#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اما با ديدن گريه مادر و ناله او از پياده كردن آنها صرف نظر نموده تا اينكه قطار بايستگاه گرمسار رسيد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر سرطاني
اينجا روزي نيست که براي ما خاطره نداشته باشد. دختر ۶-۷ ساله اي با پدر و
مادرش از شمال کشور به اينجا آمده بودند. گويا دختر سرطان داشت. او در خواب ديده بود که کسي او را به مشهد و حرم وعده داده بود. صبح که از خواب بيدار ميشود به مادرش ميگويد مرا به مشهد ببريد. وقتي به اينجا ميآيند مادرش طنابي را به گردن او مياندازد و سر ديگر آن را به پنجر ه فولاد. دختر کوچک که پدر و مادرش را چنين دردمند ميبيند گريه ميکند و ميگويد يعني من خوب ميشوم و سپس از فرط گريه به خواب ميرود نيمههاي شب از خواب بيدار ميشود و ميبيند که آن سر طنابش که به پنجره بود باز شده و از روي پنجره به زمين ميافتد، فرياد ميکشد اطرافيان و رهگذران متوجه ميشوند، خودش داد ميزند من خوب شدم! من خوب شدم! انبوه جمعيت به طرف او هجوم ميآوردند. و روي دست او را به اين طرف و آن طرف ميبرند.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
- اهداف رهبران غلات: از مهم ترین اهداف و انگیزههایی که میتوان برای رؤسای غلات، مخصوصاً در زمان مو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مواضع امام رضا (علیه السلام) در برابر غلات:
اشاره
با توجه به خطراتی که از ناحیۀ غالیان، متوجه اصل و کیان شیعه و تشیع بود و از همه مهم تر، رواج افکار مخرّب و منحرف توسط آنان درخصوص مسألۀ توحید، امامان شیعه: شدیدترین برخورد را در مبارزه با آنان در پیش گرفتند و در این راستا، امام رضا (علیه السلام) نیز مانند پدران بزرگوارش:، با جریان غلو و غالی گری به شدت برخورد نموده و با تمام تلاش، سعی در حذف کامل آن عقاید پلید از اذهان و تاریخ نمودند و در این راه، سختیهای زیادی را متحمل شدند.
آن حضرت (علیه السلام)، نه تنها وقتی در مدینه به سر میبرد، به پاسخگویی و مبارزه با غالیان و افکار غلو آمیز پرداخت، بلکه زمانی هم که در مرو بود، به این امر خطیر توجه داشته و در آنجا نیز به پاسخگویی و رد عقاید غالیان میپرداخت. گفتگوی مأمون با امام (علیه السلام) در مورد عده ای که در مورد ایشان غلو کرده بودند [۱] و نیز گزارش شخصی به نام یزید بن عمیر بن معاویه که به نزد آن حضرت (علیه السلام) در مرو رفته ومعنای حدیث «لا جبر و لا تفویض، بل أمر بین الامرین» را از آن حضرت (علیه السلام) پرسیده بود [۲] که شرح بیشتر هر دو مورد یاد شده در قسمت مواضع امام (علیه السلام) خواهد آمد - حاکی از این مسأله است.
در این قسمت سعی کرده ایم تا از میان احادیث و روایات وارده، گوشه ای از تلاش امام رضا (علیه السلام) در برخورد با این فرقۀ
منحرف و منتسب به شیعه را به تصویر بکشیم و در این راه، برای تفهیم بهتر و بیشتر، برخوردها و سخنان آن حضرت (علیه السلام) را به مراحل مختلف تقسیم بندی کرده ایم.
----------
[۱]: صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، پیشین، ص۲۱۷.
[۲]: احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تحقیق سیدمحمد باقرخرسان، دارالنعمان، نجف اشراف، ۱۳۸۶ه، ج ۲، ص ۱۹۸.
#فرقه_های_درون_شیعی
✍نعمت الله صفری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#یمن 🔻خلاصه کاری که انقلاب ما کرد و الان هم یمن داره با آمریکا میکنه... #ارسالی_مخاطبین https://e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سبک_زندگی
#اقتصاد
💰مشکل مالی داری و دنبال راهحل میگردی؟
یکبار هم به خدا اعتماد کن و این راه حل قرآنی رو امتحان کن❗️
⬅️ خنده فرشتهها به کسانی که از راه نامشروع، دنبال کسب ثروت هستند...
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت پنجاه و سوم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: پنجاه و سوم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🍂 نواهای ماندگار بانوای: حاج صادق آهنگران همه آماده بهر عملیات دیگر ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نواهای ماندگار
🔸 با نوای
حاج صادق آهنگران
فرمان رسیده از خمینی رهبر ایمان
باید شود آزاده قدس از چنگ دُژخیمان
کلیپی خاطره انگیز از دوران دفاع مقدس
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
تکلم امیرالمؤمنین (علیه السلام) با اژدها محمد بن یحیی و احمد بن محمد از جابر نقل کرده اند که حضرت ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علت تغییر نام «باب الثعبان» به «باب الفیل»
ماجرای ثعبان مشهور گردید و دربی که آن مار بزرگ یا اژدها در آنجا دیده شده بود به «باب الثعبان» معروف شد و تا مدتها بدین نام شهرت داشت.
این واقعه استدلال مشهودی برای اثبات وصایت، جانشینی بلافصل و زعامت امور دینی و دنیوی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود.
بنی امیه و مخالفین مکتبِ پاکِ تشیع که همواره با پنهان کردن فضایل و معجزات اهل بیت (علیهم السلام) سعی در پوشانیدن حق داشتند، این فضیلت حضرت و استدلال صریح بر حقانیت ایشان را نیز برنتابیدند و اقدام به تغییر نام آن درب نمودند.
«علامه حلی» در این باره گوید:
اهل کوفه آن بابی که مار بزرگ از آن وارد شده بود را «باب الثعبان» نامیدند. بنی امیه هنگامی که تصمیم
گرفتند این برتری حضرت را بپوشانند بر آن درب برای مدت طولانی فیلی بستند تا به «باب الفیل» مشهور شد. [۱]
«علامه مجلسی» میگوید:
مضمون این حدیث متواتر است و «باب الثعبان» در مسجد کوفه مشهور بوده است و گویند بنی امیه برای از بین بردن این اسم، فیلی بر آن در میبستند تا به «باب الفیل» مشهور گشت. [۲]
----------
[۱]: . منهاج الکرامه ۱۷۳.
[۲]: . مرآة العقول ۴/۲۹۵.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
آمرزش یا رضا بادیه نشینی حلقه در خانه کعبه را به دست گرفته بود و میگفت: بنده ی تو در خانه توست. رو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جادو
در ارشادالمقاصد آمده است: در حرام بودن جادوگری اختلاف نیست. ولی آیا تعلیم آن هم حرام است؟ ظاهر این است فراگیری سحر جایز باشد، برخی نیز حتی آن را واجب کفایی دانسته اند. زیراکه چه بسا جادوگری ادعای نبوت کند، لذا باید کسی باشد که سحر او را باطل کند. نیز گاهی جادوگری موجب مرگ کسی میشود و لازم است کسی باشد که او را قصاص کند.
البته برخی جادوها حقیقی است و برخی از آنها واقعیتی ندارد. قسمت غیر حقیقی را اصطلاحاً چشم بندی گویند. جادوگران فرعون هر دو بخش را بکار بردند. اول جادوگری غیر حقیقی را انجام دادند و خدا به همین قسم از جادوی آنان چنین اشاره میکند. سَحَرُوا أَعْیُنَ النّٰاسِ [۱]، سپس جادوی حقیقی کردند که خداوند کار آنها را چنین مطرح میکند.
وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِیمٍ [۲] . البته چون مردم از اسباب جادو با خبر نیستند و هر کسی چیزی در این باره میگوید، سحر شیوههای مختلفی پیدا کرده است.
در اینجا به حسب لزوم چند شیوه مطرح میشود.
۱- طریقه هندی، هندیها معتقدند باید نفس را از مشغلههای دنیوی باز داشت. آنان میگویند جادو از نفس بشری است و تا مجرد نشود، این امر محقق نمی شود. فلاسفه متأخر این رأی را پسندیده اند و عده ای از ترکان نیز در مسیر هندوها در راه مجرد کردن نفس کوشیده اند.
۲- طریقه نبط، نبطیها برای جادو، دست به اعمالی مناسب با مطلوب میزنند، افسون میخوانند، وقت خاصی را برای کار خود اختصاص میدهند. کار آنها همراه بخورهایی است که سوزانیده میشود. آنان گاهی از مثالها استفاده میکنند و گاهی نخهایی را به هم گره میزنند و بر آنها میدمند. گاهی کاغذهایی را مینویسند و دفن میکنند، یا به آب میدهند، یا به جایی میبرند که باد حرکتش دهد یا با آتش میسوزانند. این افسون همان تضرعی است که در برابر ستارگان مأمور عمل مورد نظر صورت میگیرد. آنان معتقدند آن آثار از ستارگان نشأت میگیرند.
۳- طریق یونان، یونانیها برای اعمال جادو، روح افلاک و ستارگان را تسخیر میکنند و قوای آنها را با ایستادن در کنار آنها و تضرع برای آنها نازل مینمایند. آنان معتقدند آثار ستارگان، مربوط به روح آنهاست نه جرم آنها، فرق آنان با صائبیها در همین است که صائبیها آثار را به خود ستاره میدهند. طریق فیلسوفان قدیم، نیز همین بود.
۴- طریق عبرانیه و قبط و عرب، آنان برای اعمال جادو از اسمها و قسمهای ویژه استفاده میکردند. آنان معتقدند که این آثار از جنها حاصل میشود و قسمها موجب تسخیر ملائکه ای میشود که جنها را به تسخیر در میآورند.
در آن کتاب آمده است که نیرنجات، اظهار خاصیت امتزاج است و نیرنگ در فارسی، همان نورنگ به معنای رنگ جدید میباشد. البته عده ای نیرنجات را از سحر شمرده اند و اعمال مربوط به تردستی را به آن استناد کرده اند. در صورتی که نیرنجات دانش نیست بلکه همان شعبده بازی است. لذا سزاوار نیست از جمله علوم دانسته شود. البته عده ای آن را به سحر ملحق دانسته اند. عده ای اسباب غریب و اعمالی که برای امتناع ظلم وضع شده به سحر ملحق کرده اند و البته گفته اند از شاخصههای هندی است.
----------
[۱]: ۱) - چشم بندی کردند. اعراف، ۱۱۶.
[۲]: ۲) - هراسی ایجاد کردند و سحری بزرگ آوردند. اعراف، ۱۱۶.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_273
و قال عليهالسلام
اعْلَموا عِلْماً يَقِيناً انَّ اللّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ - وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، وَ اشْتَدَّتْ طِلْبَتُهُ، وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ - أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّىَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضُعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ، وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ.
وَ الْعَارِفُ لِهذَا الْعَامِلُ بِهِ، أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ، وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ، وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَ رُبَّ مُبْتَلىً مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى، فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنفِعُ فِي شُكْرِكَ، وَ قَصِّرْ مِنْ
عَجَلَتِكَ، وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ.
امام عليه السلام فرمود:
يقين بدانيد خدا براى بندهاش - اگرچه بسيار چارهجو و سختكوش و در طرح نقشهها قوى باشد - بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است و (به عكس)- هرچند بندهاش ناتوان و كمتدبير باشد - ميان او و آنچه برايش در كتاب الهى مقرر گشته مانع نگرديده است و كسى كه از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل نمايد از همۀ مردم، آسودهخاطرتر و پرمنفعتتر است و آنكس كه آن را ترك كند و در آن شك و ترديد داشته باشد، از همۀ مردم، گرفتارتر و زيانكارتر است و چه بسيارند افرادى كه مشمول نعمت (الهى) هستند؛ اما اين نعمت مقدمۀ بلاى هلاكت ايشان محسوب مىشود و چه بسيارند افرادى كه در بلا و سختى قرار دارند اما اين بلا وسيلهاى براى آزمايش و تكامل آنهاست. بنابراين اى كسى كه مىخواهى از اين گفتار بهرهگيرى! بر شكرت بيفزا و از شتاب (براى به دست آوردن دنيا) بكاه وهنگامى كه به آخرين حد روزى خود مىرسى قانع باش.
شرح و تفسير
از حرص خود بكاه و به سهم خود قانع باش
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه در حقيقت مىخواهد حريصان در دنيا را از حرص بازدارد و به كفاف و عفاف قانع سازد و از مسابقۀ گناهآلودى كه براى به چنگ آوردن اموال بيشتر در ميان گروهى از دنياپرستان رايج است جلوگيرى كند، مىفرمايد:«به يقين بدانيد خدا براى بندهاش - اگرچه بسيار چارهجو و سختكوش و در طرح نقشهها قوى باشد - بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است»؛ (اعْلَموا عِلْماً يَقِيناً انَّ اللّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ - وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، وَ اشْتَدَّتْ طِلْبَتُهُ، وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ - أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّىَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ) .
سپس به نقطۀ مقابل آن اشاره كرده مىفرمايد:«و (به عكس)- هرچند بندهاش ناتوان و كمتدبير باشد - ميان او و آنچه برايش در كتاب الهى مقرر گشته مانع نگرديده است»؛ (وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضُعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ، وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ) .
جملۀ «ذِكْرِ الْحَكيمِ» گرچه در قرآن مجيد به معناى آيات الهى آمده است و بعضى از شارحان نهج البلاغه آن را در اينجا همين گونه تفسير كردهاند؛ ولى با توجه به اينكه اندازۀ روزى افراد بهطور مشخص در قرآن مجيد نيامده و هدف امام عليه السلام در اين بيان حكيمانه اين است كه حد و حدود روزى اشخاص در ذكر حكيم بيان شده، اين كلام با لوح محفوظ و كتاب علم الهى تناسب دارد كه در آنجا همۀ مقدرات ثبت است.
علامۀ مجلسى رحمه الله در بحار الانوار در باب «القلم و اللوح المحفوظ» نيز رواياتى را نقل مىكند كه «ذكر حكيم» در آنها بهطور واضح به لوح محفوظ تفسير شده است. ١
بنابراين نبايد ترديد كرد كه منظور از «ذكر حكيم» در اينجا قرآن مجيد نيست بلكه همان لوح محفوظ است كه گاهى به عنوان علم الهى تفسير مىشود.
سپس امام عليه السلام به نتيجۀ اين اقتصاد اشاره كرده، مىفرمايد:«كسى كه از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل كند آسايش و راحتى و منفعتش از همه كس بيشتر است و آن كس كه آن را ترك گويد ودر آن شك و ترديد كند از همۀ مردم گرفتارتر و زيانكارتر است»؛ (وَ الْعَارِفُ لِهذَا الْعَامِلُ بِهِ، أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ، وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ) .
نتيجهگيرى امام عليه السلام كاملاً روشن و منطقى است؛ افراد حريص كه دائماً براى رسيدن به آنچه برايشان مقدّر نشده دست و پا مىزنند، پيوسته در زحمتند و روحشان در عذاب و جسمشان خسته و ناتوان است، و به عكس، آنهايى كه به مقدرات الهى قانع هستند، نه حرص و آز بر آنها غلبه مىكند و نه پيوسته در تلاش و عذاب و زيادهخواهى هستند.
بارها گفتهايم اينگونه تعبيرات كه در آيات قرآنى و روايات در مورد تقدير روزى وارد شده، مفهومش اين نيست كه از تلاش و كوشش براى پيشرفت اقتصادى و تأمين زندگى آبرومندانه دست بكشيم، زيرا آن يك وظيفۀ واجب است كه در روايات اسلامى نيز بر آن تأكيد و حتى همرديف جهاد فى سبيلاللّه شمرده شده است، همان گونه كه در حديث معروف معتبرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ كسى كه براى تأمين زندگى عيال خود زحمت بكشد مانند مجاهد در راه خداست». ١ بنابراين روزى مقدّر با تلاش و كوشش رابطه دارد.
يا به تعبير ديگر، تقديرات الهى مشروط به تلاش و سعى و كوشش است و افراد تنبل و بيكار و بىتدبير از سهم مقدرشان نيز محروم خواهند شد.
آنگاه امام عليه السلام در ادامۀ اين سخن به دو مورد كه در واقع جنبۀ استثنا از آن قاعدۀ بالا دارد اشاره كرده، مىفرمايد:«بسيارند افرادى كه مشمول نعمت خداوند هستند؛ اما اين نعمت مقدمۀ بلا و هلاكت ايشان است و چه بسيارند كسانى كه در بلا و سختى قرار دارند؛ اما اين بلا وسيلهاى براى آزمايش و تكامل آنهاست»؛ (وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَ رُبَّ مُبْتَلىً مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى) .
در پايان، امام عليه السلام مستمعان خود را مخاطب قرار داده مىفرمايد:«اى بهرهگيرنده (اى شنونده) بر شكر نعمتها بيفزا و از سرعت و شتاب (براى به دست آوردن زخارف دنيا) بكاه و هنگامى كه به روزى خود بهطور كامل رسيدهاى توقف كن»؛ (فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنفِعُ فِي شُكْرِكَ، وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ، وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ) .
شايان توجه است كه در بسيارى از نسخههاى نهجالبلاغه
«أيُّهَا الْمُسْتَمِعْ؛ اى شنونده» آمده در حالى كه در نسخۀ صبحى صالح كه آن را به عنوان متن انتخاب كردهايم «مُسْتَنْفِعُ» ؛(اى بهرهگيرنده) آمده است و بدون شك تعبير اول كه در بسيارى از نسخ آمده منا
سبتر است.
از مجموع اين حديث شريف و احاديث فراوان ديگرى كه در باب رزق و روزى به ما رسيده استفاده مىشود كه روزى از سوى خداى متعال براى هر كس مقدر شده و تلاشهاى زياد براى فراتر از آن رفتن سودى ندارد و به عكس افراد ضعيف نيز روزى مقدرشان از سوى خداوند مىرسد.
البته ممكن است ظلم ظالمان سبب شود افرادى حق ديگران را غصب كنند و افرادى از گرسنگى بميرند. اين خود امتحان الهى است كه در دنيا مقرر شده است.
اضافه بر اين، گاه مىشود - مطابق آنچه در ذيل گفتار حكيمانۀ بالا آمد - خداوند نعمتهاى زيادى به افرادى كه طغيان و سركشى را از حد گذراندهاند مىدهد تا مست نعمت و غرق عيش و نوش شوند، ناگهان آنها را از ايشان مىگيرد تا عذابشان دردناكتر باشد؛ همانگونه كه در آيۀ شريفۀ ٤٤ از سورۀ «انعام» آمده است: «فَلَمّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» ؛(آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم؛ تا (كاملاً) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم)؛ در اين هنگام، همگى مأيوس شدند؛(و درهاى اميد به روى آنها بسته شد)». درست همانند كسى كه از درختى غاصبانه بالا مىرود كه هرچه بالاتر برود سقوطش از فراز درخت دردناكتر و شكنندهتر است.
اين همان چيزى است كه به عنوان عذاب استدراجى در قرآن و روايات منعكس شده است.
به عكس افرادى هستند كه خداوند روزى آنها را محدود مىكند تا صحنۀ آزمايش الهى كه موجب ترفيع مقام آنهاست فراهم گردد.
جملهاى كه امام عليه السلام در پايان اين سخن فرموده (وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلِكَ وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهى رِزْقِكَ) نيز گواه بر اين است كه هدف، كنترل حرص حريصان و آزِ آزمندان و شتاب دنياپرستان است.
مرحوم «مغنيه» براى حل بعضى از شبهات ناچار شده است تفسير ديگرى براى گفتار حكيمانۀ بالا انتخاب كند كه با ظاهر اين حديث شريف هماهنگ نيست. او مىگويد: منظور از «ذكر حكيم» همان قرآن است و منظور از تعيين سهم هركس از روزى همان است كه در آيات شريفۀ سورۀ «زلزال» مىخوانيم:
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» ؛هركس بهاندازۀ سنگينى ذرهاى كار نيك كند (در آخرت) آن را مىبيند و (همچنين) هركس بهقدر ذرهاى كار بد كند او نيز (در سراى ديگر) آن را خواهد ديد». ١
نتيجه اينكه انسان در برابر اعمالش جزا داده مىشود و آنچه را از نيك و بد انجام داده در آخرت به آن خواهد رسيد؛ خواه در دنيا قوى و نيرومند باشد يا ضعيف و ناتوان. نه قدرت و ثروت دنيا او را به خدا نزديك مىكند و نه وى را از عذاب دوزخ - اگر از گمراهان باشد - بازمىدارد و نه ضعف و فقر ميان انسان و نعمتهاى بهشتى - هرگاه از هدايتشدگان باشد - مانع مىشود. ٢
ولى نبايد ترديد كرد كه منظور از «ذكر حكيم» همان لوح محفوظ است كه در بالا شرح داده شد و منظور از تعيين سهميه، سهميۀ مادى دنيوى است و ذيل حديث، شاهد گويايى بر اين مطلب است و همچنين احاديث ديگرى كه در باب تقسيم رزق و روزى رسيده است.
📌 آبیاری گیاهان آپاتمانی
🔺 نکته: هر چه گیاه شما دارای برگهایی پهنتر و بزرگتر بود و رشدی سریعتر داشت باید دفعات آبیاری آن را نیز بیشتر کنید. کاکتوسها و آن دسته از گیاهانی که آب را در خود ذخیره میکنند نیاز به فواصل آبیاری بسیار طولانیتری دارند.
🔺 نکته: یکی از علائم اولیه افراط در آبیاری گیاه زرد شدن برگهای زیرین آن است
@zandahlm1357
دو نکته مهم 👇
1⃣ توجه داشته باشیدجمع شدن آب در زیرگلدانی مضراست وآب اضافی بلافاصله بایستی تخلیه شودو هر چند ماه یکبارنیزاطمینان حاصل نماییدکه آب ازسوراخ تحتانی آن به آرامی خارج میشود🤓✅
2⃣وقتی به گلخونه میرید و گلی رو برای خرید انتخاب میکنید به هیچ عنوان گلدونشو عوض نکنیدحتی اگه باغبون گفت❌
✍چون گل تواون گلدون جاافتاده و با تعویض گلدان,گیاه شوکه میشه و خراب میشه
✅به خونه ببریدش ،تا بمحیط خونه عادت کنه بعدچند ماه خاک و گلدونش رو عوض کنید
@zandahlm1357