بسمه تعالی
عقل، عشق، وحی
عقل از رَحِم کلمه #عِقال، متولد شده و به معنای #منع است.
عرب زبانان،زانو بند شتر را عِقال می گویند چراکه آمد و شد حیوان را با فشردن و رهانیدن طناب آن زانو بند، کنترل می نمایند.
عِقال، سرکشی ها و #چموشی شتر را مدیریت می کند و زمینه بهرمندی از استعداد های حیوان را فراهم می نماید.
عقل، سدّی نفوذ ناپذیر در برابر خواهش های #نفسانی و #لِجامی، بر دهان این نَفسِ پُر طمع است.
عقل است که دست و بال نفس را می بندد و آن را #آرام می کند! عقل، منعی است که هزار #نفع به دنبال دارد.
درست است که عقل، پشتِ میزِ #مدیریت نفس نشسته و آن را آرام می کند اما جای این پرسش باقی است که:چه کسی عقل را مهار خواهد کرد؟
عقل، یک شمشیر تیز و #بُرّان است.
اگر آدميان، تنها بر محور قوانین #خشک عقل، گام بر دارند و فتاوای آن را سرلوحه رفتارهای خود سازند، #دیو خود خواهی و #منفعت_طلبی، جان گرفته، #عواطف انسانی را بلعیده و جامه ی عشق و محبت را از تن جامعه به در خواهد کرد
و وای بر #مدرنيته ای که برهنه از #عشق و محبت باشد!
آنکه بر خود خواهیِ عقل، پای می کوبد و #احساسات را زنده نگه می دارد، عشق است!
عشق، نیام این شمشیر بُرنده و #چاشنی زندگی آدمیان است.
عشق، عقلِ عقل است.
باران تعادل، از #ابر عقل می بارد و از #دریای عشق سرچشمه می گیرد.
عقل و عشق، آب و #آفتاب اند، در کنار هم زندگی را به جریان انداخته و معنا می بخشند.
و باز جای این پرسش خالی است :
هرچند که عقل و عشق، هریک مدیر دیگری است و #دوست خود را مهار می کند اما اگر عقل به #دام_تفریط افتاد و عشق سر از #دره_افراط درآورد، چه باید کرد؟
چه کسی عقل و عشق را تربیت می کند؟
آری، آن مربی سالم و بی لغزش ، #وحی است!
عقل در پرتو وحی، شکوفا می شود و عشق از آلودگی و افراط، رهایی می یابد.
جالب تر آنکه عقل سلیم و عشق پاک، آینه هایی صاف و پاکیزه اند که جمال خدا را باز می تابند و راه های #خداشناسی اند.
عقل، در میدان #فلسفه و #کلام، خدا را فریاد می زند و عشق، در میدان #عرفان، تدریس توحید می کند.
این برهانی است که ضرورت #وحی و #نبوت را برای خودم اثبات کرده ام و به همین برهان شادمان و البته نزد خدایم #مسؤولم.
#دلنوشته
#کلام
@zarakhsh