eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم به راه - قسمت شصت و هشتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: شصت و هشتم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 شهر خونین جامگان 🔸 با نوای حاج صادق آهنگران فیلمی خاطره برانگیز از عملیات بیت المقدس و خرمشهر و حال و هوای رزمندگان اسلام شهر خونین جامگان تربت آزادگان عاشقان کربلا در رهت جان باختند سوی خاک اقدست رخش همت تاختند تا رهایت از کف دشمن دین ساختند یاد آن رزمندگان، نقش تاریخ زمان ... ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 5⃣1⃣ سردار علی ناصری نیروهای بومی منطقه، زیر نظر من بودند. غلام پور آمد و با من مشورت کرد. گفتم: - اگر می خواهد بیاید، من چند تا شرط دارم. . . . . . . چه شرطهایی؟ برو خودت به ایشان بگو. ... ... .. رفتم. گفتم: - آقا محسن، نیروهای بومی اینجا از نیت واقعی ما خبری ندارند و نمی دانند ما اینجا مشغول چه کاری هستیم. چنین وانمود کرده ایم که در حال شناسایی عادی و معمولی منطقه هستیم. اصلا و ابدا نمی دانند که ما اینجا قصد انجام عملیات نظامی داریم. اگر جناب عالی بروید و سوار بلم معمولی بشوید و به هور بروید، کافی است یکی از نیروهای بومی شما را بشناسد و به دشمن خبر بدهد. كل زحمات ما به هدر می رود و عراقی ها متوجه می شوند که ما اینجا مشغول چه کاری هستیم. قطعا فکر نمی کنند آقا محسن برای گردش و تفریح و ماهیگیری آمده باشد. حرفهای مرا شنید و خندید. بعد خیلی متواضعانه گفت: . هر چه شما بگویید، من رعایت می کنم. - اولا که باید لباس محلی بپوشید؛ یعنی دشداشه و چفیه.. - باشه، می پوشم. چند دشداشه در انبار داشتیم که تمیز هم نبودند. قد آقا محسن بلند بود و لباسها اندازه تنش نمی شد. پس از مدتی جست وجو، دشداشه نسبتا بلندی پیدا شد و تن آقا محسن کردیم. دشداشه تا پایین زانویش آمد. عربها معمولا دشداشه را بلند می پوشند و کوتاه آن را بد می دانند؛ اما لباس آقا محسن تا زیر زانوهایش بود. بدتر آنکه زیر دشداشه، پوتین پوشیده بود! چنیه را هم بلد نبود روی سرش مثل عرب ها بپیچد و ناچار آن را مثل بسیجی ها دور گردنش انداخت. برای رعایت مسائل امنیتی گفتم: - آقا محسن، وقتی می خواهی بروی، با دبدبه و کبکبه نیا! با ماشین استیشن نمی شود تا لب هور رفت. ممنوع است. و این مشکل این بود که عده زیادی از نیروهای ژاندارم هم در پاسگاههای مرزی آن نواحی بودند که مرتب به ما سر می زدند و ما همه چیزمان را از آنها پنهان کرده بودیم. راستش را بخواهید، به آنان اعتماد نداشتیم. روی همین اصل به آقا محسن گفتم: - باید با وانت و بدون محافظ بیایی. - باشه! فورا رفتم به موقعیت شهید بقایی و آماده باش دادم و بچه های اطلاعات شناسایی را آماده کردم. در آنجا به تازگی چادرهایمان را به دو اتاق بلوکی و سیمانی مبدل کرده بودیم. موتور برق هم داشتیم. کمی بعد، آقا محسن و چند نفر دیگر با وانت بار آمدند لب هور همانهایی که در آن جلسه بودند، همراهش آمده بودند..... 🔅 پیگیر باشید @zandahlm1357
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ خاطَبَهُ جَبْرَئِیلَ بِإمْرَةِ المُؤْمِنینَ بِغَیْرِ إرْتِیابٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُه اشاره سلام بر کسی که بدون شک جبرئیل به او با لقب «امیرالمؤمنین» خطاب کرد، که رحمت و برکات خدا بر او باد. علت نامگذاری به «امیرالمؤمنین» امیرالمؤمنین به معنی پیشوای مؤمنان لقب ویژه حضرت علی (علیه السلام) است. از امام باقر (علیه السلام) در علت نامگذاری حضرت علی (علیه السلام) به «امیرالمؤمنین» سؤال شد، فرمودند: زیرا آن حضرت مردم را از علم اطعام می‌کند، و علم را به ایشان می‌خوراند؛ چرا که خوراک مردم از اوست. [۱] امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودند: بدان جهت حضرت علی (علیه السلام) را «امیرالمؤمنین» نامیدند چرا که او طعام و منبع علم بود و دانشمندان از دانش او توشه گرفته و دانش او را به کار می‌بستند. [۱] سلمان نیز از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در علت نامگذاری حضرت به «امیرالمؤمنین» پرسش نمود که حضرت فرمودند: ---------- [۱]: . بصائر الدرجات ۵۳۲؛ الکافی ۱/۴۱۲؛علل الشرایع ۱/۱۶۱؛ معانی الاخبار ۶۳؛ بحار الانوار ۳۷/۲۹۳. [۱]: . مناقب ابن شهرآشوب ۲/۲۵۴؛ بحار الانوار ۳۷/۳۳۴؛ نهج الایمان ۴۷۴. زیرا وی علم را به آنان می‌خوراند. او دیگران را از علم اطعام می‌کند و خود از کسی علم نمی گیرد. [۲] همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) - هنگامی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیده به جهان گشوده و سوره مؤمنون قرائت نمودند - به حضرت فرمودند: «انت والله امیرهم تمیرهم من علومک فیمتارون؛ به خدا سوگند تو امیر مؤمنان هستی، از دانشت به آنان اطعام می‌دهی و آنان بهره می‌برند. » [۳] «علامه مجلسی;» پس از نقل روایات در این زمینه، سه وجه برای معنای «امیر» ذکر می‌کند و سومین وجه را اینچنین می‌فرماید: سوم: اینکه معنای آن چنین باشد که اُمرای جهان بدان سبب «امیر» نامیده می‌شوند که به تصور خودشان متکفل اطعام و تهیه نیازمندی‌های مردم هستند. اما امارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای امیری، بزرگ تر از این مطلب است؛ زیرا او آن‌ها را از اطعامی تغذیه می‌کند که سبب زندگی جاوید اخروی آنان می‌گردد و طعام او قوت روحانی است، هر چند در تأمین معاش جسمانی مردم با دیگر امرا نیز وجه اشتراک دارد. [۱] ---------- [۲]: . همان. [۳]: . الامالی الطوسی ۷۰۸؛ حلیة الابرار ۲/۲۳؛ مدینة المعاجز ۲/۴۸؛ البرهان ۴/۱۳. [۱]: . بحار الانوار ۳۷/۲۹۳. https://eitaa.com/zandahlm1357
تهمت به وکیل وقتی وکیل خود را متهم دانستی، زبانت را کنترل کن و به آنچه دارد، مطمئن باش. برترین نشست و برخاستها، با کسی است که با اینکه موقعیت ریاست دارد، ادعای ریاست نکند. همنشینی محمد بن مکی گوید: بدترین نشست و برخاستها با کسی است که بدون موقعیت، مدعی ریاست است. مدارا ترک کردن مدارا، بخشی از دیوانگی است. نکوهش، تحقیر هرکه پیش از اینکه تو را بشناسد، در حق تو کوتاهی کرد، نباید او را سرزنش کنی. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
زمانه ات را بشناس 26.MP3
5.69M
🔰 سلسله سخنرانی های 26 🌀 بازخوانی تحلیل های مهم مقام معظم رهبری 🎬 جلسه 6️⃣2️⃣ 🎤 با تدریس 👈برای آشنا شدن جوانان انقلابی با تحلیل های رهبری عزیز، در نشر این فایلها حتی با لینک خودتان، همکاری بفرمایید @zandahlm1357
تلاش اميرالمؤمنين (عليه السّلام) براى كناره گيرى مسالمت آميز معاويه تلاش اميرالمؤمنين (عليه السّلام) براى كناره گيرى مسالمت آميز معاويه [۱] گفتيم كه اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در آغاز خلافت، معاويه را از حكومت شام عزل كرد. چون عموم مهاجران و انصار, على (عليه السّلام) را به خلافت برگزيده بودند، معاويه نخست نمى توانست خلافت آن حضرت را زير سؤال ببرد؛ از اين رو بهانه آورد كه اگر على (عليه السّلام) قاتلان عثمان را براى قصاص به ما تحويل دهد، با او بيعت خواهم كرد. مقصود وى از قاتلان عثمان، تعدادى از بهترين اصحاب حضرت امير (عليه السّلام) بود و با علم بر عدم اعتناى امام به اين خواستۀ نابجا، بر آن اصرار مى ورزيد. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) پس از اطلاع از بهانه جويى معاويه و عدم كناره گيرى از حكومت شام، طى نامه اى به او، ضمن عزل، وى را از ايستادگى در برابر خليفۀ مشروع بازداشت، ولى معاويه در برابر فرمان خليفه مقاومت كرد. [۲] هنگامى كه نعمان بن بشير پيراهن خون آلود عثمان را به شام آورد، معاويه آن را به منبر آويخت و احساسات مردم شام را تحريك كرد؛ به گونه اى كه با او به عنوان امير شامات و قصاص كنندۀ خون عثمان بيعت كردند. پس از جنگ جمل و آمدن اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به كوفه، آن حضرت، جرير بن عبدالله بجلى حاكم عثمان در همدان را كه احضار فرموده بود به واسطۀ سابقۀ دوستى كه با معاويه داشت، به نزد وى اعزام كرد تا او را به اطاعت و بيعت و ترك مخالفت وا دارد. جرير عازم شام شد و پيام اميرالمؤمنين (عليه السّلام) را به معاويه ابلاغ كرد. معاويه، جرير را مدتى در شام نگاه داشت تا چاره اى بينديشد و پاسخ مناسبى بدهد. برادرش عتبة بن ابى سفيان به او گفت براى مقابله با على (عليه السّلام) بايد از فكر و سياست عمروعاص استفاده كند. معاويه طى نامه اى با وعده و وعيد، عمروعاص را به سوى خود فرا خواند تا با مشورت وى پاسخ على (عليه السّلام) را بدهد. پس از مذاكرات بسيار با اين شرط كه چون خلافت معاويه برقرار شود، حكومت مصر و تمام باج و خراج آن تا پايان زندگى عمروعاص از آنِ او باشد، به معاويه قول همكارى داد. با راهنمايى عمروعاص، حمايت يمنى هاى ساكن شام براى خون خواهى عثمان توسط معاويه جلب شد و ياغيان شام اقتدار بيش ترى در خود براى مقابلۀ احتمالى با اميرالمؤمنين (عليه السّلام) احساس كردند. از اين رو پاسخ آن حضرت را در قالب اين خواسته‌ها به جرير بن عبدالله دادند: ۱. تحويل قاتلان عثمان براى قصاص و كيفر به معاويه. ۲. كناره گيرى على (عليه السّلام) از خلافت و واگذارى انتخاب خليفه به شوراى مسلمانان. در اين نامه آمادگى معاويه براى جنگ با اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در صورت عدم تحقّق خواسته هايش اعلام شده بود. هنگامى كه اميرالمؤمنين (عليه السّلام) يقين حاصل كرد معاويه قصد اطاعت ندارد و به سركشى ادامه مى دهد و سپاهى انبوه فراهم آورده است، خود را مجبور به جنگ با وى ديد. به نقلى حضرت امير (عليه السّلام) از بدو ورود به كوفه، هفده ماه در آن شهر بود و در اين مدت ميان او و معاويه و عمروعاص مكاتبه جريان داشت. [۱] ---------- [۱]: . براى اطلاع بيشتر پيرامون موضع اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در برابر معاويه، نگاه كنيد به بحث عميق و تحليلى در كتاب زندگانى تحليلى پيشوايان ما، ص ۸۰ به بعد. [۲]: . شرح نهج البلاغة، ج ۱، ص ۲۳۰. [۱]: . نگاه كنيد به: پيكار صفّين، ترجمۀ وقعة الصفين نصر بن مزاحم، ص ۴۷ تا ۱۳۰ و الامامة و السياسة، ج ۱، ص ۸۴ تا ۹۳ و اخبار الطوال، ص ۱۵۶ تا ۱۶۱ و تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۸۴ تا ۱۸۶ و تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۵۵۸ تا ۵۶۲ و كتاب الفتوح، ج ۲، ص ۵۰۶ تا ۵۲۵. همچنين جهت آگاهى از مشكلات پيش روى اميرمؤمنان (عليه السلام) در برخورد با معاويه، نگاه كنيد به: «از سقيفه تا كوفه»، ص ۱۳۱ به بعد. ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
میگن آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه!؟ 🔹می خواهیم بررسی کنیم ریش و محاسن نزد ایرانیان قبل از اسلام چگونه بوده 👈آیا گذاشتن ریش و محاسن از دستورات اسلامی است؟ در پایین مشاهده می کنید نه تنها شاهان و مردم ریش می داشتند بلکه برای خدا(اهورمزدا) هم ریش قائل بودند با ما همراه باشید (مطالب رو امروز به مرور درج خواهیم کرد) 👇👇👇👇👇👇👇👇
داریوش هخامنشی نشسته روی تخت، ولعیهد پشت سر آن و درباریان در جلوی او که همه ریش و محاسن دارند حدود هزار سال قبل از اسلام
شاه اردوان دوم از حکومت اشکانی با ریش و محاسن حدود 600 سال قبل از اسلام در ایران
سنگ نگاره بهرام اول ساسانی و اهورامزدا در استان فارس سمت راستی خداشون (اهورامزدا) است سمت چپی هم بهرام اول ساسانی است هم شاه ریش داره هم خداشون ریش داره😐 بعدا بیشتر در به تصویر کشیدن خدا در آیین زرتشت توضیح میدیم
سنگ نگاره خسرو پرویز (یا پیروز ساسانی) در طاق بستان استان کرمانشاه سمت چپ شاه است با ریش سمت راست هم اهورمزدا با ریش و محاسن
بهرام دوم ساسانی و دربار که همگی ریش دارند الا یه نفر ایشون کرتیر نام دارد که خواجه بوده است
بهرام سوم ساسانی و ریش و محاسن
اردشير دوم ساسانی در طاق بستان استان کرمانشاه شاه در وسط قرار دارد سمت راست اهورامزدا است سمت چپ هم خدای میترا هست همه ریش و محاسن دارند 🔹همانطور که گفته شد در آینده در مورد تصویر کردن خدایان در آیین زرتشت سخن خواهیم گفت 🔹توجه : میترا خدای مذکر ایرانیان بوده است نه مونث
كلام آخر: گزارش موري درباره قرارداد انگليس ايران از همان آغاز كار بسياري بر اين باور بودند كه طرف ايراني قرارداد انگليس ايران، يعني وثوق الدوله، نصرت الدوله فيروز و صارم الدوله، همگي رشوه گرفته اند. در گزارش ۱۳ دسامبر ۱۹۲۴، والاس اسميت موري، كاردار سفارت آمريكا، گزارش كرد كه در تاريخ ۲۸ اكتبر ۱۹۲۴ يكي از نمايندگان مجلس به نام شريعت زاده حمله سختي به فيروز كرد: وي شاهزاده را به «اعطاي امتيازات مضر و امضاي قرارداد با بيگانگان» متهم كرد. وي با اشاره به واگذاري امتياز خط آهن ايران به انگلستان در سال ۱۹۲۰، آن را امري زيان آور خواند كه صرفاً به دست شاهزاده فيروز صورت گرفت. به نظر اين نماينده، شاهزاده فيروز اسلحه اي سودمند در دست انگليسي‌ها بود كه به كمك آن از رقابت خارجي [با انگلستان] براي كسب امتياز خط آهن در اين كشور جلوگيري مي‌شد. تنها «سودي» كه از اين طريق نصيب ايران شده است صورتحساب گزاف ۰۰۰/۱۸۰ پوندي است كه دولت ايران در ازاي تحقيقات مهندسان انگليسي مي‌بايست پرداخت كند. اين مهندسان در تابستان ۱۹۲۰ مطالعاتي در باب كشيدن خط آهن در ايران كرده اند. از قرار اطلاعي كه دكتر ميلسپو به من داده است، اكنون سفارت انگلستان اين مبلغ را مصرانه مطالبه مي‌كند. همچنين ميلسپو با اشاره به توافقنامه انگليس ايران اظهار داشت فيروز كسي است كه به عنوان وزير خارجه ايران پاي اين توافقنامه شوم را امضا كرده است. اگرچه فيروز به دليل زيركي و زرنگي بيشتر به سرنوشت شركاي خود دچار نشد. وثوق الدوله، رئيس الوزرا، مجبور شد از كشور فرار كند. صارم الدوله، وزير ماليه وقت، در املاك خود در اصفهان، كنج عزلت گزيده است. با اين همه فيروز به سبب نقش بسيار ناشايستي كه در ماجراي قرارداد بازي كرد، هنوز نتوانسته است خود را از رسوايي و ننگي كه با نام وي توأم شده پاك نمايد. انگار فيروز با امضاي قراردادي كه به مثابه حكم اعدام كشورش بود، آن طور كه بايد و شايد راضي نمي شد كه علاوه بر آن، همراه با دو عضو ديگر مثلث رسواي كذايي (وثوق و صارم)، رشوه اي ۰۰۰/۱۳۱ پوندي هم از سفارت انگلستان گرفت، تا قرارداد را تمام و كمال به انجام رساند. بهترين تفسيري كه در مورد اين قضيه ديده ام، در صفحه ۱۲۸ [كتاب] وقايع اخير در ايران (نسخه اصلي و بدون سانسور) به قلم عاليجناب جي.‌ام بالفور معاون سابق مستشار اقتصادي انگليس در ايران (آقاي اي. آرميتاژ اسميت، يكي از مقامات وزارت دارايي انگلستان) آمده است. آقاي بالفور در اين نگارش مي‌گويد: «با اين حال، در آخرين لحظات، گروه سه نفره ايراني، پرداخت مبلغي برابر با ۱۳۱۰۰۰ پوند استرلينگ را به عنوان يكي از پيش شرط‌هاي امضاي توافقنامه، تعيين كردند. كه معادل اين مبلغ به نرخ روز ليره [در برابر پول ايران] بايد به آنان پرداخت مي‌شد. با اين شرط موافقت شد و اين مبلغ، كمي پس از امضاي قرارداد پرداخت شد. اگر خوب در اين بده بستان دقت كنيم، به هيچ وجه نمي توان توضيح قانع كننده اي در مورد آن پيدا كرد. 📚 ✍محمد قلی مجد https://eitaa.com/zandahlm1357