.......:
۱۶ و فرموده است (و هر كس كه در آسمانها و زمين است و هر كس كه در نزد اوست (يعني فرشتگان) از اوست از عبادت او سر باز نمي زنند درمانده نمي شوند شب و روز تسبيح ميگويند) ۱۷
و باز در حق آنها فرموده است (بلكه آنها بندگان مورد تكريمند و از او در گفتار سبقت نمي گيرند و به امر او عمل ميكنند آنچه را پيش رو دارند از پشت سرشان علم دارد شفاعت براي كس نكنند مگر براي كسي كه خدا از او خشنود شده است و خود از ترس او بيمناكند) ۱۸. حضرت سپس فرمود: اگر چنان باشد كه اينها ميگويند كه خداوند آن فرشتگان را جانشينان خود در زمين قرار داد و آنها در دنيا همچون پيامبران و يا امامان بودند، پس بايد گفت كه از پيامبران و امامان (ع) قتل نفس و زنا سر ميزند. حضرت آن گاه فرمود: مگر نمي داني كه خداوند عزّوجلّ هرگز دنيا را از پيغمبر يا امامي از جنس بشر خالي نگذاشته است؟! مگر نه اين است كه خداوند عزّوجلّ ميفرمايد (پيش از تو نفرستاديم مگر مرداني از مردم آباديها كه به آنان وحي كرديم) ۱۹ پس خداوند خبر داده است كه فرشتگان را به زمين نفرستاده است كه امام و حاكم باشند، بلكه فرشتگان به سوي پيامبران خدا فرستاده ميشوند (تا به انسان وحي رسانند). محمد بن زياد و محمد بن يسار گويند: به آن جناب عرض كرديم: پس بنابر اين، ابليس هم فرشته نبوده است، فرمود: آري; فرشته نبود بلكه از نوع جنّ بود، آيا نشنيده ايد كه خداي عزّوجلّ ميفرمايد (و آن گاه كه به فرشتگان گفتيم: براي آدم
به سجده افتيد و همگي به سجده افتادند مگر ابليس كه از جنيان بود) ۲۰ پس خداوند عزّوجلّ خبر داده است كه ابليس از جنيان بود، و هم اوست كه خداي عزّوجلّ درباره اش ميفرمايد (و جن را، پيش از اين از آتش تَفَنده (يا آتش بي دود) آفريديم) ۲۱. امام حسن بن علي (عسكري) (ع) فرمود: پدرم از جدم از حضرت رضا از پدران بزرگوارش از علي (ع) برايم روايت كرد كه فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: خداوند عزّوجلّ ما خاندان محمد را و پيامبران را و فرشتگان مقرب را برگزيده است، و هيچ يك از اينان را برنگزيد مگر آن كه ميدانست اينان مرتكب عملي نمي شوند كه به سبب آن از ولايت او خارج شوند، و دست حمايت و عصمت او را از سر خود قطع كنند، و به جرگه كساني بپيوندند كه سزاوار عذاب و خشم او هستند. دو راوي ياد شده گفتند: به آن حضرت عرض كرديم. براي ما روايتي نقل شده است كه چون رسول خدا (ص) علي (ع) را به امامت منصوب فرموده خداوند عزّوجلّ ولايت و دوستي او را در آسمان هر گروهي از مردم و فرشتگان عرضه داشت ولي آنها از پذيرش آن امتناع ورزيدند و خداوند آنها را به قورباغه تبديل كرد، حضرت فرمود: پناه به خدا! اين جماعت بر ما دروغ ميبندند و افترا ميزنند. فرشتگان فرستادگان
و پيغامبران خدا هستند; بنابر اين، آنها نيز همچون ساير انبياء و رسولان او به سوي خلق ميباشند، آيا از پيامبران و رسولان كفر سر ميزند؟ عرض كرديم: خير، فرمود: فرشتگان نيز اين گونه اند. همانا فرشتگان مخلوقاتي عظيم الشأن و جليل القدر هستند۲۲. ۶- صدوق از تميم بن عبدالله بن تميم قرشي (رض)، از پدرش، از احمد بن علي انصاري، از علي بن محمد بن جهم روايت كرده است كه گفت: شنيدم مأمون از حضرت علي بن موسي الرضا (ع) درباره روايتي پرسيد كه مردم راجع به زهره نقل ميكنند و ميگويند زهره نام زني بود كه هاروت و ماروت گرفتار و دلباخته او شدند، و همچنين درباره آنچه كه راجع به (ستاره) سهيل
روايت ميكنند و ميگويند باجگيري در يمن بوده است، سؤال كرد، حضرت رضا (ع) فرمود: اين كه ميگويند آن دو تبديل به دو ستاره شدند حقيقت ندارد; بلكه به دو جانور دريايي تبديل شدند، و مردم اشتباها خيال كردند كه به دو ستاره تبديل گشتند، خداوند عزّوجلّ هيچ گاه دشمنان خود را به صورت نورهايي درخشان مسخ نمي كند و آن گاه آنها را تا آسمان و زمين باقي است، باقي بگذارد، موجود مسخ شده بيش از سه روز باقي نمي ماند و بعد از سه روز ميميرد و چيزي از نسل آن باقي نمي ماند، و امروزه موجود مسخ شده اي در
روي زمين وجود ندارد.....
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
حكمت ۱۲ أَحْسَنُ النَّاسِ مَعَاشاً مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَيْرِهِ فِي مَعَاشِهِ بهترين رهرو به راه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حكمت ۱۳
الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ كُلْفَةٌ
رضا سِبط پاك رسول امين
كه نتوان سر از خدمتش تافتن
بگفتا: خرد بخشش ايزدي است
ادب را به كوشش توان يافتن
#چهل حکمت رضوی (ع)
نویسنده✍علی باقر زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥رجعت، ریشه در قرآن دارد #استاد_کلباسی #گامی_به_سوی_ظهور 🔶🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رجعت، ریشه در قرآن دارد
#استاد_کلباسی
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: لب نوش شب هجران تو ای دوست سحر خواهد شد روشن از دیدن تو دیده تر خواهد شد [صفحه ۶۹] آرزو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
شمس عالمیان
دلم ز دوری رویت قرار و تاب ندارد
میان ما و رخت جز گنه حجاب ندارد
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت
مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد
نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان
بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد
به آسمان جمالت ستاره نازیباست
که تاب دیدن روی تو آفتاب ندارد
نشسته دیده نازت میان صف زده مژگان
شکوه صف زده مژگان تو شهاب ندارد
تو شمس عالمیانی ز روی پرده بیفکن
که آفتاب به رخسار خود نقاب ندارد
[صفحه ۷۰]
هر آن کسی که به دل عشق روی ماه تو دارد
به شام اول قبرش یقین عذاب ندارد
چو سر ز خاک بر آرد به عرصه گاه قیامت
به زیر سایه لطف دگر عقاب ندارد
محاسبات الهی اگر چه سخت و دقیق است
محب یوسف زهرا غم حساب ندارد
اگر چه آتش دوزخ هزار شعله فروزد
یقین اثر به دل و سینه کباب ندارد
به ناله دل سوزان هاشمی نظری کن
اگر چه تاب نگاهت دل خراب ندارد
#آثار دعا براي فرج امام زمان علیه السلام
نویسنده:
حسین هاشمی نژاد
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خسته شده اند. عقب نشینی تاکتیکی آنها تبدیل به عقب نشینی دائمی میشود. [صفحه ۷۸] بچهها هنوز آماده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
آرامش و عقب نشینی
دوباره منطقه آرام میگیرد. شب میرسد و سومین شب را هم در ارتفاع میمانیم. هیچ سنگر مناسبی برای استراحت وجود ندارد و غذاهای جور و واجور و نبودن بهداشت و بر جای ماندن اجساد عراقیها، منطقه را آلوده کرده. اکثر بچهها دچار مشکل گوارشی شده اند. ناراحت اند. آبلیمو و قرص هم کار ساز نیست. اگر چه تدارکات بهتر به این بالا میرسد، ولی مشکلات اساسی هنوز باقی است.
دو روز دیگر به همین شکل گذشت. گلولههای فراوان خمپاره و حملههای عراق. پاتک و هلهله، اما خیلی ضعیف تر از روزهای قبل و هر روز ضعیف تر. بعد از ظهر روز پنجم خبر دادند که زمان تعویض گردان فرا رسیده. اگر چه بچهها خیلی خسته شده اند، ولی تازه به منطقه عادت کرده اند. اسامی و ارتفاع منطقه را یاد گرفته اند و در تاریکی شب هم مثل روز میتوانند مسیر بین سنگرها را طی کنند. ازهای و هوی دشمن هم نمی ترسند. امروز هم از صبح زود بسیج سنگرسازی شده و با رسیدن گونی و الوار و پلیت، چند سنگر محکم ساخته شد.
اما باید عقب رفت. باز هم طبق دستور فرماندهی. معلوم نیست بچهها از
کجا فهمیدند که برای بازسازی به عقب
می روند و باید به عنوان نیروهای آماده در منطقه باقی بمانند. کسی هم به اردوگاه و یا مرخصی نمی روند.
وسایل جمع شد. هدایت ۱۳۰ نفر برای حاجی کار خیلی ساده ای است. چند نفر از کادر گردان از جمله معاون گردان هم شهید شده اند. ستونها تقسیم و هر کدام از یک راه پایین میآیند. چهار ساعت تا تاریکی هوا باقی مانده و چهار ساعت برای رفتن به پایین وقت لازم است. حرکت شروع میشود. این دفعه رو به پایین. از آن روحیه ی اول خبری نیست. به هر حال پنج روز جنگیدن و شب نخوابیدن و شهادت دوستان و... تأثیر دارد. نمی توان اثر این زحمتها و مشکلات را نادیده گرفت. اینها هم انسان اند. بسیجی اند. عاطفه دارند. در بین راه وسعت و عظمت عملیات بیشتر مشخص میشود و این سلسله ارتفاعات بهتر دیده میشوند. جادههای احداث شده و امکانات و کثرت نیرو خبر از عملیات عظیم دارد. سنگر و سولههای متعدد. لشکرها و تیپهای متفاوت. جهاد سازندگی استانهای گوناگون. قرارگاهها. مراکز فرماندهی و... همه ی اینها در سینه کش همین ارتقاع مستقر شده اند. چند اورژانس صحرایی هم سر راه قرار دارد. بعضی از بچهها به صورت گذرا مراجعه میکنند و چند قرص و... برای مریضی خود میگیرند. پایین آمدن هم سخت است. خصوصا با یک کوله بار بزرگ پس از پنج روز نبرد جانانه و به یاد داشتن خاطره شهدا.
راهپیمایی سخت است. گلولههای سرگردان هم به بدرقه میآیند و در گوشه و کنار منفجر میشوند. ولی هیچ کس حال خیزیدن و خم شدن را ندارد. پاها رها شده و تجهیزات و اسلحه را هم به زور همراه خود میآورند. بچه ها
به هیچ چیز میل و رغبت ندارند و هیچ چیز مثل یک وعده خواب مفصل نمی تواند آنها را راضی کند. در پایین ارتفاع چند خودرو منتظر آنها هستند. پس از سوار شدن به همان سنگرها و سولههای نیم روزه ی قبل از عملیات میروند و استراحت میکنند. اول یک شستشوی نه چندان مفصل. بعد نماز و غذای داغ و سپس
[صفحه ۸۲]
اهل مناجات از امشب هم نمی گذرند و در زمان مناسب، آن ارتباط معنوی را وصل میکنند. البته شاید کمتر و به اندازه ی همان سه رکعت آخر. یعنی نماز شفع و وتر. یا حتی به اندازه ی بیدار شدن و رو به قبله نشستن و چند دعا کردن. هر کس میداند چگونه با خدای خود گفتگو کند. عده ای خیلی دقیق و فصیح و غلیظ و عده ای ساده و کوتاه و فارسی. در هر دو صورت خداوند از این بندگان شاکر راضی است. بندگانی که در آن بالا و در آن شبهای پر اضطراب نیز از این ارتباط غافل نبودند و تحت آن شرایط خاص، نماز شب خود را نشسته خواندند.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " گلستان" اثر سعدی شیرازی
با روایت و توضیحات دکتر #اسماعیل_آذر
تولید : ایران صدا
#گلستان_سعدی
#سعدی
#ادبی #اخلاقی
Part01_گلستان سعدی.mp3
12.41M
📗کتاب صوتی
#گلستان_سعدی
با روایت دکتر اسماعیل آذر
قسمت 1⃣
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پند ذرات هستی شب و روز با فصیح ترین زبان تو را نصیحت میکنند و آشکار و نهان با بلیغ ترین سخن موعظه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا و آخرت
تا کی در طلب لذات نابود شدنی هستی و از سعادتهای باقی آخرت روی گردانی؟ اگر صاحب عقل و ارباب خرد هستی، هر روز به دو قرص نان از دنیا اکتفا کن. و هر سال به دو لباس اکتفا نما. تا از جمع خردمندان نیفتی و روز قیامت با ناله دردمندانه نیائی.
هر چیز ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلب آن کوشی
باقی جهان جوی نیرزد زنهار
تا عمر گرانمایه بدان نفروشی
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_207
و قال عليهالسلام
إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ؛ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ.
امام عليه السلام فرمود:
اگر حليم و بردبار نيستى خود را به بردبارى وادار كن (و همانند حليمان عمل كن) زيرا كمتر شده است كسى خود را شبيه قومى كند و سرانجام از آنان نشود.
شرح و تفسير
راه تحصيل بردبارى
امام عليه السلام در اين كلام نورانى كه در واقع تكميلى است براى كلام حكيمانۀ گذشته اشاره به نكتۀ ديگرى دربارۀ حلم و بردبارى مىكند و مىفرمايد:«اگر حليم و بردبار نيستى خود را به بردبارى وادار كن (و همانند حليمان عمل نما) زيرا كمتر شده است كسى خود را شبيه قومى كند و سرانجام از آنان نشود»؛ (إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ؛ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ) .
كلام حكيمانۀ پيشين دربارۀ بعضى از آثار مهم حلم بود و امام عليه السلام در اين كلام، راه رسيدن به اين خلق از اخلاق فضيله را بيان مىكند كه چون افرادى داراى اين صفت نيستند خود را وادار به آن كنند؛ مثلاً حادثۀ خشمآورى واقع مىشود و انسان عصبانى مىگردد و از درون مىجوشد و مىخروشد؛ ولى خودش را كنترل كند و قيافهاى همچون حليمان و بردباران به خود بگيرد. اين كار در نخستين بار ممكن است بسيار مشكل باشد ولى هرچه تكرار شود آسانتر مىگردد تا زمانى كه انسان به آن عادت مىكند و تبديل به حالت و سپس تبديل به ملكه مىشود.
البته تمام صفات فضيله را مىتوان از اين راه به دست آورد؛ مثلاً علماى اخلاق دربارۀ افراد جبان و ترسو مىگويند: خود را در ميدانهاى ترسناك وارد كند و شجاعت را بر خويش تحميل نمايد. پس از مدتى عادت مىكند و ملكۀ شجاعت در او پيدا مىشود.
جملۀ «قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ» نيز دليل بر اين كليت و عموميت است و در واقع امام عليه السلام آن را به عنوان درسى فراگير در مسير تحصيل فضايل تعليم داده است و اين همان چيزى است كه نه تنها علماى اخلاق، بلكه روانشناسان نيز بر آن اصرار دارند و آن را يكى از طرق رفع نقايص روانى مىشمارند.
راه ديگر براى تحصيل اين صفت مهم اخلاقى، مطالعۀ حالات علما و پيشوايان بزرگ مخصوصاً رسول اكرم و ائمۀ معصومين عليهم السلام است كه آنها چقدر در برابر افراد جسور حليم و بردبار بودهاند.
در حديثى كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در كتب شيعه و اهل سنت نقل شده مىخوانيم كه روزى مرد عربى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و (بدون مقدمه) عباى پيغمبر صلى الله عليه و آله را گرفت و به گردن پيامبر صلى الله عليه و آله انداخت و به شدت كشيد به گونهاى كه اثر آن روى گردن مبارك حضرت آشكار شد. سپس گفت: اى محمد! از آن مال خدا كه نزد توست چيزى به من بده. پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به او كرد و خنديد (اشاره به اينكه اگر مالى مىخواهى راه آن اين كار نيست) سپس دستور داد چيزى به او بخشيدند (و از خود هيچ عكسالعمل خشنى در برابر او ظاهر نساخت) و اين نشانه حلم فوقالعادۀ آن حضرت است. ١
در حديث ديگرى كه در مكارم الاخلاق آمده مىخوانيم كه گاهى كودكان را خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله مىآوردند تا براى آنها دعا كند و مبارك باشند و يا نامى براى آنها انتخاب كند. پيامبر صلى الله عليه و آله كودك را مىگرفت و در دامان خود براى احترام به خانوادهاش مىگذاشت و چه بسا كودك دامان پيامبر صلى الله عليه و آله را تَر مىكرد. بعضى از حاضران فرياد مىكشيدند، حضرت مىفرمود: آرام باشيد مانع وى نشويد، او را آزاد مىگذاشت تا بولش تمام شود. سپس به او دعا مىفرمود يا نامگذارى مىكرد. اين كار سبب خوشحالى خانوادۀ كودك مىشد و احساس مىكردند پيامبر صلى الله عليه و آله به هيچ وجه از ماجراى كودكشان ناراحت نشده است. هنگامى كه باز مىگشتند پيامبر صلى الله عليه و آله لباس و بدن خود را مىشست. ١
از جمله در حديثى كه مرحوم كلينى در كتاب شريف كافى آورده است ذيل بابى كه به عنوان «الحلم» عنوان كرده است مىخوانيم: امام صادق عليه السلام خدمتكارى داشت كه او را به دنبال كارى فرستاد ولى مدتى گذشت و نيامد. امام عليه السلام در جستجوى وى برآمد ديد در گوشهاى خوابيده است. امام عليه السلام بالاى سرش نشست و او را باد مىزد تا زمانى كه بيدار شد. در آن هنگام امام عليه السلام به او فرمود:
«يا فُلانَ وَ اللّهِ ما ذلِكَ لَكَ تَنامُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لَكَ اللَّيْلُ وَ لَنا مِنْكَ النَّهارُ ؛اى غلام! به خدا سوگند اين سزاوار تو نيست. هم شب را مىخوابى هم روز را. شب براى تو باشد و روز براى ما». ٢
مرحوم مفيد در كتاب مجالس خود از جابر نقل مىكند كه اميرمؤمنان عليه السلام شنيد مردى «قنبر» را دشنام مىدهد و «قنبر» مىخواهد به او پاسخ دهد. امام عليه السلام او را صدا زد فرمود:
«مَهْلاً يا قَنْبَر دَعِ الشّاتِمَةَ مُهاناً تَرْض الرَّحْمانَ وَ تَسْخَطُ الشَّيْطانَ وَ تُعاقِبُ عَدُوَّكَ ؛قنبر آرام باش. دشنامدهنده را رها كن كه سبب خشنودى خدا و خشم شيطان مىشود و اين مجازاتى است براى دشمن تو». سپس افزود:
«فَوَالَّذي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ ما أرْضَى الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ بِمِثْل الْحِلْمِ وَ
لا أسْخَطَ الشَّيْطانَ بِمِثْلِ الصَّمْتِ وَ لا عُوقِبَ الْأحْمَقُ بِمِثْلِ السُّكُوتِ عَنْهُ ؛به خدايى كه دانه را در زمين مىشكافد و انسان را مىآفريند سوگند هرگز انسان با ايمانى پروردگارش را به چيزى مانند حلم و بردبارى خشنود نكرده است و شيطان را به مانند سكوت (در اينگونه موارد) خشمگين نساخته و احمق را همانند خاموشى در برابرش مجازات ننموده است». ١
اين سخن را با كلامى از شريف رضى در كتاب خصائص الائمة پايان مىدهيم او در آن كتاب كلام حكيمانۀ فوق را با اضافهاى روشنگر آورده و چنين نقل كرده است:
«أفْضَلُ رِداءٍ يُرْتَدى بِهِ الْحِلْمُ فَإنْ لَمْ تَكُنْ حَليماً ...؛ برترين لباس لباس حلم است و اگر حليم نيستى خود را مشابه حليمان كن