eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
269 دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
بسیجی شهیداحمدگیتی نورد ولادت : ۱۳۳۷ محل ولادت : شهرستان فومن شهادت : ۱۳۶۱/۲/۲۱ محل شهادت : خرمشهرعملیات بیت المقدس بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون …( سوره توبه -آیه 111) شهادت افتخاری است که نصیب هر کسی نمیشود و هرگاه کبوتر سعادت شهادت بر بام کسی نشیند او را بر کرسی بهشت برین خواهد نشاند که آنرا فوزی است عظیم و برای رسیدن به مقصود باید عاشق بود و باید برای نیل به هدف مخلصانه جان را در طبق اخلاص گذاشت و با جنت خدا معاوضه نمود تا بدینوسیله محشور انبیاء و اولیاء خدا شد. https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🌷 🌷 ✅ ✅ 🌹 : ۱۶ دی ماه ۱۳۵۹ 🌹 🍃 🍃 تاریخ تولد: ۱۳۳۷ بچه در ۶ سالگی آموخت و در ۱۱ سالگی تدریس قرآن می کرد. در ۱۵ سالگی جریان راهپیمایی روز عاشورا توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد. در سال ۱۳۵۶ در رشته مورد علاقه اش، ، در  قبول شد و در جریانات انقلاب دوباره به اهواز بازگشت. طراحی های ترور عوامل مزدور شاه بود و سازمان را راه اندازی کرد. به همراه گروهش، چند بار به شهربانی ها و پادگان های ارتش حمله کرد و شهربانی را به آتش کشید و توسط ساواک دستگیر شد و حکم اعدامش هم صادر گشت. بسیار باهوش بود و در شناسایی خائنین به کم نظیر بود و کاری کرد که استاندار خوزستان و کاندیدای ریاست جمهوری بود استعفا و از ایران فرار کند. در ، خستگی را خسته کرده بود. حسین ، فرمانده شد و در ( ) شرکت کرد. عملیات به جاهای دشوار می رسد و به دلیل نابه سامانی اوضاع و همچنین نادانی و سفاهت محض فرماندهان ، دستور ابلاغ عقب نشینی به و نیروهایش نمی رسد و آن‌ها بی خبر از عقب‌نشینی تانک‌ها در دام نظامیان عراقی می‌افتند و پس از انهدام تعداد زیادی از تانک‌های عراقی و کشته شدن یارانش، حسین مورد اصابت گلوله سه تانک قرار می‌گیرد و به می رسد. 🌸 🌹 ✅ در این زمان تنها ۲۲ سال سن داشت. عراقی‌ها با تانک از روی اجساد کشتگان گذشتند، به گونه‌ای که هیچ اثری از آن‌ها نماند.[۳] ۱۶ ماه پس از کشته شدن او، طی  این اراضی مجدداً بازپس گرفته شد، با تلاش گروه‌های تفحص جنازه‌ها به سختی شناسایی شدند. را از قرآنی که در کنارش بود شناختند. قرآنی با امضای حضرت امام (ره) و آیت الله خامنه‌ای. در حالی که می‌خواستند پیکر او را در  به خاک بسپارند٬ مادر او با منتشر کردن وصیت‌نامه حسین، خواستۀ او مبنی بر دفن در محل کشته شدن را اعلام می‌کند. با مطلع شدن خانواده‌های همرزمانی که همراه کشته شده بودند آن‌ها هم تمایل پیدا می‌کنند فرزندانشان را در کنار فرمانده خود به خاک بسپارند و این گونه  بنا می‌شود. 🌟 🌟 🌟 Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🌷 #سالروز_شهادت 🌷 🍃 🌸 سردار عزیز و بزرگوار اسلام #شهید_حاج_مجید_رمضان رئیس ستاد #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) . . . متولد ۱۳۳۵ ، #شهر_ری عضویت در #سپاه سال ۱۳۵۹ مربی آموزش #بسیج عزیمت به جنوب همراه با #شهید_عباس_ورامینی فرماندهی یکی از گروهان های #گردان_حبیب در عملیات #فتح_المبین شرکت در عملیات #زین_العابدین به عنوان نیروی آزاد تشکیل #سپاه_۱۱_قدر در #پادگان_الله_اکبر_اسلام_آباد به همراه #حاج_همت و #شهید_ورامینی راه اندازی قرارگاه #سپاه_قدر در دهلران - #چنانه معاون ستاد #سپاه_۱۱_قدر معاون گردان #انصارالرسول در عملیات #والفجر_یک رئیس ستاد #لشکر۲۷ بعد از شهادت #عباس_ورامینی در عملیات #والفجر_چهار ✳ #مجيد_رمضان تا زمستان سال ۱۳۶۵ شمسی، در مسئولیت ریاست ستاد لشکر۲۷ محمد رسول الله (صلوات الله علیه و آله) باقی ماند و در عملیات #کربلای_پنج  به عنوان #فرمانده_محور وارد عمل شد و در همین عملیات پای بر بساط «عند ربهم یرزقون» نهاد.  💌 🌹 🌷 #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🌹 #سالروز_شهادت 🌹 ⚫ ⚫ 🌷سردار #شهید_محمد_عبادیان 🌷 معاونت پشتیبانی و تدارکات #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) متولد ۱۳۳۱ ، #بهشهر #مازندران خواندن #قرآن از همان اوان کودکی مهاجرت به تهران به علت تغییر شرایط شغلی پدر مبارزات فعال علیه رژیم شاه عزیمت به غرب - #سردشت به همراه واحد بسیج محل کارش (کارخانه کفش ملی ) انجام وظیفه در واحد نظارت وپیشگیری منطقه مرکزی #سپاه  مسئولیت واحد نظارت وپیگیری #سپاه_۱۱_قدر به عهده گرفتن مسئولیت تدارکات #لشکر_۲۷ به دستور #همت تدارکات درخشان در عملیات های #والفجر_یک ، #والفجر_سه ، #والفجر_چهار ، #خیبر، #بدر، #والفجر_هشت و #کربلای_یک مسئولیت مهندسی رزمی #لشکر۲۷ بعد از #کربلای_یک #شهادت در شامگاه ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ با حفظ همین سمت #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات #شهدای_کربلای_پنج Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💕 #سالروز_شهادت سردار دلاور و بزرگ سپاه اسلام فرمانده مقتدر #لشکر_بدر #شهید_اسماعیل_دقایقی 🌸 ⛅ ☁ متولد ۱۳۳۳ ، شهر #بهبهان ، استان #خوزستان قبولی در کنکور ۱۳۴۹ در هنرستان شرکت ملی نفت آشنایی با #محسن_رضایی در هنرستان مبارزات پی در پی علیه رژیم شاه مکرر افتادن به زندان و شکنجه تغییر رشته در سال ۵۳ و رفتن به دانشگاه علوم تربیتی #دانشگاه_تهران اقدامات جهت آگاه‌سازی دانشجویان و مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی ترک تحصیل و راه اندازی جهاد سازندگی در شهر آغاجاری سال ۱۳۵۸ تأسیس سپاه های شهرهای استان خوزستان به همراه دوستان و همرزمانش حضور فعال در قرارگاه فجر، لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب و اکثر عملیات ها عزیمت به قم و مسئول حفاظت از شخصیت ها تشکیل #گردان_احرار از میان اسرای عراقی تشکیل تیپ ۹ #بدر و ایجاد یه یگان رزمی قدرتمند ایجاد #لشکر_بدر از میان اسرای تواب و مجاهدان عراقی #شهادت: ۲۸ دی ماه ۱۳۶۵ ، در جریان عملیات #کربلای_پنج در حال سرکشی به خط مقدم ، سوار بر موتور ، بمباران توسط هواپیمای دشمن #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🌷 ۱۰_سید_الشهدا (ع) 🌷 ✅ 🌸 سردار شجاع و دلیر سپاه اسلام قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام 🌹 💗 ✅ متولد ۱۳۳۳ روستای گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان با نبود امکانات کافی اعزام به خدمت در سال ۱۳۵۳ روی آوردن به کار آزاد ویژگی مهم و بارز او، کمک به هم نوعان احساس مسئولیت در برابر فقر و تنگدستی مردم پیوستن به صف مبارزین انقلابی و مورد هدف قرار گرفتن اصابت گلوله نقش ویژه در ایجاد پایگاه های مردمی در مساجد و آگاهی بخشیدن به مردم در شهر خودش عضویت در تازه تأسیس کرج در سال ۱۳۵۸ ازدواج در سال ۱۳۵۹ جانشین عملیات به خاطر شایستگی هایش سرپرستی نخستین گروه اعزامی از سپاه کرج به کردستان شرکت در آزادسازی شهر سنندج انتصاب به عنوان فرماندهی عملیات شهر بازگشتن به کرج و سازماندهی تعدادی از نیروهای رسمی و بسیجی جهت اعزام به جنوب و تشکیل جبهه در آبادان مسئولیت فرماندهی محور فیاضیه فرمانده یک گردان در عملیات انتصاب به جانشینی به دلیل نبوغ و رشادت های فراوان شرکت در عملیات ، و به عنوان مسئول محور در ۲۷ جانشین تیپ (ص) در عملیات : ۱ بهمن ۱۳۶۵ ، آخرین سمت: قائم مقام ۱۰_سید_الشهدا 🌸 ✅ 🌷 👈 لقب: 👉 . . . @yousof_e_moghavemat
🌷 🌷 🌸 💗 سردار رشید سپاه اسلام فرمانده خط شکن ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) 💗 💗 ↘ سمت چپ ( شهید صراف ) سمت راست ( سردار گلعلی بابایی ) . . . در پنجم مرداد ۱۳۴۰ در محله تهران در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود. او از سنين كودكي و از آغاز نهضت اسلامي به رهبري امام خميني (ره) در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ همراه انقلاب بود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در جنگ تحميلي با رشادت‌هاي بسيار٬ خود را وقف نهضت اسلامي ملت ايران كرده بود. كساني كه پيگير خاطرات سال‌هاي دفاع مقدس هستند، حتماً نام لشكر ۲۷ محمد رسول الله (ص) را شنيده‌اند. يكي از فرماندهان اين گردان خط شكن بود كه در عمليات در روز ۲۲ دی ماه ۱۳۶۵ به درجه رفيع نائل آمد. @yousof_e_moghavemat
😪 😴 ✅ 🌺 🔻 🔶 وقتی که عملیات می شد، دیگر خواب و خوراک نداشت. از سه بعدازظهر تا سه صبح جلسه می گذاشت. همه را یکی یکی صدا می زد و توجیه شان می کرد. گاهی بیشتر از نیم ساعت در شبانه روز نمی خوابید.حتی بعضی وقت‌ها سه چهار شب اصلاً نمی خوابید. روز پنجم عملیات «خیبر» بود که دنبالش می گشتم. توی جیپ پیدایش کردم. گفتم: «کارت دارم .» گفت: «صبر کن اول نمازمو بخونم.» منتظر شدم نمازش را خواند. بعد چراغ قوه و نقشه را آوردم که به او بگویم وضعیت از چه قرار است. چراغ قوه را روشن کردم و روی نقشه انداختم و گفتم: « از اینجا رفته، از همین نقطه، بقیه هم...» نگاهی بهش انداختم، دیدم سرش در حال پایین آمدن است. گفتم: « ، حواست با منه؟ گوش می کنی؟» به خودش آمد و گفت: «آره، آره بگو.» ادامه دادم: «ببین ، از اینجا...» که این دفعه دیدم با سر افتاد روی نقشه و خوابید. همان طور که خواب بود، به او گفتم: «نه ، الآن خواب از همه چیز برای تو واجب تره. بخواب، فردا برات توضیح می دم.» 🔸 🔹 🔸 📷 اطلاعات عکس: جبهه غرب، ، تابستان ۱۳۶۲ 📹 منبع عکس: سایت SarbandeSorkh.ir 📑 منبع: کتاب ، صفحه ۸۱ 👤 راوی: سردار Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
👈 👉 ✅ ↘ همۀ فرماندهان در پایگاه سوسنگرد جمع شده بودند. قبل از مصرف ناهار، برای گرفتن وضو به بیرون از ساختمان آمدم. وقتی آمادۀ وضو گرفتن شدم، را دیدم که وضو گرفته بود و داشت آستین پیراهنش را پایین می کشید. باهم خوش و بشی کردیم. حسن با همان لهجۀ تهرانی گفت: «حاج آقا! چطوی؟» گفتم: «الحمدلله.» چهرۀ حسن طور دیگری شده بود. با همیشه فرق داشت. او جلو آمد و با دست روی شانۀ من زد و بی مقدمه گفت: «آقای ناصری! حیفه تا زمانی که جنگ هست، ما نشیم، حیفه. کاری بکن که بشی.» گفتم: «حسن آقا! چه باید کرد؟» گفت: «دو تا راه داره: یکی و دیگری . اگه این دو تا رو خوب انجام بدیم، میشیم. بهت بگما، بعد از جنگ معلوم نیست سرنوشت ما چی میشه و عاقبتمون به کجا ختم میشه! بهترین عاقبتی که می تونیم به دست بیاریم، اینه که بشیم. در شرایط ، همه چیز سعادته.» بعد از این صحبت ها، گفت: «آقای ناصری! داریم. اگه زودتر از من شدی، منو هم بکن.» نگاهی به چهره و سیمای او انداختم. اصلاً با روزهای دیگر تفاوت داشت. او پس از صرف ناهار و کمی استراحت، خداحافظی کرد و رفت. بعد از رفتن او، نزد «[شهید] علی هاشمی» رفتم و به او گفتم: « چنین حرفهایی زد. چهره اش انگار پیام خاصی داشت. به نظرم به همین زودی ها میشه.» علی هاشمی گفت: «افرادی مثل باید بشن. این ها دارن و مزد لیاقت خودشونو می گیرن.» 🌸 ✅ ↘ 🌷 👈 منبع: کتاب ، خاطراتی از 👉 . . . : ۹ بهمن ۱۳۶۱ ، در حین شناسایی منطقه بر اثر اصابت ترکش های متعدد ناشی انفجار . . . Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat