eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: متن عربی حذف شده در نبوت پيامبر اسلام صدوق گفت: ابومحمد جعفر بن علي بن احمد فقيه قمي ايلاقي (رض) از ابومحمد حسن بن محمد بن علي بن صدقه قمي، از ابوعمر و محمد بن عمر بن عبدالعزيز انصاري كجّي، از كسي كه از حسن بن محمد نوفلي هاشمي شنيده، روايت كرده است كه گفت: چون علي بن موسي الرضا (ع) به نزد مأمون آمد، مأمون به فضل بن سهل دستور داد صاحبان عقايد گوناگون و پيروان اديان مختلف، مانند جاثليق، و رأس الجالوت، و سران صابئين، و هيربد بزرگ (هيربدان هيربد)، و علماي زرتشتي، و قسطاس رومي (عالم روميان)، و متكلمان را گرد آورد تا با آن حضرت مناظره كنند و او سخنان دو طرف را بشنود ، فضل بن سهل اين عدّه را گرد آورد، و خبر آمدن آنان را به اطلاع مامون رسانيد، مأمون گفت: ايشان را نزد من آر. آن عده بر مأمون وارد شدند. مأمون به آنها خوشامد گفت، و آن گاه اظهار داشت: من شما را براي امر خيري گرد آورده ام؛ ميل دارم با پسر عمويم كه از مدينه نزد من آمده است، مناظره كنيد. فردا صبح همگي نزد من آييد و كسي از اين دستور سرپيچي نكند. گفتند: اطاعت مي‌شود يا اميرالمؤمنين، به خواست خدا، فراد صبح خواهيم آمد. حسن بن محمد نوفلي گويد: ما در محضر ابوالحسن الرضا (ع) مشغول صحبت بوديم كه ياسر خادم كه عهده دار امور ابوالحسن (ع) بوده وارد شد و عرض كرد: سرورم، اميرالمؤمنين به شما سلام رساند و گفت: برادرت فدايت باد، صاحبان عقايد و پيروان اديان مختلف و متكلمان از همه فرق و مذاهب نزد من جمع شده اند، اگر ميل داريد حرفها و مطالب آنها را بشنويد فراد صبح نزد ما آييد، و اگر دوست نداريد بشنويد، به خود زحمت ندهيد. اگر هم مايليد كه ما نزد شما بياييم با كمال ميل حاضريم. ابوالحسن (ع) فرمود: به او سلام برسان و بگو: مقصود تو را دريافتم به خواست خدا من خود فردا صبح نزد تو مي‌آيم. حسن بن محمد نوفلي گويد: چون ياسر رفت، حضرت رو به ما كرد، و به من فرمود: اي نوفل، تو عراقي هستي و عراقيها مردمي با هوشند، قصد پسر عمويت از بسيج كردن اهل شرك و صاحبان عقايد و اديان مختلف در برابر ما چيست؟ عرض كردم: قربان گردم، مي‌خواهد امتحان كند، و ميل دارد اندازه علم و دانش شما را بداند؛ اما او بناي خود را بر شالوده اي سست نهاده و به خدا قسم بد بنايي گذاشته است. حضرت به من فرمود: مگر چه بنايي نهاده است؟ عرض كردم: صاحبان عقايد، و متكلمان، و پيروان اديان شرك آلود اصولاً دأبشان انكار و مغالطه است. اگر به آنان بگويي خدا يكي است، مي‌گويند: يگانگي او را ثابت كن. اگر بگويي: محمد (ص) فرستاده خداست. مي‌گويند: ثابت كن كه فرستاده خداست. و آن گاه شخص را، با وجود آن كه نادرستي عقايدشان را با دليل و برهان به اثبات رسانده است، آنقدر مي‌پيچانند و مغالطه مي‌كنند تا اين كه شخص از سخن خود دست بردارد. پس، فدايت گردم، از آنان برحذر باشيد. راوي گويد: حضرت لبخندي زد و فرمود: اي نوفل مي‌ترسي كه مرا محكوم كنند؟ عرض كردم: نه به خدا، من هرگز چنين نگراني نسبت به شما ندارم، و اميد دارم كه خداوند، ان شاء اللّه، شما را بر ايشان چيره گرداند، حضرت به من فرمود: اي نوفل، آيا ميل داري بداني كه مأمون چه وقت (از اين اقدام خود پشيمان مي‌شود؟ ..... امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
28.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سوال ❓میگن با ظهور امام زمان شیطان کشته میشه پس آیا گناه و معصیت بدون شیطان ممکن است؟ 📎 📎 https://eitaa.com/zandahlm1357
🔰 سلسله 8 شماره 8⃣ 🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻📻📻 📚 ✍ نعمت الله سلیمانی 1⃣1⃣ فصل یازدهم (پایانی) 📚 از رمانهای بلند دفاع مقدسی که در سال ۸٠ برنده جایزه بهترین کتاب شد .
35.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 🍃🌷 🌷قرار شبانه با شـــهدا به یاد همه ی شــهدا🌷 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡ https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: تبعیت از اسلام قوله علیه السلام: وَ حِیَاطَةِ الاْءِسْلاَمِ. یعنی: باز ما را توفیق بده در حفظ و حمایت کردن دین اسلام، چه اسلام دین واقعی حق است به مفاد: « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الاْءِسْلامُ ». [۱] و اسلام طریقه و سیره تمام انبیاء متقدّمین است به مقتضای « وَ مَن یَبْتَغِ غَیْرَ الاْءِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ [۲] » کما قال ابراهیم: « وَ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ [۳] » و أیضاً: « وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ [۴] »، چه اسلام از تسلیم است، یعنی مطیع و منقاد بودن لأوامر اللّه و نواهیه. و آن دو قسم است: تکلیفی و تشریعی، فطری و تکوینی. امّا تشریعی: آن « شهادة أن لا إله إلاّ اللّه و التصدیق برسوله، و به حقنت الدماء و علیه جرت المناکح و المواریث » [۵] . و هذا القسم مخصوص بأمّة محمد صلی الله علیه و آله وسلم. و امّا تکوینی: او عامّ است، یعنی شامل مؤمن و کافر، فاخر و فاجر، شقی و تقی، عارف و عامّی می‌شود، بلکه به حسب تکوین تمام ذرات عوالم کون از علوی و سفلی کلاًّ در تحت اوامر و نواهی الهیه مقهور و مغلوب، منقاد و مطیع انداز روی طوع و رغبت و شعور ترکیبی، یا از روی قسر و اجبار تکوینی، به مقتضای قوله تعالی: « وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا [۶] ». ---------- [۱]: ۱ - سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۹. [۲]: ۲ - همان، آیه ۸۵. [۳]: ۳ - همان، آیه ۲۰. [۴]: ۴ - سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۳. [۵]: ۵ - الکافی، ج ۲، ص ۲۵ ؛ بحارالأنوار، ج ۶۵، ص ۲۴۸. [۶]: ۶ - سوره مبارکه آل عمران، آیه ۸۳. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: مرگ برادر گویند لقمان از سفر برگشت. در راه غلامش را دید. پرسید: پدرم چه شد؟ گفت: از دنیا رفت؛ لقمان گفت: صاحب اختیار کار خود شدم. پرسید: مادرم چه شد؟ گفت: از دنیا رفت؛ لقمان گفت: از اندوهم کاسته شد. گفت: همسرم چه شد؟ گفت: از دنیا رفت؛ لقمان گفت: همسر دیگری برمی گزینم. پرسید: برادرم چه شد؟ گفت: از دنیا رفت؛ لقمان گفت: کمرم شکست. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه السلام يَوْمُ‌ الْمَظْلُومِ‌ عَلَى الظَّالِمِ‌ أَشَدُّ مِنْ‌ يَوْمِ‌ الظَّالِمِ‌ عَلَى الْمَظْلُومِ‌. امام عليه السلام فرمود: روز انتقام مظلوم از ظالم، شديدتر از روز ستم كردن ظالم بر مظلوم است.
شرح و تفسير روز انتقام ظالمان امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به ظالمان هشدار مى‌دهد كه در انتظار انتقام باشند، مى‌فرمايد:«روز انتقام مظلوم از ظالم، شديدتر از روز ستم كردن ظالم بر مظلوم است»؛ (يَوْمُ‌ الْمَظْلُومِ‌ عَلَى الظَّالِمِ‌ أَشَدُّ مِنْ‌ يَوْمِ‌ الظَّالِمِ‌ عَلَى الْمَظْلُومِ‌) . همان‌گونه كه در ذكر سند اين حكمت آمد، شبيه آن با تفاوتى در حكمت ٣٤١ آمده است آن‌جا كه مى‌فرمايد: «يَوْمُ‌ الْعَدْلِ‌ عَلَى الظَّالِمِ‌ أَشَدُّ مِنْ‌ يَوْمِ‌ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ‌؛ روز اجراى عدالت بر ستمگر، سخت‌تر است از روز ظلم ستمگر بر مظلوم». جمعى از شارحان نهج‌البلاغه اين سخن را اشاره به انتقام الهى در روز قيامت دانسته‌اند. در اين صورت شديدتر بودن روز انتقام مظلوم آشكار است، زيرا مظلوم مثلاً يك بار به دست ظالم كشته يا مجروح مى‌شود ولى كيفر ظالم در روز قيامت مكرر خواهد بود و به آسانى پايان نمى‌يابد. در حالى كه بعضى ديگر آن را اشاره به انتقام‌هاى الهى در دنيا و آخرت، هر دو دانسته‌اند، زيرا تجربه نشان مى‌دهد كه گروه زيادى از ظالمان، پيش از گرفتار شدن به مجازات الهى در آخرت، در همين دنيا كيفر شديدى مى‌بينند. اگر تاريخ را مطالعه كنيم مصداق‌هاى زيادى براى اين مطلب ديده مى‌شود. در طول عمر خود نيز بسيارى از ظالمان را ديده‌ايم كه به چه روز سياهى نشستند و گرفتار چه عقوبت‌هاى دردناكى شدند؛ افزون بر رسوايى‌هاى فراوان و اهانت‌هاى شديد كه دامان آن‌ها را گرفت. در قرآن مجيد نيز بارها به اين حقيقت اشاره شده كه بسيارى از ظالمان در همين دنيا نيز گرفتار كيفرهاى شديدى مى‌شوند؛ از جمله در آيۀ ١٠٢ سورۀ «هود» مى‌خوانيم: «وَ كَذلِكَ‌ أَخْذُ رَبِّكَ‌ إِذا أَخَذَ الْقُرى‌ وَ هِيَ‌ ظالِمَةٌ‌ إِنَّ‌ أَخْذَهُ‌ أَلِيمٌ‌ شَدِيدٌ» ؛و اين چنين است مجازات پروردگار تو، هنگامى كه شهرها و آبادى‌هاى ظالم را مجازات مى‌كند! (آرى،) مجازات او، دردناك و شديد است!». در آيۀ ٤٥ سورۀ «حج» نيز آمده است: «فَكَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَةٍ‌ أَهْلَكْناها وَ هِيَ‌ ظالِمَةٌ‌ فَهِيَ‌ خاوِيَةٌ‌ عَلى‌ عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ‌ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ» ؛چه بسيار شهرها و آبادى‌هايى كه آن‌ها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه (مردمش) ستمگر بودند، به‌گونه‌اى كه بر سقف‌هاى خود فروريخت! (نخست سقف‌ها ويران گشت؛ و بعد ديوارها بر روى سقف‌ها!) و چه بسيار چاه پرآب كه بى‌صاحب ماند؛ و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع!». در روايات اسلامى و نيز در نهج البلاغه كراراً به اين مطلب اشاره شده است. امام اميرمؤمنان على عليه السلام در عهدنامۀ مشهور خود به مالك اشتر مى‌فرمايد: «وَ لَيْسَ‌ شَيْ‌ءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ‌ اللَّهِ‌ وَ تَعْجِيلِ‌ نِقْمَتِهِ‌ مِنْ‌ إِقَامَةٍ‌ عَلَى ظُلْمٍ‌ فَإِنَّ‌ اللَّهَ‌ سَمِيعٌ‌ دَعْوَةَ‌ الْمُضْطَهَدِينَ‌ وَ هُوَ لِلظَّالِمِينَ‌ بِالْمِرْصَادِ؛ (بدان) هيچ چيز در تغيير نعمت‌هاى خداوند و تعجيل انتقام و كيفر او از اصرار بر ظلم و ستم سريع‌تر نيست، زيرا خداوند دعاى مظلومان را مى‌شنود و در كمين ستم‌كاران است». در حديث ديگرى كه در غرر الحكم از آن حضرت نقل شده آمده است: «الظُّلْمُ‌ فِى الدُّنيا بَوارٌ وَ فِي الْآخِرَةِ‌ دَمارٌ؛ ظلم در دنيا مايۀ نابودى و در آخرت موجب هلاكت است». ١ در حديث ديگرى در همان كتاب آمده است: «الظُّلْمُ‌ يَزِلُّ‌ الْقَدَمَ‌ وَ يَسْلُبُ‌ النِّعَمَ‌ وَ يُهْلِكُ‌ الْأُمَمَ‌؛ ظلم موجب لغزش و سلب نعمت و سبب هلاكت امت‌هاست». ١ در كتاب «كافى» از امام صادق عليه السلام آمده است كه دو نفر دربارۀ دعوايى كه در ميان آن‌ها بود خدمت حضرت رسيدند. هنگامى كه امام عليه السلام سخن آن‌ها را شنيد فرمود: «أَمَا إِنَّهُ‌ مَا ظَفِرَ أَحَدٌ بِخَيْرٍ مِنْ‌ ظَفَرٍ بِالظُّلْمِ‌؛ بدانيد كسى كه با ظلم پيروز شود هرگز به خيرى دست نيافته است». سپس افزود: «أَمَا إِنَّ‌ الْمَظْلُومَ‌ يَأْخُذُ مِنْ‌ دِينِ‌ الظَّالِمِ‌ أَكْثَرَ مِمَّا يَأْخُذُ الظَّالِمُ‌ مِنْ‌ مَالِ‌ الْمَظْلُومِ‌؛ بدانيد مظلوم از دين ظالم بيش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى‌گيرد خواهد گرفت». و در ذيل حديث آمده است كه آن دو بعد از شنيدن سخنان امام عليه السلام پيش از آن‌كه از جاى برخيزند با يكديگر صلح كردند». ٢ اين سخن را با حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله پايان مى‌دهيم آن‌جا كه فرمود: «بَيْنَ‌ الْعَبْدِ وَ الْجَنَّةِ‌ سَبْعُ‌ عِقابٍ‌ أهْوَنُهَا الْمَوْتُ‌. قالَ‌ أنَس: قُلْتُ‌: يا رَسُولُ‌ اللّهِ‌! ما أصْعَبُها؟ قالَ‌: الْوُقُوفُ‌ بَيْنَ‌ يَدَىِ‌ اللّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ إذا تَعَلَّقَ‌ الْمَظْلُومُونَ‌ بِالظّالِمِينَ‌؛ در ميان بهشت و انسان هفت گردنۀ مخوف است كه ساده‌ترين آن‌ها مرگ است. انس (از اصحاب رسول اللّه صلى الله عليه و آله) مى‌گويد: عرض كردم اى رسول خدا! سخت‌ترين آن‌ها كدام است‌؟ فرمود: حضور در پيشگ
اه خداوند متعال در زمانى كه مظلومان دامن ظالمان را مى‌گيرند». ٣ مرحوم علامۀ شوشترى در شرح نهج البلاغۀ خود داستان عبرت‌انگيزى نقل مى‌كند و مى‌گويد:«معروف است شخصى به نام «بكبوش»، وزير «جلال الدولۀ آل بويه» بود و كارهاى او را به تدريج قبضه كرد. روزى «بكبوش» مردى از اشراف بصره را آزار بسيار داد و او را همچون مرده رها كرد. مدتى بعد با گروهى عظيم سواره عبور مى‌كرد. همان مرد مظلوم او را ديد، گفت: خداوند داور ميان من و تو باشد. من تو را با تيرهاى شبانه هدف قرار مى‌دهم.«بكبوش» دستور داد او را آن‌قدر زدند كه همچون مرده به روى زمين افتاد و به او گفت: اين تيرهاى روز است كه به تو اصابت كرد. سه روز بيشتر نگذشت كه «جلال الدوله» دستور داد «بكبوش» را بگيرند و او را در اتاقى روى حصيرى نشاندند و كسى را مأمور كرد كه مرتباً به او اهانت كند. فراش‌ها براى نظافت وارد اتاق شدند و حصير را از زير پاى او كشيدند، نامه‌اى زير آن يافتند و آن را به «ابن الهدهد» كه رئيس فراشان بود، دادند. او گفت: چه كسى اين نامه را در آن‌جا انداخته است‌؟ گفتند: نه احدى در آن حجره وارد و نه از آن خارج شده است. نامه را خواندند ديدند اين دو شعر در آن است: سِهامُ‌ اللَّيْلِ‌ لا تُخْطِىءُ وَ لكِنْ‌ لَها أمَدٌ وَ لِلْأَمَدِ انْقِضاءٌ أَ تَهْزَأُ بِالدُّعاءِ وَ تَزْدَريهِ‌ تَأَمَّلْ‌ فيكَ‌ ما صَنَعَ‌ الدُّعاءُ تيرهاى شبانه هرگز خطا نمى‌كند ولى - زمانى دارد و آن زمان به هر حال مى‌گذرد. آيا دعاى شبانه را مسخره مى‌كنى و بر آن عيب مى‌نهى‌؟- حال ببين دعا با تو چه خواهد كرد. اين خبر به گوش «جلال الدوله» به‌طور مشروح رسيد. دستور داد فراشان آن‌قدر بر دهانش كوبيدند كه دندان‌هايش فرو ريخت و سپس انواع شكنجه‌ها را به او دادند تا هلاك شد. ١ يكى از بزرگان و اولياء اللّه «سعيد بن جبير»، ياور امام سجّاد عليه السلام و مؤمن خالص متوكّل بر خدا و كسى است كه به مرگ لبخند زده است. مأموران حجّاج بن يوسف ثقفى، سعيد بن جبير را به نزد اين سنگدل و جنايت‌كار بى‌رقيب تاريخ مى‌آورند. حجّاج چون نمى‌تواند در سخن بر او چيره شود، دستور مى‌دهد رو به قبله سرش را از بدن جدا كنند. حاضران مى‌بينند كه سعيد در نهايت خونسردى رو به قبله اين آيۀ شريفه را تلاوت مى‌كند: «إِنِّي وَجَّهْتُ‌ وَجْهِيَ‌ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضَ‌ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ‌ الْمُشْرِكِينَ‌» ؛من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان‌ها و زمين را آفريد. من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم». ١ حجّاج به قصد توهين به سعيد فرمان داده بود او را همچون حيوانى رو به قبله گردن زنند. وقتى مى‌بيند قرائت آن آيه براى سعيد عزّت و سعادتى ايجاد كرده است، بار ديگر دستور مى‌دهد كه پشت به قبله او را بكشند. اين بار آواى ملكوتى اين آيۀ شريفه از حلقوم سعيد بلند مى‌شود كه: «وَ لِلّهِ‌ الْمَشْرِقُ‌ وَ الْمَغْرِبُ‌ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ‌ وَجْهُ‌ اللّهِ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ واسِعٌ‌ عَلِيمٌ‌» ؛مشرق و مغرب از آن خداست! به هر سو رو كنيد - حتّى پشت به قبله - خدا آن‌جاست! خداوند بى‌نياز و داناست». ٢ حجّاج خشمگينانه و شكست‌خورده دستور مى‌دهد سرش را بر روى زمين از تنش جدا كنند و سعيد كه مرگ را به بازى گرفته بود، با آرامش خاطرى بى‌نظير اين كلام خدا را زمزمه مى‌كند كه: «مِنْها خَلَقْناكُمْ‌ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ‌ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ‌ تارَةً‌ أُخْرى‌» ؛ما شما را از زمين آفريديم و به آن بازمى‌گردانيم و بار ديگر (در قيامت) شما را از آن بيرون مى‌آوريم. ٣ حجّاج بى‌اختيار فرياد مى‌زند:«گردنش را بزنيد و ما را از شرّ او راحت كنيد». سعيد در آخرين لحظۀ عمرش با خدايش سخن گفت و از او خواست: «اللّهُمَ‌ لَا تُسَلِّطُهُ‌ عَلى أحَدٍ بَعْدى؛ پروردگارا! پس از من، حجّاج را بر هيچ‌كس مسلّط‍‌ مفرما». و لحظه‌اى بعد به ديدار پروردگارش نايل آمد. نفرين سعيد مستجاب شد و گريبان حجّاج را گرفت تا جايى كه بدنش سرد مى‌شد و همواره مى‌لرزيد، آن‌قدر احساس سرما مى‌كرد كه دست‌هايش را داخل آتش قرار مى‌داد؛ ولى باز هم مى‌لرزيد! يكى از بزرگان به ديدنش آمد، حجّاج گفت:«برايم دعايى بكن». آن شخص گفت:«مگر نگفتم اين‌قدر جنايت مكن! اين نتيجۀ جنايات توست». حجّاج گفت:«نمى‌گويم دعا كن تندرست و سالم شوم، بلكه دعا كن بميرم تا از اين وضع نجات يابم».