اسرای عراقی به زبون خودشون حرف بزنم و مترجم نداشته باشم و بتونم مکالمات بیسیم اونهارو هم بفهمم، شما بایددراین زمینه به من کمک کنی.
بعد ادامه داد:من به قدری دوست دارم زبان عربی رو یاد بگیرم که مایلم هرچه زودتر این کار انجام بشه و موفق به تکلم بشم ،مثل ماهی.
گفتم: یعنی چی؟ گفت:ماهی توی آب چی میگه؟ گفتم: نمیدونم!مگه ماهی چیزی هم میگه؟ گفت: وقتی ماهی توی آبه، اگه به دهانش نگاه کنی،دائم میگه آب آب آب و این آب گفتن نشون میده که او همیشه تشنه است و آب میخواد،من هم مثل ماهی،تشنه ی زبان عربی هستم و خیلی علاقه دارم که یاد بگیرم.آن قدردراین زمینه باپشتکاروعلاقه ی فراوان تلاش کردکه خیلی زود زبان عربی اش قوی شدو توانست به راحتی با اسرا صحبت کند.
📚از کتاب:من اینجا نمی مانم
@yousof_e_moghavemat