هفتهنامه زن روز
#ینگه_دنیا
خرچنگ زنده با چاشنی زجرکشی
با زندگى کردن با این فرانسوى ها تازه مى فهمید که چقدر تر و تمیز زندگى مى کنید. من، که از نظر تمیزى اتاق در دوران دانشجوییم تو ایران در حد متوسط بودم، جلوى این ها فوران تمیزى و پاکیزگى هستم! همیشه وقتى دوست هاى فرانسوى ام مى ریزند تو اتاقم به تمیزى اتاقم حسودى مى کنند، حالا حساب کنید اگر وارد اتاق یه دختر خانم دانشجوى ایرانى بشوند، چه جورى موتورشون میاد پایین! البته خونه هاشون ظاهرا تمیز به نظر میاد ولى تو باطنش که مى رى و یه انگشت مى زنى، کلى گرد و خاك بلند مى شه. در مورد زندگى دانشجویى چه دختراشون چه پسراشون، اصلا تمیز نیستند! ببخشیدا، گلاب به روتون، روم به دیوار، از دستشویى رفتنشون که با یه تیکه دستمال سر و ته قضیه رو هم بیارن، بگیرید تا مابقى چیزا که چه جورى زندگى مى کنند! من که همه رقمه چندشم مى شه! هفته پیش یکى از دوستان فرانسوى، ما را دعوت کرد خونه اش به صرف خرچنگ! من امتناع کردم. گفت خب بیا ولى نخور... بعد اضافه کرد: اگر میگو دوست دارى از مزه خرچنگ هم خوشت میاد. من عاشق میگو بودم ولى به دوستم گفتم که خوردن خرچنگ تو دین ما حرامه. دوست فرانسوى ام اصرار کن: خب بیا فقط تماشا کن.
رفتیم فروشگاه و رفیقم یه خرچنگ زنده خرید.
گفتم: این که زنده است چه جورى مى خوریش؟! گفت: تو قابلمه آب میذاریمش، زیرشو روشن مى کنیم تا کم کم بپزه. گفتم: بابا گناه داره این جورى یواش یواش با زجر جون میده!
رسیدیم خانه اش، کثیف ترین خانه اى بود که تو عمرم دیده بودم.
به طور کلى غذاهاشون بعضى اوقات یه بوهاى بدى داره که آدم از خوردنشون پشیمون میشه، مثل پنیرایى که کپک سبز زده و بوى باکترى و کپکش از ششصد مترى قابل احساس هست. تازه از پنیراى عادى هم گرون تره! خلاصه غذاهاى عجیب غریب زیاد دارن که بعضى هاش مثل جگر چرب مرغابى کاملا غیر انسانى تهیه مى شه. وقتى هم بهشون اعتراض مى کنم میگن عوضش خیلى خوشمزه است! یه چیزى هم که هست موقع پخت و پز از بس کلى چیز هچل هفت با هم قاطى مى کنن، بویى که ازش ایجاد مى شه خیلى آدم رو اذیت مى کنه. دفعه پیش یکى تو خوابگاه ما مهمانى گرفته بود و وقتى غذا مى پخت من اصلا نتونستم بوى غذا رو تحمل کنم، رفتم اسپند دونى رو برداشتم یه مشت اسپند توش ریختم. دودش رو تو اتاقمو و کل راهرو ها پخش کردم، تا برگشتم تو اتاق دیدم آژیراى خطر ساختمون رو زدند و کلى آدم ریختند بیرون. مى گفتند: یه جا تو طبقه ما آتیش گرفته، دو زاریم افتاد، تا گندش بیشتر در نیومده بود پریدم تو اتاقم پنجره ها رو باز کردم و آلات جرم رو
قایم کردم! البته تو فرانسه دختراها صبح که از خواب بلند مى شوند، فقط یه آب مى زنند به صورتشون و میان دانشگاه. بدون هیچ آرایشى. یه دوست ایرانى دارم که مى گه: دوستاى فرانسوى اش از این که ما ایرانى ها همیشه خودمون رو جلو آینه وارسى مى کنیم، کیف مى کنند و مى گویند، این یکى از زیباترین عادات ما ایرانى هاست.
@zane_ruz
#یار_مهربان
معرفی کتاب «حبیب لشکر»
کتاب «حبیب لشکر»؛ خاطرات مدافع حرم سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» است که توسط «انتشارات شهید کاظمى» منتشر شده است. لشکر ویژه 25 کربلا یک لشکر قوى، قدرتمند، خط شکن و خط نگهدار بود. مازندران، رزمندگان و سرداران آن شجاعانه و قهرمانانه، و به تعبیر کامل، مؤمنانه از دینشان دفاع کردند. مردم مازندران جزو نقطه هایى از کشور بودند که در همه فداکارى هاى جنگ، جاى پاى آن ها دیده مى شود. رهبر معظم انقلاب در جایى مى فرمایند:«تاریخ انقلاب اسلامى مملو از مردان مردى است که با مال و جان خود جهاد کرده اند و در این راه پرخطر، عاشقانه، آیات الهى را تفسیر نموده اند.» سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» در تاریخ هجدهم اسفند ماه 1393 براى دفاع از حرم آل الله با عنوان فرمانده گروه «صابرین» به سوریه اعزام شد و پس از گذشت 43 روز در تاریخ 31 فروردین 1394 در منطقه «بصرى حریر» استان «درعا» به فیض شهادت نائل آمده بود و پیکرش در حوزه اشغالى داعش درآمد و مفقود شد. از سردار شهید «سید جلال حبیب الله پور» یک پسر به نام «سیدعلى» و یک دختر به نام «سیده فاطمه زهرا» به یادگار مانده است. گفتنى است سردار شهید «سیدجلال حبیب الله پور» دومین شهید مدافع حرم بابلسر و 544 مین شهید شهرستان بابلسر مى باشد.
@zane_ruz
#شماوما
چرتکه اى براى نفس
جوانى با شیخ پیرى به سفر رفت. جوان در کنار برکه اى بود که مارى به سمت شیخ آمد ولى شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه گمان بدى بردم. جوان گفت: مطمئنى این مارى که به سمت تو آمد به خاطر این گناهت بود؟ پیر گفت: بلى. جوان گفت از کجا مطمئنى؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادى دارم، گناهانم را که از دستم رها مى شوند زود مى فهمم و بلافاصله توبه مى کنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا مى شوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنى که مرتکب گناه نشوى، تعداد گناهان کم مى شود و زودتر مى توانى در صورت رسیدن بلایى، علت گناه و ریشه آن بلا را بشناسى. بدان پسرم! بقالى که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه مى نویسد، اگر در شب جایى کم و کسرى بیاورد، زود متوجه مى شود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. اى پسرم! اگر دقت کنى تا معصیت تو کمتر شود بدان که به راحتى، ریشه مصیبت خود را مى دانى که از کدام گناه تو بوده است.
@zane_ruz
#هاج_و_واج
گلپران
گیاهان مختلفى در سراسر جهان وجود دارند که در کنار زیبایى حیرت آورشان مى توانند خطرناك ترین گیاهان باشند. گلپران یکى از گونه هایى است که کمتر کسى مى داند نباید به آن دست بزند. این گیاه بزرگ تا 4/2 متر رشد مى کند و شیر سمى دارد. اگر این شیره به پوست بخورد، تاول هاى وحشتناکى مى زند؛ بنابراین بهتر است از آن دور بمانیم. در غیر این صورت، آرزو مى کنیم که کاش مى مردیم. همچنین اگر این گیاه به چشم کسى بخورد، کور مى شود.
@zane_ruz
#حدیث_امروز
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
روزی حضرت موسی علیه السلام در حال مناجات با پروردگارش مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟ خداوند متعال فرمود: او کسی است که نسبت به پدر و مادر خود نیکوکار است و اهل سخنچینی نیست.
"امالی صدوق،ص 180 - بحار الانوار، ج 74، ص 65"
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#زیرگذرتاریخ
پیمان شکنان
عاطفه میرافضل
رسول اکرم به مکارم اخلاق مشهور است. خاتم پیامبران الهى در سرزمینى که جهل و تعصب بیداد مى کرد برانگیخته شد تا به واسطه حسن خلق بى بدیلش، چنان که پیش تر نیز آوازه امین بودنش تاجى درخشان بر تارك آفرینش بود ، حسنات و اخلاقیات را زینت زندگى آدمیان کند. میان کفر و عصیان بت پرستانى که منافع خود را در تضاد با دین الهى مى دیدند، یهودیان نیز مرتب در لجاجت با دین خدا گردن کشى مى کردند و با وجود رأفت و مداراى رسول خدا با آنان بارها و بارها پیمان شکنى کردند و حتى در صدد حذف فیزیکى حضرت برآمدند. درهمین راستا و از آن جا که در ارتباط با یکى از غزوات رسول خدا با قومى یهودى به نام بنى نضیر هنوز شک و شبهه هایى در مورد چگونگى عملکرد پیامبر خدا مطرح مى شود در این زیرگذر تاریخ این هفته به علل آن پرداخته ایم. در بخشی از این یادداشت می خوانیم:
غزوه «بنى نضیر»، دومین جنگ پیامبر صلى الله علیه و آله با یهودیان مدینه است که در ربیع الاول سال چهارم هجرت اتفاق افتاد. قرآن، یهودیان را پس از مشرکان، بدترین دشمنان مؤمنان مى داند، در حالى که از مسیحیان به نرمى سخن مى گوید. طبیعى است که یهودیان هیچ فرصتى را براى نابودى اسلام و رسول خداصلى الله علیه و آله از دست نمى دادند؛ در عین حال، به دلیل آن که در اقلیت بودند در همان آغاز هجرت رسول خداصلى الله علیه و آله معاهده صلحى را با آن حضرت پذیرفته بودند. پس از غزوه احد و شکست سپاه اسلام در برابر بت پرستان و مشرکان قریش، فرصتی براي یهودیان مقیم مدینه به دست آمد تا علیه پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و مسلمانان مدینه توطئه و دسیسه نمایند. از جمله این که آنان با ترفندهایى قصد کشاندن پیامبر صلى الله علیه و آله به داخل قلعه بنی نضیر را کرده تا در آن جا به وي آسیبی رسانند. مسلمانان جهت تأدیب آنان و خفه کردن نطفه نفاق، به قلعه آنان هجوم آورده و پس از 6 روز محاصره، یهودیان بنی نضیر را وادار به تسلیم کردند. آنان با پیامبر صلى الله علیه و آله مصالحه نمودند که جلاي وطن کرده و سرزمین و خانه هاي خود را در اختیار مسلمانان قرار دهند.
متن کامل این مطلب را می توانید در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#کدبانوگری
مربای انار
🌹مواد لازم
آب انار: سه پیمانه و نیم
دانه انار: یک پیمانه
شکر: سه پیمانه
آب لیمو :به مقدار لازم
🌷طرز تهیه:
انارها را به دو نیم تقسیم کنید. قسمت بریده شده را به کف کاسه اى بگیرید و با یک دست نصفى از انار را بگیرید و فشار دهید با انگشتان دیگر دانه هاى انار را به داخل آن مى توانید فشار دهید و آب آن را در بیاورید. با این کار آب انار تلخ نمى شود. بعد در ظرفى آب انار و شکر را با هم ترکیب کرده و روى حرارت قرار دهید تا به مدت 30 دقیقه بجوشد. سپس دانه هاى انار و آب لیمو را به ظرف در حال جوش آب انار بریزید و 30 دقیقه دیگر بپزید. بعد از این که مربا قوام لازم را به دست آورده یک قطره از آن را در یک ظرف سرد بریزید و ظرف را کج کنید اگر به سختى سرازیر شد قوام مرباى شما کامل و مربا آماده است. مرباى آماده شده را در ظرف هاى استیل و در جاى خنک و تاریک قرار دهید.
@zane_ruz
#مذهبی
دلم میخواد!
وقتی بنای مخالفت با جوجهای به نام «دلم میخواهد» نداشته باشیم، این جوجه تبدیل به غول بیشاخودم و اژدهای وحشتناک و بیرحمی خواهد شد که ما را به اسیری خواهد کشید؛ نه میمیریم که از دستش راحت شویم، نه اجازه حیات به ما خواهد داد. نه میتوانیم از او به جایی شکایت کنیم، نه جای دفاعی برای ما باقی میگذارد.
@zane_ruz