eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
45.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا امام زمان (عج) از هزار نفر 999 نفر را میکشد؟(قسمت دوم) 🔶🔹🔶
14.mp3
8.84M
🔰 شرح و تفسیر ماه رمضان 💠 دعای روز 14 🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه 👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: نيروها در جاده مستقر شدند؛ اما مهدي آرام و قرار نداشت. تصميم گرفت جلوتر برود و اطلاعاتي كسب كند. يكي را برداشت و دو نفري حركت كردند. ۷۰۰ متر جلوتر، جاده اي ديگر روي زمين كشيده شده بود و آن، جاده ي پيروزي بود كه از فاو به بصره مي‌رفت و قرار بود گردان حبيب آن جا عمل كند. سروان ستار ناصر حسابي ترسيده و از ترس رعشه بر [ صفحه ۳۱] جانش افتاده بود. احساس مي‌كرد خطر از هر طرف آن‌ها را احاطه كرده؛ در همين حال، فرمانده تيپ، سرهنگ عبدالكاظم حسين الاسدي تماس گرفت و گفت: سروان، به نظر مي‌رسد ايراني‌ها امشب قصد حمله دارند. سروان در پاسخ گفت: جناب سرهنگ، ما كاملا آماده ايم. جان بر كف نهاده ايم تا از وطن، آزادي و شرف دفاع كنيم. همان شب، جبهه مشتعل شد. سرگرد عزت البدري فرمانده گردان با سروان ستار تماس گرفت و گفت: سروان، نيروهاي احتياط را به جلو اعزام كن. گروهان‌ها با دشمن درگير شدند. با لشكر و تيپ تماس داشته باش و كارها را پي گيري كن. گلوله باران بي امان ايراني‌ها ترس و وحشت آن شب ظلماني را مضاعف كرده بود. خروش نيروهاي ايراني كه فرياد مي‌زدند يا زهرا (س)، در فضا طنين افكنده بود. سعدالدين الشاذلي فرمانده مصري مي‌گفت: اين عمليات جسورانه تر از عمليات عبور از كانال سوئز در جنگ اكتبر سال ۱۹۷۳ م بود. ۱۰ دقيقه بعد از شروع حمله، سرهنگ عبدالكاظم تماس گرفت و گفت: سروان، وضعيت را دقيق گزارش كن. ستار ناصر با وحشت گفت: جناب سرهنگ! نيروهاي ايراني به سنگرهاي خط مقدم رخنه و مواضع گروهان اول را تصرف كرده اند. فرمان دهان گروهان‌ها كشته شده اند. سرهنگ پرسيد: پس فرمانده گردان كجاست؟ [ صفحه ۳۲] سروان پاسخ داد: در خط مقدم است و وضعيت را بررسي مي‌كند. اوضاع هر لحظه بدتر مي‌شد. گلوله‌هاي ايران از مواضع اول كه گذشت نشان مي‌داد آن‌ها از خط اول گذشته اند. ساعت ۱۱ شب بود و گردان ستار ناصر هنوز مقاومت مي‌كرد. سروان تصميم گرفت به خط مقدم برود. فرمانده لشكر پشت بي سيم فرياد مي‌زد: مقاومت كنيد، از شهادت نترسيد! مقاومت... اما خودش هم از آتش معركه گريخت [۷]. كم كم خورشيد در آسمان فاو ظاهر شد؛ اما آن چه را كه خورشيد مي‌ديد، باور كردني نبود. به جاي عراقي ها، بسيجيان در منطقه حضور داشتند و نبرد سختي درگرفته بود. نيروهاي پياده خط مقدم جبهه را به جلوي شهر فاو كشانده بودند و غواص ها، در كنار اروند، به دنبال دوستان خود مي‌گشتند. دفاع مقدس خاطرات اروند..... https://eitaa.com/zandahlm1357
در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه‌های خصوصی‌تر زندگیشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیش‌تر می‌بینید..:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 47.mp3
2.15M
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی