eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
740 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
135 ویدیو
1.6هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان صفحه‌ی ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/zane_rooz_mag/ ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته‌نامه زن روز
تربیت کودکان تیزهوش ‌فاطمه فراهانی این هفته در صفحه «کاشانه» می‌خواهیم درباره تربیت کودکان تیزهوش صحبت کنیم. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: واقع کودکانی که در سال های اول زندگی فرصت های زیادی را برای یادگیری داشته اند، با آن ها بسیار صحبت کرده اند، برایشان مطلب خوانده شده یا به کاوش در محیط خود تشویق شده اند، به طور جدی در زمان ورود به مدرسه در مهارت های زبانی و ذهنی جلوتر هستند. همانگونه که تحقیقات نشان داد میان حرف زدن و ارتباط برقرارکردن والدین با فرزندانشان در ۳ سال اول زندگی آنان و نمرات هوشبهر فرزندانشان در آزمون استنفورد ـ بینه (آزمون سنجش نرخ هوشبهر) همبستگی وجود دارد. البته ذکر این نکته قابل توجه است که داشتن برچسب تیزهوش یا تیزهوش شناخته شدن بر اساس نمرات بالا در آزمون های هوش هیچ تضمینی برای موفقیت و بازدهی بالا در آینده نیست و اهمیت وجود یک محیط برانگیزنده و غنی و پرتحریک در سال های کودکی از لحاظ رشد ذهنی به خوبی نمایان است. در تحقیقات علمی گفته می شود مغز بین ۲ تا ۶ سالگی از ۷۰ درصد به ۹۰ درصد وزن خود در بزرگسالی افزایش می یابد. افزایش چشمگیر اتصالات سیناپسی و قوی تر شدن آن به وسیله تحریکات و با استفاده کودک از تمام حواس پنجگانه و حواس های دیگر (که امروزه به آن اضافه گردیده است و شامل تحرک و تعادل و پریدن و پرتاب کردن و... است) صورت می گیرد. مغز کودک همپای راه رفتن، حرف زدن، دویدن، تکان دادن جغجغه، لبخند زدن و اخم کردن او تغییر می کند. در بدو تولد و اوایل طفولیت، اتصالات بیلیون سلول عصبی مغز، در حداقل است. ولی از تولد تا دو سالگی دندریت های سلول عصبی دائم انشعاب می زنند و اتصالات متقابل سلول های عصبی خیلی زیاد می شوند و اگر دندریت ها و سیناپس ها با تجارب جدید و فراوان تحریک نشوند، احتمال رشد بهنجار مغز کودکان کمتر می شود. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
چشمو نمی‌سوزونه مریم کمالی نژاد بعضی نوزادان عاشق حمام رفتن هستند. همین که صدای آب به گوششان می خورد و قطراتش را روی تنشان حس می کنند، آرام می گیرند. اما برخی دیگر از بچه ها فوبیای حمام دارند. از حمام کردن، آب، شامپو و هر آنچه در حین شستشو رخ می دهد می ترسند و تنفر دارند. از همان لحظه ای که به او می گوییم باید دوش بگیرد، بهانه گیری را شروع می کند. برای راضی کردنش مشکل داریم، در حین حمام کردن دچار چالش های فراوان می شویم و دست آخر هم گویا از جنگی نابرابر برگشته باشد، با چشمانی قرمز و صدایی گرفته گوشه ای کز می کند. آیا فرزند ما تا بزرگسالی می خواهد همین طور بماند و از آب و حمام بدش بیاید؟ باید نگران باشیم و کاری بکنیم یا بزرگ می شود و مسئله برطرف می شود؟ ما می خواهیم در این یادداشت به این سؤالات پاسخ دهیم و همچنین راهکارهایی برای رهایی کودکان از ترس آب و حمام ارائه دهیم. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: علت رایج ترس از حمام مربوط به شستشو سر و سوختن چشم است. برای این مورد می توانید از شامپوهای کودک که چشم را نمی سوزانند استفاده کنید. یا از نقاب حمام یا کلاه و عینک استفاده کنید. معمولا بچه ها از این موارد استقبال می کنند چون برایشان جالب است و به پروسه حمام کردن وضعیت نمایشی ای می دهد. به سر کودک چنگ نزنید. کف سر را با آرامش ماساژ دهید. دوش حمام، همان طور که گفته می شود می تواند برای کودک ترسناک باشد. هرگز کودک را وارد وان پر از آب نکرده و یا او را ناگهان به زیر دوش باز منتقل نکنید. چون این کارها باعث می شود که کودک احساس غرق شدن داشته باشد. دمای آب را تنظیم کنید. نه زیاد داغ و نه زیاد سرد. از وسایل شستشویی که زیاد کف می کنند استفاده نکنید. ممکن است کودک شما از لیز خوردن بترسد. از کف پوش لغزش گیر حمام استفاده کنید. حتی می توانید از یک صندلی کوچک هنگام شستشوی کودکتان استفاده کنید. شما می‌توانید متن کامل «کاشانه» این هفته را در مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
وقتی مضطرب می‌شوم مریم کمالی نژاد علیرضا و محمدحسین دو برادرند با فاصله سنی سه ساله. هر دو به یک مدرسه می روند و در یک خانواده بزرگ شده اند، در محیط مشترک و تحت تربیت مشابهی بوده اند اما علی رضا در مقابل امتحانات و درس و مدرسه کاملا آرام و حتی گاهی بی قید رفتار می کند. در مقابل او، برادرش محمدحسین قرار دارد که برای هر تکلیف درسی یا امتحان دچار اضطراب می شود. گاهی آن قدر مضطرب می شود که نمی تواند آنچه را خوانده و بلد است به خاطر بیاورد. چطور ممکن است دو کودک در مقابل موقعیتی مشابه رفتاری متفاوت داشته باشند؟ چه عواملی در اضطراب موقعیت کودکان اثر دارند؟ ما در «کاشانه» این هفته نوشتار می خواهیم به این سؤالات پاسخ دهیم. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: بدن و مغز کودکان با افزایش سن به سرعت تغییر می کند. بنابراین کودکان در سن مدرسه (۷ تا ۱۲سال) ممکن است اضطراب های متفاوتی نسبت به نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ سال یا بزرگسالان را تجربه کنند و این امری بدیهی است. بچه های کوچک تر بیشتر نگران برنامه ها و فعالیت های روزانه شان هستند. بچه های کوچک تر جهان را سیاه و سفید می بینند. بنابراین نه تنها نیازی نیست که در جریان اخبار و اطلاعات جهان قرار بگیرند بلکه بهتر است رسانه هایی مثل تلویزیون و دیگر رسانه های دیجیتال مدام در گوششان از اخبار بد نگوید. کودکان اغلب یک توضیح ساده در مورد آنچه در حال وقوع است، می خواهند و یک قول ساده در مورد اینکه شما مراقب او هستید و برای محافظت ازش آماده خواهید بود. نوجوانان و جوانان اما پیچیدگی های بیشتری را درک می کنند. آن ها فراتر از اکنون و اینجا را هم می بینند و تصور می کنند و ممکن است نگران اثر یک موقعیت خاص بر زندگی خود یا خانواده شان برای هفته ها یا سال های آینده باشند. در مورد چنین نوجوان هایی می توانید کنارشان باشید و اخبار و موقعیتی که باعث اضطرابشان می شود را با هم بررسی کنید. یک گفتگوی عمیق در مورد اتفاقی که باعث اضطراب نوجوانتان شده می تواند بسیار راهگشا باشد. نوجوانان و جوانان نیاز به پردازش موقعیت دارند، آن ها را نمی توانید با یک توضیح ساده و قول دادن، راضی و آرام کنید. بنابراین بهترین کار برای آن ها بحث و گفتگوی منطقی و علمی است. شما می‌توانید متن کامل این یادداشت را در مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
سنگ‌ریزه‌های تربیتی مریم کمالی نژاد همه ما می خواهیم والدی کامل بوده و والدگری کارآمد داشته باشیم. چه کسی است که بخواهد نشانه های عدم کارایی روش های تربیتی اش را در زندگی و بدتر از آن در اخلاق و منش و شخصیت کودکش ببیند؟ اما در این مورد خاص همیشه خواستن، به نتیجه منجر نمی شود. گاه پیش می آید که کودکمان نشانه های تربیت ناصحیح ما را در یک یا چند رفتار خاص بروز می دهد. یا حتی خودمان متوجه می شویم که والدگری مان کافی و کارآمد نیست. یا اینکه به طور کلی نتوانیم نشانه ها را تشخیص داده و تحلیل کنیم. ما در «کاشانه» این هفته می خواهیم به علائم ناکارآمدی والدگری اشاره کنیم. نشانه هایی که چنانچه مشاهده شان کردید بتوانید برای حل و مرتفع کردنشان قدمی بردارید. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: محمد، پسر ۸ ساله ای است که دو برادر بزرگ تر از خودش دارد. درست زمانی که او می خواست به کلاس اول برود، مادرش را به واسطه طلاق از دست داد. محمد که تا پیش از این هم از محیطی پر محبت و آرام برخوردار نبود، حالا همان اندک توجه و محبت را هم که لازم داشت از مادرش بگیرد، نداشت. فقط پدر بود که تلاش می کرد او را در مرکز توجه قرار دهد. اما پدر محمد هم نگران بود که نکند نتیجه عکس از محبت و توجه بگیرد. به هر حال محمد از پس تمام این اتفاق ها تبدیل به بچه ای که دائم گریه می کند و با هر حرفی اشکش در می آید شد. بهانه گیری و لجبازی از خصوصیات بارزش بود. اگر می بینید که فرزندتان مدام گریه می کند و با گریه هایش سعی می کند شما را آزار دهد، بدانید که این نشانه والدگری ناکافی است. احتمالا فرزند شما از محبت جسمانی کافی برخوردار نبوده است. هر زمان که می توانید فرزندتان را در آغوش بگیرید و او را ببوسید. حتی بد نیست که شب قبل از خواب او را در آغوش بکشید و اجازه دهید در آغوش شما بخوابد. شما می‌توانید متن کامل «کاشانه» این هفته را در مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
تربیت فرصت ساز زهرا کیایی همه امکانات لازم را برای او فراهم ساخته اید تا خوب بخورد و خوب بپوشد و قوی بزرگ شود. می خواهید در مدرسه رفتنش مسئولیت پذیر باشد و تکالیفش را به موقع و درست انجام دهد. پیوسته نگرانید که او بتواند دوست پیدا کند و بتواند از حق خودش دفاع کند. تعطیلی های گاه بی گاه، خود مشکلی مضاعف شده. انگار که هرچه رشته می کنید به چند روز تعطیلی پنبه می شود. فقط به دنبال بازیگوشی است و البته شدیدا وابسته به مادر. به نظر می رسد از فاصله گرفتن از مادر نگرانی شدید دارد. امسال در مدرسه و مهدکودک به سختی موفق به تنها گذاشتنش شده اید و حالا نگرانید این ویژگی ها در سال های نوجوانی او را با مشکلات بدتری مواجه کند. بارها از روانشناسان شنیده اید که نوجوانان و جوانان ناموفق و ناهنجار، محصول کودکی و تربیت ضعیف آن دورانند اما نمی دانید چه باید بکنید! ما می‌خواهیم در «کاشانه» این هفته درباره این موضوع برایتان بگوییم. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: «نکن»! یک واژه ۳ حرفی اما خلاصه ای کامل از تمام روش فرزندپروری والدین امروزی است. این روش دقیقا از همان لحظه ای شروع می شود که کودک قدرت رفتار کردن می یابد. از لحظه ای که او می تواند نیروی خود را بر جابجا کردن یک شئ متمرکز کند یا خود را از جایی به جای دیگر حرکت دهد، چشمان همیشه بیدار والدین با مراقبت های ۲۴ ساعته از سر نگرانی آسیب کودک یا بهم ریختن نظم امور، فرمان «نکن» را صادر می کنند و این فرمان یک فرمان مادام العمر خواهد بود! و نگرانی والدین همیشگی. بر نگرانی والدین هیچ خورده ای نیست اما صدور این فرمان یعنی آغاز تربیت فرزندان ضعیف! فرزندانی ضرب ندیده و رنج نکشیده، که تجربه شکست ها کوچک و بزرگشان به انگشتان یک دست هم نمی رسد! به واقع انسان های قوی تربیت یافته، از دل نکن ها و کنترل گری ها و محیط های استرلیزه بیرون نمی آیند. فرمان نکن، فرمانی در تقابل با قوی پروری است. فرمانی که از دل آن ترس و وابستگی بیرون می آید و این دو واژه حیات سوز، زیربنای بسیاری از مشکلات شخصیتی و بیماری های روان در آینده خواهد بود. از شما عوت می‌کنیم متن کامل این نوشتار را در ویژه‌نامه نوروزی «زن روز» مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
چطور فرزندانمان را مسئولیت پذیر بار بیاوریم؟ امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس 🔸آموزش دادن به فرزندان را از کودکی آغاز کنید برای داشتن فرزندان مسئولیت‌پذیر باید از کودکی به آن‌ها آموزش‌های لازم را داده شود و والدین در خانواده فرهنگ‌سازی کنند. در دوران کودکی و طفولیت شخصیت بنیادی فرزند شکل می‌گیرد. بنابراین شخصیت فرزند در درجه اول در خانواده شکل می‌گیرد و این مسئولیت خطیر بر عهده والدین است که به فرزندان آموزش دهند. 🔹دوست صمیمی فرزندتان باشید والدین باید با فرزندان‌شان زیاد حرف بزنند و با آن‌ها دوست باشند. آدم‌ها بیشتر از دوستانشان الگو برداری می‌کنند. بنابراین دوست صمیمی فرزندتان باشید.  🔸به فرزندان در خانه مسئولیت دهید والدین باید با سپردن وظایف مختلف به فرزندان آن‌ها را وظیفه مدار و مسئولیت‌پذیر بار بیاورند. مثلا از آن‌ها بخواهند نان بخرند یا ظرف‌ها را بشورند یا در کارها و تمیز کاری‌های خانه مشارکت کنند. یا غذای سبکی بپزند. در خانه یکی از مسئولیت‌ها با فرزندان باشد. اتاق‌شان را حتما خودشان مرتب و تمیز کنند. در واقع شما با دادن مسئولیت به فرزندان به آنها هویت و شخصیت می‌دهید و به او کمک می‌کنید که در زندگی مشترکش هم موفق تر باشد. 🔹بچه را پر توقع و تنبل بار نیاورید برخی از والدین چون در کودکی هر چیزی که می‌خواستند، فراهم نشده است و کمبودی احساس می‌کنند، در شیوه تربیتی فرزندشان سعی می‌کنند برای آن‌ها هرچیزی که مطالبه می‌کند را فراهم کنند و به اصطلاح در پرِ قو بزرگشان کنند در حالی که این شیوه غلط است و بچه را پرتوقع و تنبل و غیر مسئول بار می‌آورد و این بچه نمی‌تواند در زندگی مشترکش هم گلیمش را از آب بیرون بکشد.  🔸سنت های ایرانی را به فرزندان آموزش دهید برای مسئولیت‌پذیر بار آوردن فرزندان برای آنچه کتاب‌های آموزشی و برای آمادگی ازدواج هم برای آن‌ها کتاب‌های مربوط به این مقوله خریداری شود و راه و رسم زندگی را به دختران و پسران آموزش داده شود، علاوه بر این باید فرزندان‌مان را ایرانی بار بیاوریم وبه سنت‌های ایرانی را به آن‌ها آموزش دهیم. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
جادوی پرکار مریم کمالی نژاد به نظر می رسد بعد از بازی های موبایلی و اینترنتی، بیشترین تمایل کودکان به سمت تماشای تلویزیون باشد. درصد کمی از بچه ها هستند که تمایلی به تماشای تلویزیون ندارند. اغلب آن ها از خردسالی شان، وقتی هنوز چهاردست و پا راه می روند، ناگهان جذب جعبه ی جادویی می شوند و رنگ و صداهایش برایشان جذاب است. پیش از این زیاد می شنیدم که تلویزیون دیدن تا قبل از ۲ سالگی برای بچه ها ضرر دارد. بعد از دو سالگی هم تماشای زیاد تلویزیون باعث از بین رفتن خلاقیت و به هم ریختن تمرکز می شود. ما در «کاشانه» این هفته می خواهیم به آثار مثبت و منفی تماشای تلویزیون بر کودکان اشاره کنیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: اینطور نیست که بگوییم تماشای تلویزیون توسط کودکان تماما آثار منفی به دنبال دارد. آثار مثبت تماشای تلویزیون عبارتند از: تقویت مهارت های یادگیری و شناخت احساسات، گسترش دایره لغات و کاهش افسردگی. تلویزیون در واقع بخش جدانشدنی از فرهنگ مدرن است. ما برای اخبار، آموزش، آب و هوا و مسائل فرهنگی و حتی موسیقی، قصه و... به تلویزیون وابسته ایم. می توانیم کودکانمان را با مدیریت به بخشی از محتواهای تلویزیونی که هدایت شده و الگوساز است و مهارت تفکر انتقادی را تقویت می کند، وصل کنیم یا با عدم نظارت و آزاد گذاشتن کودکان مضرات آن را فزاینده کنیم. بچه ها از طریق تلویزیون می توانند اشتراکات خود را با دیگران کشف کنند و با دنیاهای دیگر آشنا شوند. تلویزیون می تواند بچه ها را به مطالعه تشویق کند. تلویزیون می تواند ارزش ها و درس های مهم زندگی را به بچه ها بیاموزد. اخبار مناسب سن و سال، رویدادهای جاری و برنامه های تاریخی و مستندهای متنوع می توانند آگاهی کودکان را بالا برده و به توسعه تفکر انتقادی در جامعه کمک کنند. شما می‌توانید متن کامل این یادداشت را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
کودک من کیست؟ فاطمه سادات سجادی نیا پرسش «کودک من کیست؟» پرسشی است که والدین فکور و آینده نگر با آن روبرو می شوند. والدینی که برای عمق رابطه خود با فرزندشان و شکوفایی استعدادهای جسمانی و قوه عقل کودک ارزش قائل هستند. این سؤال می تواند حاصل قرار گرفتن در یک شرایط دشوار والد فرزندی یا یک شرایط رشدی باشد. گاهی ما از کیستی فرزندمان می پرسیم چون سردرگم شده ایم و نمی دانیم چطور واکنش نشان دهیم و گاهی هم این سؤال را می پرسیم برای اینکه توانمندی های او را رشد دهیم. آنچه بین این دو موقعیت مشترک است شناخت نقاط ضعف و قوت فرزند است. ما بعنوان والد باید بدانیم او در هر بازه سنی حائز چه ویژگی های جسمانی، شناختی و هیجانی است. چنانچه کودک شما زیر سن دبستان است خواندن «کاشانه» این هفته برای شما سودمند خواهد بود. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: در ۶ سال اول حافظه کودکان ضعیف است. لذا سؤالات تکراری می پرسند و شما مجبورید زحمت چندین بار یادآوری و آموزش را متقبل شوید. باید بدانیم کیفیت حافظه کودکان رابطه مستقیمیبا رشد زبان و استفاده از راهبردهای حافظه دارد کودکانی که والدینشان با آن ها سخن می گویند، در جمع همسالان هستند و یا خواهر و برادر دارند اگر مشکلات ژنتیکی وجود نداشته باشد عموما زودتر زبان باز می کنند و می توانند از راهبردهای حافظه استفاده کنند. در تکمیل بند بالا برای تشکیل فهم در ذهن کودک این سن باید مصداق و نمونه به او ارائه داد و مکرر آن مفهوم را تمرین کرد. با یک مثال، بیشتر توضیح می دهم اسباب بازی کودک من توسط دخترخاله اش شکسته شده و او ناراحت و قهر است من می خواهم به او گذشت را یاد بدهم. گذشت چه نوع مفهومیاست ذهنی یا ملموس؟ آیا می توانید گذشت را با دستان خود لمس کنید؟ خیر. اما باید بتوانید آن را برای کودک خود ملموس کنید. اما چگونه؟ در زمانی دیگر در یک موقعیت واقعی یا ساختگی کودک را در معرض واکنش بخشش خود قرار دهید و با مخاطب خود صحبت کنید طوری که توجه کودک به شما جلب شود. او را در بحث خود شرکت دهید. از او بپرسید آیا می بخشید؟ اگر نبخشید و قهر کنید چه می شود؟ در زمانی دیگر از فرصت یک قصه و تعریف یک خاطره می توانید استفاده کنید. شما می‌توانید متن کامل این یادداشت را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
چرا نوجوانان بی‌قرارند؟ فاطمه سادات سجادی نیا سؤال من چه کسی هستم؟ می خواهم به چه چیزی برسم؟ چه توانمندی و نقطه ضعفی دارم؟ سبک زندگی ام چه باشد؟ برچه اساسی تصمیم بگیرم سلیقه شخصی، سلیقه دیگران یاسلیقه خداوند؟ از چه مکتب دینی و سیاسی ای پیروی کنم؟ آینده تحصیلی و شغلی خود را چطور طرح ریزی کنم؟ و پرسش هایی از این دست سؤالات هویتی ای هستند که در نوجوانی سراغ هر دختر و پسر نوجوانی می آیند. به عنوان والدین حتما این سؤال در ذهن شما ایجاد شده که چه کنیم نوجوان ما یک گذار سالم از جستجوی هویت به هویت یابی داشته باشد؟ برای پاسخ به این سؤال شما والد دغدغه مند باید بدانید پایه هویت یابی از چه سنی ریخته می شود. اگرچه که هویت یابی از نظر بزرگان روانشناسی تکلیف سن نوجوانی است اما اینطور نیست که ناگهان در۱۲سالگی بشکفد بلکه زیرساخت های آن به دوران کودکی برمی گردد. چگونه؟ ما در کاشانه این هفته می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: اولین عامل که از کودکی باید حواسمان به آن باشد عزت نفس کودک است. عزت نفس همان ارزیابی کلی (دختر خوبی هستم) و جزیی (دانش آموز خوبی نیستم) کودک از خودش هست. این ارزیابی ها بسیار مهم هستند زیرا پایه پاسخ به سؤال من کیستم می باشند همچنین بر مدیریت هیجان و سازگاری های آینده فرزندمان مؤثرند. دومین عامل خودپنداره است خودپنداره یعنی مجموعه ای از صفات و ارزش ها که کودک را توصیف می کند مثلا کودک خود را خجالتی می داند همانطور که متوجه شدید اینکه کودک خود را دارای چه صفات و توانایی هایی می داند در پاسخ به سؤالات هویتی تأثیر مستقیم دارد. سومین عامل مؤثر احساس شایستگی است. احساس حقارت یا شایستگی خصوصا در سن دبستان به خاطر حضور در مدرسه و رقابت پررنگ می شود اگر کودک در انجام تکالیف مکرر احساس شکست را تجربه کند و از معلم و همسالان واکنش های تحقیرآمیز دریافت کند حقارت در او ریشه میدواند. نوجوان برای حل تکلیف هویت یابی به یک «من می توانم» بنیادین احتیاج دارد... شما می‌توانید متن کامل این یادداشت را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
نمی‌توانم! نداریم در صفحه «کاشانه» این هفته به موضوع خلاقیت در کودکان پرداخته‌ایم و می‌خواهیم بدانیم چطور یک فرزند خلاق داشته باشیم. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: مرکز هوش، نیمکره چپ و مرکز خلاقیت، نیمکره راست است. کشف و پردازش کار هوش است ابداع و تولید کار خلاقیت است. هوش اطلاعات را انباشت می کند و خلاقیت آن را به هم می ریزد تا یک چیز جدید را خلق کند. این ها با هم دیگر نتیجه می دهند و لازم و ملزوم یکدیگرند. پردازش، یک مهارت است و می توان آن را یاد گرفت؛ اما جالب است بدانیم که قدرت تولید را همه انسان ها دارا هستند. انسان ها ممکن است باهوش به دنیا نیایند؛ اما همه خلاق به دنیا می آیند. از هوش و خلاقیت با هم راه برنده هستند و هرکدام بدون دیگری ناقص خواهد بود و یکی از مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد این است که این دو را از هم جدا می کنند. ترکیب بالا و پایین بودن این دو مؤلفه، چهار دسته از بچه ها را تشکیل می دهند: ۱ـ بچه هایی که هوش و خلاقیت هر دو پایین است. ۲ـ بچه هایی که هوش پایین و خلاقیت بالا دارند. (این دسته از بچه ها بسیار آسیب زننده هستند چرا که نمی توانند خود را با شرایط محیطی تطبیق دهند). ۳ـ کودکانی که هوش بالا و خلاقیت پایین دارند (مطلوب ترین نوع بچه ها برای خانواده ها مدارس و نظام آموزش و پرورش این دسته از بچه ها هستند چرا که بچه هایی هستند درس خواندن وظیفه شناس، مؤدب و...) ۴ـ و اما دسته چهارم بچه هایی که هوش و خلاقیت بالا دارند (این بچه ها خیلی بچه های راحتی نیستند و اگر پدر و مادر پذیرش آن ها را نداشته باشند به شدت اذیت می شوند). شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
کودک و تفکر اقتصادی نرگس عباسی در خانه بیشتر چیزها باید عمومی باشد. تفکر مالکیت باید کمتر تشدید شود. این تفکر، محدودیت و اضطراب می آورد. کودک نباید با فضای انباشت رشد کند. با غذای زیاد، اسباب بازی زیاد، لباس زیاد و... نیازهای بچه ها را تأمین نکنیم. این باعث می شود تفکر مالکیت شکل بگیرد و همین، ارزش ها (ارزش های دینی، معنوی، اخلاقی، ملی) و... را در زندگی کمرنگ می کند. هرقدر روی رفاه سرمایه گذاری کنیم که بچه های ما شرایط فوق العاده تری داشته باشند، داریم از معنویت فاصله می گیریم و شرایط را برای ورود به زندگی سخت تر می کنیم. بچه ها از یک سالگی باید یاد بگیرند که برای خواسته هایشان صبر کنند. به صورت تدریجی می توانیم در اجابت خواسته های شان تأخیر بیندازیم. همین دامنه صبر آن ها را افزایش می دهد (البته نه در همه مسائل.) نسبت به مسئله اقتصاد ما سه نوع خانواده داریم که دو نوع اول متداول تر است: خانواده مستمند، خانواده مصرفی و خانواده مولد. بحث در مورد کیفیت است نه کمیت. یعنی ممکن است خانواده ای بسیار فقیر باشند اما در عین حال تفکر ثروتمند داشته باشند. در «کاشانه» این هفته می‌خواهیم بدانیم چگونه می‌شود کودکانی با تفکرات اقتصادی صحیح تربیت کرد. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: خانواده مستمند مانع رشد جامعه است. چراکه پول را می گیرند و انباشت می کنند. کمتر از نیاز مصرف می کنند و مازاد را انباشته می کنند. خانواده مصرفی منشأ نارضایتی جامعه است. خانواده های ایده آل نظام سرمایه داری هستند. صنعت بزرگ تبلیغات برای گسترش هم این قشر خانواده است. خانواده مولد نقش اجتماعی اش کاملا در راستای رشد اجتماعی است. در راستای ایجاد یک نظم و اقتدار در جامعه است. خانواده مستمند هر چقدر هم پول داشته باشد باز هم فقیر است؛ چراکه ذهن فقیری دارند. خانواده مصرفی چون عقل معاش ندارد، هرقدر هم که پول داشته باشد هیچ وقت ثروتمند نمی شود و شبیه ثروتمند هستند. همیشه درگیر قسط و وام و... هستند. خانواده هایی که با قسط و وام ماشینی می خرند که اگر مشکلی برایش پیش بیاید، نمی توانند هزینه تعمیرات آن را متحمل شوند. خانواده مولد حتی اگر پولدار نباشند اما ثروتمند واقعی این خانواده ها هستند. «درک ثروت» مهم تر از پول داشتن است. این نکته مهم چیزی است که باید برای فرزندان ما اتفاق بیفتد. از شما دعوت می‌کنیم متن کامل این نوشتار را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
چگونه کودکی اجتماعی تربیت کنیم؟ زندگی همه ما در ارتباط با انسان های دیگر معنا می شود؛ در حقیقت ما در مسیر زندگی نیازمند برقراری ارتباط با اطرافیانمان هستیم. کودکان همانند آب نهرهای باریک، همیشه نمی توانند مستقل و جدا باقی بمانند، ناگزیر روزی باید به دریای اجتماع وارد شوند، بدیهی است حفظ موجودیت در برابر امواج خروشان اجتماع، احتیاج به مهارت های اجتماعی قوی دارد و این در حالی است که بسیاری از والدین حتی کمترین فرصت را به کودکان خود نمی دهند تا آنان مجال این را داشته باشند که افکار و احساسات خود را نشان دهند. متأسفانه این مشکل، امروزه در بسیاری از خانواده ها مطرح می شود؛ پدر و مادر به قدری درگیر مسائل خود هستند که دیگر وقتی برای دلجویی از فرزندان برایشان باقی نمی ماند؛ در حالی که داشتن این ارتباط از هر وظیفه ای مهم تر است. اغلب والدین از کودکانشان انتظار دارند که آن ها ساکت باشند و تسلیم خواسته های آنان شوند؛ به خصوص زمانی که خارج از منزل همراه آن ها هستند و این انتظار، حداقل تا بیست سالگی فرزند ادامه دارد و بعد از این سن منتظرند که حصارها شکسته شود و فرزندشان ارتباط اجتماعی سالمی با دیگران برقرار کند! خوشبختانه طی چند سال اخیر این موضوع برای پدر و مادرهای جوان بیش از پیش اهمیت یافته است و بسیاری از آن ها درصدد یافتن راه هایی برای تقویت مهارت های اجتماعی فرزندانشان هستند. در «کاشانه» این هفته می‌خواهیم راه‌کارهایی برای اجتماعی شدن کودک به شما پیشنهاد دهیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: در زمانی که با کودکتان تلویزیون نگاه می کنید، از او بخواهید درباره فیلم صحبت کند. والدین مسئولند که برای علایق و قدرت تشخیص فرزندان خود احترام قائل شوند؛ طوری که آن ها باور کنند که وجود دارند و می توانند فکر کنند و نیز نظراتشان برای والدین بسیار مهم است. اجازه دهید فرزندتان نظرش را درباره برنامه برایتان شرح دهد؛ چراکه از این طریق شما نیز با افکار و سلیقه اش آشنا می شوید و همچنین درمی یابید که کدام قسمت برایش جذابیت و اهمیت بیشتری داشته است. آیا این واقعیت را می دانید که همین صحبت های به ظاهر کم ارزش چقدر در بارور شدن شخصیت اجتماعی فرزند شما مؤثر خواهد بود؟! مطمئن باشید که اگر یک برنامه ریزی صحیح در تقسیم اوقات خود داشته باشید، این ایجاد ارتباط هرگز لطمه ای به انجام دیگر وظایف شما وارد نخواهد کرد. از شما دعوت می‌کنیم متن کامل این یادداشت را در شماره این هفته مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97