سپاه پاسدار انقلاب است
#امام_خامنهای
#سالروز_تشکیل_سپاه
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#شهیدانهـ🕊
خـــداونـــدا...!
#باکری نیستم برایت #گمنام بمانم !
#چمران نیستم برایت #عارفانه باشم !
#آوینی نیستم برایت #عاشقانه قلم بزنم !
#همت نیستم که برایت #زیبا بمیرم !
مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...!
با تمام #گناهانم...!
لیاقت ندارم ولی ...
دل که دارم ...!!!
دلــــم #شهــادت میخواهد ...
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
تسخیر غول « بازی دراز »
به روایت فرمانده فاتحان عملیات
ارتفاعات بازی دراز به صورت یک غول شده بود. وقتی از تهران حرکت کردیم، همگی عهد و پیمان بستیم تا با تصرف آن ، پیروزی را به امام امت هدیه کنیم. روز عملیات چهارشنبه دوم اردیبهشت بود. البته کارهایی میشد تا عملیات صورت نگیرد اما به دلیل استخارهای که کرده بودند و گفته شده بود «خدا نصرت میدهد کسانی را که میخواهند جنگ کنند..» همگی پافشاری کردیم و عملیات انجام شد...
https://tn.ai/2247163
#شهید_سردار_محسن_وزوایی
#نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
وَ قَالَ رَبُّکُمُ
ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
از تو میخواهد بخواهی تا بدهد
او خداست و راه و رسم خدایی را
خوب میداند ....
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
#ماه_بندگی_خدا
#سوره_غافر_آیه60
#التماس_دعا_شهادت
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🔰در مقابل فشارهای دشمنان مقاوم باشید
🔻نامزد انتخابات اولاً باید به خدا و به این انقلاب و به قانون اساسی و به این مردم ایمان و اعتقاد داشته باشد؛ ثانیاً دارای روحیهی مقاوم باشد. این ملت اهداف بلندی دارد، کارهای بزرگی دارد، تسلیم نیست، کسی نمیتواند با این ملت با زبان زور حرف بزند. کسانی که در رأس قوهی اجرائی قرار میگیرند، باید کسانی باشند که در مقابل فشارهای دشمنان مقاوم باشند؛ زود نترسند، زود از میدان خارج نشوند؛ این یکی از شرطهای لازم است. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
■ #دلنوشتہ💔🕊
__________
-میگنچرامیخوایشهیدشی؟!
+میگمدیدیدوقتییهمعلمرودوستداری
خودتومیکشیتوکلاسشنمره²⁰بگیری
ولبخندرضایتشدلتروآبکنه؟!
منمدلمبرالبخندخدامتنگشده(:"
میخوامشاگرداولکلاسششم♥️🌿
🌹شهادت🌹
فضایل ماه رمضان بدون مراقبه،
درکنمیشود.درکفضیلتهایاین
ماه،محاسبه ومراقبه میخواهدو
اگر کسی میخواهددر ماهرمضان
۱۰ختمقرآنداشتهباشد،بایدمراقبهکند.
من نمیگویم همهْ این کار را بکنند؛
ولی امام (ره)که یک کشور را اداره
میکردنددر ماه رمضان ملاقاتهایشان
الّابرایکارهای ضروریتعطیلبود.بیرون
ماه رمضان گاهی روزی۱۸ساعت مسائل
حکومتیراتدبیرمیکردندولیماهرمضان
تعطیل بود.
گاهی آدم میببیند سحر شد،
هیچ کاری نکرده.در شب اول،
ابوحمزهنخوانده.در شب دوم
هم نخوانده. شب دهم نخوانده!
شب بیست و پنجم هم نخوانده.
خُب، پس کی می خواهد از مـاه
رمضان برخوردار شود؟!»
-استادمیرباقری-🌿•°
🦋🌈🍄☔️
🌈🦋
🍄
☔️
🦋🌈عاشقانه ای شور انگیز را بخوانید #رمان_روژان 🦋
باقلم شیوای بانو فاطمی🍄🌈
🦋⚡️ رمانی متفاوت با آنچه که تا به حال خوانده اید.❣
روایتی عاشقانه❣مذهبی ، از دختری بد حجاب که بعد از شناخت #امام_زمانش دلبسته استاد راهش می شود.🌟
💖عشقی پاک که او را از فرش به عرش برساند.🍄🌈
🌟💕بعد از ازدواج عاشقانه ی #روژان و کیان ادامه ماجرای زیبا و خواندنی را به زودی در #فصل_دوم دنبال میکنیم😍💕
😍 #فصل_دوم رمان زیبای
#روژان را در کانال زیبای
زخمیان عشق دنبال کنید
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝به قلم #زهرا_فاطمی☔️
📂 #فصل_دوم
🖇 #قسمت_صد_بیست_هشتم
روهام کیک را با کلی شوخی و خنده برید.
گارسون هم کیک را برش زد و با یک فنجان قهوه روی میز گذاشت.
_خب خب نوبتی هم که باشه نوبت کادو دادن به رفیق ماست.کیان جان هدیه اتو رو کن
کیان لبخندی زد و از داخل جیبش یک پاکت کوچک بیرون آورد و به سمت روهام گرفت
_خیلی ناقابله روهام جان.
_ممنونم ازت داداش لطف کردی
کمیل با خنده گفت
_باز کن ببینم این چیز ناقابل چیه؟
روهام پاکت را باز کرد، یک بلیط هواپیما بود.
خیلی کنجکاو شدم ببینم واسه کجاست
_حالا مقصد کجاست؟
روهام داخل بلیط را نگاه کرد و با تعجب سرش را بالا آورد.
و با بهت گفت
_کربلا
همه متعجب شده بودیم.کمیل زودتر از ما به خودش اومد
_ای ول بابا عجب هدیه ای ،حالا واسه کی هستش
کیان در حالی که با لبخند به من چشم دوخته بود جواب کمیل رو داد
_واسه هفته دیگه .دوشنبه
کمیل با خوشحالی رو به روهام کرد
_روهام یه خبر خوش بدم بهت.تو خیلی خوش شانسی چون خلبان اون پرواز منم.
روهام به شوخی زد تو سرش
_پس از الان بگید روحم شاد و یادم گرامی
صدای خنده همه بلند شد.
روهام قدرشناسانه به کیان نگاه کرد
_واقعیتش نمیدونم بخاطر این هدیه چی باید بگم .واقعا شوکه شدم.تا حالا به کربلا رفتن فکر نکرده بودم.حالا که قراره با کمیل همسفر بشم یه جورایی هیجان این سفر رو دارم.ممنونم ازت کیان جان
روهام از روی صندلی بلند شد و با محبت کیان را به آغوش کشید.
با لبخند نگاهشان کردم.ممنون کیان بودم که با دادن این هدیه، روهام را یک قدم به خدا نزدیکتر کرد. امید دارم که امام حسین ع به دلش نگاه کند و محبت اهل بیت ع را به دل روهام بیاندازد.
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝به قلم #زهرا_فاطمی☔️
📂 #فصل_دوم
🖇 #قسمت_صد_بیست_نهم
کمیل یک ساعت به روهام هدیه داد.
من هم کیف چرمی که برایش خریده بودم را به او هدیه دادم.
در آخر هم زهرا کادویش را مقابل روهام گرفت
_بفرمایید، بسیار ناقابله
روهام جعبه هدیه را گرفت
_ممنونم از لطفتون راضی به زحمتتون نبودم.
با شوق کادو را باز کرد و با دیدن کمربند و کیف نگاه مملو از محبتش را نثار زهرا کرد
_خیلی زیباست .ممنونم.
_خواهش میکنم.مبارکتون باشه.
بعد از کلی بگو و بخند از کافی شاپ بیرون آمدیم.
همه تو پیاده رو ایستادیم
کمیل که در حال حرف زدن با گوشی اش بود به جمعمون پیوست
_بچه ها دوستم واسش یه مشکلی پیش اومده ،من باید به جاش برم سفر .فعلا خدانگهدار
همه با او خداحافظی کردیم .
کمیل که رفت .زهرا هم روبه روهام کرد
_بازهم تولدتون مبارک باشه .
سپس رو به من و کیان کرد
_داداش با اجازه من میرم خونه عمه .زنداداش امشب خیلی خوش گذشت ممنونم.
_ممنونم که اومدی
کیان با مهربانی رو به زهرا کرد
_بزار برسونمت عزیزم این وقت شب صلاح نیست تنها بری.
_داداش با اسنپ میرم.
مسیر خونه عمه مهدخت با خونه خودمون زیاده .
از فرصت استفاده کردم
_خونه عمه مهدخت به خونه ما نزدیکه پس اجازه بده روهام برسونت.
بدون اینکه اجازه بدم زهرا حرفی بزند رو به کیان کرد
_کیان جان اگه ایرادی نداره زهرا جان با روهام بره.
کیان دست روی شانه روهام گذاشت.
_ایراد که نداره فقط نمیخوام مزاحم روهام بشیم.
روهام هم، خوش حال از فرصت پیش آمده جواب کیان را داد.
_نه داداش چه مزاحمتی .زهرا خانوم مراحمند.پس با اجازه اتون ما دیگه میریم.
زهرا با قیافه ناراضی دور از چشم بقیه برایم خط و نشان کشید و من فقط لبخندی دندان نما نثارش کردم.
آنها که دور شدند.
روبه کیان کردم
_عشقم بریم کمی قدم بزنیم.
_بریم عزیز دلم بعد میایم ماشینمو برمی داریم.
دست در دست هم در پیاده رو به راه افتادیم.
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌻➰🌻➰🌻➰🌻➰🌻
~ بِسْمِاللّٰـہِالرَّحمٰـنِالرَّحیــمِ ~
" إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ "
[ #دعای_فرج ] 🌾
[ #التماس_دعا ] 🌾
نماز روزه همه شما دوستان قبول درگاه حق..! 🖤🌼