یک نفَس
با ما نشستی
خانه بوی گُل گرفت ...
منزل پدری شهید سید محمدرضا دستواره
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#فرمانده
#لشکر_27
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
#استوری | پیغمبر رحمت (ص) میفرمایند: دختران مهربان و یاریدهنده هستند...
#حدیث_پیامبر_اکرم
#ولادت_حضرت_معصومه
#روز_دختر
@yousof_e_moghavemat
🌱 #سالروز_شهادت شهید مسعود پیش بهار
مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر (جوان ترین فرمانده شهید دفاع مقدس)
👆🔴 سردار شهید مسعود پیش بهار - اهل بهبهان. پدرش حسین کارگر شرکت نفت بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته صنعتی درس خواند و دیپلم گرفت. با شروع جنگ تحمیلی، در مهرماه ۱۳۵۹ برای گذراندن آموزش نظامی به بسیج مراجعه کرد و یک دوره کوتاه و فشرده نظامی را طی نمود و عازم جبهه های نبرد شد و بعد از چند ماه حضور فعال در جبهه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. سال ۱۳۶۰ در گُلف (پایگاه منتظران شهادت) که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود به نوعی مسعود را کشف کردند و پی بردند که از لحاظ هوش و تدبیر نظامی آدم بسیار لایقی است و برای گذراندن یک دوره فشرده طرح و عملیات انتخاب شد و پس از طی این دوره تا زمان شهادتش به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر در کنار سردار شهید حسن باقری بود و تا لحظه شهادت هم هیچ کس نمی دانست که مسعود در جنگ چه کاره است.
سردار شهید مسعود پیش بهار، این فرمانده جوان و ۱۹ ساله ای که می توانست آینده بسیار درخشانی داشته باشد و منشأ خدمات مهمی در جنگ باشد سرانجام بعد از ۱۸ ماه حضور فعالش در جبهه ها در مرحله سوم عملیات بیت المقدس، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
@yousof_e_moghavemat
حاج قاسم سلیمانی: وصیت میکنم
اسلام را در این بُرهه
که تداعی یافته
در انقلاب اسلامی
و جمهوری اسلامی است،
تنها نگذارید
دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی
و توجه خاص است.
در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوریاسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه
مطرح میشود،
اینها رنگ خدا هستند؛
رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
#استوری
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
چه تیپ قشنگی
چه لباس خوشکلی...
بوی مردونگی و صلابت و غیرتش هنوز هم
از عکسش به مشام میرسه...
📷 ماووت_عملیات بیت المقدس ۲
سال ۱۳۶۶ ( استقرار رزمندگان در ارتفاعات فتح شده گرده رش.
عکاس: حاجی محمودیانی.
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
🌷هميشه با مردم خوشرفتار بود و به آنها احترام ميگذاشت. سعي ميكرد كسي را از خودش رنجور نكند. علاوه بر آن، در سلام كردن نيز سبقت ميگرفت.
🌷قدير كه تحتتأثير يك تربيت اسلامي رشد يافته بود، همواره به خواندن نماز اول وقت توصيه داشت. او در اينباره ميگفت: «نماز اول وقت، ثواب بيشتري دارد؛ پس چرا آن را به تأخير بيندازم.
✍راوی پدر شهید
#شهید_قدیر_باقری_قلعه_سری
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌴شادی و شادمانی توی جبهه برای خودش عالمی داشت
🔹رزمنده های جبهه همه جوون بودند.
اگر به مسن ترها هم پیرمرد میگفتی بهشون برمیخورد و کنترل این همه جوون توی شادی ها کارشاقی بود.
توی گردان تخریب بعضی از رفتارهایی که توی گردان های رزمی مباح بود حرام اعلام شده بود!!! البته شرعیش نه!!!! بلکه عشقی بود.
ایام ولادت ائمه علیهم السلام توی مقرهای ما در مناطق عملیاتی مختلف غوغایی بود. البته مراعات حد و حدود شرعی و عرفی رو میکردیم.
من خودم زیاد راغب نبودم توی مجالس جشن بخونم، انگار خدا من رو ساخته برای گریه انداختن ، الان هم همینطورم. به قول دوستان نافم رو با گریه برداشتند…
روزهای اول بهار 65 مصادف با ولادت مولا امیرالمومنین(ع) بود و برای جشن ولادت مولا توی گردان مهمون داشتیم . این بار رزمندگان گردان تازه تاسیس حضرت زینب سلام الله علیها مهمان بچه های تخریب بودند و ما هم برای پذیرایی از مهمونهامون شله زرد پخته بودیم...
شاید بعضی ها بگویند شله زرد چه ربطی به ولادت مولا داره.. خوب این به عقل ما رسید.
شهید تابش مداح جلسه بود و من هم میونداری میکردم. اون روز مراسم ساعت 9 صبح و در فضای اطراف مزار شهدای الوارثین برگزار شد.. شهید سید مهدی اعتصامی همه کاره تبلیغات بود و با کمک شهید مجید رضایی جایگاه مراسم رو با تصاویر شهدای گردان آذین بندی کرد گلهای شقایق و زمین سبز اطراف مقر هم که فروردین ما مثل مخمل سبز خودنمایی میکرد در طراوت مجلس ولادت مولود کعبه موثر بود. قبل از مراسم بعضی ها تذکر میدادند که اولا دست نزنید و ثانیا هم دو انگشتی بزنید و من هم این رو به شهید تابش تاکید کردم ... اما نشد که نشد و این بار هم مجلس از دست در رفت و کف زدن های دو انگشتی تبدیل به کوبیدن دست ها به هم شد.
شهید دهقان، شهید الهی،شهید زند، شهید خوش سیر، شهید مرادی سعی میکردند مجلس رو به دست بگیرند و شهید مراتی هم رو سر بقیه سوار میشد تا خودش رو به این جمع برسونه..
#شهید_سید_محمد_زینال_حسینی که بعد از شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده گردان تخریب شد هم با اونها همراه میشد و گاهاً هم به من که سعی میکردم جلسه رو کنترل کنم متذکر میشد که بگذار بچه ها راحت باشند.اداره مجلس جشن دو تا گردان واقعا سخت بود.
روز ولادت مولا حسابی بچه ها شادی کردند.. وبعد هم چند تا مسابقه و چند تا جایزه پایان بخش این جلسه بزم وشادی بود..
واقعا شادی و شادمانی در فضای معنوی گردان ما جایگاه خودش رو داشت و تمام سعی براین بود که فضای شادابی برای جوانها باشه.. رزمنده های جوان و نوجوان گردان ما در نهایت حیاء و ادب درخدمت مجلس شادی اهل بیت علیهم السلام بودند و جالب تر اینکه همین شلوغ کن ها مجلس ، نیمه شب صدای ضجه هاشون از خوف خدا همه فضای مقر رو پر میکرد.شهید پیام پوررازقی از کسانی بود که مدام به من و شهید تابش در رابطه با مجالس جشن تذکر میداد. البته پیام توی دلش هیچی نبود و ما هم عاشقانه اون رو دوست داشتیم و به تذکراتش عمل میکردیم اما بعضی وقت ها هم مجلس از دست در میرفت ...
—(راوی: جعفرطهماسبی)
@yousof_e_moghavemat
۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود.
#دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیتالمقدس،
منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند.
#روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت: « #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با #رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.
@yousof_e_moghavemat
قهرمانانی که با اقتدا به
مولا علی (ع) پهلوان شدند ...
#یاعلی_مدد
#ورزش_در_جبهه
@yousof_e_moghavemat