4_5769537582849328825.mp3
17.29M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 60
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#قرآن_و_امام_حسین_علیه_السلام
#سیره_و_اخلاق_اهلبیت_علیهم_السلام
#ملعونین_زیارت_عاشوراء
#دشمن_شناسی_در_زیارت_عاشوراء
#دشمنان_اهلبیت_ع
#سند_شناسی
#قسمت_پنجم 5
⬛️◼️◾️شرح لعن (اَللِّهُمَّ العَن اَوَّلَ ثُمَّ الثَّانِیَ.....) در قرآن (ثقل اکبر) و زیارت قدسی عاشوراء
⬛️◼️◾️ منظور و خطابِ لعنِ بر جبت وُ طاغوت که سیره ی ائمه ع در قنوت بوده است ، چه کسانی هستند؟
⬛️◼️◾️و ارتباط آن با فراز (اللهم العن اول ثم الثانی) چیست؟
التماس دعا
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
سه شنبه ۹۸/۶/۲۶ شهرک فرهنگیان علی ابن موسی الرضا ع
ضامن اشک در ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
@m_h_tabemanesh2
لینک مقتل ضامن اشک ، پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk
لینک گروه مقتل متضمن البکاء در تلگرام
https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg
لینک گروه مقتل متضمن البکاء در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
4_652547102974417725.pdf
1.44M
لهوف عربی بهمراه ترجمه،محمد باقر الموسوى 💧
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#امام_حسین_ع
#کتب_مرجع
@zamenashkbook1
نفس المهموم.docx
739.6K
[ فایل : ترجمه کتاب نفس المهموم.pdf ]
#امام_حسین_ع
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#کتب_مقتل
#نفس_المهموم
#عربی
مولف:#شیخ_عباس_قمی
کتابخانه امام حسین ع در ایتا
@zamenashkbook1
دمع السجوم.docx
907.6K
#امام_حسین_ع
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#کتب_مقتل
#نفس_المهموم
دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمی
مولف:#شیخ_عباس_قمی
کتابخانه امام حسین ع در ایتا
@zamenashkbook1
4_5936021016437326375.pdf
1.27M
Nafasul Mahmum, Relating to the heart rending
tragedy of Karbala'
نفس المهموم
#کتب_تاریخ_زندگی_امام_حسین_علیه_السلام
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#کتب_انگلیسی
🎁هدیه ویژه برای دوستان خارج از کشور
@zamenashkbook1
4_638289447934230982.pdf
5.27M
ترجمه کتاب ارشاد شیخ مفید
2جلد
#کتب_مرجع
@zamenashkbook1
4_638289447934230979.pdf
4.14M
بحارالانوار
جلد44
#کتب_مرجع
#کتب_اهل_بیت_علیه_السلام
#امام_حسین_ع
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
@zamenashkbook1
4_638289447934230980.pdf
4.07M
بحارالانوار
جلد45
#کتب_مرجع
#کتب_اهل_بیت_علیه_السلام
#امام_حسین_ع
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
@zamenashkbook1
4_5785151610036420971.pdf
1.91M
#امام_حسین_ع
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#کتب_مرجع
ترجمه خصائص الحسینیه
مرحوم شوشتری
- کانال کتابخانه ی مقتل امام حسین ع
@zamenashkbook1
4_369645797689528555.pdf
4.74M
#کتب_زیارات_امام_حسین_ع
کامل الزیارات
محمد بن قولویه
@zamenashkbook1
کتب مرجع با موضوع امام حسین(ع) را در کانال کتابخانه ضامن اشک جستجو کنید:
#کتب_مرجع
#امام_حسین_ع
#کتب_مقتل_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#کتب_زیارات_امام_حسین_ع
1-لهوف
2-نفس المهموم
3-ارشاد شیخ مفید
4-جلد44و45 بحارالانوار
5-خصائص الحسینیه
6-کامل الزیارات
وبسیاری از کتب دیگر...
@zamenashkbook1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌❌مَحرَمانِه ❌❌
#مجاهدت ؟؟؟
#امام_خمینی_ره
#امام_خامنه_ای_حفظه_الله_تعالی
#استاد_پناهیان
http://eitaa.com/joinchat/3374055438C78867d1480
#مجالس_امام_حسین_علیه_السلام
#آداب_نوکری #سخن_بزرگان
آیت الله بهجت(ره)
به جوانان تأکید داشتند که:
حسینی بشوند نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود
دوست دارید و باب میلتان است میسازید و هرکس با میل شما مخالف باشد میگویید
باحسین(ع) مخالف است؛
ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را بر مبنای حسین میسازید!
هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی از این هیئت به آن هیئت بروید!
حسینی شدن است که مشکل است.
@zameneashk1
روضه اربعین، اقامت رباب بر سر قبر امام حسین ع به مدت یک سال
#روضه_های_اربعین
#بیتوته_رباب_س_در_کنار_قبر_سید_الشهداء_ع
سلام علیکم مادحین محترم یادمان باشد روز اربعین علاوه بر اربعین امام حسین ع اربعین سایر شهداء هم هست از جمله علی اصغر ع. روضه مادرش رباب را آوردم به امید شفاعت . انشاء الله در پرونده اعمال همه این روضه زیبا ثبت گردد تا نورش تمام گناهانمان را محو کند.خیلی خیلی التماس دعا.
و بقيت الرباب زوجة الحسين في کربلاء حتي ماتت.
و رباب همسر امام حسین ع (در روز اربعین) در کنار قبر امام حسین ع ماند تا از شدت حزن دق کرد.
و في کامل التاريخ لابنالأثير الجزري أن الرباب بنت امرئ القيس زوجة الحسين أقامت علي قبره سنة کاملة، ثم عادت الي المدينة.
گفته شده: «او بر قبر حسين مدت يک سال اقامت و عزاداري نمود و چون به مدينه برگشت از شدت ماتم درگذشت.»
الزنجاني، وسيلة الدارين، /405
ثقة الاسلام کليني در کافي از مصقلة بن الطحان روايت کرده است که گفت: از امام صادق عليهالسلام شنيدم که فرمود: «هنگامي که حضرت سيدالشهداء عليهالسلام شهيد شد، أقامت امرأته الکلبية علي قبر أبيعبدالله مأتما و بکت سنة کاملة و بکين النساء و الجواري... الي آخر.»
از امام صادق عليهالسلام شنيدم که فرمود: «هنگامي که حضرت سيدالشهدا عليهالسلام شهيد شد، زوجهي کلبيه او بر قبر ابيعبدالله عليهالسلام ماتم اقامه کرد و تا يک سال گريست.»
قاضي طباطبايي، تحقيقي راجع به اول اربعين حضرت سيدالشهدا عليهالسلام، /361 - 358).
خادم الحسین ع / محمد حسین تابع منش 4-9-94
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
کانال ضامن اشک تلگرام
@zameneashk
برکات اربعین امام حسین ع
احياي ارزشهاي ديني- اسلامي
شرح زیارت اربعین امام حسین ع
#شرح_و_تفسیر_زیارت_اربعین
از ديگر علل و انگيزههاي حماسه خونين کربلا که در سيره حسيني موج ميزند، احياي سنتهاي ديني است که در عصر امويان، به ويژه يزيدبن معاويه به تاراج رفته بود. يزيد فردي فاسق، شارب الخمر، قاتل انسانها و معلن به فسق بود و شخصيتي چون سيدالشهدا(ع) که پرورده دامنهاي پاک و پرورش يافته بيت رسالت و توحيد بود، نميتوانست با او سازش کند: «و مثلي لا يبايع مثله».
هدف قيام و دعوت امامحسين(ع) بازگشت به اسلام زمان اميرمؤمنان(ع) و احياي سيره و روش حکومت پيامبر اکرم(ص) بود:
«و انا ادعوکم الي کتاب الله و سنّة نبيّه(ص) فان السنّة قد اميتت و ان البدعة قد احييت».
عدالتطلبي و آزاديخواهي آن حضرت نيز که در بخش پيش با عنوان احياي ارزشهاي انساني ـ اخلاقي از آن ياد شد، در پرتو احياي ارزشهاي ديني و اسلامي متجلّي ميشود، در واقع ارزشهاي انساني و اخلاقي، در دامن آموزههاي ديني و معارف کتاب و احکام سنت است که به شکل صحيح و مطلوب در مسير سعادت انساني رشد ميکنند و بارور ميشوند. اين کتاب و سنت است که محدوده و مصداقهاي قسط و عدل و آزادي و حريت را تعيين ميکنند و عدالت و حريت واقعي را آموزش ميدهند. لذا در سخنان حضرت اباعبدالله(ع)، ارزشهاي انساني در کنار آموزههاي دين مطرح ميشود. در نامهاي به برادر خود محمد حنفيه تأکيد دارد:
«من از روي تکبّر و خودخواهي و براي افساد و ستم خروج نکردم؛ قيام من براي امر به معروف و نهي از منکر است، من به عنوان يک مصلح در امت جدّم قيام کردم، قصدم آن است که سيره رسول خدا(ص) و علي مرتضي(ع) را احياء کنم.»
امام(ع) بر اين باور بود:
«در شرايطي که به حق عمل نميشود و کسي از باطل رويگردان نيست، مؤمن بايد لقاء پروردگارش را بر چنين زندگياي ترجيح دهد.»
و در روز عاشورا عملاً اين بايد و ضرورت را به همگان نشان داد.
از اين رو، در زيارت مخصوص اربعين، گفته ميشود:
«فأَعْذَرَ في الدعاء و مَنَحَ النصح و بذل مهجته فيک ليستنقذ عبادک من الجهالة و حيرة الضلالة؛ پروردگارا گواهي ميدهم؛ (اباعبدالله(ع)) در دعوت خويش جايي براي عذر و بهانه باقي نگذاشت. و از خيرخواهي دريغ نکرد. جان خود را در راه تو هديه کرد تا آنکه بندگانت از ناداني و سرگرداني گمراهي رهايي يابند.»
فرهنگ عاشورا و زنده نگاه داشتن مکتب خونين حسين(ع) براي احياي همين اهداف است. در زيارت و سوگواري، در مرثيه و روضه، عاشقان سيدالشهداء(ع) بايد با اين آرمانهاي بلند آشنا بشوند و هر ساله تجديد بيعت کنند. سرّ آنکه اين اهداف در زيارتنامههاي آن حضرت که از زبان اولياي معصوم الهي(ع) نقل گرديده است، تکرار ميشود، يادآوري و تأکيد پيروان بر اين خط سير و اين شاخصها است. در زيارتنامهاي که جابر جعفي، از امام صادق(ع) روايت ميکند، چنين نقل شده است:
«اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتيت الزکوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنکر و جاهدت الملحدين و عبدت الله حتّي اتيک اليقين.»
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
کانال ضامن اشک تلگرام
@zameneashk
4_638289447934231235.mp3
759.9K
#روضه_های_اربعین
روضه های اهل بیت علیهم السلام بر مزار شهداء در روز اربعین
@m_h_tabemanesh
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
کانال ضامن اشک تلگرام
@zameneashk
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه های اربعین امام حسین ع
روضه ی کامل اربعین به روایت شیخ عباس قمی در منتهی الامال
#روضه_های_اربعین
حدثنی ...
شيخ جليل القدر عماد الدين ابوالقاسم طبري آملي که از اجلاي فن حديث و تلميذ ابو علي بن شيخ طوسي است در کتاب «بشارة المصطفي» که از کتب بسيار نفيسه است، مسندا روايت کرده است، از عطية بن سعد ابنجنادة عوني که از روات اماميه است و اهل سنت در رجال تصريح کردهاند به صدق او در حديث که گفت:
عن عطية العوفي، قال: خرجت مع جابر بن عبد الله الأنصاري زائرين قبر الحسين عليهالسلام، فلما وردنا کربلاء دنا جابر عن شاطيء الفرات، فاغتسل، ثم اتزر بأزار، ثم ارتدي بآخر، ثم فتح صرة فيها سعده ، فنثره علي بدنه، ثم لم يخطو خطوة الا ذکر الله تعالي حتي دنا من القبر
ما بيرون رفتيم با جابر بن عبد الله انصاري به جهت زيارت قبر حضرت حسين عليهالسلام پس زماني که به کربلا وارد شديم، جابر نزديک فرات رفت و غسل کرد.پس جامه را لنگ خود کرد و جامه ديگر را بر دوش افکند. پس گشود بستهاي را که در آن سعد بود و بپاشيد از آن بر بدن خود.
پس به جانب قبر روان شد و گامي برنداشت مگر با ذکر خدا، تا نزديک قبر رسيد.
قال: يا عطية ! المسنية، فألمسته، فخر علي القبر مغشيا عليه فرشيت عليه شيئا من الماء، فلما أفاق قال: يا حسين! يا حسين! يا حسين! ثلاثا، ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه.
مرا گفت:«دست مرا بر قبر گذار. من دست وي را بر قبر گذاشتم؛ چون دستش به قبر رسيد، بيهوش روي قبر افتاد. پس آبي بر وي پاشيدم تا به هوش آمد و سه بار گفت:«يا حسين!»
پس گفت:«حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نميدهد دوست خود را؟»
ثم قال: و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک.
پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو.
فأشهد أنک ابن خير النبيين و ابنسيد الوصيين، و و ابنحليف التقوي ، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الکساء، و ابنسيد النقباء، و ابنفاطمة سيدة النساء و ما بالک ألا تکون هکذا و قد غذتک کف محمد سيد المرسلين و ربيت في حجور المتقين و رضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا
پس شهادت ميدهم که تو ميباشي فرزند خير النبيين و پسر سيد المؤمنين و فرزند همسوگند تقوي و سليل هدي و خامس اصحاب کساء و پسر سيد النقباء و فرزند فاطمه سيده زنها و چگونه چنين نباشي و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سيد المرسلين و پروريده شدي در کنار متقين و از پستان ايمان شير خوردي و بريده شدي از شير به اسلام و پاکيزه بودي در حيات و ممات.
غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک، فعليک سلام الله و رضوانه، فأشهد انک مضيت علي ما مضي يحيي بن زکريا.
همانا دلهاي مؤمنين خوش نيست به جهت فراق تو و حال آن که شکي ندارد در نيکويي حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودي او و شهادت ميدهم که تو گذشتي بر آن چه گذشت بر آن برادر تو، يحيي بن زکريا.
قال عطية: ثم جال ببصره حول القبر، فقال: السلام عليکم أيتها الأرواح الطيبة التي حلت بفناء الحسين عليهالسلام، و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة،و آتيتم الزکوة، و أمرتم بالمعروف، و نهيتم عن المنکر، و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين
پس جابر گردانيد چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد به اين طريق:
السلام عليکم أيتها الأرواح التي حلت بفناء قبر السحين عليهالسلام و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة و آتيتم الزکاة و أمرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين.
و الذي بعث محمدا صلي الله عليه و آله و سلم بالحق لقد شارکناکم فيما دخلتم فيه.
پس گفت:«سوگند به آن که برانگيخت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به نبوت حقه که ما شرکت کرديم شما را در آن چه داخل شديد در آن».
قال عطية: فقلت لجابر بن عبد الله: و کيف و لم تهبط واديا، و لم تعسل جبلا، و لم تضرب بسيف، و القوم فرقت بين رؤوسهم و أبدانهم. فأيتمت الأولاد و أرملت الأزواج.
عطيه گفت:«به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شرکت کرديم و حال فرود نيامديم ما واديي را، بالا نرفتيم کوهي را و شمشيري نزديم، و اما اين گروه،پس جدايي افتاده ما بين سر و بدنشان و اولادشان يتيم و زنانشان بيوه گشته است».
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
کانال ضامن اشک تلگرام
@zameneashk
فقال يا عطية!سمعت حبيبي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول : من أحب قوما حشر معهم و من أحب عمل قوم أشرک في عملهم، أدرني نحو بيوت کوفان.قال فلما صرنا في بعض الطريق
جابر گفت:«اي عطيه! شنيدم از حبيب خود، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که ميفرمود: هر که دوست دارد گروهي را با ايشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد، عمل قومي را شريک شود در عمل ايشان. پس قسم به خداوند که محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به راستي بر انگيخته که نيت من و اصحابم بر آن چيزي است که گذشته بر آن حضرت حسين عليهالسلام و يارانش.»
پس جابر گفت:«ببريد مرا به سوي خانههاي کوفه.»
قال لي : يا عطية! هل أوصيک و ما أظنني بعد هذه السفرة ألاقيک: أحبب محب آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أبغضهم و ان کانوا صواما قواما.
پس چون پارهاي راه رفتيم، به من گفت:«اي عطيه آيا وصيت کنم تو را و گمان ندارم که بر خورم تو را پس از اين سفر و آن وصيت اين است که دوستدار دوست آل محمد را مادامي که ايشان را دوست دارد. دشمن دار دشمن آل محمد را تا چندي که دشمن است با ايشان، اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند و مدارا کن با دوست آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم اگر چه بلغزد از ايشان پايي از بسياري گناهان، استوار و ثابت بماند پاي ديگر ايشان از راه دوستي ايشان. همانا دوست ايشان بازگشت نمايد به بهشت و دشمن ايشان بازگردد به دوزخ».
ابوطالب الزيدي، الأمالي، / 94 - 93: عنه: الخوارزمي، مقتل الحيسن، 168 - 167 / 2؛ مثله المحلي، الحدائق الوردية، 129 - 128 / 1؛ قمي، منتهي الآمال، / 527 - 524.
با عرض سلام خدوت ذاکرین و سخنرانان سید الشهداء ع
روضه بسیار کامل و مستند است . سفارش حقیر این است که از روضه نت برداری کنید و چندین مرتبه قبل از جلسه روضه را مرور کنید. کل روضه بیش از ده مطلب است که به صورت تفکیکی می توانید استفاده کنید.یا علی
@m_h_tabemanesh
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
کانال ضامن اشک تلگرام
@zameneashk
4_5769333142406044547.mp3
2.69M
#اربعین
اللهم صل علی محمد و آل محمد شرح صلوات و نکات اعتقادی آن تقدیم به تمام عاشقان حرم که با صلوات به سمت حرم می روند در نشر آن کوتاهی نکنید
@m_h_tabemanesh
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
کانال ضامن اشک تلگرام
@zameneashk
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه های اربعین امام حسین ع
روضه ی کامل اربعین به روایت شیخ عباس قمی در منتهی الامال
#اربعین
#روضه_های_اربعین
#جابر_بن_عبدالله_انصاری
حدثنی ...
شيخ جليل القدر عماد الدين ابوالقاسم طبري آملي که از اجلاي فن حديث و تلميذ ابو علي بن شيخ طوسي است در کتاب «بشارة المصطفي» که از کتب بسيار نفيسه است، مسندا روايت کرده است، از عطية بن سعد ابنجنادة عوني که از روات اماميه است و اهل سنت در رجال تصريح کردهاند به صدق او در حديث که گفت:
عن عطية العوفي، قال: خرجت مع جابر بن عبد الله الأنصاري زائرين قبر الحسين عليهالسلام، فلما وردنا کربلاء دنا جابر عن شاطيء الفرات، فاغتسل، ثم اتزر بأزار، ثم ارتدي بآخر، ثم فتح صرة فيها سعده ، فنثره علي بدنه، ثم لم يخطو خطوة الا ذکر الله تعالي حتي دنا من القبر
ما بيرون رفتيم با جابر بن عبد الله انصاري به جهت زيارت قبر حضرت حسين عليهالسلام پس زماني که به کربلا وارد شديم، جابر نزديک فرات رفت و غسل کرد.پس جامه را لنگ خود کرد و جامه ديگر را بر دوش افکند. پس گشود بستهاي را که در آن سعد بود و بپاشيد از آن بر بدن خود.
پس به جانب قبر روان شد و گامي برنداشت مگر با ذکر خدا، تا نزديک قبر رسيد.
قال: يا عطية ! المسنية، فألمسته، فخر علي القبر مغشيا عليه فرشيت عليه شيئا من الماء، فلما أفاق قال: يا حسين! يا حسين! يا حسين! ثلاثا، ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه.
مرا گفت:«دست مرا بر قبر گذار. من دست وي را بر قبر گذاشتم؛ چون دستش به قبر رسيد، بيهوش روي قبر افتاد. پس آبي بر وي پاشيدم تا به هوش آمد و سه بار گفت:«يا حسين!»
پس گفت:«حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نميدهد دوست خود را؟»
ثم قال: و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک.
پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو.
فأشهد أنک ابن خير النبيين و ابنسيد الوصيين، و و ابنحليف التقوي ، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الکساء، و ابنسيد النقباء، و ابنفاطمة سيدة النساء و ما بالک ألا تکون هکذا و قد غذتک کف محمد سيد المرسلين و ربيت في حجور المتقين و رضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا
پس شهادت ميدهم که تو ميباشي فرزند خير النبيين و پسر سيد المؤمنين و فرزند همسوگند تقوي و سليل هدي و خامس اصحاب کساء و پسر سيد النقباء و فرزند فاطمه سيده زنها و چگونه چنين نباشي و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سيد المرسلين و پروريده شدي در کنار متقين و از پستان ايمان شير خوردي و بريده شدي از شير به اسلام و پاکيزه بودي در حيات و ممات.
غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک، فعليک سلام الله و رضوانه، فأشهد انک مضيت علي ما مضي يحيي بن زکريا.
همانا دلهاي مؤمنين خوش نيست به جهت فراق تو و حال آن که شکي ندارد در نيکويي حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودي او و شهادت ميدهم که تو گذشتي بر آن چه گذشت بر آن برادر تو، يحيي بن زکريا.
قال عطية: ثم جال ببصره حول القبر، فقال: السلام عليکم أيتها الأرواح الطيبة التي حلت بفناء الحسين عليهالسلام، و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة،و آتيتم الزکوة، و أمرتم بالمعروف، و نهيتم عن المنکر، و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين
پس جابر گردانيد چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد به اين طريق:
السلام عليکم أيتها الأرواح التي حلت بفناء قبر السحين عليهالسلام و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة و آتيتم الزکاة و أمرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين.
و الذي بعث محمدا صلي الله عليه و آله و سلم بالحق لقد شارکناکم فيما دخلتم فيه.
پس گفت:«سوگند به آن که برانگيخت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به نبوت حقه که ما شرکت کرديم شما را در آن چه داخل شديد در آن».
قال عطية: فقلت لجابر بن عبد الله: و کيف و لم تهبط واديا، و لم تعسل جبلا، و لم تضرب بسيف، و القوم فرقت بين رؤوسهم و أبدانهم. فأيتمت الأولاد و أرملت الأزواج.
عطيه گفت:«به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شرکت کرديم و حال فرود نيامديم ما واديي را، بالا نرفتيم کوهي را و شمشيري نزديم، و اما اين گروه،پس جدايي افتاده ما بين سر و بدنشان و اولادشان يتيم و زنانشان بيوه گشته است».
ادامه مطلب👇👇
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
فقال يا عطية!سمعت حبيبي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول : من أحب قوما حشر معهم و من أحب عمل قوم أشرک في عملهم، أدرني نحو بيوت کوفان.قال فلما صرنا في بعض الطريق
جابر گفت:«اي عطيه! شنيدم از حبيب خود، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که ميفرمود: هر که دوست دارد گروهي را با ايشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد، عمل قومي را شريک شود در عمل ايشان. پس قسم به خداوند که محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به راستي بر انگيخته که نيت من و اصحابم بر آن چيزي است که گذشته بر آن حضرت حسين عليهالسلام و يارانش.»
پس جابر گفت:«ببريد مرا به سوي خانههاي کوفه.»
قال لي : يا عطية! هل أوصيک و ما أظنني بعد هذه السفرة ألاقيک: أحبب محب آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أبغضهم و ان کانوا صواما قواما.
پس چون پارهاي راه رفتيم، به من گفت:«اي عطيه آيا وصيت کنم تو را و گمان ندارم که بر خورم تو را پس از اين سفر و آن وصيت اين است که دوستدار دوست آل محمد را مادامي که ايشان را دوست دارد. دشمن دار دشمن آل محمد را تا چندي که دشمن است با ايشان، اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند و مدارا کن با دوست آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم اگر چه بلغزد از ايشان پايي از بسياري گناهان، استوار و ثابت بماند پاي ديگر ايشان از راه دوستي ايشان. همانا دوست ايشان بازگشت نمايد به بهشت و دشمن ايشان بازگردد به دوزخ».
ابوطالب الزيدي، الأمالي، / 94 - 93: عنه: الخوارزمي، مقتل الحيسن، 168 - 167 / 2؛ مثله المحلي، الحدائق الوردية، 129 - 128 / 1؛ قمي، منتهي الآمال، / 527 - 524.
با عرض سلام خدوت ذاکرین و سخنرانان سید الشهداء ع
روضه بسیار کامل و مستند است . سفارش حقیر این است که از روضه نت برداری کنید و چندین مرتبه قبل از جلسه روضه را مرور کنید. کل روضه بیش از ده مطلب است که به صورت تفکیکی می توانید استفاده کنید.یا علی
@m_h_tabemanesh @zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
#شرح_و_تفسیر_زیارت_اربعین
#السلام_علی_اسیر_الکربات_و_قتیل_العبرات
#اشک_ائمه_بر_امام_حسین_ع
#امام_سجاد_علیه_السلام
بکاء علي بن الحسين زين العابدين علي ابيه
روي ابن شهرآشوب في المناقب عن الصادق جعفر بن محمد عليهما السلام أنه قال: بکي علي بن الحسين عشرين سنة و ما وضع بين يديه طعام إلا بکي، حتي قال له مولي له جعلت فداک يا ابن رسول الله إني أخاف أن تکون من الهالکين، قال عليه السلام: إنما أشکو بثي و حزني إلي الله و أعلم من الله ما لا تعلمون إني لم أذکر مصرع بني فاطمة إلا خنقتني العبرة
روایت کرد ابن شهر آشوب در مناقب از امام صادق ع ،که امام صادق ع فرمودند: امام سجاد ع بعد از شهادت امام حسین ع بیست سال بر پدرش گریست و غذا برایش نمی بردند مگر اینکه می گریست تا اینکه غلامش به او عرض کرد فدایت شوم من می ترسم از شدت گریه هلاک شوی فرمود من شکایتم را به خدا می برم و می دانم چیزی را از طرف خدا که شما نمی دانید.
من یاد نمی کنم شهادت فرزندان فاطمة س را مگر اینکه حزن و غم گلویم را می فشارد و اشگم جاری می گردد.
(و رواه) ابن قولويه في الکامل بسنده عن الصادق ع مثله إلا أنه زاد بعد عشرين سنة أو أربعين سنة.
و مانندش را ابن قولویه در کامل به سند امام صادق ع نقل کرد با این تفاوت که بیست یا چهل سال بر پدرش گریست
(قال) ابن شهرآشوب: و في رواية: أما آن لحزنک أن ينقضي فقال له ويحک إن يعقوب النبي عليه السلام کان له اثنا عشر ابنا فغيب الله واحدا منهم فابيضت عيناه من کثرة بکائه و أحدودب ظهره من الغم و کان ابنه حيا في دار الدنيا، و أنا نظرت إلي أبي و أخي و عمي و سبعة عشر رجلا من أهل بيتي مقتولين حولي فکيف ينقضي حزني.
و در روایتی از ابن شهر آشوب : غلام عرض کرد آیا حزنت پایانی ندارد ؟ امام سجاد فرمود: وای بر تو یعقوب پیامبر ع 12 پسر داشت و یکی از دیده اش پنهان شد پس چشمانش از شدت گریه سفید شد و پشتش خم شد در حالیکه پسرش زنده بود ، و من نگاه می کردم به پدرم و برادرم و عمویم و هفده نفر از اهل بیتم که اطرافم کشته شده بودند پس چگونه حزنم تمام شود.
الامام الحسین الشهید ع
1. امام سجاد دائم البکاء امام حسین ع
2. کلید واژه روضه : چگونه اشگ نریزم در حالیکه ( گریز های زیبا.. مثلا در حالیکه با دست خودم پدر و .. را دفن کردم و ..)
3. گریز به روضه حضرت زهراء س و بیت الاحزان بر اثر کثرت اشگ و گریه
4. اعتراض به اشگ فاطمة س و امام سجاد ع
یقین دارم و داریم که ائمه در مجالس حضور مستمر دارند برای فهم مقتل و برداشته شدن حجاب هنگام خواندن روضه برای مادرش بخوانیم و به قلت و یا کثرت جمعیت توجه نداشته باشیم.
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
اللهم العن یزید خامسا
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 61
#راس_الحسین_علیه_السلام
#مجلس_یزید_لعنة_الله_علیه
آیا لعن بر یزید لع جایز است آنچنانچه در بعضی از کتب و افواه مخالفین منع شده است؟
خودتان بخوانید و اگر مستحق بود هزار مرتبه برای رفع مشگلات لعن بفرمائید.(البته یکبار هم کار را ه انداز است.)
در لعن کردن شدیدا التماس دعا دارم یا علی خادم الحسین ع ،محمد حسین تابع منش
و وضع الرأس بين يدي يزيد، فجعل يزيد يقرع ثناياه بالقضيب. (1)
اليعقوبي، التاريخ، 218/2 مساوي عنه: المحمودي، العبرات، 309/2
سرمطهر امام حسین ع را در مقابل یزید لع قرار دادند و با چوب خیزران به دندانهای امام حسین ع چوب می زد.( با عذر از امام عصر عج و نوکرها که طاقت خواندن را ندارند).
روایت پیامبر ص در باره ی لعن بر یزید لع و پدر و جدش
[1] يروي عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم أنه رأي أباسفيان راکبا علي جمل و معاوية يقوده و يزيد يسوقه. فقال صلي الله عليه و آله و سلم: «لعن الله الراکب والقائد والسائق» حديث مشهور. (عن هامش الأصل).
از پيامبر خدا روايت ميشود که ابوسفيان را سوار بر شتري ديد که معاويه آن را ميکشيد و يزيد آن را ميراند، پس گفت: «لعن الله الراکب و القائد والسائق؛ خدا سوار و جلودار و راننده را لعنت کند»؛ حديثي است مشهور.
آيتي، ترجمهي تاريخ يعقوبي، 182/2.
2- البته لعن بر این شجره ی خبیثه یعنی یزید و اجدادش در زیارت عاشوراء که حدیث قدسی است ذکر شده است که مهمترین سند است. اللهم العن یزید خامسا است
3- درسیره انبیاء است که وقتی از کربلاء گذر می کردند چهار مرتبه یزید لع را لعن ،و عبور می کردند (به نقل از مفتاح الجنة و خصائص مرحوم شوشتری).
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 62
#امام_سجاد_علیه_السلام
#بازار_شام
لطفا سند روضه ای را که می خوانند امام سجاد ع فرمود ای کاش مادر مرا نمی زائید بیان بفرمائید؟ و چرا امام معصوم این مطلب را فرمودند؟
سلام علیکم
اما جمله ای کاش مادر مرا نزائیده بود را فقط برای امام سجاد ع نقل نکرده اند بلکه شبیه این مطلب را هم برای امام موسی کاظم ع در زندان بغداد و حضرت زینب س در شنیدن خبر شهادت امام حسین ع نقل کرده اند.
روایت امام سجاد ع
بالجمله، ......(بعد از ورود سرهای مقدس به بازار شام )اين وقت سيد سجاد عليهالسلام اين شعر انشاد را انشاد فرمودند :
1. أقاد ذليلا في دمشق کأنني
2. من الزنج عبد غاب عنه نصير
3. و جدي رسول الله في کل مشهد
4. و شيخي أميرالمؤمنين و زير
5. فيا ليت أمي لم تلدني و لم يکن
6. يزيد يراني في البلاد أسير
(با خواري به دمشق کشيده ميشوم. گويا بردهي زنگبارم.
در صورتي که جدم رسول خدا و آقايم اميرالمؤمنين است.
کاش مادر مرا نزائيده و يزيد مرا اسير نميديد
مع القصه، چون اهل بيت رسول خدا را با سرهاي شهدا در باب دارالامارهي يزيد حاضر کردند، در طلب رخصت بازايستادند و به انتظار بنشستند.
سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليهالسلام، 125، 124 - 123/3
ابی مخنف جریان بازار شام را مفصلا آورده است و در قسمتی از آن مطلب را می فرماید. ( برای اختصار نیاوردم)
أقاد ذليلا في دمشق كأ نني من الزنج عبد غاب عنه نصير
وجدي رسول الله في كل مشهد وشيخي أمير المؤمنين أمير
فيا ليت أمي لم تلدني ولم أكن
يزيد يراني في البلاد أسير
مقتل أبي مخنف (المشهور)،/ 121- 124/ عنه: البهبهاني، الدمعة الساكبة، 5/ 81- 83؛ الدربندي، أسرار الشهادة،/ 494- 495؛ المازندراني، معالي السبطين، 2/ 141- 142، 144- 145
اقاد ذليلا في دمشق كأنني من الزنج عبد غاب عنه نصيره
و جدى رسول الله في كل مشهد و شيخي أميرالمؤمنين وزيره
فياليت أمي لم تلدني ولم اكن و يراني يزيد في البلاد أسيره
عماد الدين طبرى، كامل بهائى، 2/ 292- 293
2 - مطلب در شنیدن خبر شهادت امام حسین ع توسط حضرت زینب س بیان شده است:
و عرض كرد: «يا أخي! أين تروح واختك غريبة بلا محرم وأنيس وناصر ومغيث؟
اى برادر! به كجا مىروى و خواهرت را بدون محرم و انيس و ياور و دادخواه مىگذارى؟
امام عليه السلام فرمود: اين امرى محتوم است و از آن فرار نتوان كرد.
زينب عرض كرد: «كلامك هذا أشد حرقة لقلبي، ليتني لم تلدني امي ولم أك شيئا وما أرى هذا اليوم.»
سخن تو بيشتر قلب مرا مىگدازد. كاش مادرم مرا نمىزاد و پرورش نمىداد و زنده نبودم و اين روز را نمىديدم.
سپهر،ناسخ التواریخ حضرت زینب س ج 1 / 221 / 223
1 - بیان این جمله شدت مبالغه در مصیبت است و اعتراض یقینا به خلقت نیست ، چون گوینده کلام فرد معصوم است و نا امیدی از گناهان کبیره و ناشکری و ناامیدی از خلقت خدا است
2 - بیان شدت عرفان و تقرب فرد به خداست که طاقت دیدن هجوم و هجمه به دین خدا را ندارد
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
#بازار_شام
#روضه_های_اسارت_اهل_بیت_ع
#امام_سجاد_علیه_السلام
روضه امام سجاد ع روحی له الفداء (امان از شام )
در روايت آمده از امام سجّاد عليه السلام پرسيدند: سخت ترين مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ، فرمود: «الشّامُ الشّامُ الشّامُ»، يا سه بار فرمود: «امان از شام».
به روايت ديگر، امام سجّاد عليه السلام به نعمان بن منذر مدائني فرمود: در شام هفت مصيبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسيري تا آخر، چنين مصيبتي بر ما وارد نشده بود:
1. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشيرهاي برهنه و نيزه هاي استوار احاطه کرده بر ما حمله مي کردند و کعب نيزه به ما مي زدند. آنان ما را در ميان جمعيّت بسيار نگهداشتند و ساز و طبل مي زدند.
2. سرهاي شهدا را ميان هودجهاي زنهاي ما قرار دادن و سر عمويم عبّاس عليه السلام را در برابر چشم عمه هايم زينب و امّکلثوم عليه السلام نگهداشتند، و سر برادرم علي اکبر و پسر عمويم قاسم عليه السلام را در برابر چشم سکينه و فاطمه (خواهرم) مي آوردند و با سرها بازي مي کردند، و گاهي سرها به زمين مي افتاد و زير سم ستوران قرار مي گرفت.
3. زنهاي شامي از بالاي بامها، آب و آتش بر سر ما مي ريختند. آتش به عمّامه ام افتاد، ولي چون دستهايم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. در نتيجه عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسيد و سرم را نيز سوزانيد.
4. از طلوع خورشيد تا نزديک غروب ما را همراه ساز و آواز، در برابر تماشاي مردم در کوچه و بازار گردش دادند و مي گفتند: اي مردم، بکشيد اينها را که در اسلام هيچگونه احترامي ندارند.
5. ما را به يک ريسمان بستند و با اين حال ما را از در خانه يهودي و نصاري عبور دادند، و به آنها مي گفتند: اينها همان افرادي هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خيبر و...) کشتند و خانه هاي آنها را ويران کردند، امروز شما انتقام آنها را از اينها بگيريد.
«يا نُعمانُ فَما بقي أحد منهم الا وَقَدْ اَلقي عَلَيْنا مِنْ التُرابِ وَالا حجارِ وَالا خشاب ما أرادَ».
«اي نعمان هيچ کس از آنها نماند مگر اينکه هرچقدر مي خواست از خاک و سنگ و چوب به سوي ما افکند».
6. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جاي غلام و کنيز بفروشند ولي خداوند اين موضوع را براي آنها مقدور نساخت.
7. ما را در مکاني جاي دادند که سقف نداشت؛ روزها از گرما و ترس کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر مي برديم.[1] .
[1] سوگنامه آل محمد صلي الله عليه و آله به نقل از تذکره الشهداء ملا حبيب الله کاشاني ص 412.
ستاره درخشان شام ج حضرت رقیه س
شام (دمشق)، براي ورود اهل بيت (ع) و استفاده ي تبليغاتي يزيد بر ضدّ امام حسين (ع) چراغاني و آذين بندي شد و مأموران خليفه خاندان عصمت و طهارت را در روز اوّل ماه صفر[1] و در ميان شادي و هلهله وارد اين شهر کردند.[2] .
امام سجاد (ع) با غل و زنجير به شتر عريان بسته شده بود و مرکبش پيشاپيش و شترهاي زنان به دنبال آن حرکت مي کردند.[3] .
شهر دمشق، همان شهري است که معاويه نزديک به چهل سال بر آن استيلا داشت. وي در جنگ صفّين، آنچنان بر ضدّ امام علي (ع) تبليغ کرده بود که مردم شام آن امام همام را واجب القتل مي دانستند و بر منبرها آن بزرگوار و خاندانش را دشنام مي دادند و از اين رو آنقدر در شام بر اهل بيت (ع) سخت گذشت که وقتي از امام سجاد (ع) پرسيدند:
سخت ترين اماکن بر شما کجا بود؟ سه مرتبه فرمود: امان از شام.[4] .
اسیران و جانبازان کربلا.
[1] مصباح کفعمي، ص 501.
[2] تحليلي از زندگاني امام سجاد (ع)، شريف قرشي، ج 1، ص 252.
[3] رياض الشهادة، ص 305.
[4] عنوان الکلام فشارکي، ص 118؛ تذکرة الشهدا، ص 412.
امام زينالعابدين عليهالسلام به نعمان بن منذر مدائني فرمودند: مصيبتي شديدتر از آن زماني که ما را وارد شهر شام کردند نديديم.
عرض کرد: آن مصيبت چگونه بود؟ فرمودند: اين ظالمان در آن حال هفت مصيبت بر ما وارد کردند که از زمان اسيري چنين مصيبتي بر ما وارد نيامده بود:
اول - در حالي که شمشيرهاي خود را.....هفت مطلب سند بالا عینا تکرار شده است.
از اينجا معلوم ميشود سر سخن امام سجاد عليهالسلام که چون از او پرسيدند: سخترين مصائب بر شما کجا بود، فرمود: شام، شام، شام. [1] .
روايت شده: از امام زينالعابدين عليهالسلام سؤال شد که مصيبت شما در کربلا زيادتر و شديدتر بود يا در شام؟ حضرت سه مرتبه فرمودند: شام، شام، شام. به جهت آنکه وقتي به دروازهي شام رسيديم، ديديم که از يک طرف سرهاي بريده را بر نيزهها نصب نمودهاند.
و از طرف ديگر عمهها و خواهرهاي خود را که با سر برهنه بر شترها سوار نمودهاند.
و از طرف ديگر بازارهاي شام را زينت کرده بودند، و مردم شام به قصد تماشاي اهل بيت اسير و سرهاي بريده از خانهها بيرون آمده بودند.
و از يک طرف علمهاي بسيار بر پا نموده بودند و صداي تکبير و تهليل بلند کرده بودند، و در زير آن علمها ساز و دف مينواختند، مبارک باد ميگفتند و شادي ميکردند.
پس در اين اثنا هاتفي ميگفت:
جاؤوا برأسک يابن بنت محمد مترملا بدمائه ترميلا
سر مبارک تو را آوردند اي پسر دختر پيغمبر، در حالتي که به خون آغشتهاند.
و يکبرون بأن قتلت و انما قتلوا بک التکبير و التهليلا
و تکبير و تهليل ميگويند (و به جهت کشتن تو خوشحالي ميکنند)، و حال آنکه با کشتن تو تکبير و تهليل را کشتهاند.
چون آن حضرت اين احوال را مشاهده فرمود: آهي کشيد و گريست و فرمود:
أقاد ذليلا في دمشق کأنني من الزنج عبد غاب عنه نصر
در دمشق مرا با ذلت در بند و زنجير کردند، گويا من غلام زنجي هستم که يار و ياوري ندارد.
و جدي رسولالله في کل مشهد و شيخي أمير المؤمنين
و حال آنکه در هر کجا باشم جد من پيغمبر خداست و پدرم اميرالمؤمنين (ع) وزير و خليفهي پيغمبر است. [2] .
[1] تذکرة الشهداء : 412.
[2] انوار الشهادة : 233 ف 18.
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم
#اربعین
#روضه_های_اربعین
#ورود_اهل_البیت_ع_در_روز_اربعین_به_کربلاء
#امام_سجاد_علیه_السلام
#جابر_بن_عبدالله_انصاری
روضه ملاقات جابر بن عبدالله انصاری با امام سجاد ع ( 1 )
فلما بلغوا العراق قالوا للدليل: مر بنا علي طريق کربلاء، و کان جابر بن عبدالله الأنصاري و جماعة من بني هاشم و رجال من آل الرسول صلي الله عليه و آله و سلم، قد وردوا لزيارة قبر الحسين عليهالسلام، فبينا هم کذلک اذ بسواد قد طلع عليهم من ناحية الشام . فقال جابر لعبده: انطلق الي هذا السواد، و ائتنا بخبره، فان کانوا من أصحاب عمر بن سعد، فارجع الينا لعلنا نلجأ الي ملجأ، و ان کان زين العابدين، فأنت حر لوجه الله تعالي.
پس چون کاروان به عراق رسید اهل کاروان به راهنما گفتند:ما را از سمت کربلاء ببر. و جابر بن عبدالله انصاری و عده ای از بنی هاشم و مردانی از خاندان پیامبر ص در کربلاء برای زیارت امام حسین ع آمده بودند. پس در این حال صدایی از سمت کوفه بلند شد. پس جابر به غلامش گفت برو برای ما خبر بیاوراگر از یاران عمر سعد لع بودند خبر به ما بده تا به پناه گاهی برویم و اگر زین العابدین ع بود، تو در راه خدا آزاد هستی.
فمضي العبد، فما کان بأسرع من أن رجع، و هو يقول: يا جابر! قم و استقبل حرم رسول الله، هذا زين العابدين، قد جاء بعماته و أخواته.
پس غلام رفت و برگشت و گفت یاجابر برخیزکه حرم رسول الله می آیند،این زین العابدین است که با عمه ها و خواهرانش مِی آید.
فقام جابر يمشي حافي الأقدام، مکشوف الرأس الي أن دنا من زين العابدين عليهالسلام
پس جابر با پای برهنه و سر باز به امام سجاد ع نزدیک شد و خود را بر دست پای امام سجاد انداخت و می بوسید.
فقال الامام: أنت جابر؟ فقال: نعم يا ابن رسول الله،
پس امام سجاد ع به او فرمود: تو جابر هستی؟ جابر گفت بله یا بن رسول الله
فقال: يا جابر! ههنا و اللهِ قُتِلَت رجالُنا
اي جابر! به خداي سوگند، در همين جا بود که مردان ما را کشتند.
و ذُبِحَت أطفالُنا
در همين جا بود که کودکانمان را سر بريدند!
و سُبيَت نساؤُنا،
در اينجا بود که بانوان حرم پيامبر را به بند اسارت کشيدند!
و حُرِقَت خيامُنا.
و همين جا بود که سراپردهي ما را آتش زدند....]
الامين، أعيان الشيعة، 617 /1، لواعج الشجان، /242- 241
.........ههنا قتل أبوعبدالله، يا جابر! ههنا ذبحت أطفال أبي.
ای جابر همین جا ابا عبدالله را کشتند! همین جا اطفال پدرم را سربریدند.
المازندراني،معالي السبطين، 194- 193 / 2: مثله الزنجاني، وسيلة الدارين، / 403
تقدیم به تمام مدافعان حرم سید الشهداء در طلیعه ظهور حضرتش التماس دعا
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1