eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
35.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➣۞ ۞ مـؤمنان همان كسانى‏ اند كه چـون خدا شود دلهايـشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود مى كنند. 📒سوره مبارکه الأنــفال آیه ۲ ┄┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┄
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: كتمان فضائل امام هشتم (ع) هنگامى كه رجاء بن ابى الضحاك (همسفر امام از مدينه تا مرو) بر مامون وارد مى شود، وى از او درباره حالات امام رضا عليه السلام در بين راه مى پرسد. رجاء هر آنچه كه ديده بود، از زهد، تقوا، پارسايى، آيات، كرامات و معجزات، همه را بازگو كرد. مامون در پاسخ به رجاء گفت: « آرى، اى ابن ابى الضحاك! حقيقت همين است كه تو مى گويى. او بهترين، عالم ترين و زاهدترين فرد روى كره زمين است اما آنچه را كه ديدى، به كسى اطلاع نده تا فضلش بر كسى ظاهر نشود، مگر از زبان من. » (۶) نكته مهم اين جا است كه مامون به بهانه اين كه فقط بر زبان من اين‌ها ظاهر شود از پخش آنچه را كه رجاء ديده بود، به شدت جلوگيرى كرده بود و خود او نيز آن‌ها را براى كسى نگفت، مگر در موارد بسيار محدود آن هم از روى ناچارى، به گونه اى كه اگر ممكن بود، همان‌ها را نيز بر زبان نمى آورد. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عبادت امام رضا علیه السلام "رجاء بن ابی ضحاک"، مأمور مأمون بود. آمده بود که با سربازانش امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو ببرد. راه، دراز و طولانی بود. دستور داشت امام علیه السلام را زیر نظر بگیرد و گزارش کند. او می‌گوید: «به خدا هیچ کس را با تقواتر از او ندیدم؛ نام خدا همواره بر لبانش بود و ترس از خدا همیشه در دلش... » وقتی شرح عبادت‌های روزانه و شبانه ی امام علیه السلام را برای مأمون گفت، سری تکان داد و گفت: «این مرد بهترین انسان روی زمین و داناترین و عابدترین آنان است اما آنچه را که دیده ای به هیچ کس مگو تا من، خودم آن‌ها را برای مردم بگویم! » اما هیچ وقت آن را برای کسی نگفت! [۱] ---------- [۱]: . شرح عبادات امام رضا علیه السلام را که رجاء بن ابی ضحاک تعریف کرده است، می‌توانید در عیون اخبار الرّضا علیه السلام، ج ۲، ص ۱۸۰ به بعد بخوانید. یک قمقمه دریا.... https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد می‌خواستم بپرسم در جواب افرادی که میگن ما نیاز به امام زمان نداریم و اگه خودمون خوب باشیم میشیم منجی، چه جوابی میشه داد؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 👌🏻بحث اینجاست که اگر فردی نیاز به امام زمان (عج) نداشته باشد عقل کافی نیست. ما نمی گوییم عقل این وسط بی خاصیت است، از حرف ما بد برداشت نشود. عقل یکی از شیوه های استنباط احکام در فقه شیعه هست. کتاب و سنت و اجماع و عقل، ما می دانیم عقل چیز خوبی است و ممکن است در بعضی جاها راهنمای ما باشد ولی در بعضی از موضوعات عقل راهنما نیست چون عقل نمی تواند بعضی چیزها را خوب کشف بکند. 🔸ما بارها و بارها در زندگی یمان پشیمان شدیم، بارها در زندگی ممکن است یکسری راه ها را نرفته باشیم چون اطلاعاتی از آن راهها نداشتیم. پس عقل این وسط کامل نیست! هر چه قدر هم علم پیشرفت بکند باز هم عقل در بعضی جاها ناقص است. شما می بینید همین چای سیاهی که می خورید یک روز دکترها می گویند خوب است، یک روز دکترها می گویند بد است، آخر ما نفهمیدیم چه هست ..... عقل خوب است، لازم هست اما کامل نیست.. یک کسی باید باشد که بر همه علوم اشراف داشته باشد. ☝️🏻الان آن کسی که ادعا می کند به امام نیاز ندارم و عقل من کافی است آیا مریضی سختی گرفت خودش خودش را درمان می کند؟ خودش خودش را جراحی می کند؟ نه می رود سراغ کسی که عقل دارد و در آن زمینه کامل تر هست. بحث امامت و منجی هم همین است، ما آن قدرت را نداریم که جهان را تغییر بدهیم، ما آن قدرت را نداریم که مردم جامعه را تغییر بدهیم، ما آن قدرت را نداریم که صلح و صفا را در جامعه ایجاد بکنیم. پس باید به کسی روی بیاوریم که این قدرت را داشته باشد و عقلش هم از ما کامل تر است. اتفاقا این یک نظر کاملا عقلیست. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
25.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| دستاوردهای حکومت مهدوی(2) 🎤حجت الاسلام حائری پور
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: بیشتر دوست داشت گمنام باشد به همین دلیل گاهی به اسم‌های دیگر مقاله می‌نوشت، نام‌هایی مانند: سجاد شکیب، مرتضی علم الهدی، مرتضی حق گو، مهدی علم الهدی و فرهاد گلزار که از این نام آخر بیشتر در مجلات سینمایی استفاده می‌کرد. گاهی نیز با نام مستعار «کاکتوس» می‌نوشت که بعدها عنوان صفحه طنز ماهنامه ی سوره شد. ۷ روی نیمکت راهروی بخش تدوین فیلم برایم شعری خواند که خیلی قشنگ بود. بعدها به من گفت تمام اشعار و قصه‌های پیش از انقلابش را سوزانده است به همین خاطر امیدوار بودم آن شعر کار بعد از انقلاب باشد که آن را نسوزانده باشد. در تمام آن سال‌ها همیشه فکر می‌کردم در یک فرصت مناسب از او درخواست کنم که همان شعرش را دوباره برایم بخواند و من یادداشت کنم. حالا که ناگهان خیلی دیر شده، بدون هیچ دلیلی احساس می‌کنم که تنها شنونده ی آن شعر من بوده ام. ۸ قبل از پرواز آمده بود دفتر. موقع خدا حافظی همینطور که داشت می‌رفت گفت: نمی خواهی روبوسی کنی؟ گفتم: مگه دو سه روز بیشتر طول می‌کشه؟ خندید و راه افتاد. دوباره بر گشت و گفت: «تا حالا فکر کردی اگه من نباشم، می‌خواهید روایت فتح را چه بکنید؟ » حرفش را جدی نگرفتم و گفتم: «تعطیل می‌کنیم؟ » گفت: «یعنی چی؟ » گفتم: « جدی دارم می‌گم. تعطیلش می‌کنیم. » ... و برای همیشه رفت. ۹ هیچ وقت نمی گذاشت ازش عکس یادگاری بگیریم. شوخی می‌کرد و از جلوی دوربین فرار می‌کرد. آن سفر آخر، خیلی اصرار کردم تا راضی شد عکس بگیرم. ولی گفت: «بگیر! اما به شرطی که عکس حجله ای باشد. » آن وقت راحت ایستاد و عکس گرفتم. لاله ای در فکه https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از کتابخانه صوتی
hafez 25.mp3
4.62M
غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای گل
.......: کار عصا حجاج بن یوسف بادیه نشینی را دید و به او گفت: چه در دست داری؟ گفت: عصایی است که موقع نهار بر زمین می‌گذارم و در حال حرکت با خود بر می‌دارم و چهارپایانم را با آن می رانم، در سفر از آن کمک می‌گیرم، در راه رفتن تکیه گاه من است تا قدمهای بلند بردارم، با آن از رودخانه می‌گذرم، از افتادن بازم می‌دارد، عبایم بر آن می‌افکنم تا از گرمای آفتاب سایبانی و از سرما محافظتم نماید، هرچه دور است با کمک آن به خود نزدیکش می‌سازم، مرکب سفر و وسیله باز کردن در خانه‌ام می‌باشد، سگ را از خود با کمک آن دور می‌کنم، مانند شمشیر است در جنگ، از پدرم به من ارث رسیده و از من به فرزندم ارث می‌رسد، نیز گله‌ام را با آن می‌چرانم و کارهای زیادی با آن دارم، حجاج مبهوت شد و بازگشت. امیر شاهی اگر در پایت افکندم سری عیبم مکن کاندم چنان بودم که از مستی ز سر نشناختم پارا حقا که به افسون دگرش خواب نیاید آنکس که شبی بشنود افسانه ی ما را شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۱- تداوم عبادت پرتوی از اسرار نماز » تداوم عبادت رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود دوام و پشتکار در هر کاری پسندیده است، در عبادت هم چنین است. از نظر اسلام، عبادت کوچک و کم، ولی پیوسته، ارزشمندتر از عمل نیک بزرگ ولی بی دوام است. قرآن می‌فرماید: «فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَدَتِهِ» (۶۵) خدا را بپرست، و در راه عبادت او صبور و شکیبا باش. از رسولخدا صلی الله علیه وآله نقل شده که: «آفَةُالْعِبادَةِ الْفَتْرَةُ» (۶۶) آفت عبادت، سستی و گاهی انجام دادن و گاهی ترک است. ابراهیم علیه السلام نمونه کامل یک بنده مطیع و تسلیم است، چه در قربانی کردن فرزند، چه در رها کردن هاجر و اسماعیل در بیابان‌های خشک مکّه، چه در آمادگی برای افتادن در آتش نمرودیان. و در احادیث بسیاری این مضمون آمده است که: «اِنَّ اَحَبَّ الاعْمالِ اِلَی اللهِ تَعالی اَدْوَمُها و اِنْ قَلَّ» [۱] ---------- [۱]: ۶۷) نهج الفصاحه، جمله ۴۵۳. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
🌷 آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✍ معیار اصلی، نماز است. این نماز بالاترین ذکر است، شیرین‌ترین ذکر است، برترین چیز است. حال، برخی به دنبال ذکرهای ویژه‌ای می‌گردند که کسی نشنیده باشد! 🔹 همه چیز تابع نماز است. 📚 فریادگر توحید، ص١٨٣
.......: فصل دهم در دعوت به تحصیل حضور قلب اکنون که فضیلت و خواص حضور قلب را عقلًا و نقلًا دانستى و ضررهاى تـرك آن را فهمیـدى، علم تنها کفایت نکند بلکه حجت را تمام تر نماید؛ دامن همت به کمر زن و آنچه را دانـستى در صدد تحصیل آن باش و علم خود را عملى کن تا استفاده از آن بـرى و برخـوردار از آن شـوى . قدرى تفکّر کن که به حسب روایات اهل بیت عصمت علیهم السلام، که معـادن وحـى و تمـام فرمایشاتشان و علومشان از وحى الهى و کشف محمدى صـلى اللَّـه علیـه و آلـه و سـلم اسـت، قبولى نماز شرط قب ولى سایر اعمال است؛ و اگر نماز قبول نـشود، بـه اعمـال دیگـر اصـلًا نظـر نکنند(85 .(و قبولى نماز به اقبال قلب است که اگر اقبال قلب در نماز نباشـد، از درجـه اعتبـار ساقط و لایق محضر حضرت حق نیست و مورد قبـول نمـى شـود، چنانچـه در احادیـث سـابقه معلوم شد . پس، کلید گنجینه اع مال و باب الأبواب همه سعادات حضور قلب است که با آن فتح باب سعادت بر انسان مىشود و بدون آن جمیع عبادات از درجه اعتبار ساقط مىشود . الحال قدرى با نظر اعتبار اندیشه کن و اهمیت مقام و بزرگى موقف را با دیـده بـصیرت بنگـر و با جدیت تمام قیام به امر کن . کلید درِ سعادت و درهاى بهـشت و کلیـد درِ شـقاوت و درهـاى جهنّم در این دنیا در جیب خود تو است مى توانى درهـاى بهـشت و سـعادت را بـه روى خـود مفتوح کنى و مى توانى بخلاف آن باشى. زمام امر در دسـت تـو اسـت، خـداى تبـارك و تعـالى حجت را تمام و راههاى سعادت و شقاوت را نموده و توفی قات ظاهرى و باطنى را عطـا فرمـوده؛ آنچه از جانب او و اولیاى او است تمام است، اکنون نوبت اقدام مـا اسـت؛ آنهـا راهنماینـد و مـا راهرو. آنها عمل خود را انجام دادند به وجه احسن و عذرى باقى نگذاشتند و لمحـه اى کوتـاهى نکردند، تو نیز از خواب غفلت برخیز و راه سعادت خـود ر ا طـى کـن و از عمـر و توانـایى خـود استفاده نما که اگر وقت بگذرد و این نقد عمر و جوانى و گنج قـوت و توانـائى از دسـتت بـرود جبران ندارد . اگر جوانى، مگذار به پیرى رسى که در پیرى مصیبتهایى دارى که پیرها مى داننـد و تو غافلى . اصلاح در حال پیرى و ضعف از امور بسیار مشکل است. و اگـر پیـرى، مگـذار بقیـه عمر از دستت برود که باز هر چه باشد تا در این عالم هستى راهـى بـه سـعادت دارى و درى از سعادت به رویت باز است؛ خدا نکند که این در بسته شود و این راه منسدگـردد کـه آن وقـت اختیار از دستت برود و جز حسرت و ندامت و افسوس از گذشتن امر نصیبى ندارى . پس اى عزیز، اگر ایمان به آنچه ذکر شد که گفته انبیاء علیهم الـسلام اسـت آوردى و خـود را براى تحصیل سعادت و سفر آخرت مهیا نمودى و لازم دانستى حضور قلـب را کـه کلیـد گـنج سعادت است تحصیل کنى، راه تحصیل آن آن است که اولًا رفع موانع حـضور قلـب را نمـایى و خارهاى طریق را از سر راه سلوك ریشه کن کنى و پس از آن اقدام به خود آن کنى . امـا مـانع حضور قلب در عبادات، تشتّت خاطر و کثرت واردات قلبیه است . و این گاهى از امـور خارجـه و طرق حواس ظاهره حاصل مى شود؛ مثل آنکه گوش انـسان در حـال عبـادت چیـزى بـشنود و خاطر به آن متعل ق شده مبدأ تخیلات و تفکّرات باطنیه گردد و واهمه و متصرّفه در آن تـصرّف نموده از شاخه اى به شاخه اى پرواز کند؛ یا چشم انسان چیزى ببینـد و منـشأ تـشتّت خـاطر و تصرّف متصرّفه گردد؛ یا سایر حواس انسان چیزى ادراك کند و از آن انتقـالات خیالیـه حاصـل شود . و طریق علا ج این امور را گرچه فرمودند رفع این اسباب است، مثل آن که در بیـت تـاریکى یـا محلّ خلوتى بایستد و چشم خود را در وقت نماز ببندد و در مواضعى که جلـب نظـر مـى کنـد نماز نخواند؛ چنانچه مرحوم شهید سعید رضوان اللَّه علیه از بعض متعبدین نقل فرمایـد کـه در خانه کوچک تاریکى که وسعت آن به قدر آن باشد که ممکن باشد در آن نماز خواندن عبـادت مىکردند.(86 (ولى معلوم است این، رفع مانع نکند و قلع ماده ننماید . زیـرا کـه عمـده تـصرّف خیال است که با منشأ جزئى کار خود را انجام مى دهد؛ بلکه گـاه شـود کـه در خانـه تاریـک و کوچک و تنها تصرّف واهمه و خیال بیشتر شود و به مبـادى دیگـر بـراى دعابـه و بـازى خـود دستآویز شود . پس، قلع ماده کلّى به اصلاح خیال و وهم است و ما پـس از ایـن اشـاره بـه آن مىکنیم. بلى، گاهى این طور از علاج هم در بعضى از نفوس بى تأثیر و خـالى از اعانـت نیـست، ولى ما دنبال علاج قطعى و قلعِ سبب حقیقى مىگردیم و آن بدین حاصل نشود . و گاهى تشتّت خاطر و مانع از حضور قلب، از امور باطنه است . و آن بـه طریـق کلّـى دو منـشأ بزرگ دارد که عمده امور به آن دو منشأ برگردد : یکى هرزه گردى و فرّار بودن خود طایر خیال است؛ زیرا که خیال قوه اى است بـسیار فـرّار کـه دائماً از شاخه اى به شاخه اى آویزد و از کنگره اى به کنگره اى پ
رواز کند؛ و این مربـوط بـه حـب دنیا و توجه به امور دنیه و مال و منال دنیوى نیست، بلکه فرّار بودن خیال خود مصیبتى اسـت که تارك دنیا نیز به آن مبتلا است . و تحصیل سکونت خاطر و طمأنینه نفس و وقـوف خیـا ل از امور مهمهایست که به اصلاح آن علاج قطعى حاصل شود، و پس از این به آن اشاره مىکنیم . منشأ دیگر، حب دنیا و تعلّق خاطر به حیثیات دنیوى اسـت کـه رأس خطیئـات و ام الأمـراض باطنه است که خار طریق اهل سلوك و سرچشمه مصیبات است؛ و تا دل متعلّق به آن و منغمر در حب آن است، راه اصلاح قلوب منسد و درِ جمله سعادات به روى انسان بسته است . و مـا در ضمن دو فصل اشاره به رفع این دو منشأ بزرگ و دو مانع قوى مىنماییم ان شاء اللَّه . فصل یازدهم در بیان دواى هرزه گردى خیال الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه https://eitaa.com/zandahlm1357