eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دمشق - پادگان زبدانی – خرداد یا تیرماه سال ۱۳۶۱ 🌴 اولین حضور نیروهای ایرانی در لبنان و سوریه 🌿 ، قوای محمد رسول الله (ص) در میان سپاهیان و بسیجیان @yousof_e_moghavemat
اهل هنر بود، علاوه بر سلاح قلم هم به دست می‌ گرفت! نوشتن عبارت "سقای دشت کربلا" روی تانکرهای آب از ابتکارات او بود. @yousof_e_moghavemat
‏با چراغی، همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ‌کس، هیچ کس این‌جا به تو مانند نشد @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🎙به روایت مادر: فرمانده گردان کمیل _ لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص)« ۴۷ بار مجروح شد و ما نفهمیدیم آقا در خوابم فرمود: جلوی سرباز امام زمان را نگیرید چند روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ و آتش‌بس جنگ ایران و عراق، در روز پنجم مرداد ماه ۱۳۶۷ منافقین به مرزهای غربی کشور حمله کرده و وارد خاک کشورمان شدند. سه شنبه ۷ شهریور ساعت ۱۰:۳۳ رزمندگان و دلاوران اسلام برای مقابله با متجاوزان در مناطق اسلام‌آباد و کرند غرب در کرمانشاه طی عملیات مرصاد به مقابله با دشمن متجاوز پرداخته و در نهایت با شکست منافقین، آنها را از مرزهای سرزمین مان بیرون راندند. همزمان با این عملیات دشمن بعثی از منطقه جنوب نیز دست به عملیات وسیعی زد که رزمندگان اسلام طی سلسله عملیاتی به نام غدیر به مقابله آنان برخواسته و دشمن را از خاک میهن اسلامی بیرون راندند. مرتضی خانجانی یکی از دلاوران لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، همان فرمانده با صلابت و رشیدی بود که بعد از ۴۷ بار مجروحیت سرانجام درعملیات غرورآفرین غدیر به شهادت رسید. آنچه در پی می‌آید حاصل همکلامی‌مان با معصومه آقا بیگی، متولد ۱۳۲۷، مادر شهید مرتضی خانجانی، فرمانده گردان کمیل لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) است. متولد شب‌قدر مرتضی در اولین روز از بهمن ۱۳۴۵ همزمان با ۲۱ ماه مبارک رمضان در کرمانشاه به دنیا آمد. آن زمان ۱۸ سال بیشتر نداشتم. مرتضی فرزند دوم خانواده بود. من مادر دو دختر و سه پسر هستم. مرتضی دوسال و نیم بیشتر نداشت که از بالای ساختمان سه طبقه به پایین پرتاب شد. همان جا از ضعف شدید از حال رفتم. به هوش که آمدم دیدم مرتضی دور حوض می‌دود، نمی‌دانم چه طور شد که یک قطره خون هم از دماغش نیامد، همه می‌گفتند: «نظر کرده است که بلایی به سرش نیامده». راست می‌گفتند، پسرم نظر کرده بود. خانواده ما یک خانواده متدین و مذهبی بود. مرتضی در چنین خانواده‌ای بزرگ شد. محیط خانه و فضایی که مرتضی در آن پرورش یافته بود، در زندگی او نقش بزرگی ایفا کرد و آینده خوبی را برایش رقم زد. پسرم با رغبت و شوق وصف ناپذیری در مراسم مذهبی و هیئت‌ها شرکت می‌کرد. همه کارها و پذیرایی و خدمات در عاشورا و تاسوعا و هیئت‌ها و بسیاری دیگر را خود بر عهده می‌گرفت. خیلی به اینگونه فعالیت‌ها علاقه داشت. حواسمان به خمس و زکات نان بچه‌ها هم بود.... @yousof_e_moghavemat
ا🚩🌴🚩🌴🚩🌴🚩 (ع) 🌷جانباز سرفراز، شهید علیرضا نوری 🌱 قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) 🌴 دوران @yousof_e_moghavemat
در و قفـ🔓ـل قفس را باز کردند سفر آغاز کردند🕊 میان راهشان از شب به سوی روشنی💫 کردند @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شهید صدرزاده وقتی دید نمیتواند برای دفاع از حرم برود، رفت مشهد، خودش را افغانی جا زد و با مجموعه برادران افغانی فاطمیون حرکت کردند و رفتند. آنجا هم شد فرمانده‌ی یک مجموعه‌ای از اینها. این جوان عاشق جهاد است. و این واقعاً درس است.» @yousof_e_moghavemat
💠 عملیات بیت‌المقدس (آزادسازی خرمشهر) – خرداد 1361 🌷پیکر غرق در خون شهید - خفته در خاک‌های گرم خوزستان 📷 عکاس: جاوید الاثر @yousof_e_moghavemat
🖤شهید مدافع‌حرم رضا حاجی زاده ▪️رضاجان می‌گفت:«مادرجان! شیرت را بر من حلال کن؛ همان شیری که دهه‌ی اول محرّم با اشک‌های شوری که برای حضرت زینب سلام ‌الله‌علیها می‌ریختی، درهم می‌آمیخت و در کام من می‌نشست و جانم را با مهر حُسین علیه‌السلام پیوند می‌زد‌.» ▪️جانِ رضا نیز با همین محبت آمیخته شد و یار و دیار و خانه و زندگی را گذاشت و برای دفاع از حریم اهل‌بیت علیه‌السلام راهی سرزمین شام شد تا مبادا ذره‌ای به ساحت این بانو بی‌حرمتی شود و تاریخ دوباره تکرار شود! 🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید @yousof_e_moghavemat
🔹تصویر سازی از پرچم فلسطین توسط دانشجویان فارغ التحصیل رشته پزشکی دانشگاه طرابلس @yousof_e_moghavemat
🔷 شهید آوینی: «آل كسا در انتظار خامس خویشند، تا روز بعثت به غروب عاشورا پایان گیرد و خورشید رحمت نبوی در افق خونین تاریخ غروب كند و شب آغاز شود. شب نقمتی كه درباطن رحمت حق پنهان بود؛ شبی دراز و دیجور؛ شب ظلمتی كه نور تنها از اختران امامت می گیرد، و چقدر این اختران از كره زمین دورند! و ماییم اینجا،‌ بر این سفینه سرگردان آسمانی، در سفری دراز و دشوار، در سفری هزار و چهارصد ساله! 🔹اختران نورند‌، نورِ مطلق؛ این تویی كه اینجا، بر كرانه آسمان، در شب دریغ نور، وامانده ای و بال شكسته، و جز سوسویی دور به تو نمی رسد. اما در باطن، این نقمت نیز فرزند رحمتی است كه از میان رنج و خون پای بر سیاره زمین می نهد. سیاره رنج! و این تویی اكنون، مسافرِ سفر بلند شب كه در اشتیاق روز، چشم به افق طلوع دوخته ای و انتظار می كشی. اگر شب نبود و اگر شب،‌‌ آن همه بلند و ژرف نبود، این اشتیاق نبود.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل» @yousof_e_moghavemat