eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد. 🔹دو روز مانده به شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک زیرزمین تاریک و غبار آلود آقایی نورانی بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته دمشقم را ببرم " 🔸این خواب دو روز بعد با خبرشهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا دیدند مطابقت پیدا کرد. 🔹صد در صد از راهی که انتخاب کردم راضی هستم و این باعث افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـک می کردم. شهادت لیاقتش بود. 🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با دل سیر نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد هر چه می خواهد حاجت روایش کن. 🌷 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد. 🔹دو روز مانده به شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این
💠کوله بار او همیشه یک ساک با لباس های خاکی بود. اما آخرین بار رفتن مهدی با همه رفتن ها فرق داشت. این را می شد به راحتی از حالات شهید خواند. 💠روزهای آخر مهدی با روزهای دیگرش تفاوت بسیار داشت یکبار من را صدا کرد و گفت مادر یک سوال می پرسم صادقانه جواب بده. پرسید اگر زمان امام حسین(ع) بود و من می خواستم بروم شما چه می گفتید گفتم یقینا صدتای تو فدای امام حسین(ع). 💠گفت مادر الان هم آن زمان است و هیچ فرقی نمی کند اگر ما نرویم گویی دوباره دست حرامی ها به حضرت زینب(س) رسیده است و او را به اسارت برده اند اگر امروز نرویم بر خلاف دستور رسول خدا(ص) عمل کردیم که فرمودند اگر صدای مظلومی را آن سوی عالم شنیدی و نروی کافری. با این حرف ها اجازه رفتنش را از ته دل دادم. 💠قبل از رفتن از پدر و مادر تنها یک چیز می خواست و آن اینکه بعد از خبر شهادتش آبرو داری کنند و نگویند ای کاش ... به پدر مادر گفت که با اختیار خود می رود و هیچ اجباری در رفتن نیست. 💠از مال دنیـــا چیزی نداشت جز یک موتور که آن را در ایام فاطمیه از وی دزدند. وی وقتی خبر دزدیده شدن موتورش را به مادر داد گفت" درویش بودیم و درویش تر شدیم"... 💠مهدی در ۳۱ سالگی و یک روز مانده به ماه مبارک کوله بار به سمت سوریه می بندد اما هنوز نام کسی به نام همسر در شناسنامه اش نقش نبسته بود. ما برای وی دخترشهیدی را پیدا کرده بودیم که از هر لحاظ مناسب بود اما مهدی می گفت "نه دست بردارید. آن بنده خدا چه گناهی کرده که هم فرزند شهید و هم همسرشهید باشد" ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ولادت : ۱۳۶۱/۷/۱ تهران شهادت : ۱۳۹۲/۵/۱۱ سوریه نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
... ابداع "شهید علیرضا عاصمی" یکی از لوازمی بود که بچه‌های تخریب‌چی برای گذشتن از موانع دشمن خصوصا سیم خاردار چادری در شب‌های عملیات استفاده می کردند. نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
💢 اولین تصویر از شهدای هنگ مرزی سردشت 🔹 شهید مدافع وطن نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
عهد بستن با شهیدان ڪاراحساس است و عشق بهر ماندن بر سر پیمان بصیرت لازم است عکس دیده نشده از سردار دلها نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
▪️آوینی برای تنها : اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد، هر کجا که باشی تو را با شهادت برمی‌گزیند هر کجا حتی اگر در قلب اروپا باشی هم لباس شهادت را بر تنت اندازه می‌کند و در آن زمان که باید، از هزارها هزار فرسنگ دورتر می‌کشاندت وسط معرکه نبرد حق و باطل.... 💬 عبدالله گنجی نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
ناگفته‌هایی از جنگ ۳۳ روزه؛ از حمایت سوریه تا نقش حاج قاسم سلیمانی 🔻«الحاج حسین الخلیل» معاون سیاسی دبیر کل حزب‌الله: 🔹آمریکا در مقابل آتش‌بس، خواستار تحویل سلاح سنگین حزب‌الله و استقرار نیروهایی از تابعیت‌های مختلف در مرز لبنان و سوریه بود که ما آن را رد کردیم. 🔹پس از آنکه آمریکایی‌ها ناامید شدند فکر «فصل هفتم» و اصلاح وظایف یونیفل کنار رفت و مفادی که در قطعنامه ۱۷۰۱ بر روی آن توافق کردیم، پذیرفته شد. 🔹کمک‌هایی که در طول جنگ به مقاومت لبنان می‌شد یا از جانب ایران بود یا ارتش سوریه و دمشق هیچ زمانی مقاومت را رها نکرد. 🔹سوری‌ها درهای انبارهای مهمات خود را باز و شروع به ارسال کمک کردند. 🔹موشک‌های «کورنت» را در تمام طول جنگ و در نبرد مشهور تانک‌ها (زدن تانک‌های مرکاوای اسرائیل) استفاده کردیم. 🔹روس‌ها چند روز بعد از پایان جنگ، از تجربه موفق استفاده از موشک کورنت در میدان ابراز خشنودی کردند. 🔹نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در این جنگ اساسی بود و او جنگ را از درون میدان و از داخل لبنان دنبال می‌کرد. نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🚨سرکرده ی گروهک تروریستی تندر در آمریکا توسط سربازان گمنام امام زمان بازداشت شد ضربه‌ی اطلاعاتی امنیتی ‎سربازان گمنام امام زمان به ‎گروه تروریستی تندر مستقر در خاک آمریکا❗️ یکی از جنایات ‎گروهک تندر، انفجار حسینیه رهپویان وصال شیراز بود که ۱۴ شهید و ۱۲۴ زخمی بر جای گذاشت🔺 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
💢 اولین تصویر از شهید مدافع وطن 🔹 شهید ساعدی از مرزبانان سردشت نهم مرداد ۹۹ به شهادت رسید نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
همسر شهید مطهری میگفت:۲۶ سال با مرتضی زندگی کردم،در این مدت نیم ساعت هم بی وضو نبود و همیشه تاکید میکرد که با وضو باشید... استاد مطهری در نامه ای به فرزند خود نوشتند:حتی الامکان روزی یک حزب قرآن بخوان و ثوابش را تقدیم کن به روح پیامبر(ص)،چون موجب برکت عمر و موفقیت میشود. نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
گُلِ محمدیِ من مَپرس حالِ مرا؛ به غم دُچار چنانم که غم دُچارِ من است ! ❤️ 🌹 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
گُلِ محمدیِ من مَپرس حالِ مرا؛ به غم دُچار چنانم که غم دُچارِ من است ! #فاضل_نظری ✍ #شهید_مهدی_عزیز
مهدی عادت نداشت منزل بماند ولی در بار آخری که می‌خواست به سوریه برود 3 روز در منزل بود روزه گرفته بود و دائما با من صحبت می‌کرد و می‌گفت مادر خدا صبرت بدهد. بعد بحث امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) را مطرح می‌کرد و می‌گفت الان هم مانند آن موقع است که می‌خواهند به حرم حضرت زینب بی‌حرمتی کنند و ما باید برای دفاع از حرم حضرت زینب برویم. می‌گفت شهادت انتخابی است و اتفاقی نیست و آخر به آرزویش رسید. بار آخری که تماس گرفت با من صحبت کرد و بعد از آن با برادرش صحبت کرد و به برادرش وصیت کرد که دستمال اشکی که در کشویش است را به همراه تربت امام حسین(ع) کنار بگذارد و به برادرش گفت هر وقت دلتان گرفت به قطعه 26 بهشت زهرا بیایید.صبح روز بعد از تماس به شهادت رسید. خیلی گمنام کار می‌کرد و دوست نداشت کارش را مطرح کنند و سرانجام به آرزویش رسید و دستمزدش را گرفت ❤️ ✍ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
عصرها گلدانهای ایوان صدایم می زنند می خواهند یاد تو را بر گلبرگ هایشان بریزم .... ❤️ 🌹 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
عصرها گلدانهای ایوان صدایم می زنند می خواهند یاد تو را بر گلبرگ هایشان بریزم .... #لیلا_صابری_
بسیار زیادخواب رضا رو میبینم . طوری‌که از رضا خواستم دیگر به خواب من نیاید، چراکه دلتنگ‌تر می‌شوم. آخرین خواب، چند روز پیش بود. خواب دیدم به همراه یکی از دوستانم بر سر مزار رضا می‌رویم و من می‌بینم قبر رضا به بزرگی خانه کعبه شده است و بلاتشبیه همانند کعبه، چادر سیاهی روی آن کشیده شده است. منقلب شدم. شروع کرم به فریاد کشیدن و دور قبر رضا گشتن. یادم آمده بود، خودم در تماس تلفنی به وی گفتم «رضا هرزمانی‌که برگردی، هفت دور دورت می‌گردم و طوافت می‌کنم.» ناراحت شد. گفت: «کفر نگو» زمانی‌که بازگشت، به شهادت رسیده بود. برحسب تصادف روز تشییع، پیکر رضا را در سطحی بالاتر از زمین قرار داده بودند. همانطور که داشتم تابوت را نگاه می‌کردم، شروع کردم به چرخیدن دور پیکر رضا. با وی نجوا می‌کردم و می‌گفتم: «رضا گفته بودم وقتی بیایی دورت می‌گردم، دیدی؟! الان دارم دورت می‌گردم» ❤️ ✍ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
نگاهت در نگاهم شد چه بی تاب است قلب تو ومن مست همین چشمم قیامت می‌شوم با تو شاعر یاس خادم الشهدا رمضانی نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
۷ -محمدرضا؟؟؟ با چهره ای ترسان گفت: -بله؟؟؟ -قرار شد آروم تر بری!!! سرعت ماشین خیلی بالاست... -فاطمه... جوابی ندادم و خیره به صورت رنگ پریده اش بودم... -هول نکن...آروم باش و نترس... -وا این حرفا چیه میزنی چی شده چرا آروم باشم چرا نترسم... و دوباره تکرار کردم: -محمد میگم سرعتو کم کن!!!!! -ترمز بریدم!! با نگرانی شدیدی فریاد زدم: -چــــــــــــــــی؟؟؟؟؟؟ -بهت گفتم نگران نباش چیزی نمیشه خیابون خلوته به خدا توکل کن... به گریه افتادم... -محمد رضا چی میگی سرعت خیلی بالاست...خیابونا خیسه...هر لحظه ممکنه ماشین چپ کنه ... دستم را گرفت و زل زد در چشم هایم... همه جا خیس و تاریک بود...سرعت ماشین بیش از اندازه بالا بود بی هیچ ترمزی و هر لحظه ممکن بود حادثه ای رخ دهد محمد رضا چشم هایش را بست صدای نفس هایم تمام فضا را گرفته بود... صدای تیک تاک ثانیه های همان ساعتی که در آرایشگاه منتظر آمدن محمدرضا بودم در گوشم میپیچید... -محمدرضا...چشماتون باز کن... چشم هایش را باز کردو برای آخرین بار در چشم هایم زل زد... ناگهان فاجعه ای رخ داد فقط صدای کوبانده شدن ماشین آمد و دردی که در بدنم حس میشد... دیگر هیچ نفهمیدم... ... ... نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
۸ به خودم که آمدم روی تخت بیمارستان بودم... درد را با تمام وجودم حس میکردم... هنوز هم نمیدانستم چه شده! این درد از چیست... به قدری درد داشتم که کوچکترین حرکت وجودم را میلرزاند... به سختی سرم را برگرداندم به دورو برم نگاهی انداختم کمی تفکر کردم... +آها یادم اومد... یادم اومد!!! ماشین...ترمز بریده...بارون... عروسی... محمدرضا... بی اختیار فریاد زدم: -محمد رضا!!! خواستم بلند شوم که درد کمرم منو از پا درآورد! -وای... از صدای بلند من پرستار وارد اتاق شد. -به هوش اومدین! -همسرم کجاست... -آروم باشین... -چطور آروم باشم... بالای سرم آمد سرم را وصل کرد و گفت: -بدنتون درد میکنه؟ -خیلی... -یکم استراحت کنید این درد بخاطر ضرب دیدگی شدیده یه روز اینجا بمونید خوب میشین... سعی کردم از روی تخت بلند شوم: -چی؟یه روز باید اینجا بمونم!! من باید برم... که پرستار مانع این کارم شد: -کجا برید شما حالتون خوب نیست... به گریه افتادم: -محمدرضا کجاست؟؟؟حالش خوبه؟ -ان شاءالله که خوبه... استراحت کنید تا فردا بتونید مرخص شید وگرنه باید همینجا بمونید. این را گفت و از اتاق بیرون رفت... انقدر گریه کردم که خوابم برد... ... ... نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
••• ° گفت : دلت تنگ بشه چیڪـار مے ڪنی؟ گفتم : برای حسین (ع)، گــریه مے‌ کنــم ! 🥀 شبتون شهدایی نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور
{بسم الله الرحمن الرحیم...
صبــح است طلـوع کن ... طلوع کن ای پنهانی ترین زاویه ی نگاهم .. تــو آنی که همیشه در هر شعر متولد می شوی .. پس طلوع کن .... طلوع کن، میان این قافیه های پر سکوت! طلـوع کن ... 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی 🌺 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
دعا کلید رحمت کلید ؛ و نماز کلید بهشت است نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
‏بابا برات گل گرفتم، از همون گلی که خیلی دوست داشتی و هر وقت از عراق و سوریه و لبنان میومدی، وقتی پیروزی نصیبتون می‌شد با گل میومدم پیشتون و سریع می‌ذاشتمشون روی میزتون کنار سجاده نماز شبتون. الان کنار عکستون گذاشتم که ببینیدشون. می‌دونم چقدر عاشق گل و گیاهی... دلنوشته خانم فاطمه سلیمانی دختر حاج قاسم🌷 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh